کد خبر 234188
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۴

محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه سینمایی که بیش از یک‌ونیم سال است تعطیل شده، در گفت‌وگویی که درباره پشت‌پرده تعطیلی خانه سینما و چالش‌های سال اخیر حوزه سینما داشته، بسیاری از مطالب را برای نخستین‌بار بیان کرده است.

سرویس فرهنگی مشرق به نقل از مثلث - محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه سینمایی که بیش از یک‌ونیم سال است تعطیل شده، در گفت‌وگویی که درباره پشت‌پرده تعطیلی خانه سینما و چالش‌های سال اخیر حوزه سینما  داشته، بسیاری از مطالب را برای نخستین‌بار بیان کرده است.
 
 
آقای عسگرپور! پیش‌بینی‌تان از آینده چالش‌های خانه سینما چیست؟
دوستان عملاً به سمت عملیات انتحاری می‌روند، البته بخشی از عملکرد آنها برایم قابل فهم است. من این روند را پیش‌بینی می‌کردم و منتظر نبودم با تأکید دوباره و نامه رئیس‌جمهور مشکل خانه سینما حل شود.
 
چرا این پیش‌بینی را داشتید؟
هرچه به پایان دولت نزدیک‌تر بشویم، این حس که هرکس باید به دنبال جایگاه یک ماه، دو ماه آینده خودش باشد، به وجود می‌آید. به هر حال یکی می‌خواهد فیلم بسازد، یکی نمی‌خواهد فیلم بسازد، یکی می‌خواهد طلبکارانه فیلم بسازد. یکی بولتن‌نویس بوده و حالا باید برگردد سر شغل قبلی‌اش و بولتن بنویسد، حالا این دفعه برای کجا، به هر حال جایی همچنان پیدا می‌شود که به بولتن‌نویس احتیاج داشته باشند. به‌همین دلیل منافع چند نفر به‌هم پیوند خورده است و خیلی این روند قابل محاسبه نیست، چون فضا، فضای عقلانی نیست.
 
از چه مقطعی شما به این نتیجه و پیش‌بینی رسیدید؟
من دو نامه همان روزهای اول، یکی به آقای سجادپور و دیگری در مقطعی خاص به وزیر ارشاد نوشتم که می‌توانیم به آنها رجوع کنیم و عنصر پیش‌بینی را در آنها جست‌وجو کنیم.
 
البته آن نامه‌ها جریان‌ساز شدند و بر رفتارهای بعدی تأثیر گذاشتند.
بله؛ اما در این مقطع می‌توان از زاویه پیش‌بینی به آنها نگاه کرد. مثلاً من سه سال پیش به آقای حسینی (وزیر ارشاد) نامه‌ای نوشتم که شما در وزارت ارشاد اختیار خاصی ندارید و معاونت‌ها را به شکل پیمانکاری واگذار کرده‌اید. این را الان خیلی‌ها از جمله همراهان خودشان می‌گویند و دیگر نیازی نیست که ما بگوییم.

به آقای سجادپور هم درباره نوع اداره سینما نکته‌ای را گفته بودم. به ایشان گفته بودم، شما خیلی دوست دارید پادگانی رفتار بکنید، بنابراین ممکن است در کوتاه‌مدت به توفیقاتی از دیدگاه خودتان برسید اما در بلندمدت اسامی‌تان در لیست سیاه همه هنرمندان ثبت خواهد شد، حتی من در آن نامه به فهرست مک کارتی اشاره کردم که الان نتیجه‌اش را می‌بینیم.
 
