به گزارش مشرق،" ابراهیم خدابنده " عضو سابق گروهک تروریستی منافقین در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، به تشریح فعالیت خود در این تشکیلات پرداخت که در ادامه می خوانید:
*افراد چگونه اسیر فرقههای تروریستی میشوند؟
خدابنده: درمورد گرفتاري افراد در فرقهها هنوز به این نتیجه نرسيدهایم که چه عواملي باعث اين موضوع شده، چراکه موضوعي پيچيده و برخلاف تصور است و افراد تحصيلکرده بيشتر گرفتار اين دام شده، زيرا دانشجويان، جوانان و این افراد ذهن پيچيده دارند اما فاقد تجربه اجتماعي هستند.
*افراد چگونه اسیر فرقههای تروریستی میشوند؟
خدابنده: درمورد گرفتاري افراد در فرقهها هنوز به این نتیجه نرسيدهایم که چه عواملي باعث اين موضوع شده، چراکه موضوعي پيچيده و برخلاف تصور است و افراد تحصيلکرده بيشتر گرفتار اين دام شده، زيرا دانشجويان، جوانان و این افراد ذهن پيچيده دارند اما فاقد تجربه اجتماعي هستند.
گروهک
تروريستي منافقين به عنوان يک فرقه مخرب کنترل ذهن (فراتر از واژه
تروريست) و به معناي کامل تخريب مناسبات اجتماعي و خانوادگي به شمار رفته
همانطور که مريم رجوي خانواده را لانه فساد و دشمن اصلي در گروهک میدانست.
نويسنده کتاب ذکر شده(فرقهها در میان ما) در اين باره مي نويسد؛ هروقت کسي با شما صحبت و اينگونه تاکيد کرد که اين موضوع را با خانواده خود در ميان نگذاريد، اين نکته بايد زنگ خطري در گوش شما باشد.
* بعد از انتقال افراد گروهک تروريستي به ليبرتي خبرنگاران متعددي در پادگان اشرف حضور پيدا کرده که بر وجود مکانهايي همانند شکنجهگاه در اين پادگان اشاره کردند. آيا شما اين مسئله را تائيد ميکنيد؟
خدابنده: در فرقه رجوي نيز همانند ديگر فرقهها ارتباط افراد با يکديگر به شدت کنترل شده و سرکردگان این گروهک تروريستي روي اين موضوع بسيار حساس بودند که اطلاعات به هيچ عنوان به بيرون از گروهک درز نکند.
من وقتي به ايران آمدم، بسياري از افرادي که از اين گروهک تروريستي جدا شده بودند، از مسائل مرموز و مخوف اين گروهک پرده برداشته که من نیز در طي سفرهاي خود به پادگان اشرف متوجه اين موضوعات شده بودم، البته باید بگویم پادگان اشرف محل کار من در اين گروهک نبود و من زير نظر سرکردگان در اروپا مشغول به فعاليت بودم که در این بین میتوان به موارد متعددي از شکنجه زنان، مردان و حبسهاي انفرادي، قتل در داخل پادگان اشرف و فشارهاي رواني اشاره کرد.
نويسنده کتاب ذکر شده(فرقهها در میان ما) در اين باره مي نويسد؛ هروقت کسي با شما صحبت و اينگونه تاکيد کرد که اين موضوع را با خانواده خود در ميان نگذاريد، اين نکته بايد زنگ خطري در گوش شما باشد.
* بعد از انتقال افراد گروهک تروريستي به ليبرتي خبرنگاران متعددي در پادگان اشرف حضور پيدا کرده که بر وجود مکانهايي همانند شکنجهگاه در اين پادگان اشاره کردند. آيا شما اين مسئله را تائيد ميکنيد؟
خدابنده: در فرقه رجوي نيز همانند ديگر فرقهها ارتباط افراد با يکديگر به شدت کنترل شده و سرکردگان این گروهک تروريستي روي اين موضوع بسيار حساس بودند که اطلاعات به هيچ عنوان به بيرون از گروهک درز نکند.
من وقتي به ايران آمدم، بسياري از افرادي که از اين گروهک تروريستي جدا شده بودند، از مسائل مرموز و مخوف اين گروهک پرده برداشته که من نیز در طي سفرهاي خود به پادگان اشرف متوجه اين موضوعات شده بودم، البته باید بگویم پادگان اشرف محل کار من در اين گروهک نبود و من زير نظر سرکردگان در اروپا مشغول به فعاليت بودم که در این بین میتوان به موارد متعددي از شکنجه زنان، مردان و حبسهاي انفرادي، قتل در داخل پادگان اشرف و فشارهاي رواني اشاره کرد.
برنامهاي
در سازمان به عنوان "عمليات جاري" مرسوم بود که در کتاب فرقهها از آن با
نام " کنترل ذهن " ياد شده است، به اين منظور که فرد را در يک جمع 50_60
نفره قرار داده و وي را سوژه آن نشست کرده و حتی با او برخورد فیزیکی بسیار
بدی میکردند و اين فرد از لحاظ رواني آنچنان تحت فشار قرار میگرفت به
طوری که دفاع رواني خود را از دست داده و توان نه گفتن را از او
ميگيرفتند.
در اين جلسه، افرادي که نافرماني کرده و دستوري را قبول نمیکردند و يا حتي سوالي فراتر از چارچوب تعيين شده میپرسیدند، در اين نشستها با سرکوب رواني مواجه شده که بسياري از کارهايي که در گروهک تروريستي منافقين براي کنترل ذهن، فريب افراد، جذب نيرو و نگهداري آنها صورت گرفته، نشات گرفته از اين روش ذکر شده است.
مسائل جنسي نيز از اين روش مستثني نبوده در اين راستا ابتدا فرد را از اين کار منع و اين موضوع را به عنوان يک گناه بزرگ در ذهن فرد قلمداد کرده که اگر حتي لحظهاي مسئلهاي در اين زمينه به ذهنش خطور میکرد، بايد در اين نشستها به خطاي خود اعتراف کرده و مورد توهين و بازجويي از سوي افراد ديگر قرار گيرد.
فرد دائما خود را سرزنش کرده که من چه انسان پستي هستم که چنين افکاري به ذهنم خطور و بعد به اين شکل روان فرد را کنترل کرده و يا در بعضي موارد فرد را ايزوله میکردند.
باید اشاره کنم، پادگان اشرف هيچگونه وسيله ارتباطي با بيرون نداشته و در حال حاضر نيز که اين پادگان به ليبرتي منتقل شده، تمام مسائل گذشته حاکم است و افرادي هستند که هيچ ايدهاي در ذهن نسبت به دنياي خارج نداشته، چرا که بيش از دو دهه در اين گروهک تروريستي و در داخل پادگان اشرف حضور داشتند.
بعضي مواقع که افراد سازمان ملل با افراد گروهک تروريستي منافقين صحبت کرده و میپرسیدند آيا قصد خروج از اين گروهک را دارید؟ هیچ ايده و پاسخی ندارند که پشت اين ميلهها چه ميگذرد و آنچه که در مورد دنیای خارج ميدانند، چيزي است که سرکردگان به آنها تحميل کرده چراکه بر اين باورند که بيرون از فرقه همه چيز غاصب و شيطاني است و تنها راه نجات، فرقه و سرکردگان آنهاست.
افراد فريبخورده در گروهک تروريستي منافقين قبل از آنکه حصارهاي فيزيکي آنها را احاطه کند، حصارهاي ذهني و رواني آنها را در بر گرفته است.
* اهم فعاليت شما در اروپا بود؟ و اين فعاليتها را به سرکردگی چه کسي انجام ميداديد؟
خدابنده: من در بخش حقوق بينالملل گروهک بودم و فعاليت ما در گروهک تروريستي منافقين، جذب نيروي سياسي و کمکهاي مالي بود که به طرق مختلف و عمدتا با کلاهبرداري صورت ميگرفت و با ايجاد خيريههاي ساختگي تحت عنوان کمک به بچههاي يتيم انجام ميگرفت و از فضاي ضد ايراني که در غرب حاکم بود، سوء استفاده کرده که من خود نيز به ميزان زيادي درگير اين تبليغات بودم.
