به گزارش مشرق، ماجرا از اين قرار است که اين هنرپيشه زن به پيروي از ديگر همکاران خود از جمله نيکي کريمي و لاله اسکندري و بعدها ليلا اوتادي، از 17 تا 26 آذرماه پارسال، نمايشگاه عکسي در خانه هنرمندان ايران با عنوان "آبان گان" برگزار کرد که حواشي جنجالي آن از اصل موضوع، شهرت بيشتري يافت.
وي يک ماه پس از اوج گيري اعتراضات به دريافت وام دو ميليارد و 200 ميليون ريالي وي از سوي دولت، در توضيحاتي که در رسانه ها انتشار يافت اعلام کرد: «حاشيه اصلي، ذکر مبالغي است که به عنوان هزينه هاي نمايشگاه صرف شده است و اينکه گفته مي شود بخش اعظم اين هزينه ها از سوي دولت و نهادهاي وابسته به آن پرداخت شده... خوب مي دانم که بسياري از هموطنانم اين روزها از همه چيز عصباني هستند و هرگونه تماسي با مراکز دولتي را از سوي هنرمندان و امثال من تاب نمي آورند... اما درباره استفاده از منابع تأمين مالي نمايشگاه که گويا پرسشي جدي شده... گمان ما بر اين بود که چاپ و قاب کردن عکس ها، ساخت دکورها و کليپ ها بيش از 100 ميليون تومان تمام نمي شود. روزي که کار تمام شد با صورت حسابي 170 ميليون توماني تنها براي ساخت دکور و قاب ها روبرو شديم. چاره اي نداشتيم که هزينه ها را از جايي تأمين کنيم.»
گزارش خبرنگار مشرق حاکي است اين خانم، در پي بروز مشکلات مالي، دو ميليارد و 500 ميليون ريال بابت برپايي اين نمايشگاه به شخصي به نام آقاي "پ" بدهکار شده و چکي را با سررسيد مشخص در وجه وي صادر کرده که بلامحل بوده و در موعد مقرر پاس نشده است.
آقاي "پ" هم که بشدت دنبال دريافت پول خود بوده و به رغم پيگيري ها نتوانسته به آن دست يابد، دادخواستي را تنظيم و از تهراني به اتهام کلاهبرداري شکايت کرد که اين اتهام در دادگاه بدوي تأييد و تهراني به يک سال حبس تعزيري، دو ماه محکوميت از داشتن دسته چک و مسدود شدن تمامي حساب هاي مالي محکوم شد که اين حکم در روز پانزدهم دي ماه جاري، از سوي دادگاه تجديد نظر تأييد و حکم جلب نامبرده صادر شد.
در پي صدور اين حکم، آقاي "پ" به همراه مأمور براي بازداشت خانم هنرپيشه به منزل وي مراجعه مي کند که در اين لحظه، فکري به ذهن وي خطور مي کند؛ بلافاصله گوشي را بر مي دارد و با چند بار تلاش موفق مي شود حامي دولتي خود را پيدا کند و با آه و ناله و آب و تاب، ماجراي کمبود مالي و محکوميت خود را براي وي بازگو مي کند که اين تماس، باعث غم و اندوه شديد اين مسئول بلندپايه دولتي مي شود.»
اين مقام دولتي که علاقه عجيبي به حل مشکلات زنان هنرپيشه دارد به خانم هنرپيشه دلداري مي دهد و از وي مي خواهد که آرامش خود را حفظ کند تا مشکل قضائي او را حل کند.
اين حامي دولتي پس از اين تماس، احساس وظيفه مي کند که مشکل وي را در اسرع وقت حل کند و او از دام مجازات نجات يابد و لذا با آقاي "پ" به عنوان شاکي خصوصي پرونده صحبت مي کند و از او چند روز مهلت مي خواهد و قول مي دهد که مبلغ دو ميليارد و 500 ميليون ريالي بدهي خانم هنرپيشه را پرداخت کند اما آقاي شاکي رضايت نمي دهد.
اين گزارش حاکي است اين مقام دولتي، چاره اي ديگر مي انديشد تا به هر نحو شده رضايت شاکي اين هنرپيشه را جلب کرده و مبلغ بدهي او را پرداخت کند و لذا شخصي را به نام آقاي "ط" را مأمور مي کند که به هر نحو ممکن، از شاکي پرونده رضايت بگيرد؛ آقاي "ط" هم دوباره با آقاي "پ" صحبت مي کند و به وي اطمينان مي دهد که مشکل را حل کرده و چک برگشتي تهراني را پاس کند.
شنيده ها حاکي است در اين ميان، خانم هنرپيشه که از يک سو در آستانه بازداشت قرار گرفته و از سوي ديگر، شاکي اصرار دارد که مبلغ بدهي را حتماً از شخص وي دريافت کند، به مسافرت به يک منطقه خوش آب و هوا پناه برده تا بلکه مدتي از استرس و فشارهاي قضائي و مالي ناشي از اين پرونده جنجالي، رهايي يابد و حامي وي در دولت، بتواند شاکي را راضي به پذيرش پول از وي به جاي خانم هنرپيشه کند.
حامي خانم "هنرپيشه-عکاس" در دولت، بار ديگر به حمايت از او برخاست و متعهد شد بدهي دو ميليارد و 500 ميليون ريالي اين هنرپيشه را بپردازد و وي را از مجازات برهاند.