به‌هر حال دستور آقای احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس‌جمهور باید مشکل خانه سینما را حل می‌کرد.
از زاویه دید مردم، هنرمندان و کسانی که یک مقدار دورتر به سینما و خانه سینما هستند، حتماً برایشان مسئله می‌شود. بالاخره ایشان خودش سبک احمدی‌نژادی را به‌عنوان یک صفت باب کرده است، چون ایشان درباره خیلی مسائل و نه فقط سینما بارها گفته‌اند به شیوه احمدی‌نژادی مشکل را حل می‌کنم. پس منظورشان از منظر خوشبینانه برخورد برشی بود و در شکل بدبینانه‌اش اینکه همین‌طور ترمز بریده برویم جلو، حالا یک کاری‌اش می‌کنیم.
 
پس این سؤال در اذهان به وجود می‌آید که چطور ممکن است که شخص اول اجرایی مملکت، این همه وقت بگذارد ولی نتوانند در این سکانس‌های پایانی به نتیجه برسد.

برای ما هم جای تأمل دارد که آقای احمدی‌نژاد همیشه در محافل مختلف و البته در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی اجتماعی می‌گویند، تو کاسه دولت می‌گذارند و مشکل‌شان همواره با قوه قضائیه و مقننه یعنی قدرت‌های خارج از دولت است. اما باید پرسید که موضوع خانه سینما که قدرت‌های خارج از دولت نبود، بلکه زیرمجموعه خودشان بود. مشکل‌ معاون سینمایی بود، حتی وزیر ارشاد هم نبود، چون وزیر ارشاد همزمان با این اتفاقات، می‌رود کتابخانه‌ای را در فلان شهر مثلاً رفسنجان افتتاح می‌کند.

حتماً این سؤال مطرح خواهد شد و این موضوع در پیشانی دولت آقای احمدی‌نژاد ثبت خواهد شد که چطور نتوانست موضوع خانه سینما را با زیرمجموعه خودش حل بکند.
 
به نظر شما چرا نتوانست؟
دو تعبیر وجود دارد که به هر دو هم می‌شود امتیاز مثبت داد. یک تعبیر که بعضی‌ها به آن معتقدند و من هم تا حدی، این است که این کارها را در جهت یک فیلمنامه انجام دادند، فیلمنامه‌ای که البته بد نوشته شده است. برای ما تعجب‌آور بود که 21 شهریور ماه سال گذشته که ما (هیأت‌مدیره خانه سینما) با آقای احمدی‌نژاد قرار داشتیم و گفتیم دو سال است که بودجه خانه سینما را قطع کردند، ایشان گفتند اولین‌بار است که دارند این موضوع را می‌شنوند.
 
چه چیزی برای شما تعجب‌آور بود؟

بی‌اطلاع بودن ایشان برای ما تعجب‌آور بود، مگر صدها مصاحبه نشد که بودجه ما قطع شده است، مگر آقای احمدی‌نژاد نمی‌گفت موضوع سینما و خانه سینما برایش مهم شده است، چطور ممکن است، ایشان این خبر را نداشته باشد؟ یا مثلاً برخی رفتارهایی که در دو، سه سال گذشته با مجموعه سینما و خانه سینما انجام شد، ما وقتی توضیح می‌دادیم ایشان می‌گفتند، من الان دارم می‌شنوم.

به نظرم از دو، سه سال گذشته ممکن بود، یک طرح و هدفی داشته باشند ولی الان هدف دیگری وجود دارد. مشخصاً بگویم الان آقایان مدیریت سینما که می‌گویند ما می‌توانیم این موضوع را وصل بکنیم به مقام بالاتر در حوزه دولت، می‌خواهند یک هزینه اساسی روی دست دولت بعد بگذارند تا دولت بعدی، مدت‌ها درگیر موضوع خانه سینما و تشکیلات صنفی باشد.
 
با این تحلیل اگر وزیر ارشاد وقت به معاون سینمایی‌اش تسلط داشت، تعطیلی خانه سینما و چالش‌هایش این‌قدر طول نمی‌کشید؟

بله، اگر ما وزیر ارشادی داشتیم که خصومتی که شمقدری با خانه سینما داشت را نداشت و در عین حال به زیرمجموعه‌اش تسلط داشت، قطعاً این اتفاق نمی‌افتاد.
 
