کد خبر 228402
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۹

افزایش شاخص عمومی قیمتها و کاهش قدرت خرید شهروندان از جمله چالش هایی است که این روزها گریبانگیر آحاد جامعه را گرفته و پیش بینی می شود وضعیت حالاحالاها به همین منوال ادامه پیدا کند.

به گزارش مشرق، مهم ترین اثر تورم، افزایش فاصله طبقاتی است به طوری که با افزایش سطح عمومی قیمت ها سرمایه داران و ثروتمندان غنی تر و طبقات ضعیف و آسیب پذیر جامعه فقیرتر می شوند.

بر این اساس مسلما یکی از خواسته های مهم مردم از دولت آینده مهار تورم است.حال این سوال پیش می آید برای مقابله با این ورند چه باید کرد؟چه راهکارهایی برای برون رفت از وضعیت وجود می توان ارائه داد؟آیا میتوان روند حرکتی تورم را در بلند مدت نزولی کرد؟

 بیژن رحیمی دانش مشاور مرکز پژوهش های مجلس  به این سوالات پاسخ داده است.

گفتگوی اقتصاد پرس را با این کارشناس ارشد اقتصادی بخوانید

بسیاری از کارشناسان معتقدند بزرگترین چالش دولت آینده افزایش سطح عمومی قیمت هاست. به نظر حضرتعالی  دولت آقای روحانی  برای کنترل تورم چه باید بکند؟

یه اعتقاد من برای مهار تورم بایستی نفدینگی هدف گذاری شود. نقدینگی در اقتصاد همان تقاضای کالا است. البته باید توجه داشت که خود نقدینگی فی نفسه برای اقتصاد مضر نیست. ما هر سال در قالب ردیف های بودجه ای مختلف با افزایش هزینه ها مواجهیم. لذا نمی توان در مقابل افزایش نقدینگی ایستاد و اصلا معنا ندارد که دولتی ادعا کند به دنبال کاهش نقدینگی است. افزایش نقدینگی امری اجتناب ناپذیر است.

افزایش نقدینگی مانند تورم کم در اقتصاد عمل می کند. تورم پایین و مطلوب برای ایجاد تحرک در بخش تولید لازم است و آنچه که سبب بی عدالتی و کاهش قدرت خرید مردم می شود، تورم افسار گسیخته و نا متوازن در اقتصاد است. لذا رشد مطلوب نقدینگی اثر خوبی بر اقتصاد می گذارد.

اما آنچه که نگران کننده و سبب بی ثباتی در اقتصاد می گردد رشد نامناسب نقدینگی است به طوری که اگر رشد نقدینگی متناسب با رشد بخش حقیقی باشد، با خود ، رشد و رونق اقتصادی را به همراه خواهد داشت، در غیر این صورت تورم نتیجه آن خواهد بود. لذا آنچه که موضوعیت دارد؛ کنترل رشد نقدینگی در جامعه است.

به نظر شما برای کنترل رشد نقدینگی در اقتصاد از کجا باید شروع کرد؟

در کشور ما اصلی ترین منبع تزریق نقدینگی دولت و سیاست های آن است. دولت به عنوان بازیگر اصلی اقتصاد نقش مهمی در این میان دارد. به نظر می رسد اولین اقدام لازم این است که دولت اهتمام و اراده لازم برای این کار را داشته باشد تا دولت به این نتیجه نرسد که وضعیت رشد نقدینگی در کشور مناسب نیست و بایستی اقدامات لازم صورت گیرد، هیچ کاری امکان پذیر نیست.

اقدام دوم، ایجاد نظم در سیاست های پولی و مالی دولت است. دولت به عنوان بزرگترین هزینه کننده اقتصاد هم خود باید هزینه هایش را بر طبق اصولی مشخص برنامه ریزی کند و هم با ابزارها پولی و مالی از تزریق نقدینگی مضر در اقتصاد جلوگیری کند.

