گروه فرهنگی مشرق - طی چند روز گذشته و پس از صدور و تأیید حکم اعدام چهار فرد تروریست به نامهای «غازی عباسی، جاسم مقدم، عبدالرضا امیرخنافره و عبدالامیر مجدمی» و همچنین صدور حکم به 3 سال حبس در تبعید برای سه تن دیگر از عناصر این هسته تروریستی به نامهای سامی جدماوینژاد، هادی آلبوخنفر و شهاب عباسی، توسط قوه قضاییه و دیوان عالی کشور، در اقدامی هماهنگ رسانههای وابسته به ضدانقلاب و سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی کشورهای مدعی حقوق بشر عملیات روانی گستردهای را علیه جمهوری اسلامی به راه انداختند.
به طور مثال سایت روزآنلاین وابسته به سازمان جاسوسی هلند در مطلبی با عنوان "فعالیت فرهنگی عمل تروریستی است؟" به قلم فرشته قاضی مدعی شده است که این 4 نفر "تنها به خاطر فعالیتهای فرهنگیشان در راستای احیا و زنده نگاه داشتن سنتها، آداب و رسومشان به محاربه با خدا و اعمال تروریستی متهم شدهاند."
او در ادامه این گزارش خود که ادعا میکند به نقل از بستگان یکی از این 4 نفر بوده است، میافزاید: "جلسات شعرخوانی به زبان عربی برگزار میکردند و جشنهایی محلی ترتیب میدادند که در این جشنها با لباس محلی حضور مییافتند. آنها خانوادهها را به پوشیدن لباس محلیشان ترغیب میکردند، خواهان این بودند که اسامی عربی از اماکن عمومی حذف نشود و به این مسأله اعتراض داشتند. خواهان این بودند که خانوادهها اجازه داشته باشند خودشان اسامی بچههایشان را انتخاب کنند. یک سری اسامی عربی ممنوع شده و آنها به این قضیه اعتراض داشتند. آنها همچنین به فقر و بیکاری گسترده در منطقه هم معترض و خواهان حقوق انسانی و قانونی خود بودند."
در ادامه این جوسازیها سایت دویچهوله وابسته به سرویس جاسوسی آلمان نیز در خبری مدعی شده است که این 4 نفر «در اداره اطلاعات اهواز زیر شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی مجبور به قبول نکردههایی کردند که از جانب مأموران مهندسی، و به زبان غیرمادری نوشته شده بود.»
همچنین یوسف عزیزی بنیطرف از حامیان اصلی تروریستها که این روزها ساکن لندن است طی مصاحبهای با رادیو زمانه مدعی شده است که این 7 نفر صرفاً به جهت فعالیت فرهنگی و سیاسی دستگیر شدهاند و هیچگونه فعالیت قهرآمیزی از ایشان سر نزده است.
اما همه این جوسازیها از زمانی شروع شد که گروه تروریستی "حرکة النضال العربی لتحریر الأحواز" به سرکردگی حبیب نبگان، پس انتشار حکم دادگاه و دفاعیه وکیل مدافع متهمین، سایت مزبور افراد دستگیر شده را فعال فرهنگی معرفی کرده و جرم آنها را شعرخوانی به زبان عربی و همچنین برگزاری کلاسهای آموزش زبان عربی را از دلایل دستگیری ایشان معرفی میکند و آنها را بیگناه معرفی میداند. غافل از اینکه افراد دستگیرشده دارای حداقل سواد نوشتن و خواندن هستند. پس از آن بود که همقطاران این گروه و مدافعان تروریستها در اروپا و آمریکا شروع به انتشار این خبر به طور گسترده در سایتهای اینترنتی و شبکههای مجازی کردند و فریاد دفاع از حقوق بشر سردادند که در بالا به بخشی از آنها اشارهای شد.
*اما اصل ماجرا
حد فاصل سالهای 84 تا 88 شهرستان شادگان واقع در استان خوزستان شاهد چند اقدام مسلحانه توسط افراد ناشناس بود که منجر به شهادت سرباز وظیفه "حبیب جدهانی" و همچنین یکی از پرسنل نیروی انتظامی به نام محمد تقوی بود. در طول این مدت و پس اقدامات صورت گرفته ساکنین این شهر به لحاظ روحی و روانی آرامش خود را از دست داده بودند چرا که هر از چندگاهی خودروهای گشت نیروی انتظامی، کیوسکها و مراکز نظامی و انتظامی مورد حمله مسلحانه قرار میگرفتند.