در اين جلسه، افرادي که نافرماني کرده و دستوري را قبول نمیکردند و يا حتي سوالي فراتر از چارچوب تعيين شده میپرسیدند، در اين نشستها با سرکوب رواني مواجه شده که بسياري از کارهايي که در گروهک تروريستي منافقين براي کنترل ذهن، فريب افراد، جذب نيرو و نگهداري آنها صورت گرفته، نشات گرفته از اين روش ذکر شده است.
مسائل جنسي نيز از اين روش مستثني نبوده در اين راستا ابتدا فرد را از اين کار منع و اين موضوع را به عنوان يک گناه بزرگ در ذهن فرد قلمداد کرده که اگر حتي لحظهاي مسئلهاي در اين زمينه به ذهنش خطور میکرد، بايد در اين نشستها به خطاي خود اعتراف کرده و مورد توهين و بازجويي از سوي افراد ديگر قرار گيرد.
فرد دائما خود را سرزنش کرده که من چه انسان پستي هستم که چنين افکاري به ذهنم خطور و بعد به اين شکل روان فرد را کنترل کرده و يا در بعضي موارد فرد را ايزوله میکردند.
باید اشاره کنم، پادگان اشرف هيچگونه وسيله ارتباطي با بيرون نداشته و در حال حاضر نيز که اين پادگان به ليبرتي منتقل شده، تمام مسائل گذشته حاکم است و افرادي هستند که هيچ ايدهاي در ذهن نسبت به دنياي خارج نداشته، چرا که بيش از دو دهه در اين گروهک تروريستي و در داخل پادگان اشرف حضور داشتند.
بعضي مواقع که افراد سازمان ملل با افراد گروهک تروريستي منافقين صحبت کرده و میپرسیدند آيا قصد خروج از اين گروهک را دارید؟ هیچ ايده و پاسخی ندارند که پشت اين ميلهها چه ميگذرد و آنچه که در مورد دنیای خارج ميدانند، چيزي است که سرکردگان به آنها تحميل کرده چراکه بر اين باورند که بيرون از فرقه همه چيز غاصب و شيطاني است و تنها راه نجات، فرقه و سرکردگان آنهاست.
افراد فريبخورده در گروهک تروريستي منافقين قبل از آنکه حصارهاي فيزيکي آنها را احاطه کند، حصارهاي ذهني و رواني آنها را در بر گرفته است.
* اهم فعاليت شما در اروپا بود؟ و اين فعاليتها را به سرکردگی چه کسي انجام ميداديد؟
خدابنده: من در بخش حقوق بينالملل گروهک بودم و فعاليت ما در گروهک تروريستي منافقين، جذب نيروي سياسي و کمکهاي مالي بود که به طرق مختلف و عمدتا با کلاهبرداري صورت ميگرفت و با ايجاد خيريههاي ساختگي تحت عنوان کمک به بچههاي يتيم انجام ميگرفت و از فضاي ضد ايراني که در غرب حاکم بود، سوء استفاده کرده که من خود نيز به ميزان زيادي درگير اين تبليغات بودم.
زماني
که به ايران بازگشتم، دادههاي قبلي خود را با آنچه که در ايران بود،
مغاير ديدم چراکه در تشکیلات به ما گفته بودند، رفتگرها هر روز از داخل
جويهاي آب، افرادي که شب گذشته کشته شده بودند را جمع کرده و زماني که در
خيابانها گذر ميکنيد، هيچکس لبخند نميزند، شاد نيست و خندهها را از
چهرهها ربودهاند، يعني تبليغات ضد ايراني در گروهک تروريستي منافقين زياد
بود و خيلي از کساني که سعي در جذب آنها داشتيم، اشراف کافي به موضوع
نداشتند و براساس جو عمومي حاکم در آنجا(خارج از ایران)، کمکهاي مالي خود
را به ما اهدا ميکردند.