اقدام بعدی مربوط به بانک مرکزی است. بانک مرکزی نباید در ازای دلار خریداری شده از دولت ریال چاپ کند. باید یا خود دولت دلارش را در بازار عرضه کند و یا آن را در بانک مرکزی نگه دارد. متاسفانه دولت دلار را به بانک مرکزی می فروشد و به ازای آن ریال برای تامین مالی هزینه های عمدتا جاری خود دربافت می کند.

به عبارت دیگر بانک مرکزی باید استقلال داشته باشد. بانک مرکزی فقط مراقب حفظ ارزش پول ملی باشد. متاسفانه به دلیل تبعیت بانک مرکزی از دولت، سیاست های جاری در سیستم بانکی بهینه و کارآمد نیست. از طرف دیگر بایستی بدهی بانک ها به بانک مرکزی کاهش یابد. در حال حاضر حدود 12 درصد از حجم نقدینگی در جامعه سهم بدهی بانک ها به بانک مرکزی است.

در خصوص اوراق مشارکت چطور؟

اوراق مشارکت به نوعی استقراض از جامعه است. مسلما انتشار اوراق مشارکت بهتر از استقراض از بانک مرکزی است. اما به شرطی که اگردولت اوراق مشارکت می فروشد، منابع مالی حاصله را صرف هزینه های جاری نکند بلکه در همان پروژه های عمرانی صرف کند. متاسفانه در سال های گذشته این مهم به خوبی محقق نشد و برخی از منابع اوراق مشارکت در هزینه های جاری صرف شد.

البته این را نباید فراموش کنیم که انتشار اوراق مشارکت شامل سود20 درصدی است که دین دولت است. دولت باید در سررسید علاوه بر اصل، سود اوراق را بپردازد که همین مسئله هزینه های دولت را افزایش می دهد. در حال حاضر بخشی قابل توجهی از هزینه های دولت در بودجه به خاطر دیون گذشته است.

آیا می توان با توجه به شرایط کنونی کشور رشد نقدینگی را کنترل کرد؟

به اعتقاد من تزریق هر حجم نقدینگی به اقتصاد کشور در حال حاضر با توجه به ساختار غلط اقتصادی سبب تورم خواهد شد. لذا کنترل رشد نقدینگی بسیار سخت است. دولت به دلیل مشکل کسری بودجه و منابع درآمدی به ناچار بایستی دلار را به بانک مرکزی بفروشد و ریال بگیرد.

تقویت بخش تولید آیا تاثیری در این مسئله خواهد داشت؟

بخشی از پازل کنترل نقدینگی، بخش تولید است ولی نکته اینجاست که در حال حاضر در کشور سرمایه گذاری تولیدی اتفاق نمی افتد. به دلیل سود بالای فعالیت های واسطه گری در بازارهای غیرمولد، غالب سرمایه گذاری ها در این بازارهاست. اگر واقعا بتوان ساختار اقتصاد را تغییر داد به طوری که سود در فعالیت های تولیدی باشد، تقویت بخش تولید بسیار موثر است ولی این مسئله نیاز به زمان دارد.

چاره چیست؟

به نظر من بهترین راه حل در شرایط کنونی افزایش سرمایه گذاری خارجی در کشور است. باید به سمتی برویم تا با ایجاد ساختارهای سیاسی، اقتصادی، زیربنایی لازم بستر را برای سرمایه گذاران خارجی در کشور مهیا کنیم.

طبق محاسباتی که انجام شده نیاز به 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در کشور وجود دارد. اگر این مهم محقق شود، شرایط اقتصادی کشور بسیار بهبود خواهد یافت. زمانی سرمایه گذار خارجی سرمایه خود را وارد کشور می کند که اعتماد و امنیت برای او ایجاد شده باشد. البته جذب سرمایه گذار خارجی لزوما نباید از کشورهایی باشد که با ایران اندکی زاویه دارند. بلکه می توانیم با ارائه یک دیپلماسی اقتصادی قوی از خیل عظیم کشورهایی که با انان رابطه خوب سیاسی و اقتصادی داریم اقدام به جذب سرمایه گذار کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس