گروه بینالملل مشرق - اندیشکده آمریکایی «بروکینگز» در گزارشی به قلم «سوزان مالونی» به بررسی کودتای مصر و نحوه موضعگیری ایران نسبت به این مقوله پرداخت و نوشت: مقامات ایرانی پایان دراماتیک انقلاب مصر را با اشتیاق شدیدی دنبال میکردهاند. هر چند نقش تهران در ماجرای مصر فرعی بوده است رخدادهای اخیر انعکاس عمیق- و شاید ناکامل- تاریخی انقلابهای هر کدام از این دو دولت را در مرکز توجه قرار داده است. آن بعد تاریخی، نشاندهنده نگاه ایران نسبت به وقایع مصر و شاید دلیلی است که به محتاطانهتر شدن و ملاحظه کارتر شدن رفتار رهبران ایران منجر شده است.
■ تفاسیر داخلی ایران از تظاهرات گسترده ضد حکومتی در مصر برملا کننده بیم و هراسی است که در سه سال گذشته بر خاورمیانه حاکم بوده است ■
مشاهده جهان از دید ایران کاری است که باید با دقت انجام شود. قضاوت واشنگتن درباره ایران به دو موضوع محدود میشود که در آن یا ایران گستاخ شده است و یا در حال خالی کردن میدان است. میتوان گفت هرگز حالتی میان این دو برای ایران تصور نمیشود. همان طور که در ادامه مطرح خواهم کرد هیچ کدام از این دو سر طیف در مورد شرایط امروز مصر صدق نمیکند. احیای تظاهرات گسترده ضد حکومتی در مصر و سرنگونی نظامی محمد مرسی، رئیس جمهور این کشور، در داخل ایران تفاسیر متفاوتی را به همراه داشته است. تحلیلهای ایرانیان، به طور کلی، برملا کننده حس بیم و هراس و نوسانیست که در طول سه سال گذشته گستره خاورمیانه را در بر گرفته است.
■ ایران نقشی در شرایط مصر بازی نمیکند ■
بگذارید با توضیح واضحات شروع کنم: ایران در مصر نقشی بر عهده ندارد، حداقل به شکل جدی کاری انجام نمیدهد. مقامات ایران نخواستهاند – و البته به دلایل واضح بودجهای و دیپلماتیک نمیتوانند - که خود را در مسایل مصر داخل نمایند و یا مثل دولتهای خلیج فارس، سریعاً و قویاً حمایت مالی گسترده خود را از حکومت پس از مرسی اعلام کنند.
■ اتفاقات مصر و تعبیر بیداری اسلامی توسط ایران ■
در همین حین تصوری که از دخالت ایران در تمام منطقه وجود دارد در نظر برخی از ناظران عرب و بینالمللی درباره به قدرت رسیدن زودهنگام اخوانالمسلمین پس از سقوط مبارک موثر بوده است. هر چند اخوانالمسلمین از حیث عقیدتی و تاریخی با تعبیر شیعی ایران از اسلام سیاسی متفاوت است پیروزی یک نامزد متعلق به جبهه اخوان المسلمین و موفقیت گستردهتری که ظاهراً توسط مسلمانان در دیگر مناطق اطراف به دست آمد در راستای سخنان ایران قرار داشت به طوری که ایران این اتفاقات را بخشی از بیداری اسلامی خواند. تهدیدی که از جانب ایران وجود دارد بی شک موجب شد کشورهای حوزه خلیج فارس در تصمیم خود برای حمایت از رهبری نظامی جدید مصر انگیزه بیشتری پیدا کنند.
■ ایران خود مایل است از تنش بیشتر در مصر و دیگر کشورهای منطقه جلوگیری شود ■
همان طور که قابل پیش بینی بود برخی از میان برداشته شدن مرسی- و مخالفت عمومی شدید با رهبری او که پس از این اتفاق رخ داد- را به مثابه دستاوردی مشخص برای تهران یا شکستی در رهبری انقلابی این کشور میدانند. از نظر من بخشی از هردوی این ادعاها معنادار و ترغیب کننده است. آن چه بیش از این برای من جالب توجه است این است که واکنش مقامات ایران حیطه وسیعی از دیدگاهها را در بر میگیرد که در همه آنها تمایل برای برداشتن گامهایی که از بی ثباتی بیشتر در مصر، و در نگاهی گستردهتر دیگر مناطق، جلوگیری میکند مشهود است.
■ ایران با چشمانی نگران به نظاره نشسته است ■
در واقع آن چه از بررسی موشکافانه موضع ایران در قبال وقایع مصر مشخص میشود این است که رهبران ایران جریانات منطقهای را با احتیاط کامل دیدهبانی میکنند. برخلاف آن چه برخی تحلیل گران و مقامات تصور میکنند و ایران را استاد ماکیاولیمنش هرج و مرجهای منطقهای میخوانند، تهران امروز بیشتر به نظارهگری نگران تبدیل شده که در کنار ایستاده و به شرایطی که در آن مصر در مرکزیت قرار دارد مینگرد. تهران تکه تکه شدن کمان غیرقابل پیشبینی سازوکارهای سیاسی و تنشهای فرقهای را با چشمانی نگران به نظاره نشسته تا ببیند این وقایع برای ثبات داخلی و جایگاه ایران در منطقه چه اثراتی به همراه خواهد داشت.
■ عدم اطمینان ایران از آینده مصر ■
بسیار عجیب است که باید به جرئت بگویم بخش اعظم آن چه در درون ایران درباره مصر گفته و نوشته شده منطقی است و حتی شاید در صورتی که از سوی ایران زده نمیشد و در بخش اعظم آن ظاهرسازی مقامات وجود نمیداشت از سوی سرسختترین منتقدین ایران هم مورد استقبال قرار میگرفت. مقامات ایران اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان صلح طلب را محکوم کردهاند، انتخابات آزاد و منصفانه را به رسمیت شناختهاند و از گفتگوی ملی سخن گفتهاند. کلیت نظراتی که درباره مصر داده شده نشان دهنده آن است که نظام سیاسی ایران درباره آن چه در آینده از قبل اتفاقات سیاسی مصر رخ خواهد داد نامطمئن است و نمیداند تهران چه طور میتواند در اتفاقات پیش رو خود را در بهترین موقعیت قرار دهد.
■ نگرانیهای ایران ■
در نتیجه اتهام ایران به نقش نظامیان در سست کردن پایههای حکومت مرسی با انتقاداتی که از تلاش مرسی برای داشتن اختیارات فراقانونی، روابط سرد وی با تهران و حکومت سوریه و دیگر نیروهای ضد غربی منطقه مطرح است خنثی میشود. در میان سروصداهای قابل پیشبینی مبنی بر دخالت کشورهای غربی و صهیونیسم در نیات مردمسالارانه مردم مصر نگرانیهایی درباره قدرت گرفتن سنیهای سلفی تندرو و وخیم شدن خشونتهای ضد شیعیان در سرتاسر منطقه هم مطرح شده است.
■ تغییر موضع ایران در قبال مصر ■
در روزهای نخستین پس از واقعه، انتقاد رسمی ایران از برکنار کردن مرسی موجی از خشم را در قاهره در پی داشت. تهران سریعاً موضع خود را به وضعیت کنترل خسارت تغییر داد و علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه کشور که در رشته مهندسی اتمی در کشورهای غربی تحصیل کرده و یکی از معدود مقامات مورد استقبال سران کشورهای عربی است، را اعزام کرد. او در مکالمهای تلفنی به همتای مصری خود اطمینان داد که «این مردم مصر هستند که باید برای سرنوشت کشور خود تصمیم گیری کنند» و به میزان قابل توجهی از ارتش مصر به عنوان «ارتش ملی» نام برد. کمی بعد صالحی راهی آنکارا شد تا با مقامات ترکیه درباره موقعیت مصر رایزنی کند.
■ بحران در کشورهای منطقه و میانهروی در ایران ■
واکنش سنجیده رهبران ایران به وقایع مصر این سؤال را بر میانگیزد که سازوکارهای منطقهای تا چه حد در مدیریت چالشهای داخلی ایران- خصوصاً کارزار انتخاباتی اخیر ریاست جمهوری ایران- دخیل بوده است. برخی از کارشناسان بر این اعتقادند که بحران سوریه باعث شد سرخوردهترین اصلاح طلبان ایران از تحریم انتخابات یا به راه انداختن دور جدیدی از مخالفتها با حکومت منصرف شوند چرا که میترسیدند مبادا به طور غیر تعمدی جنگ داخلی به راه بیندازند. به عقیده من میتوان مدعی شد همین محیط منطقهای در تصمیم رهبران نظام برای قبول اراده عموم در انتخابات دخیل بوده است. از این دیدگاه ناآرامی در مصر و سوریه و دیگر کشورهای منطقه شاید موجب شده رویکرد تهران قدری میانه رو تر شود.
■ تجربه تاریخی ایران از انقلاب و سرنگونی و اعتدال در موضع گیری ■
در
نهایت باید گفت اعتدال موضع ایران در قبال مصر از تجربه تاریخی ایران در
زمینه انقلاب و سرنگونی و هم چنین ترس همیشگی (و البته نه کاملاً توجیه
ناپذیر) این کشور درباره ثبات جمهوری اسلامی در شرایط امروز سرچشمه
میگیرد. با این که انقلاب ایران و مصر تفاوتهای مهمی با هم دارند رهبران
ایران به خوبی از خطراتی که در جوامع پس از سرنگونی یک حکومت ، خصوصاً در
سالهای اولیه در کمین نشسته مطلعند.
*اشراف