بررسیهای صورتگرفته توسط خبرنگار ما در همان زمان نشان میداد که اتفاقات مذکور در این شهر سازمان یافته بوده ولی پرس و جوی وی از مراکز امنیتی به جایی نرسید. ولی برخی خبرهای جسته و گریخته در سال 88 حکایت از دستگیری چند تروریست مسلح داشت. خبرهای موثق و غیرموثقی نیز گهگاهی در طول این مدت مبنی بر ارتباط فلان شیخ با این گروه مسلح و دستگیری او به گوش میرسید و میپیچید. در همان سال تلاشهای خبرنگار ما بالأخره به ثمر نشست و در مصاحبه با یکی از مقامات امنیتی به برخی از ابعاد این پرونده دسترسی پیدا کرد. این مقام امنیتی گفته بود که یک گروه مسلح و تروریست متشکل از 7 نفر تحت عنوان گروهی موسوم به "کتائب الحرار" به همراه تعدادی اسلحه و مقداری مهمات دستگیر شدهاند. وی در ادامه گفته بود که این افراد اقدام به ترور 2 نفر از پرسنل نیروی انتظامی و همچنین حمله مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت در سطح شهر نمودهاند.
خبر مذکور مانند هزاران خبر دیگر در فضای مجازی رنگ باخت و به فراموشی سپرده شد. ولی حساسیت موضوع اقتضاء میکرد تا مراکز امنیتی و قضایی برای بررسی ابعاد پرونده گروه مزبور بیش از 4 سال بررسیها و تحقیقات پلیسی و میدانی مفصلی را انجام دهند. همه منتظر بودند که مراجع قضایی چه حکمی درباره این گروه صادر خواهند کرد. گروه مسلحی که در یک شهر کاملاً عربنشین، دست به اقدامات تروریستی زده بود که نتیجه آن قتل و همچنین موجب ایجاد رعب و وحشت در بین اهالی این شهر شده بود. شهری که تنها در زمان جنگ اهالی آن برخی ناملایمات امنیتی را به چشم دیده بود. بالأخره انتظارها پایان یافت و برای اعضای این گروه 4 حکم اعدام و 3 حکم حبس در تبعید صادر شد که این احکام به دلیل سنگینی جرم این افراد امری اجتنابناپذیر بود.
حال باید از برخی سازمانهای مدعی حقوق بشر و برخی از نمایندگان سازمان ملل پرسید که چرا بدون هیچ تحقیقی و تنها بر اساس گزارش ارائه شده توسط تروریستهای ساکن اروپا و آمریکا و حامیان آنها درباره حکم اعدام این افراد بیانیه صادر و از آنها حمایت میکنند؟ آیا کشته شدن افراد بیگناه توسط عناصر تروریست تنها در کشورهای اروپایی و آمریکا معنا پیدا میکند؟
شایان ذکر است طی سالهای اخیر بر اثر اقدامات تروریستی گروههای موسوم به خلق عرب در استان خوزستان 350 نفر از هموطنان با کشته یا مجروح شدهاند که 70 درصد از این افراد را هموطنان عرب خوزستانی تشکیل میهند.
به طور مثال سایت روزآنلاین وابسته به سازمان جاسوسی هلند در مطلبی با عنوان "فعالیت فرهنگی عمل تروریستی است؟" به قلم فرشته قاضی مدعی شده است که این 4 نفر "تنها به خاطر فعالیتهای فرهنگیشان در راستای احیا و زنده نگاه داشتن سنتها، آداب و رسومشان به محاربه با خدا و اعمال تروریستی متهم شدهاند."
او در ادامه این گزارش خود که ادعا میکند به نقل از بستگان یکی از این 4 نفر بوده است، میافزاید: "جلسات شعرخوانی به زبان عربی برگزار میکردند و جشنهایی محلی ترتیب میدادند که در این جشنها با لباس محلی حضور مییافتند. آنها خانوادهها را به پوشیدن لباس محلیشان ترغیب میکردند، خواهان این بودند که اسامی عربی از اماکن عمومی حذف نشود و به این مسأله اعتراض داشتند. خواهان این بودند که خانوادهها اجازه داشته باشند خودشان اسامی بچههایشان را انتخاب کنند. یک سری اسامی عربی ممنوع شده و آنها به این قضیه اعتراض داشتند. آنها همچنین به فقر و بیکاری گسترده در منطقه هم معترض و خواهان حقوق انسانی و قانونی خود بودند."
در ادامه این جوسازیها سایت دویچهوله وابسته به سرویس جاسوسی آلمان نیز در خبری مدعی شده است که این 4 نفر «در اداره اطلاعات اهواز زیر شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی مجبور به قبول نکردههایی کردند که از جانب مأموران مهندسی، و به زبان غیرمادری نوشته شده بود.»
همچنین یوسف عزیزی بنیطرف از حامیان اصلی تروریستها که این روزها ساکن لندن است طی مصاحبهای با رادیو زمانه مدعی شده است که این 7 نفر صرفاً به جهت فعالیت فرهنگی و سیاسی دستگیر شدهاند و هیچگونه فعالیت قهرآمیزی از ایشان سر نزده است.
اما همه این جوسازیها از زمانی شروع شد که گروه تروریستی "حرکة النضال العربی لتحریر الأحواز" به سرکردگی حبیب نبگان، پس انتشار حکم دادگاه و دفاعیه وکیل مدافع متهمین، سایت مزبور افراد دستگیر شده را فعال فرهنگی معرفی کرده و جرم آنها را شعرخوانی به زبان عربی و همچنین برگزاری کلاسهای آموزش زبان عربی را از دلایل دستگیری ایشان معرفی میکند و آنها را بیگناه معرفی میداند. غافل از اینکه افراد دستگیرشده دارای حداقل سواد نوشتن و خواندن هستند. پس از آن بود که همقطاران این گروه و مدافعان تروریستها در اروپا و آمریکا شروع به انتشار این خبر به طور گسترده در سایتهای اینترنتی و شبکههای مجازی کردند و فریاد دفاع از حقوق بشر سردادند که در بالا به بخشی از آنها اشارهای شد.
*اما اصل ماجرا
حد فاصل سالهای 84 تا 88 شهرستان شادگان واقع در استان خوزستان شاهد چند اقدام مسلحانه توسط افراد ناشناس بود که منجر به شهادت سرباز وظیفه "حبیب جدهانی" و همچنین یکی از پرسنل نیروی انتظامی به نام محمد تقوی بود. در طول این مدت و پس اقدامات صورت گرفته ساکنین این شهر به لحاظ روحی و روانی آرامش خود را از دست داده بودند چرا که هر از چندگاهی خودروهای گشت نیروی انتظامی، کیوسکها و مراکز نظامی و انتظامی مورد حمله مسلحانه قرار میگرفتند.
بررسیهای صورتگرفته توسط خبرنگار ما در همان زمان نشان میداد که اتفاقات مذکور در این شهر سازمان یافته بوده ولی پرس و جوی وی از مراکز امنیتی به جایی نرسید. ولی برخی خبرهای جسته و گریخته در سال 88 حکایت از دستگیری چند تروریست مسلح داشت. خبرهای موثق و غیرموثقی نیز گهگاهی در طول این مدت مبنی بر ارتباط فلان شیخ با این گروه مسلح و دستگیری او به گوش میرسید و میپیچید. در همان سال تلاشهای خبرنگار ما بالأخره به ثمر نشست و در مصاحبه با یکی از مقامات امنیتی به برخی از ابعاد این پرونده دسترسی پیدا کرد. این مقام امنیتی گفته بود که یک گروه مسلح و تروریست متشکل از 7 نفر تحت عنوان گروهی موسوم به "کتائب الحرار" به همراه تعدادی اسلحه و مقداری مهمات دستگیر شدهاند. وی در ادامه گفته بود که این افراد اقدام به ترور 2 نفر از پرسنل نیروی انتظامی و همچنین حمله مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت در سطح شهر نمودهاند.
خبر مذکور مانند هزاران خبر دیگر در فضای مجازی رنگ باخت و به فراموشی سپرده شد. ولی حساسیت موضوع اقتضاء میکرد تا مراکز امنیتی و قضایی برای بررسی ابعاد پرونده گروه مزبور بیش از 4 سال بررسیها و تحقیقات پلیسی و میدانی مفصلی را انجام دهند. همه منتظر بودند که مراجع قضایی چه حکمی درباره این گروه صادر خواهند کرد. گروه مسلحی که در یک شهر کاملاً عربنشین، دست به اقدامات تروریستی زده بود که نتیجه آن قتل و همچنین موجب ایجاد رعب و وحشت در بین اهالی این شهر شده بود. شهری که تنها در زمان جنگ اهالی آن برخی ناملایمات امنیتی را به چشم دیده بود. بالأخره انتظارها پایان یافت و برای اعضای این گروه 4 حکم اعدام و 3 حکم حبس در تبعید صادر شد که این احکام به دلیل سنگینی جرم این افراد امری اجتنابناپذیر بود.
حال باید از برخی سازمانهای مدعی حقوق بشر و برخی از نمایندگان سازمان ملل پرسید که چرا بدون هیچ تحقیقی و تنها بر اساس گزارش ارائه شده توسط تروریستهای ساکن اروپا و آمریکا و حامیان آنها درباره حکم اعدام این افراد بیانیه صادر و از آنها حمایت میکنند؟ آیا کشته شدن افراد بیگناه توسط عناصر تروریست تنها در کشورهای اروپایی و آمریکا معنا پیدا میکند؟
شایان ذکر است طی سالهای اخیر بر اثر اقدامات تروریستی گروههای موسوم به خلق عرب در استان خوزستان 350 نفر از هموطنان با کشته یا مجروح شدهاند که 70 درصد از این افراد را هموطنان عرب خوزستانی تشکیل میهند.