باید بگویم،فرقهها بر مبناي فريب و دروغ پايهريزي شده و همه افراد را مجبور میکنند که بايد به افراد خارج از فرقه دروغ بگوييم.
به گفته نويسنده نامبرده کتاب " فرقهها در میان ما "، فرقهها در عين حال که از اعضاي خود صداقت و فداکاري را نسبت به سرکردگان خود خواستارند، آنها را مجاب کرده که بيرون از فرقه به صورت کاملا دوگانه عمل کنند.
يکي از ويژگي فرقهها اين است که استانداردهاي دوگانه درون و بيرون دارند و اين موضوع برای افراد نهادينه شده و زماني که صحبت از منافق و نفاق به ميان میآید، اين بحث برای اعضای گروهک کاملا پذيرفته شده است.
در يک روند با ايزوله کردن افراد به صورت قطع رابطه آنها با خانوادهها و آشنايان، فرد به لحاظ ذهني دچار دگرگوني شده، هويتش را از او گرفته و يک هويت کاذب به او ميدهند که آن هويت گوش به فرمان مطلق سرکردگان است.
باید به این مسئله مهم اشاره کنم که در خودسوزيهاي 17 ژوئن 2003 زماني که مريم رجوي به جرم کلاهبرداري و پولشوئي دستگير شد، دستور داده شد که 10 نفر در 10 شهرهای اروپايي خودسوزي کنند و اين در حالي بود که مريم رجوي در زندان حتی اعتصاب غذا هم نکرد و زماني که قوه قضائیه این کشور براساس سيستم لائيک به او دستور داد که شما بايد بدون روسري وارد صحن دادگاه شويد، مريم رجوي بدون هيچگونه ممانعتي اين امر را پذيرفت، يعني با انعطاف بسيار با آنها برخورد ميکرد و اين در حالي بود که خواهان خودسوزي از سوی افراد گروهک بود تا اين موضوع بتواند اهرم فشاري براي قوه قضائيه فرانسه براي آزادي مريم رجوي باشد.
باید بگویم،فرقهها بر مبناي فريب و دروغ پايهريزي شده و همه افراد را مجبور میکنند که بايد به افراد خارج از فرقه دروغ بگوييم.
به گفته نويسنده نامبرده کتاب " فرقهها در میان ما "، فرقهها در عين حال که از اعضاي خود صداقت و فداکاري را نسبت به سرکردگان خود خواستارند، آنها را مجاب کرده که بيرون از فرقه به صورت کاملا دوگانه عمل کنند.
يکي از ويژگي فرقهها اين است که استانداردهاي دوگانه درون و بيرون دارند و اين موضوع برای افراد نهادينه شده و زماني که صحبت از منافق و نفاق به ميان میآید، اين بحث برای اعضای گروهک کاملا پذيرفته شده است.
در يک روند با ايزوله کردن افراد به صورت قطع رابطه آنها با خانوادهها و آشنايان، فرد به لحاظ ذهني دچار دگرگوني شده، هويتش را از او گرفته و يک هويت کاذب به او ميدهند که آن هويت گوش به فرمان مطلق سرکردگان است.
باید به این مسئله مهم اشاره کنم که در خودسوزيهاي 17 ژوئن 2003 زماني که مريم رجوي به جرم کلاهبرداري و پولشوئي دستگير شد، دستور داده شد که 10 نفر در 10 شهرهای اروپايي خودسوزي کنند و اين در حالي بود که مريم رجوي در زندان حتی اعتصاب غذا هم نکرد و زماني که قوه قضائیه این کشور براساس سيستم لائيک به او دستور داد که شما بايد بدون روسري وارد صحن دادگاه شويد، مريم رجوي بدون هيچگونه ممانعتي اين امر را پذيرفت، يعني با انعطاف بسيار با آنها برخورد ميکرد و اين در حالي بود که خواهان خودسوزي از سوی افراد گروهک بود تا اين موضوع بتواند اهرم فشاري براي قوه قضائيه فرانسه براي آزادي مريم رجوي باشد.