به گزارش ویژهنامه ضیافت مشرق به نقل از تسنیم، بیست و یکمین نمایشگاه قرآن در بخش رهیافتگان هر روز به سخنرانی یک تازه مسلمان و گفتوگو با او اختصاص دارد. شب گذشته پنجشنبه ساعت21:30، خانم ترزا کیم کرانفیل (لیلا وقارفرد)، که نام خود را، با محوریت بحث سبک زندگی پس از اسلام آوردن تغییر داده است، برای حاضران در نشست سخنرانی کرد.
کرانفیل درباره خاطرات خود در زمان زندگی در آمریکا گفت: به عنوان تنها فرزند خانواده در محیطی خوب و آرام بزرگ شدم اما میدانستم در زندگیام چیزی کم است و همواره در جستجوی آن بودم. همیشه از خودم سوال میکردم که هدف زندگی چیست؟ چرا باید فقط هفتهای یکبار به کلیسا برویم؟
به گفته این تازه مسلمان، این جستجو همواره ادامه داشت و در زمان جوانی و ورود به دانشگاه نیز بیشتر شد تا به توصیه یکی از دوستانش با یک مسلمان ایرانی آشنا میشود. وی در ادامه افزود:«آشنایی با آن جوان ایرانی و آداب و رسوم آنان برایم عجیب بود. به مرور از طریق ایشان(که بعدها همسرم شد) با قرآن آشنا شدم. آشنایی با قرآن برایم خیلی مهم بود؛ زیرا متوجه شدم قرآن، آن گمشده من است که سالها به دنبالش بودم.
بعد از آشنایی با قرآن و اسلام، کرانفیل مسلمان شده و با همکلاسی خود ازدواج میکند. نتیجه این زندگی، 3 فرزند است؛ وی در سالهای گذشته چندین بار به ایران سفر و مدت کوتاهی نیز اقامت داشته است؛ وی هماکنون 5 سال است که در بندرعباس به دلیل شرایط کاری همسرش زندگی میکند.
وی در این نشست دلیل جذابیت دین اسلام را آرامش و هدفی که در قرآن آمده بود، عنوان کرد و افزود: جای خالی زندگی من با قرآن تکمیل شد. با خواندن قرآن متوجه شدم همه چیز موقتی است و هدف زندگی دیگر و چیز دیگر است. وقتی اینطور به زندگی نگاه کنیم، دیگر اهمیتی ندارد کجا زندگی کنیم و چه بخوریم و...؛ به طور مثال برای من حجاب داشتن در امریکا خیلی سخت بود. دلم نمیخواست با بقیه افراد تفاوت داشته باشم و نوعی خجالت از داشتن حجاب داشتم. اما وقتی حجاب داشتم، ترسم از بین رفت و دیدم اصلا آن تصوری که نسبت به حجاب داشتم، وجود ندارد و آن عکسالعملی که فکر میکردم بقیه نسبت به من داشته باشند، ایجاد نشد. فهمیدم نباید چیزی را بزرگ کنم، اگر اسلام گفته خوب است، قطعا خوب است و این ما هستیم که شرایط را برای پذیرش ذهنی برای خودمان سخت میگیریم.
کرانفیل برخورد خانواده و اطرافیانش را درباره تغییر مذهبش بسیار خوب توصیف کرد و گفت: برخورد خانوادهام برایم عجیب بود، اصلا واکنشی نشان ندادند و رفتار بدی نداشتند و این موضوع خیلی به من کمک کرد و تغییر دین را برایم آسان کرد. دوستانم هم برخورد خوبی داشتند و حتی زمانی که در امریکا سرکار میرفتم، به من میگفتند اگر سختت است که اینجا بقیه غذا میخورند و روزه هستی، میتوانی بعد از ماه رمضان به سر کار بیایی که اذیت نشوی.
وی ادامه داد: درباره اسلام با آنان صحبت میکردم و آنان هم در این گفتوگوها خیلی خوب و مشتاق بودند اما به خاطر آن حرفها تغییر دین ندادند، آنان از دوستان خوب و مهربانی هستند اما دین خودشان را دوست دارند و بیدین نیستند. بیشترین تاثیر را بر من قرآن داشت و بعد از آن آیتالله بهجت از افرادی بود که تاثیر زیادی بر زندگی من بعد از مسلمان شدن داشتند. کتابها، دعاها و ذکرهای ایشان را سعی میکردم بخوانم، با اینکه خواندن فارسی برایم سخت بود اما آرام میشدم و تاثیر خوبی بر من داشت.
وی در ادامه عنوان کرد: یکی از خاطرات خوبم در ایران، دیدن امام خمینی(ره) از نزدیک بود. آن زمان امام خمینی در قم زندگی میکردند و در یک جلسه خصوصی با ایشان صحبت کردیم. شخصیت نورانی و خوب ایشان برایم یکی از بهترین خاطرات و تاثیرگذارترینشان بود. در بین اماکن ایران هم، مسجد جامع خرمشهر برایم جذابیت دارد. وقتی میبینم این همه شهید در آنجا حاضر داشتند، کسانی مانند شهید چمران و...، نماز خواندن در آنجا را برایم لذتبخش میکند.
کرانفیل در باره سبک زدندگی اسلامی و غربی گفت: سعی میکنیم که همیشه سلامت جسمی و روحی را در نظر داشته باشیم. بدن هدیه خداست و باد از آن حفاظت کنیم. حالا اگر هدف الهی باشد، نوع زندگی، خوردن و پوشش بیاهمیت می شود زیرا هدف اصلی خداست.
وی درباره تفاوت زندگی در جامعه امریکایی و اسلامی به عنوان یک تازه مسلمان گفت: «زندگی در جامعه ایران برایم راحت است، زیرا اگر هر روز اذان را نشنویم نمادهای دین را نبینیم، امکان دارد دچار انحراف شویم. در جامعه غیر اسلامی کسی نیست که امر به معروف و نهی از منکر کند و این ویژگی خوب جامعه ایران است. رادیو قرآن و مساجد و دیگر برنامههای دینی این دین را در ایران زنده نگه داشته است و این خیلی اهمیت دارد.
کرانفیل درباره خاطرات خود در زمان زندگی در آمریکا گفت: به عنوان تنها فرزند خانواده در محیطی خوب و آرام بزرگ شدم اما میدانستم در زندگیام چیزی کم است و همواره در جستجوی آن بودم. همیشه از خودم سوال میکردم که هدف زندگی چیست؟ چرا باید فقط هفتهای یکبار به کلیسا برویم؟
به گفته این تازه مسلمان، این جستجو همواره ادامه داشت و در زمان جوانی و ورود به دانشگاه نیز بیشتر شد تا به توصیه یکی از دوستانش با یک مسلمان ایرانی آشنا میشود. وی در ادامه افزود:«آشنایی با آن جوان ایرانی و آداب و رسوم آنان برایم عجیب بود. به مرور از طریق ایشان(که بعدها همسرم شد) با قرآن آشنا شدم. آشنایی با قرآن برایم خیلی مهم بود؛ زیرا متوجه شدم قرآن، آن گمشده من است که سالها به دنبالش بودم.
بعد از آشنایی با قرآن و اسلام، کرانفیل مسلمان شده و با همکلاسی خود ازدواج میکند. نتیجه این زندگی، 3 فرزند است؛ وی در سالهای گذشته چندین بار به ایران سفر و مدت کوتاهی نیز اقامت داشته است؛ وی هماکنون 5 سال است که در بندرعباس به دلیل شرایط کاری همسرش زندگی میکند.
وی در این نشست دلیل جذابیت دین اسلام را آرامش و هدفی که در قرآن آمده بود، عنوان کرد و افزود: جای خالی زندگی من با قرآن تکمیل شد. با خواندن قرآن متوجه شدم همه چیز موقتی است و هدف زندگی دیگر و چیز دیگر است. وقتی اینطور به زندگی نگاه کنیم، دیگر اهمیتی ندارد کجا زندگی کنیم و چه بخوریم و...؛ به طور مثال برای من حجاب داشتن در امریکا خیلی سخت بود. دلم نمیخواست با بقیه افراد تفاوت داشته باشم و نوعی خجالت از داشتن حجاب داشتم. اما وقتی حجاب داشتم، ترسم از بین رفت و دیدم اصلا آن تصوری که نسبت به حجاب داشتم، وجود ندارد و آن عکسالعملی که فکر میکردم بقیه نسبت به من داشته باشند، ایجاد نشد. فهمیدم نباید چیزی را بزرگ کنم، اگر اسلام گفته خوب است، قطعا خوب است و این ما هستیم که شرایط را برای پذیرش ذهنی برای خودمان سخت میگیریم.
کرانفیل برخورد خانواده و اطرافیانش را درباره تغییر مذهبش بسیار خوب توصیف کرد و گفت: برخورد خانوادهام برایم عجیب بود، اصلا واکنشی نشان ندادند و رفتار بدی نداشتند و این موضوع خیلی به من کمک کرد و تغییر دین را برایم آسان کرد. دوستانم هم برخورد خوبی داشتند و حتی زمانی که در امریکا سرکار میرفتم، به من میگفتند اگر سختت است که اینجا بقیه غذا میخورند و روزه هستی، میتوانی بعد از ماه رمضان به سر کار بیایی که اذیت نشوی.
وی ادامه داد: درباره اسلام با آنان صحبت میکردم و آنان هم در این گفتوگوها خیلی خوب و مشتاق بودند اما به خاطر آن حرفها تغییر دین ندادند، آنان از دوستان خوب و مهربانی هستند اما دین خودشان را دوست دارند و بیدین نیستند. بیشترین تاثیر را بر من قرآن داشت و بعد از آن آیتالله بهجت از افرادی بود که تاثیر زیادی بر زندگی من بعد از مسلمان شدن داشتند. کتابها، دعاها و ذکرهای ایشان را سعی میکردم بخوانم، با اینکه خواندن فارسی برایم سخت بود اما آرام میشدم و تاثیر خوبی بر من داشت.
وی در ادامه عنوان کرد: یکی از خاطرات خوبم در ایران، دیدن امام خمینی(ره) از نزدیک بود. آن زمان امام خمینی در قم زندگی میکردند و در یک جلسه خصوصی با ایشان صحبت کردیم. شخصیت نورانی و خوب ایشان برایم یکی از بهترین خاطرات و تاثیرگذارترینشان بود. در بین اماکن ایران هم، مسجد جامع خرمشهر برایم جذابیت دارد. وقتی میبینم این همه شهید در آنجا حاضر داشتند، کسانی مانند شهید چمران و...، نماز خواندن در آنجا را برایم لذتبخش میکند.
کرانفیل در باره سبک زدندگی اسلامی و غربی گفت: سعی میکنیم که همیشه سلامت جسمی و روحی را در نظر داشته باشیم. بدن هدیه خداست و باد از آن حفاظت کنیم. حالا اگر هدف الهی باشد، نوع زندگی، خوردن و پوشش بیاهمیت می شود زیرا هدف اصلی خداست.
وی درباره تفاوت زندگی در جامعه امریکایی و اسلامی به عنوان یک تازه مسلمان گفت: «زندگی در جامعه ایران برایم راحت است، زیرا اگر هر روز اذان را نشنویم نمادهای دین را نبینیم، امکان دارد دچار انحراف شویم. در جامعه غیر اسلامی کسی نیست که امر به معروف و نهی از منکر کند و این ویژگی خوب جامعه ایران است. رادیو قرآن و مساجد و دیگر برنامههای دینی این دین را در ایران زنده نگه داشته است و این خیلی اهمیت دارد.