چرا این‌گونه فکر می‌کنید؟
پیش از آنکه آقای حسینی از مجلس رأی اعتماد بگیرد، ما باهم رابطه خوبی داشتیم. البته این روند تقریبا تا دو، سه ماه بعد از اعتماد مجلس هم پیش رفت، منتها در اولین گردنه‌ای که به‌هم رسیدیم و به‌هم خوردیم، ایشان نشان داد که در مسائل مهم و کلیدی قدرت تصمیم‌گیری ندارد.
 
آن گردونه چه بود؟
ما بعضی از پالس‌ها را می دیدیم که وقتی مثلاً بودجه خانه سینما را نمی‌دادند و ما با ایشان در تماس بودیم، احساس می‌کردیم ایشان آن آدم یک‌ماه پیش نیست و یک‌جوری از سر باز می‌کند و نمی‌خواهد آن ارتباط قبلی را داشته باشد. من حتی یک‌جوری به حالت طنز به هیأت‌مدیره - چون ما یک جلسه بیشتر با آقای حسینی نداشتیم و به جلسه دوم نرسید - گفتم، شما تردید نکنید یک تقویم هم به شما هدیه نخواهد داد، نه به خاطر اینکه ایشان آدم خسیسی باشد، نه، برای اینکه فکر می‌کند این‌جوری رابطه برقرار می‌شود. اگر قرار باشد یک سررسید بدهد، لابد شما می‌خواهید از ایشان تشکر بکنید و فردا هم به سراغش بروید، در شرایطی که ایشان جواب معاونش را نمی‌تواند بدهد.
 
برخی معتقدند یکی از چالش‌های اصلی خانه سینما و وزارت ارشاد از مناظره شما با آقای شمقدری در برنامه دو قدم مانده به صبح شروع شد، بنابراین شخصی است و شاید اگر شما مدیرعامل خانه سینما نبودید، این اتفاق نمی‌افتاد. نظر خودتان چیست؟
بعد از مناظره اول در شبکه چهار در برنامه «دو قدم مانده به صبح» که آن موقع آقای شمقدری مشاور هنری رئیس‌جمهور بود و من هم چندی بود که مدیرعامل خانه سینما شده بودم، آنجا بعد از مناظره اول اتفاقی افتاد که حتی بعضی از دوستان زنگ زدند و به من گفتند که خیلی خوب بود ولی منتظر باش که خصومت بزرگی شکل گرفته است.
در حالی که من در مناظره اول و حتی دوم فکر می کردم، ما یک بحث کارشناسی را داریم پیش می‌بریم و یک مناظره کاملاً تخصصی که ممکن است یک نفر عرق بکند و یک طرف به پیروزی نسبی برسد.
ولی اینکه دامنه این مناظره این‌قدر گسترده بشود و به خصومت بزرگ‌تری تبدیل بشود، خودم در واقع فکر نمی‌کردم به چنین نقطه‌ای برسیم. ارزیابی‌ام از طرف مقابلم در حوزه‌های فردی این‌قدر دقیق نبود با وجود اینکه آقای شمقدری را دورادور می‌شناختم، البته با آقای سجادپور از 20 سال قبل‌تر دوستی بیشتری داشتیم، بنابراین جنس این آدم‌ها را تا حدی می‌شناختم اما بعدها که مناظره‌ها را دیدم، به نظرم این روند و خصومت قابل پیش‌بینی بود، البته اتفاق دیگری هم افتاد که مکمل قضیه بود.
 
چه اتفاقی افتاد؟
پیش از برگزاری آن مناظره‌ها، آقای شمقدری به‌عنوان مشاور هنری آقای رئیس‌جمهور دیدار کارگردانان با آقای رئیس‌جمهور را برنامه‌ریزی کردند.
 
