مشرق - اعضای ستاد حسن روحاني در قم با آيت الله محمدجواد فاضل لنکرانی دیدار کردند که وي در این دیدار، نکاتي را درباره آنچه رهبري معظم انقلاب، مبني بر توجه به نقاط مثبت و رعايت انصاف در خصوص خدمات دولتهاي نهم و دهم، مورد تأکيد قرار دادند؛ بيان کرد.
همچنين وی در اين ديدار، از روحاني درخواست کرد که مجموعه دولت، از کارشناسي و اظهار نظر تخصّصي در مسائل ديني اجتناب کنند و تبيين حدود و ضوابط آن را به رهبري معظم و مراجع تقليد و بزرگان دين واگذار نمايند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني آيت الله محمدجواد فاضل، متن کامل اين بیانات که امروز به صورت ناقص در برخي رسانه ها منتشر شد به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم. ابتدا تشکّر میکنم از اینکه اينجا تشریف آوردید و تشکر دوم هم در این مورد است که در اين شرایط حساس تحمّل بار این مسئولیت که ستادی برای دکتر روحانی تشکیل شود کار بسیاری مهمی بود.
به نظرم تمام کسانی که نسبت به جناب آقای روحانی نظر داشتند افرادی هستند که در درجه اول دلسوز برای دین بودند، دنبال لاابالیگری و آن مسائلی که در یک وقتی در کشور ما مطرح بود نبودند.
آقای روحانی در درجه اول یک چهره حوزوی و چهره دانشگاهی است و چهره سیاسی ايشان متأخر از حوزوی بودنش است، علاقهمندان ایشان در این مناظرهها که انجام شد به خوبی به این قضیه رسیدند که آنچه ایشان بیان میکند محصول سی و چند سال حضور جدي او در انقلاب است که، مطالب بسیار پخته مطرح ميشد.
دیشب تلویزیون با یکی از خبرنگارهای معروف انگلیسی مصاحبهاي را پخش میکرد که او ميگفت، به نظر من آنچه که سبب موفقیت آقای روحانی شد این مناظرهها بود، مردم دیدند که حرفها پشتوانه علمي و تجربي محکمی دارد، اشکالاتی که بیان شد از باب رقابت نبود، یعنی این اشکالاتی که در این مناظرهها ذکر میشد نه فقط برای این بود که رقیب را کنار بزنند بلکه برای این بود که واقعاً اشکالات اساسی است که امروز در کشور ما وجود دارد و واقعاً در یک کلمه درد دین و دنیای مردم را ایشان متوجه شد و به میدان آمد.
در این مناظرهها روشن شد در طول هشت سالي که گذشت، آمار بیکاری چقدر رو به تزاید بود، آمار مسائل فرهنگی چطور، ارزش پول ما چقدر کاهش پیدا کرد، اعتبار جهانی ما آسيب ديد نتیجهاش این بود که هر چه تلاش میکرد به نتیجه نمیرسد ولو اینکه درست است خود آمریکا هم آن طرف قضیه دنبال این بود که به نتیجه نرسد ولی دشمنیِ آمریکا از اول انقلاب بود، چطور در قطعنامه قضیه عراق به نتیجه رسیدیم، چه بسا آن موقع دشمنی آمریکا و طمع آمریکا نسبت به کشور ما، از هشت سال گذشته بيشتر بود، اما قطعنامه 598 را ایران موفق شد که به نفع این کشور از سازمان ملل بگیرد.
یعنی در عین اینکه آمریکا آن طرف قضیه نمیخواهد مسائل ایران حل شود ولی تجربه سیاستمداران قبلی ما از جمله خود همین آقای روحانی که گفتند من خودم با ژاک شیراک مستقیم صحبت کردم و در قضایای هستهای به نتایجی رسیدیم، این تغییرات نشان داده که میشود کار کرد و در این دو دوره تدبیر روشن و سیاست روشنی نبود برای اینکه کار را به نتیجه برساند.
در دو دوره گذشته تلاش مجموعه مسؤولان اجرایی در این بود که توجه مردم را از روحانیّت و مرجعیت برگردانند.
اساساً این نکته را مرحوم والد ما همان اوایل دوره اول به آقای جنتی و آقای یزدی فرمودند، اینکه اینها این همه دم از امام زمان(ع) میزنند فقط برای این است که توجه مردم را از مرجعیّت برگردانند، میخواهند به مردم تفهیم کنند که ما خودمان مستقیم با امام زمان(ع) ارتباط داریم و شما نروید سراغ وکلای عام امام زمان! این یک خطری بود که مرحوم والد ما در همان اوایل متوجه شدند، و به آقایان تذکر دادند که اینها دنبال این هستند که نهاد مرجعیّت را در این کشور تخریب کنند و از بین ببرند.
همان موقع هم ایشان به آقای جنتی و یزدی فرمودند که امروز این آقا جلوی پنج مرجع در آن قضیه ورزشگاه ايستاد و من میبینم در آیندهای نزدیک جلوی رهبری هم خواهد ایستاد! یعنی یک پیشبینی که برای کسی قابل تصور نبود و دیدیم که این اواخر متأسفانه این مسائل واقع شد.
من عقیده ام این است که یکی از آثار این انتخابات بسیار مبارک این بود که این نقشه نقش بر آب شد، یعنی هشت سال اینها تلاش کردند که توجه مردم را از روحانیّت برگردانند در حالي که انتخاب آقای روحانی یکی از فاکتورهایش در میان مردم این بود که روحانی و آخوند است و من اطلاع دارم برخي از بزرگان حوزه به ایشان نظر مثبت داشتند. از خود من خیلیها سؤال کردند مخصوصاً یکی دو روز آخر، از شهرهای مخلتف مثل تهران و مشهد، من اسم دو نفر را میبردم ولی به بعضیها که اصرار میکردند آقای روحانی را نام برده و میگفتم به نظر من ایشان همه شرایط را دارد.
این یکی از آثار خوب این انتخابات بود که اين افراد فهمیدند تلاش برای از بین بردن روحانیت و مرجعیت آب در هاون کوبیدن است، اگر بنا بود به نتیجه برسد رضاخان و محمدرضا پهلوی به نتیجه میرسیدند.
انتظار ما الآن این است و إن شاء الله این انتظار محقق میشود که دولت باید در مسائل دینی تمام توجّهش به بزرگان دین باشد، در مقابل نظر بزرگان دين از خود اظهار نظر خاص نکند، باید ببیند رهبری در درجه اول، مراجع بزرگوار و بزرگان دین چه مسائلی را درباره دین دارند و به تذکراتی که نسبت به مسائل دینی میدهند توجه کنند.
من همین جا عرض کنم مواردي را در ياد دارم که جناب آقای خاتمی وقتی که مراجع تذکر میدادند، ایشان خیلی احترام میکرد همین که رئیس جمهور و مجموعه او به دغدغههای مراجع و روحانیّت توجه کند خودش بسیار مهم است، چیزی که اصلاً در این دو دوره گذشته نه تنها ندیدیم بلکه خلافش را مشاهده کردیم، امیدواریم إن شاء الله در دولت جديد مسائل دینی به عهده کارشناسان دین گذاشته شود، همانطور که در کشورهای دیگر هم در بین اهلسنت و هم مسیحیت، وقتي دولتمردانشان در مسائل ديني به یک جاهایی می رسند آن را از اهل خبره دین سؤال میکنند و خودشان ورود مستقل پیدا نمیکنند و اگر بخواهیم راجع به همین موضوع صحبت کنيم که چه بدعتهایی در این دو دوره گذشته گذاشته شد و چه تحریفهایی در دین واقع شد که نمونهای از این تحریفها همین مسائل باطلی است که در مورد رجعت از اینها صادر شد، مفهوم رجعت را خراب کردند، حقیقت مهدویّت را ضربه زدند.
شما ببینید آمدند به مردم گفتند این کشور با مدیریت امام زمان اداره میشود، این آدم روستایی که امروز میبیند برقش رفت میگوید امام زمان برق ما را برد! آبش خراب شد میگوید امام زمان آب را خراب کرده، از مبانی باطل اینها که از حرفهایشان استفاده میشد این بود که میگفتند از جهت دینی فرقی بین مسلمان و مسیحی و یهودی و ... نیست، پس «إن الدین عند الله الاسلام» کجا رفت؟ این همه آیاتی که مربوط به حقانيت اسلام و مسلمین در قرآن است کجا رفت؟ یک وقت میگويیم اینها همه انسانند و ما همه از جهت اينکه همنوع هستيم با هم برادریم یک مطلبی است، ولی یک کسی بگوید هیچ فرقی نمیکند، پس این کلام رسول خدا(ص) که بعد از من امتم 72 فرقه خواهند شد که یک فرقه بر حق و بقیه بر باطل هستند چه ميشود؟
من یادم نمیرود همان موقعی که مراجع با قضیه حضور بانوان در ورزشگاهها مخالفت کردند، آقای احمدینژاد به سفر استانی زنجان رفت و آنجا صحبت کرد گفت کسانی که میگویند در اسلام بین زن و مرد فرق است از اسلام خبر ندارند! این به چه معنا بود؟ من میخواهم بگویم مسائل انحرافی دولت گذشته مورد تذکر مراجع و بزرگان بود، حال آن آقايان ميگويند کساني که با ما مخالف بودند عافيتطلب هستند، حرف بنده اين است اين مراجع کدامشان عافيتطلب بودند؟ همه اینها نگران بودند که همان خط ادامه پیدا کند و اگر آن خط ادامه پیدا میکرد معلوم نبود که عاقبت این کشور و نظام، و عاقبت اسلام چه خواهد شد؟
من این جمله را باز عرض میکنم ولو اینکه قبلاً هم گفتم مرحوم والد ما همان هشت سال پیش میفرمود اگر این دولت ادامه پیدا کند تمام زحمات امام بر باد خواهد رفت. خطر را این طور احساس میکردند! و ما اين خطر را در مسائل دینی و اقتصادی و سیاسی و ... دیدیم.
یکی از چیزهایی که میگفتند این است که اینها دنبال آرمانهای امام بودند، من سؤالم این است که مگر در رأس آرمانهای امام، توجه به اسلام نبود؟ شما ببینید در این چند سال اخیر شعارهایی که اول سال ایشان میگفت، آزادی، عدالت، مهرورزی، بود و از اسلام هم اگر حرف میزد به صورت کلیدی ندیدیم که باشد.
دوم از محورهای مطالب امام، مسئله روحانیت بود که با آن مخالفت کردند.
سوم از محورهای اساسی و کلیدی فرمایشات امام قانونگرایی بود، امروز که اظهر من الشمس است که دولتی که بیشترین تخلفات قانونی را به اعتراف مراکز معتبر کشور داشته این دو دولت بوده.
شما ببینید من وقتی این خبر را در روزنامه خواندم که 800 میلیارد تومان سهم سلامت مردم را صرف جادهسازی کردند، گفتم این چه جوابی دارد به خدا بدهد؟ در این مدت افرادی که از نبود دارو از بین رفتند، در بیمارستانها تلف شدند، جان مردم به خطر افتاد، چرا؟ برای اینکه جادهسازی میماند ولی در مورد سلامت معلوم نمیشود چه کسی سالم ماند و چه کسی سالم نماند. واقعاً اینها را چه کسی باید حل کند؟ رهبری معظم ما هم همیشه به مسئله قانونگرایی تأکيد ميفرمايند درحالي که این دولت در این دو دوره توجهی به قانون نداشت!
البته یک سری خدمات هم انجام شده، نمیخواهیم بگوئیم هیچ کاری نشده! رهبري معظم انقلاب نيز بيان فرمودند که نبايد نسبت به خدمات انجام شده و زحماتي که متحمل شدهاند بيتوجهي و کم لطفي شود. ولی این ضعفهای مهم چیزهایی است که انسان باید خیلی به آن توجه کند.
امیدواریم که ان شاء الله در این دوره که یک امید و نشاط خوبی برای مردم ایجاد شده، همانطوری که مردم دنبال این هستند که انقلابشان را حفظ کنند، دینشان را حفظ کنند، نگران وضعیت معیشت خودشان هم هستند، شما ببینید دورهای بر ما گذشت که کاسب صبح میآمد نمیدانست این جنساش را بفروشد یا نه؟ این چه دولتی است؟ من قبل از دوره دهم در جامعه مدرسین به آقایان گفتم که آقای توکلی که مسئول پژوهشهای مجلس است میگوید رئيس جمهور برنامه اقتصادی ندارد، کسی که برنامه ندارد چطور باید کشور را در اختیارش قرار داد، به چه ملاک شرعی؟
علی ایّ حال از این امیدی که در بزرگان ایجاد شده، امیدی که در نخبگان ایجاد شده بايد استفاده کرد، یکی ديگر از اشکالات سابق جدا شدن نخبگان از مجموعه بود، حالا نمیخواهم بگویم همه نخبگان، ولی بخش قابل توجهی از نخبگان، اقتصاددانها، سیاستدانها، از متدینین و کارشناسان دینی، اینها دلسرد شده بودند ولی الآن مجالی واقع شده به اینکه دو مرتبه توجهی شود، نظامی که به نخبگان توجه نکند آن نظام پیشرفت ندارد، نظامی که رئیساش بگوید فقط به آنچه من میفهمم بايد عمل شود حتی به حرف وزیرش اعتناء ندارد، این نظام معلوم است که به بنبست برمیخورد، باید نظر نخبگان و اهل فن در هر موضوعی را مطرح کرد، الآن شما ببینید رهبری معظم در هر بخشی مشاوريني دارند و به نظر مشاورین کمال توجه میکند، چرا رئیس دولت نباید نظر دلسوزها و ... را توجه کند؟
جناب آقای روحانی هم باید از این فرصت خوب استفاده کنند، بزرگان، نخبگان، دلسوزان دین، اینها امید دارند که این دولت انشاء الله مشکلات گذشته را جبران کند گر چه خیلی مشکل است، و باید برای ایشان و همکارانشان دعا کرد، کار بسیار سخت و مشکل است، کشوری که الآن 150 هزار میلیارد بر حسب گفته اهل خبره بدهکار است، دولتی که این بدهکاریها را دارد، حلّ و تدبیر اینها بسیار مشکل است و همانطوری که ایشان فرمودند ما فراجناحی هستیم باید از همه نیروها خوب استفاده شود حتی از نیروهای دولت موجود، از آنها که واقعاً خیلی زحمت کشیدند و به دردخور و موفق بودند استفاده شود، از اصولگراها استفاده شود، همينطور از میان اصلاحطلبها آنها که اصلاح طلب واقعی بودند.
من اصلاح طلبان را دو نوع میدانم، یک نوع کساني که قائل به اصلاح طلبی در اصل مبانی بودند و ميگفتند مبانی را بايد اصلاح کنیم و تغيير دهيم آنها را ما به عنوان انقلابی هم قبول نداریم ولی اصلاح طلبی در چهار چوب مبانی انقلاب، قانون اساسی، ولایت فقیه و قانون، از آنها هم باید استفاده شود، از مجموع نیروها استفاده شود و واقعاً با همفکری، همین که رهبری فرمودند همه باید رئیس جمهور منتخب را کمک کنند، این تکلیف است.
اگر امروز در یک گوشهای در قم کسانی بگویند این دولت مورد قبول ما نیست معنایش مخالفت با رهبری است، اگر بگویند دولت اصلح این دولت نیست و ما وظیفهای نداریم! این مخالفت با رهبری است، این معنای افراطگرایی است، افراطگرایی که نسبت میدهند به بعضی از آقایان و گروهها، به این معناست که آنجایی هم که رهبری فرمایشی دارد و مطابق میل اینها نیست باز اینها عمل نمیکنند، این میشود افراطگرایی، اما اگر انسان اعتدال داشته باشد، بر اساس قانون، وظیفه دینی، دلسوزی برای مردم، خدمت برای مردم، کنار گذاشتن حب و بغضهای جناحی، در این مسیر اگر انسان شروع کند به نتیجه میرسد و این همان است که امام(رضوان الله تعالی علیه) از مسئولین و همه کارگزاران کشور، مطالبه ميکردند و اينک نيز رهبري معظم و مراجع مطالبه میکنند.
به هرحال خیلیها باور نداشتند، آقاي روحاني با اين رأي بالا انتخاب شود و اين لطف خدا بود و همانطور که خدا مردم را سر صندوقها برد، باید بگوئیم این رأی را خدا قرار داد، در اين شرایط بحرانی که دنیا دنبال نابود کردن این نظام است خدا اين لطف را کرد که یک دولتی با فکر و تدبیر، با حفظ چهارچوبهای انقلاب برسر کار بيايد.
علی ایّ حال نسبت به تبليغات انتخابات نيز باید یک وقتی بحث مفصلی شود و آسیب زدایی شود، ما نباید بگوئیم اگر این فرد را انتخاب کردید پیرو حسین بن علی و جزء لشگريان آن حضرت هستيد و اگر به دیگری رأی دادید پیرو غیر امام حسین هستید، این بسیار فکر باطلی است و فکر خوارجی است، و باید دوستان و برادران ما از این جور افکار خودشان را جدا کنند.
البته طبيعي است هر کسی یک شخصی را اصلح تشخیص میدهد، این امر فطری است و نمیشود از کسی جدا کرد، ولی اینکه آدم بگوید اگر به این رأی دادی در چهارچوب انقلاب و ولایت فقیه هستي و اگر غیر از این شد از این خط خارج میشوی اين حرف غلط است، واقعاً دوستان ما، هر کسی دلش برای انقلاب میسوزد اینطرز فکر را از جامعه دور کند، یک طلبه عزیز جوان ما فکر نکند که رأی به این آقا فقط رأی به اسلام است.
من این خاطره را هم عرض کنم، در یکی از دورهها چند نفر آمدند خدمت والد ما و گفتند اگر فلان آقا به عنوان رئيس جمهور رأی نیاورد اسلام از بین میرود، آقا فرمودند اسلامی که بسته به این آدم باشد به جهنم که از بین برود، چرا اسلام را پائین میآورید؟ چرا اسلام را میآورید به اینکه اگر فلان آدم رئیس جمهور شد اسلام باقی میماند فرمود اسلام به ائمه اطهار هم متقوم نبود، ائمه ما شهید شدند اسلام باقی ماند، اسلام به وجود پیامبر هم متقوم نبود، پیامبر از دنیا رفت و اسلام باقی ماند، این مبارزه با یک فکری است که در وقتش باید میشد و دنبال نشد که امروز هم همینطور ادامه دارد..
ما در هر انتخاباتی گرفتار این تندروی هستیم که اگر فلان آقا رأی بیاورد امام زمان نظرش به او هست، در دوره گذشته (دوره نهم و دهم) به مردم همین را تفهیم کردند که امام زمان نظرش با زید است، چرا مابیائیم از این مفاهیم مقدس استفاده کنیم.
من حتّی راجع به رجعت هوگو چاوز که گفته بودند او برمیگردد! گفتم اگر از منِ طلبه سؤال کنند بگویند امام خمینی در رجعت برمیگردد، میگویم نمیدانم، این مربوط به اراده خدای تبارک و تعالی است. در روایات داریم برخي از صلحا، رجعت مينمايند، حالا اینکه چه کسی مصلحت است برگردد خدا باید اراده کند و ما نمیتوانیم معین کنیم چه کسی برمیگردد؟
بالأخره ما خیلی به این دولت امید بستیم و إن شاء الله خداوند کشور را از این مشکلات و آسیبها حفظ کند و عزّت و عظمت ايران اسلامي را نه فقط در میان منطقه بلکه در کلّ جهان به عنوان یک کشور بسیار موفق در همه ابعاد، استقرار يابد همان امیدی که رهبری معظم دارند و در فرمايشات خود مردم را به اینسو تشویق میکنند.
اصل همین است که، ما به کجا میخواهیم برسیم، ما نمیخواهیم این اقا بیاید و آن آقا برود! ما میخواهیم کشور رشد کند، انقلاب و اسلام رشد کند، این هدف اصلی ماست که انشاء الله محقق خواهد شد.