به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
مذاکره با شعبون بیمخها یا پیگرد قانونشکنان؟!
با
گذشت 2 سال از صدور حکم تعطیلی دائم «خانه سینما» توسط وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی و پلمب ساختمان آن، «گروهک فشار جریان فتنه» تحرکات
بیسابقهای را برای مصادره غیرقانونی آن کلید زدند.
این گروهک که
فشارهای غیرقانونی آن برای تسلط نامشروع بر «خانه سینما» با شکست مواجه شده
است، در جدیدترین اقدام خود نقشه حمله به ساختمان «خانه سینما» را با هدف
تسخیر آن کشید؛ چنانکه «علیرضا داوودنژاد» از سینماگران جریان فتنه صبح روز
سه شنبه (دیروز) با راهاندازی یک تجمع غیرقانونی، پلمب کاغذی نصب شده بر
درب ساختمان «خانه سینما» را پاره کرد و سعی در شکستن پلمپ فلزی آن و ورود
غیرقانونی به ساختمان را داشت.
تجمع غیر قانونی «گروه فشار فتنه» در
مقابل «خانه سینما» که فقط با حضور 50 نفر از مجموع 2500 عضو جامعه اصناف
سینما برگزار شد، نشان داد که فتنهگران برای احیاء نهادی که لانه جاسوسی
مستندسازان BBC و شبکههای ضدانقلاب بوده است، حاضرند نه تنها در عمل از
همه مرزهای قانونی و قضایی و انتظامی عبور کنند، بلکه با انجام اقدامات
نمایشی، این قانونگریزی را به عنوان «نمادی از نافرمانی مدنی» تبلیغ نیز
میکنند.
از این رو، روز گذشته در این تجمع ضمن تعرض به حکم قانونی
پلمب، شعارهای رادیکالی علیه نهادهای قانونی نظام سر داده شد که شبکههای
ماهوارهای ضدانقلاب از جمله BBC فارسی و VOA آمریکا به سرعت آن را پوشش
خبری دادند.
هیئت مدیره سابق خانه سینما که با انحلال این نهاد قدرت
اعمال مدیریت جناحی خود را در مدیریت سینما بر باد رفته میبیند، به گمان
خود در آستانه تشکیل دولت جدید با چنین اقدامات نمایشیای میتواند به
تثبیت جایگاه از دست رفتهاش بپردازد و از همین رو، مشی مافیایی گذشته را
تبدیل به لشکرکشی خیابانی مضحکی کرد که یادآور روش و منش شعبون بیمخهاست
تا بازتاب سلوک و شخصیت هنرمندان حقیقی! اتخاذ همین روشها نیز موجب گشت تا
هیات مدیره سابق برای این لشگرکشی جدید خود نتواند بیش از 50 نفر را عازم
ساختمان خانه سینما کند و بدنه سینمای ایران از اقدامات ساختارشکنانه این
گروهک حمایت نکردند.
در پی اقدام هیات مدیره سابق خانه منحله سینما
برای ورود غیرقانونی به ساختمانی که طبق قانون و پس از طی همه مراحل اداری
رسماً پلمب شده است، نیروی انتظامی وارد عمل شد. خبرها حکایت از آن دارد که
سردار منتظرالمهدی (معاون اجتماعی و ارشاد نیروی انتظامی) به مذاکره با
هیات مدیره خانه سینما پرداخت و اعلام شد که تا 48 ساعت آینده هیچ شخصی
اجازه ورود به این مکان را ندارد.
حال آنکه اقدام هیات مدیره سابق و
مشخصاً «علیرضا داوود نژاد» - که در سابقه خود ساخت فیلمهای توقیفی و
ضدانقلابی را دارد- از «جرائم عمومی» سنگین و همچنین از «جرائم مشهود» است
که اگر هر فرد دیگری مرتکب اقداماتی مانند «حمله به یک نهاد عمومی با هدف
شکستن پلمب و از رهگذر تشکیل گروهک فشار» شده بود، دست کم فوراً بازداشت
میشد.
بنابراین از نیروی انتظامی انتظار میرود به جای مذاکره با
این فتنهگران، مرتکبین تعرض به پلمب خانه سینما را فوراً تحت پیگرد قرار
دهد و پرونده را برای تصمیم قضایی به دادسرا ارجاع نماید؛ چرا که اگر با
متعرضان به قانون که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قوانین لازم الاتباع
حاکمیتی را قبول ندارند مسامحه و مذاکره شود، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
حمله
به ساختمان «خانه سینما» توسط جریان فتنه در حالی صورت گرفت که روز گذشته
«هیات مدیره جدید» که براساس سازوکارهای قانونی انتخاب شده قبلی قرار بود
تا نسبت به بازگشایی این ساختمان اقدام کند، اما سناریوی جدید فتنهگران
مانع از تحقق آغاز به کار صنوف قانونی جامعه سینمایی کشور شد و اینچنین،
فتنهگران نه تنها از مرز قانون عبور کردند بلکه حقوق همه صنوف سینمایی را
که انتظار بازگشایی قانونی این نهاد را میکشیدند، پایمال نمودند.