کدام جلسه؟
همان جلسه معروفی که وزیر و معاون سینمایی وقت را دعوت نکردند. به یاد دارم آقای شمقدری به من زنگ زد و مطرح کرد که ما قصد داریم چنین جلسه‌ای را برگزار کنیم و مدیریتش با خانه سینما و شما بگویید چه کسانی بیایند.
ما داشتیم روی فهرست کار می کردیم که چه کسانی باشند اما دیدیم آقای شمقدری یک فهرست تهیه کرده که اساساً وجه غالب افراد دیگری است، بنابراین ما بلافاصله اعلام انصراف کردیم و گفتیم مدیریتش با شما، ما هم به‌عنوان مهمان اگر قسمت بود حاضر می‌شویم. شاید شروع مسئله از این مقطع بود که بعد به مناظره‌ها هم کشیده شد.
 
در جلسه دیدار کارگردانان با رئیس‌جمهور چه اتفاقی افتاد؟
در آن جلسه خود آقای احمدی‌نژاد اصرار داشتند، حرف‌ها رک زده شود و آن مقطع هم آقای شمقدری اعلام کردند این جلسه را در قلب یک برنامه سه قسمتی از تلویزیون پخش می‌کنیم. البته برای همه ما روشن بود که 10 دقیقه‌اش را هم نمی‌توانند پخش بکنند، چون یک بخشش حرف‌های خنثی و بی‌خاصیت بعضی از همکاران ما بود که مدت‌ها فیلم نساخته بودند و ما از 20 سال پیش آنها را می دیدیم، حالا اینها آمده بودند و می‌خواستند نقد موقعیت و وضعیت کند.
از سوی دیگر برای ما جای تعجب و تأمل داشت که یک وقت در پایان دولت نهم تعیین بشود برای دیدار با رئیس‌جمهوری که حالا مشخص نیست در این فرصت محدود باقیمانده تا پایان دولت چگونه می‌خواهند مشکلات را حل کنند. یکی از کارگردانان در آن جلسه گفت که آقای احمدی‌نژاد! تمام مشکلات ما، یک مقدار ریل و تراولینگ و چند تا دوربین است که اگر بیاید، مشکل سینما حل می‌شود.
 
شما در آن جلسه چه گفتید؟
من در آن جلسه نکته‌ای را به آقای احمدی‌نژاد گفتم که شاید آن موضوع یک مقدار در مناظره هم تأثیر گذاشت. آقای شمقدری گفته بودند که کار اجرایی نمی‌گذارد ایشان فیلم بسازند، من هم به مزاح به آقای احمدی‌نژاد گفتم که یک مقدار کار اجرایی ایشان را کم کنید تا بتوانند فیلم بسازند که هم برای سینما خوب است و هم برای ایشان.
البته به‌غیر از این موضوع که به مزاح گفتم، خطابم را به شخص رئیس‌جمهور به‌عنوان رئیس دولت نهم اینگونه مطرح کردم که در این فرصت محدود، من اگر بخواهم درباره سینما صحبت کنم، باید از کجا شروع کنم؛ از برادران لومیر شروع کنم و بیایم جلو یا بگویم الان دارد چه اتفاقی در سینما می‌افتد. شما هیچ نشانی به ما ندادید که در حوزه فرهنگ و هنر چقدر مطلع هستید. من نمی‌دانم آخرین فیلم‌هایی که دیدید چه فیلم‌هایی است؟ نمی‌دانم اصلاً به این حوزه علاقه‌مندید؟ چون در سه سال دولت آقای احمدی‌نژاد هیچ آدرسی ایشان نداده بود. من به ایشان گفتم ما می‌دانیم شما در حوزه هسته‌ای خیلی فعال هستید و در ورزش هم همین‌طور می‌روید بازی فوتبال انجام می‌دهید و به دروازه‌بان تیم‌ملی هم گل می‌زنید ولی در هنر متوجه نمی‌شویم. بنابراین من اگر فوتبالیست بودم، می‌دانستم با شما چگونه صحبت بکنم ولی در حوزه فرهنگ از کجا باید شروع بکنم؟ بنابراین آنجا یک مقدار گره ایجاد شد.
 
بین شما و آقای شمقدری؟
بله، حالا ادامه‌اش به آن مناظره‌ها کشیده شد که البته آن مناظره‌ها هم به دلیل برگزاری آن جلسات برگزار شد. من در آن مناظره خطاب به آقای شمقدری گفتم که شما که این همه دنده عقب و جلو گرفتید که ما یک جلسه با آقای رئیس‌جمهور داشته باشیم، باید از آن جلسه استفاده بهینه می‌شد نه اینکه یکی بعد از 25 سال که در غار خوابیده و فیلم نساخته، بیاید و بگوید مشکل سینما را چگونه حل کنیم.
 
پاسخ‌تان به کسانی که انگ سیاسی به خانه سینما می‌زنند، چیست؟
ما در مملکتی زندگی می‌کنیم که از همه رفتارهای ما می‌توان تعبیر سیاسی کرد. این شعار سیاست ما عین دیانت ماست به کرات به‌عنوان یک مانیفست مطرح می‌شود. بنابراین اگر ما معتقد باشیم که سیاست ما عین دیانت ماست، نباید هراس داشته باشیم، چون اگر خانه سینما کار سیاسی می‌کرده، کار دینی هم انجام داده است. البته یک وقتی هست که ما به مسائل صنفی اولویت درجه دوم می‌دهیم و موارد سیاسی اجتماعی کشور برای ما می‌شود اولویت اول، این روند سقوط یک جریان صنفی باید اولین اولویتش پیگیری حقوق همکاران ذی‌نفعش باشد که بخشی از آن حوزه معیشتی است ولی بعضی دیگر نیست.
 
بیانیه‌ای که برای همکاران‌تان که فیلم‌هایشان در بی‌بی‌سی پخش شد، دادید تا آنجا که به خاطره دارم، دردسرساز شد.
زمانی بود که همکاران ما را به جرم پخش فیلم‌هایشان از بی‌بی‌سی گرفتند. من از مسئولان مربوط که شاکی بودند از اینکه ما بیانیه دادیم، سؤال کردم که مگر یک جریان صنفی نباید از حقوق همکاران خدش دفاع بکند؟ یم موقع هست همکار ما بی‌توجهی کرده و رفته زده به ماشین نیروی انتظامی، بعد به ما می‌گوید چرا از حقوق من دفاع نکردید؟! این موضوع خیلی فرق می‌کند تا اینکه همکاری که فیلمش را به بی‌بی‌سی داده و بازداشت شده و به ما به‌عنوان نهاد صنفی مراجعه می‌کند و می‌گوید من براساس کدام بند قانونی مجرم هستم؟
پیگیری این وضعیت از ما صنفی است نه سیاسی، منتها خصوصا در چهار سال گذشته ما رسماً با بررسی انگیره‌های فکری روبه‌رو بودیم. درخواست مشخص من در مورد مستندسازان این بود که به استناد کدام بند قانونی این کار مشکل دارد و من فقط می‌خواهم مطلع بشوم، چون اگر مطلع نشوم، نمی‌توانم اصنافم را راضی بکنم و مطلع که این کار را انجام ندهند.
 
سخن پایانی؟
حوزه اخلاق در جامعه به شدت آسیب دیده است و فرهنگ دروغگویی را به کرات داریم می‌بینیم و تقریباً این جریان ریشه دوانده است، حالا سینما یا خانه سینما کجای معادله است؟ آنچه نگران‌کننده است، روندی است که در جامعه حاکم شده است. به هر حال روزی در خانه سینما باز می‌شود و سینما به روند طبیعی حیاتش که ممکن است یک سال فیلم‌ها خوب باشند و یک سال بد، ادامه خواهد داد اما این آسیب‌دیدگی را چگونه می‌توان جبران کرد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس