به گزارش مشرق، در حاليکه اعلام شرط از سوي خاتمي و دورخيز براي حضور در عرصه سياسي کشور، خشم مردم آسيب ديده از فتنه‏هاي سران فتنه را برانگيخته است، علي مطهري به عنوان اولين خط شکن به ميدان زد تا با کمک رسانه نزديک به جريان خود، اولين خطوط قرمز آشتي با سران فتنه را بشکند. در ادامه اين مصاحبه را بدون دخل و تصرف مي خوانيد:

علي مطهري هرجا که از دولت حرف مي?زند، اشاراتي به رويکرد احمدي?نژاد و مشايي دارد و آن را کليتي حاکم بر دولت مي?داند.

کما اينکه وقتي از نوعي پيوند ميان دولت و بخشي از اصلاح?طلبان سخن مي?گويد تاکيد دارد که احمدي?نژاد و مشايي در پي جذب 14ميليون نفري هستند که به موسوي راي دادند.او ردپاي آنها در ارائه فهرستي از نامزدهاي گوش به فرمان براي مجلس نهم را رديابي کرده و پيش?بيني مي?کند که نظر جامعتين را هم نخواهند پذيرفت.

اين نماينده تهران آخرين تحليلش از فضاي سياسي کشور را مطرح نمود. تحليلي که قائل به حضور اصلاح?طلبان است و برخلاف خطوط قرمزي که برخي چهره?هاي اصولگرا براي حضور دوباره اصلاح?طلبان مطرح مي?کنند، به جز موسوي و کروبي، ديگر چهره?هاي اين طيف را مجاز به حضور در عرصه سياسيت مي?داند.

فرزند شهيد مطهري رويکردي استقبال گرايانه نسبت به حضور خاتمي در فضاي سياسي کشور دارد و نه تنها از ديدار نمايندگان اقليت با او حمايت مي?کند، بلکه اصولگرايان را هم به چنين ديداري دعوت مي?کند تا مسائلشان را با او در ميان بگذارند. همچنين او نه تنها شروط خاتمي براي آزادي زندانيان سياسي را عادلانه مي داند بلکه استناد به اعترافات آنها براي رد صلاحيت چهره?هاي اصلاح?طلب را هم مجاز نمي?شمرد.

«احمدي?نژاد با يک مصاحبه قانون عفاف و حجاب را هوا کرد»، «با دوري از آرمان?هاي انقلاب غيرت متدينين را کشته?اند»، «اگر دولت اصلاحات دم از مکتب ايراني مي?زد، دمار از آن در مي?آوردند»، «اتهامات انتخاباتي سايت?ها به افراد آنقدر زياد است که فقط بايد اميدوار به مغفرت الهي باشيم» از ديگر تيترهايي بود که مي?شد براي اين مصاحبه انتخاب کرد. مصاحبه?اي که به دليل کسالت دکتر مطهري به شکل مکتوب انجام شد.

مشروح گفت?وگو با وي را در ادامه مي?خوانيد:

***

با گذشت يک سال و اندي از انتخابات ?? که برخي از آن به عنوان مرزبندي نوين در فضاي سياسي کشور ياد ميکنند، به نظر شما اين مرزبنديها تا چه ميزان تعميق شده و امروزه جغرافياي سياسي کشور داراي چه ابعادي است؟

من قائل به مرزبندي نوين نيستم. انتخاباتي برگزار شده، برخي به نتيجه آن معترض بوده?اند، مسئله?اي که در همه کشورها رخ مي?دهد. منتها ما چون هر مخالفتي را به مخالفت با اسلام تعبير مي کنيم، آن را تبديل به يک بحران کرديم و بي جهت عده?اي کشته شدند. هم اصلاح?طلبان و هم اصولگرايان در اين بحران نقش داشتند و البته نقش اصلاح?طلباني که به جاي آن که اعتراض خود را از راه قانون پيگيري کنند، آن را به خيابان?ها کشاندند بيشتر بود. اشتباه اصولگرايان اين بود که در مقابل اين اعتراض، به جاي آن که ابتدا به اقناع بپردازند، از همان ابتدا به خشونت روي آوردند. بنابراين مرزبندي نويني درفضاي سياسي کشور ايجاد نشده، اما استعداد اين مرزبندي جديد وجود دارد؛ زيرا نتيجه افراط گري بخشي از دو طرف، نزديک شدن عقلاي اصولگرا و اصلاح?طلب به يکديگر بوده است. در واقع صف دوستان داناي انقلاب از دوستان نادان در حال جدا شدن است.

فکر مي کنيد احزاب منتسب به جريان اصلاح?طلب و نخبگان سياسي آن، چقدر در بازسازي خود موفق بوده و آيا در حال?حاضر هم چنان حيات سياسي دارند يا نه؟

جريان اصلاح?طلبي در جامعه ما پايگاه اجتماعي دارد، اگرچه بعد از بحران اخير اين پايگاه لطمه ديده است. اشتباه آقاي موسوي اين بود که در همان ابتدا راه خود را از غرب?گرايان و ملي?گرايان به صراحت جدا نکرد، لذا شعارهاي روز قدس پيدا شد. اين امر باعث شد که مردم متدين کم?کم راه خود را از ايشان جدا کردند. مهم?ترين کار رهبري يک حرکت اجتماعي اين است که اهداف خود را به روشني اعلام کند و از گروه?هاي منحرفي که صرفاً به خاطر دشمن مشترک با او همراه شده?اند به عنوان ابزار استفاده نکند و از آن?ها تبري جويد. آقاي موسوي اين کار را نکرد يا ضعيف انجام داد و کم?کم رهبري اين حرکت به دست ديگران افتاد و هر کس از ظن خود يار اين حرکت شد و عده?اي نيز از اين نقطه ضعف ايشان براي هل دادن وي به سمت ضد انقلاب به نحو احسن استفاده کردند.

احزاب منتسب به جريان اصلاح?طلبي براي احياي خود لازم است موضع خود را در قبال رفتار آقاي موسوي در بحران اخير به صراحت بيان کنند و راه خود را به روشني اعلام نمايند.

ادامه حضور جريان اصلاحات در انتخابات آتي را چگونه مي?بينيد؟ اين حضور از منظر شما مشروط به انجام چه اعمال و تجديد نظرهايي است؟ به عبارت ديگر جريان اصلاح?طلب براي توانايي عبور از فيلتر شوراي نگهبان و توانايي کسب آراي مردم چه بايد بکند؟

فکر مي?کنم غير از آقاي موسوي و شايد آقاي کروبي بقيه افراد نبايد مشکلي داشته باشند. اتهاماتي که بر اساس استراق سمع از جلسات خصوصي آن?ها يا اعترافات زندان به آن?ها وارد شده، نمي تواند ملاک باشد. در جلسات خصوصي خيلي حرف?ها گفته مي شود. اساساً يکي از اشتباهاتي که در اين بحران رخ داد تحليل حوادث بر اساس کارهاي اطلاعاتي و نه وقايع موجود بود. اگر شوراي نگهبان بخواهد سخت?گيري?هاي بي جا بکند، به دخالت رهبري اميدوارم. البته ترکيب شوراي نگهبان نسبت به گذشته بهتر شده است.

نظر شما درباره ملاقات گروهي از نمايندگان اقليت مجلس با آقاي خاتمي چيست؟

کار خوبي بوده و در جهت رهنمود رهبري مبني بر جذب حداکثري و دفع حد اقلي انجام شده است. اصولگرايان هم خوب است با ايشان ديدار و مسائلشان را مطرح کنند. البته آقاي خاتمي لازم است نظر خود را درباره رفتار آقاي موسوي در بحران اخير به صراحت بيان کنند تا بر همگان روشن شود که راه ايشان غير از راه آقاي موسوي است. آقاي خاتمي به رفتار خشونت آميز بعد از انتخابات با معترضان انتقاد داشتند که رهبري هم به برخي موارد آن اشاره کردند و خواستار رسيدگي و اصلاح فوري شدند. لذا اتهامي متوجه ايشان نيست. شروط ايشان هم شروط عادلانه?اي است. تعيين تکليف سريع?تر زندانيان سياسي، اجراي کامل قانون اساسي و انتخابات آزاد هميشه مورد توجه نظام جمهوري اسلامي بوده است.

جناح اصولگرا در چه وضعيتي قرار دارد؟ اگرچه در حال حاضر حضور اصول گرايان در انتخابات آتي بي رقيب به نظر مي?رسد اما عده?اي تلاش دارند برخي اختلاف?نظرها در ميان آن?ها را مرزبندي?هايي تصوير کنند. به نظر شما اين مرزبندي ها چه خواهد بود و سرنوشت آن?ها در آينده چه خواهد شد و با چه رويکردي از سوي مردم مواجه خواهد شد؟

اصول گرايان چاره اي جز اين که در انتخابات آتي دو فهرست بدهند ندارند. به عنوان مثال چگونه ممکن است نام آقاي سيدرضا اکرمي در کنار نام آقاي رسايي در يک فهرست قرار گيرد در حالي که برداشت آن?ها از اصل ولايت فقيه يا آزادي بيان از زمين تا آسمان متفاوت است؟ البته تلاش هايي که براي وحدت اصولگرايان بر محور جامعتين صورت مي?گيرد خوب است اما آقايان مشايي و احمدي?نژاد تمکين نخواهند کرد و فهرست مجزا از افراد گوش به فرمان خواهند داد.

با توصيفي که شما از وضعيت حضور اصلاح?طلبان و اصولگرايان در آينده سياسي کشور داريد، بنظرتان رقابت اصلي در انتخابات مجلس نهم ميان چه گروه?هايي خواهد بود؟

رقابت اصلي ميان اصولگرايان منتقد دولت و حامي دولت خواهد بود و اگر مشارکت مردم در سطح بالايي باشد، دسته اول پيروز ميدان خواهند بود.

اين که گفته مي?شود نمي?توان به جز يک سليقه براي همه سليقه?ها انواع محدوديت?ها را ايجاد کرد، چقدر منطقي و بر آمده از فضاي کنوني حاکم بر کشور است؟

اين حرف درستي است. نگاهي به صدا و سيما و رفتاري که در روزهاي منتهي به ? دي داشت، اين مطلب را ثابت مي?کند. يک گروه خاص که تعدادشان از انگشتان دو دست تجاوز نمي?کند، مي?توانند هرچه دوست دارند بگويند و طرف مقابل حتي حق دفاع از خود را ندارد. به نظر من رفتار رسانه ملي در آن روزها به نفع آقايان موسوي و کروبي تمام شد.

دولت در اين زمينه چه نقشي داشته است؟ چه در زمينه فراهم آوري فضايي براي ارائه ديدگاه?ها در فضاي سياسي و رسانه?اي کشور و چه در زمينه پذيرش ديدگاه مشورتي نخبگان؟

دولت همدست و همکار اين جريان است اگرچه در مصاحبه?ها مي گويند در ايران آزادي مطلق است. در زمينه پذيرش ديدگاه مشورتي نخبگان، البته در شوراها و کارگروه?هاي مختلف از نظرات نخبگان استفاده مي?شود، اما در مسائل اساسي مي?دانيد که آقاي احمدي?نژاد اگر به نظريه?اي رسيده باشد، يا آقاي مشايي نظري داشته باشد، آن قدر بر آن پافشاري مي?کند تا نظر خودشان پياده شود. رهبري چون مي?دانند رئيس?جمهور از نظر خودش کوتاه نمي?آيد معمولاً دخالت نمي?کنند. نمونه آن قانون هدفمند کردن يارانه?هاست. آن چه که اکنون در حال اجرا شدن است، چه خوب و چه بد، قانون مجلس نيست؛ بلکه آن چيزي است که آقاي احمدي?نژاد از ابتدا بر آن اصرار داشت که اکنون فرصت توضيح آن نيست. نمونه ديگر قانون عفاف و حجاب است که ايشان با مصاحبه تلويزيوني خود آن را هوا کرد. نمونه ديگر مسئله مکتب ايران، به جاي مکتب اسلام است که ديديم علي??رغم مخالفت همه نخبگان، اين دو نفر بر آن پافشاري مي?کنند و اکنون نيز تصميم دارند منشور نوروز تهيه کنند. آيا نوروز از آرمان??هاي انقلاب اسلامي است؟ و عجيب است که فتنه اخير را دستاويز و پوششي براي اجراي اينگونه افکار خود کرده و غيرت مردم متدين را مي?رانده?اند. به طوري که اگر اين کارها در زمان دولت اصلاحات انجام مي?شد، دمار از روزگار آن دولت در مي?آوردند.

ارزيابي?تان از به وجود آمدن تغييراتي در فضاي سياسي کشور با ابتکار دولت چيست؟ به نظر شما در سال آينده شاهد چه اقداماتي از سوي جريان دولتي در زمينه?هاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي هستيم.

به طور کلي تز دولت يعي آقايان مشايي و احمدي?نژاد اين است که آن چهارده ميليون نفري را که به آقاي موسوي رأي دادند، بايد جذب کنند. تسامح و تساهلي که در حوزه فرهنگ و در مواردي مانند فيلم?هاي سينمايي، ورزش بانوان و مسئله حجاب و اظهار نظر درباره موسيقي و مکتب ايران مي?بينيم ناشي از همين تز است. البته اين کار مصداق استفاده از وسيله نامقدس براي هدف مقدس است و مصداق «هدف وسيله را توجيه مي?کند» که خلاف اصولگرايي است. از اين نظر اين?ها به اصلاح?طلباني که قائل به تسامح و تساهل در فرهنگ و آزادي?هاي اجتماعي هستند نزديک شده?اند و نوعي پيوند ميان دولت و بخشي از اصلاح?طلبان برقرار شده است. در زمينه سياسي در سال آينده دولت تلاش شديد خواهد کرد که مجلس نهم را در دست بگيرد و همين مقدار اندک مزاحمتي هم که مجلس هشتم براي آن دارد، وجود نداشته باشد و اين بسيار خطرناک است. اساساً دولت نبايد در کار انتخابات مجلس دخالت داشته باشد، چون مجلس ناظر بر دولت است و هيچ نهادي نبايد ناظر بر خود را خود انتخاب کند، خصوصاً که دخالت دولت نمي?تواند خالي از بهره?گيري از قدرت خود باشد.

با توجه به اين که شما عضو هيأت? نظارت بر مطبوعات هستيد، به نظر شما براي اجراي نظر فقهي اخير مقام معظم رهبري درباره منع غيبت و تهمت در سايت?ها و رسانه?ها چه بايد کرد؟ اتهاماتي را که در سال گذشته راجع به افراد مختلف در سايت?ها مطرح شده است چطور مي?توان جبران کرد؟
قانوني در مجلس تصويب شد که قانون مطبوعات را به خبرگزاري ها و پايگاه?هاي اطلاع رساني اينترنتي تعميم مي?دهد. اگر اين قانون درست اجرا شود، بخش اعظم اين مشکل حل خواهد شد. هيأت نظارت بر مطبوعات اجراي اين قانون را در دستور کار خود دارد. اما اتهاماتي که پس از انتخابات سال گذشته راجع به افراد مختلف در سايت?ها مطرح شده است، آنقدر زياد بوده که فکر نمي?کنم قابل جبران باشد، فقط بايد اميدوار به مغفرت الهي باشيم. البته در صورت اجراي آن قانون اگر شاکي خصوصي وجود داشته باشد يا مدعي العموم طرح شکايت کند، طبعاً پيگيري خواهد شد.

فکر مي کنيد چه عواملي منجر به مردودي نخبگان سياسي مي? شود و اين نخبگان در دهه چهارم انقلاب که دهه عدالت و پيشرفت نام گرفته است، چه وظايفي بر عهده دارند؟

نخبگان سياسي در صورتي که برخي آرمان?هاي مسلم انقلاب اسلامي را انکار کنند يا اقدامي عليه آن انجام دهند مردود خواهند بود. در دهه چهارم هم مانند دهه?هاي قبلي وظيفه دارند که مراقبت کنند که انقلاب از مسير عدالت، آزادي، استقلال سياسي، اقتصادي، فرهنگي و از مسير معنويت و اخلاق و به طور کلي از مسير اسلام خارج نشود و مراقب نفوذ فرصت?طلب?ها باشند و مواظبت کنند که انقلاب به دست نااهلان نيفتد، از نفود انديشه?هاي بيگانه و تجددگرايي افراطي جلوگيري نمايند و مهم?تر از همه مراقبت کنند که خلوص نيت?ها تبديل به خودخواهي?ها و هواهاي نفساني نشود.