گفتنی
است برخی از اعضاء هیات مدیره سابق در دوران مدیریت خود این «خانه» را به
«لانه» عوامل ضدانقلاب مرتبط با خارج از کشور تبدیل کرد و حمایتهای آشکاری
از جریان فتنه نمود. برای نمونه پس از بازداشت عوامل پنهان شبکه BBC فارسی
در ایران، از مجرمان و فتنهگران صریحاً حمایت نمود. این اقدامات سیاسی و
ضدامنیتی که هیچ تناسبی با شئون فرهنگی- هنری اصناف هنری نداشت، در کنار
اصلاح اساسنامه خانه سینما که در آن شروط «پایبندی به قانون اساسی» و «عدم
اشتهار به فساد اخلاقی» نیز حذف شده بود، کار را به اعتراضات گسترده
هنرمندان متعهد کشاند.
در نهایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در
پاسخ به این مطالبات و پس از طی فرآیندی طولانی حکم به تعطیلی دائم خانه
سینما داد، اما عملکرد و مواضع دوگانه دولت سبب شد تا هر از گاهی فتنهگران
مجال عرض اندام پیدا کنند و در نهایت نقشه حمله و تسخیر ساختمان این نهاد
منحله را بکشند.
سرجوخه رجوی را مسخره نکنید!!
یک
رسانه وابسته به اپوزیسیون، ایفای نقش دوباره سازمان منافقین به عنوان
عروسک خیمهشببازی تبلیغات ضدایرانی را به استهزاء و انتقاد گرفت.سازمان
تروریستی منافقین که اکنون در روزگار استیصال در خدمت کامل سرویس جاسوسی
موساد قرار گرفته اخیرا ادعا کرد که سایت هستهای تازهای در اطراف دماوند
کشف کرده است.
گویانیوز درباره این اقدام منافقین نوشت: سازمان
مجاهدین خلق [منافقین] بار دیگر از فعالیتهای اتمی حکومت اسلامی سخن گفتند و
به قول سخنگوی سازمان یک سایت جدید اتمی کشف و افشاء شد! از زمان بیل
کلینتون موضوع پرونده هستهای حکومت اسلامی به عنوان هسته مرکزی اختلافات
غرب و حکومت اسلامی شناخته شده است.
طبق این پروژه از همان زمان
کلینتون؛ حکومت اسلامی همیشه و فقط یک سال تا رسیدن به بمب اتم فاصله داشته
است. همیشه همه گزینهها از طرف غرب روی میز بوده است. «سازمان» هم در
تازه نگه داشتن این بهانه همیشه بهترین همکاری را داشته است.
گویانیوز
میافزاید: همانگونه که حکومت میگوید حتی اگر پرونده هستهای نبود، غرب
یک ادعای دیگر پیدا میکرد و حرفهای خود را میزد! برنامه هستهای فقط یک
بهانه است. نقش مجاهدین خلق از سالها پیش در رابطه با این پروژه نقشی
تبلیغاتی و فرمایشی است. از همان سالهای پیش سازمان مشغول کشف و افشاء
هستند حالا فکرش را بکنید که اگر همین فعالیت بشردوستانه را هم نداشته
باشند آنوقت راندمان مبارزاتیشان چه میشود؟ احتمالا به شکلی خیلی
«بشردوستانه» به خودش و نیروی خودش باید سیخ و سمبه بیشتر بزند و راندمان
مبارزاتیاش هم میشود فقط کشف نفوذی اطلاعات!
گویانیوز با بیان
اینکه «در تمام صحنههای تبلیغات غرب، سازمان تنها یک بازیگر ضعیف است که
ادعاهای غرب را تحویل میگیرد و علیه ایران منتشر میکند، افزود: اینکه
درباره سازمان گفته میشود وطنفروشی میکنند، باید دید اول چیزی برای فروش
وجود دارد یا نه؟ فعلا تنها دارایی رئیس سازمان (رجوی) جان و سرنوشت 3هزار
عضو اسیر سازمان در زندانهای لیبرتی و اشرف است که مسعودخان مشغول خرید و
فروش و معامله با زندگی آنهاست» پس اول باید وطن را مشخص و تشریح کرد.
پدران معنوی منافقین برای راهاندازی حزب زیرپای عارف نشستهاند
هاشم
صباغیان از اعضای گروهک نهضت آزادی میگوید با محمدرضا عارف دیدار دسته
جمعی داشتهاند اما چون دسترسی به حسن روحانی ندارند از طریق عارف این
پیغام را منتقل کردهاند که انتظاری از دولت جز حفظ منافع ملی ندارند.
وی
که سابقه وزارت کشور در دولت موقت را در کارنامه خود دارد، به روزنامه
زنجیرهای بهار گفته است: تاکنون هیچ یک از اعضای نهضت با حسن روحانی یا
نزدیکان او دیدار رسمی نداشته است و خواستهای را از او یا دولتش مطرح
نکردهاند. اما پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات ما برای تشکر از اقدام آقای
عارف به دیدار او رفتیم.
