مشرق--- دكتر علي مطهري در نطق ميان دستور يك شنبه هفته گذشته خود مطالبي در مورد اهل فتنه مطرح كرده است كه قابل تامل است.
آقاي مطهري در اين نطق ميگويد:
"از جناب آقاي روحاني ميخواهم به شعارهاي خود از جمله دفاع از حقوق ملت و اجراي فصل سوم قانون اساسي پايبند باشند. اكنون كه با انتخابات اخير آشتي ملي در جامعه تحقق يافته است، بجاست كه آثار بحران سال 88 محو گردد. زندانيان سياسي كه اكثر آنها جرمي جز انتقاد ندارند آزاد شوند و تكليف آقايان موسوي و كروبي نيز روشن شود. اگر اين دو نفر بايد عذرخواهي و توبه كنند آيا نيازي به عذرخواهي و توبه آقاي احمدينژاد كه هيزم فتنه را با مناظره و رفتارهاي بعدي خود فراهم آورد نيست؟! حداقل اين است كه به آنها اجازه دفاع از خود داده شود. به هر حال مجازات و محروم شدن از حقوق اجتماعي بدون حكم دادگاه شرعا و عقلا پذيرفته نيست. اميد است رئيسجمهور منتخب اين مسئله را با تدبير حل نمايند كه استحكام وحدت ملي در سياست خارجي و اقتصاد ما تاثيرگذار است."
نكات قابل تامل در اين ديدگاه را ميتوان در مراتب زير رصد كرد؛
1- تعبير از انتخابات سال 92 به عنوان "آشتي ملي" از چه منظري صورت ميگيرد؟ مگر ما در كشور شاهد "قهر ملي" در انتخابات بوديم كه حالا شاهد آشتي ملي باشيم؟ انتخابات اخير هيچ فرقي با انتخاباتهاي سه دهه گذشته و حتي سال 88 نداشت جز اينكه در همه انتخاباتها افرادي كه با عدم توفيق روبهرو بودند به فرد پيروز تبريك ميگفتند و نتيجه را ميپذيرفتند اما در انتخابات 88 فردي كه رقيب اصلي بود و كساني كه پشتيبان او بودند حاضر نشدند نتيجه انتخابات را در يك فرآيند قانوني بپذيرند و لذا به لشكركشي خياباني روي آوردند. فرمان اين لشكركشي از نامه بدون سلام و بدون بسمالله آغاز و با اعلام پيروزي فرد شكست خورده قبل از پايان رايگيري و قبل از آغاز شمارش آراء و نپذيرفتن نتايج تحت هيچ شرايطي، ادامه يافت. اين لشكركشي 8 ماه طول كشيد و در عاشوراي 88 به اوج شرارت و نافرماني مدني رسيد. ملت هم در 9 دي 88 پاسخ اين شرارتها را دادند. آنها هم كه از روي غفلت همراه فتنه بودند در همان 9 دي 88 به ملت پيوستند. لذا دعواي مشتي تبهكار، اسير جاه و مقام و ... را كه با تئوري "ديگي كه براي ما نجوشد نميخواهيم براي كسي بجوشد" به جنگ با جمهوريت نظام برخاستند، نميشود قهر ملي نام نهاد تا وضعيت متفاوت با آن را آشتي ملي ترجمه كرد.
آيتالله هاشمي رفسنجاني با تاكيد بر حمايت نظام و اعلام وفاداري به ولايت فقيه و تصريح اين حقيقت كه زير آسمان جمهوري اسلامي بديلي براي رهبري نميبينم، از خيمه فتنه خارج شد اما آن دو نگونبخت همچنان ماندند و بر طبل همگرايي با دشمنان نظام و ژنرالهاي نبرد نرم آمريكا ميكوبند و اعلام هم كردهاند هرگز با ملت و راي آنان آشتي نخواهند كرد. پس آشتي در كار نيست. اگر آقاي مطهري يك كد از اين آشتي سراغ دارند ارائه دهند.
2- آقاي مطهري در اين نطق ميان دستور سخن از بحران 88 به ميان آوردهاند و تفسير جالبي از اين بحران دارند و فكر ميكنند صورت مسئله بحران، رقابت (بخوانيد دعوا) بين احمدينژاد با موسوي و كروبي بوده است.
اولا: تعبير حوادث سال 88 به بحران و پرهيز ايشان از واژه فتنه جالب است. ثانيا: اگر دعوا بين احمدينژاد و موسوي و كروبي بود چرا پياده نظام فتنه حتي يك شعار در آشوبهاي سال 88 در مقاطع روز قدس،13 آبان،16 آذر و روز عاشورا عليه دولت و احمدينژاد در خيابانها ندادند؟ چرا در بيانيههاي سران فتنه سخني از اين مسائل نبود؟ آنچه كه در مواضع اهل فتنه ديده ميشود بدون تحريف واقعيات تاريخي آنها در برابر امام، ارزشها و آرمانهاي انقلاب قرار داشتند.
- شعار نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران چه ربطي دارد به تقلب در انتخابات و دعواي احمدينژاد، موسوي و كروبي؟
- شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه در روز عاشوراي 88 چه ربطي دارد به رقابتهاي انتخاباتي؟
- آتش زدن عكس امام در دانشگاه در روز 16 آذر و اعلام وفاداري به آمريكا در روز 13 آبان 88 چه ربطي به صورت مسئله موهومي دارد كه آقاي مطهري در نطق خود در مجلس ساخته است؟
- حمايت ارتش رسانهاي غرب از سران فتنه در اين صورت مسئله آقاي مطهري چه جايگاهي دارد؟
- اعلام صريح حمايت رهبران رژيم صهيونيستي از آتش افروزي خياباني كروبي و موسوي را چرا آقاي مطهري ميخواهد از صورت مسئله به قول خودش بحران 88 پاك كند؟
- ريچارد رورتي مامور برجسته سيا، جان كين مسئول سرويس اطلاعاتي MI6 انگليس، تيموتي گارتناش از رهبران صهيونيست كودتاهاي مخملي، جان هيگ تئوريسين پروژه كودتاي مخملي در ايران،... در ايام فتنه و قبل از آن در تهران چه ميكردند و با چه كساني ارتباط داشتند؟ آمد و شد اين جماعت حتي در رسانههاي اصلاحطلب بيپردهپوشي گاهي انعكاس داشت. اينها را چرا بايد از صورت مسئله فتنه پاك كرد؟
- كوچ ناگهاني دهها روزنامهنگار داخلي به غرب كه پيامهاي طراحي شده اتاق نرم دشمن عليه ملت را در روزنامههاي زنجيرهاي در داخل واتاب ميدادند و رفتن وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دوران اصلاحات به لندن براي هماهنگكردن آنها را چرا بايد از صورت اصلي فتنه پاك كرد؟
اينها ادعا كه نيست. آقاي مطهري هر شب ميتوانست در بي بي سي و راديو آمريكا و دهها سايت خبري رصد كند.
سيبل رسانههاي تحت كنترل رژيم صهيونيستي خارج و تحت كنترل جنبش سبز در داخل،آيا احمدينژاد و دولت بود يا اصل ولايت فقيه و مصداق آن؟!آقاي مطهري چرا ميخواهند اين همه شواهد تاريخي را از صورت مسئله فتنه پاك كند؟
3- آقاي مطهري بارها منشاء آشوبها را منتسب كرده به اهانت آقاي احمدينژاد به يكي دو نفر در مناظرهها! رسيدگي به جرم اهانت و تهمت در قوانين حقوقي ما ادب و آداب خاص خود را دارد. چرا كساني كه مدعي هستند مورد هتك يا اهانت قرار گرفتند مسير حقوقي را انتخاب نكردند و به فرمان شورش خياباني يا به تعبير مودبانهتر، راه حل سياسي روي آوردند؟ بر فرض،اين ادراك آقاي مطهري از صورت مسئله درست باشد. آيا به خاطر يك دستمال بايد كل قيصريه را به آتش كشيد و هشت ماه امنيت و مصالح و منافع و اقتدار ملي را به تاراج سرويسهاي امنيتي دشمن، آن هم در حساسترين شرايط سياسي در داخل و خارج داد؟
4- فرض ميكنيم دعوا بين همين دو نفر بوده و مسئله با عذرخواهي طرفين فيصله يابد. تكليف خون 22 نفري كه در آشوبهاي سال 88 مظلومانه به شهادت رسيدند و با نام و كد مشخص در بنياد شهيد ثبت شده است چيست؟
به همت آقاي مطهري و برخي نام سه نفر از كشتهشدگان در كهريزك كه بر زبانها افتاد دادستان وقت را به دادگاه كشاندند و به جرم مشاركت و معاونت قتل محاكمه كردند. بر فرض نظام از موضوع تفهيم اتهام قتل، به موسوي و كروبي و ... به عنوان مشاركت، معاونت يا مسبب يا هر عنوان حقوقي صرفنظر كرد و آنها را محترمانه در جايي محافظت كرد كه فردا كسي به خونخواهي اين همه شهدا وسط پيشاني آنها را با گلوله هدف قرار ندهد، آيا ميتوانيد جلوي شاكي خصوصي آنها را هم بگيريد؟ مگر كسي جلوي شكايت اولياي دم اين سه كشته فتنه 88 را گرفت؟
آقاي مطهري را من به حريت ميشناسم آيا شجاعت اين را دارند كه حداقل براي همين 22 شهيد و حداكثر براي كساني كه به هر دليل به قتل رسيدند و نام شهيد بر آنها مترتب نيست، اما شهروند جمهوري اسلامي هستند، از طرف آنها عليه موسوي و كروبي به عنوان مسبب قتل اقامه دعوا كنند. اگر آنها فرمان شورش خياباني صادر نميكردند يا جلوي تجمعات خياباني را با همان اعلاميههاي شمارهبندي خود ميگرفتند چنين قتلهايي صورت ميگرفت؟ در انتخابات 92 با پذيرش راي مردم از دماغ كسي خون نيامد. اگر رقبا بهانهجويي ميكردند و راي ميليمتري منتخب ملت را مخدوش ميكردند و فرمان تحصن و اردوكشي خياباني صادر ميكردند آقاي مطهري مدعي آنها نبودند؟ اگر قتلي صورت ميگرفت آنها را مسبب اعلام نميكردند؟
بنده به عنوان يك ناظر فتنه بيش از دهها مقاله و مصاحبه در رسانهها داشتم، نميتوانم نفرت خود را از اين همه شرارت، بيوفايي به نظام و قانونستيزي، همراهي با دشمن در جنگ نرم، بيمهري به راي ملت و ... پنهان كنم.
آقاي مطهري! ممكن است طرح صورت مسئله از ديدگاه شما با من متفاوت باشد و دلايل تفاوت آن را هم عرض كردم اما بنده از موضع خودم كوتاه ميآيم و صورت مسئله را همانطور ميبينم كه آقاي مطهري گفتند. لذا پيشنهاد ميكنم؛ اصلا نيازي نيست آقاي كروبي و موسوي عذرخواهي كنند و اعلام نمايند از همه اين تبهكاريهاي سياسي و امنيتي توبه كرديم.
آيا آقاي مطهري تضمين ميدهند اينها فقط بيايند وفاداري خود را به نظام و رهبري و راي ملت اعلام كنند و دعوا حداقل در بخشي از آن فيصله يابد. اين موضع فقط يك موضع ايجابي است. آنها تاكنون چنين كاري را نكردهاند. براي اينكه به آقاي مطهري و كساني كه چنين فهمي از صورت مسئله حوادث 88 دارند بگويند شما اشتباه ميكنيد، ما راه خودمان را ميرويم، شما اصل دعواي ما با نظام را مالهكشي نكنيد! لذا نامي كه براي تلاشهاي امثال آقاي مطهري براي حل مناقشه سياسي موجود ميتوان نهاد تطهير فتنهگران است! بنده به عنوان كسي كه به آقاي مطهري دو دوره در تهران به عنوان نماينده خودم در مجلس راي دادم، اين فعل و گويش ضد ملي و ضد امنيتي را نميپسندم.
آقاي مطهري ميگويند اكثر زندانيان سياسي جرمي جز انتقاد ندارند و بايد آزاد شوند. آيا ايشان پروندههاي قضائي اينها را ديدهاند. واقعا آنها جرمي جز انتقاد ندارند! اصلا در نظام جمهوري اسلامي انتقاد جرم است؟ اين چه اتهامي است كه به نظام ميزنند؟ اين سوءظن به نظام و حسن ظن به فتنهگران از سوي آقاي مطهري براي چيست؟ از كجا ناشي ميشود؟ كساني كه فعل و قول و تقريرشان در مرز افساد در ارض است چرا بايد از سوي آقاي مطهري تطهير شوند. اما نظامي كه با خون هزاران شهيد و دهها هزار جانباز و آزاده سرپا ايستاده متهم به نقض حقوق شهروندان شود. آيا اين انصاف،عدالت است. اگر شهيد مطهري زنده بود اين مواضع كه ناشي از بيمهري به نظام از سوي فرزندش است را چگونه تفسير ميكرد؟
آقاي مطهري را من به حريت ميشناسم آيا شجاعت اين را دارند كه حداقل براي همين 22 شهيد و حداكثر براي كساني كه به هر دليل به قتل رسيدند و نام شهيد بر آنها مترتب نيست، اما شهروند جمهوري اسلامي هستند، از طرف آنها عليه موسوي و كروبي به عنوان مسبب قتل اقامه دعوا كنند.