وی میافزاید: ما چون متوجه شدیم امکان
دسترسی آقای عارف به حسن روحانی یا نزدیکان او زیاد است، از او خواستیم که
از قول فعالان نهضت آزادی به آقای روحانی بگوید ما هیچ انتظاری از دولت
آینده نداریم. تنها از او میخواهیم در جهت منافع ملی قدم بردارد.
ادعای
نگرانی برای «منافع ملی و حفظ آن» در کنار این گفته صباغیان که «تندروهای
هر دو جناح باید کنترل شوند»، در حالی است که اسناد خیانت وسیع گروهک نهضت
آزادی پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) لو
رفت و طیف یاد شده ریشه بسیاری از تندرویها و تحرکات ضد انقلابی در کشور
بودند به نحوی که حضرت امام، سازمان تروریستی منافقین را فرزندان معنوی
سران گروهک نهضت آزادی معرفی کردند. امام خمینی همچنین درباره خیانتهای
ممتد این گروه تصریح کردهاند که اگر آنها سرکار میماندند سیلی به اسلام و
ایران میزدند که تا قرنها سر بلند نمیکرد.
صباغیان در پاسخ این
سؤال که «اگر هاشمی رفسنجانی در صحنه انتخابات باقی میماند، نهضت آزادی چه
رویکردی در پیش میگرفت؟» اظهار داشت: مهندس سحابی با وجود این که در
سالهای سازندگی برای مدتی طولانی زندانی بود، در مرحله دوم انتخابات ریاست
جمهوری سال 84 از هاشمی رفسنجانی حمایت کرد. در این دوره هم، اگر صلاحیت
هاشمی احراز میشد، نهضت آزادی به او رأی میداد. اگر هاشمی در انتخابات
میماند، نهضت آزادی بین بد و بدتر، بد را انتخاب میکرد(!) اگر هاشمی
رفسنجانی در انتخابات میماند و گزینه نهایی و واحد اصلاحطلبان و
میانهروها میشد، اعضای نهضت آزادی در انتخابات شرکت میکردند و به او رأی
میدادند.
وی درباره مشورتشان به عارف نیز گفت: «من و دیگر اعضای
نهضت آزادی جزو گروهی هستیم که به آقای عارف پیشنهاد دادیم وارد کابینه
نشود و پیگیر تأسیس حزبی اصلاحطلب باشد. چرا؟ اصلاحطلبانی دیگر هستند که
میتوانند نامزد پست وزارت در کابینه یازدهم شوند و برای حل مشکلات کشور
تلاش کنند. اما امروز اصلاحطلبی در کشور نیازمند مدیریت قوی است که بتواند
دوباره این جناح را یکپارچه کند».
عضو نهضت آزادی میگوید خاتمی با
روحیاتی که دارد نمیتواند به تنهایی اصلاحطلبان را هدایت کند و بهتر است
عارف هم به او کمک کند چرا که ریسکپذیری خاتمی کم است.
در حالی که
برخی اعضای گروهک نهضت آزادی در فتنه و آشوبگری سال 88 نقش داشتند و شماری
از آنها بازداشت شدند، صباغیان گفته است: «اگر ما در آن سالها تندروهای
جناح خودمان را کنترل میکردیم، طرف مقابل آنچنان واکنش نشان نمیداد که
بخش اعظمی از نیروهای جناح ما برای مدتی طولانی از صحنه حذف شوند. در سال
88 آن قدر در تندروی افراط کردند که به برخورد قهرآمیز ختم شد.»
وی
درباره دور شدن از خاتمی پس از یک دوره نزدیکی به وی میگوید: ارتباط با
نهضت آزادی مشکلاتی را برای هر گروه یا جریانی به وجود میآورد. دولت
اصلاحات نیز در شرایطی نبود که به واسطه نزدیکی با نهضت آزادی برای اصلاحات
با مشکلات جدید مواجه شود. نزدیک شدن ما به هر گروهی در حال حاضر برای آن
گروه هزینه در بر دارد. اعضای نهضت آزادی نمیخواهند این هزینه را به دولت
یازدهم تحمیل کنند. این دولت به حد کفایت درگیری و مشکل دارد. روزهایی بود
که بعضی از دوستان حتی از سلام و احوالپرسی با ما ابا داشتند. از آن زمان
مدت زیادی نگذشته است و چیزی تغییر نکرده است.
وی این را هم گفته که «نهضت آزادی و ملی مذهبیها نمیتوانند با اصولگراها وارد تعامل شوند؛ زیرا هیچ محور مشترکی با آنها ندارند.»
یادآور
میشود در اسناد لانه جاسوسی برخی اعضای نهضت آزادی به عنوان رابطین خوب و
دوستان خوب آمریکا معرفی شدهاند و اینکه برخی از آنها تا دلتان بخواهد
آمریکایی هستند!