مشرق - شهيد مطهري در سال 1356 نامه اي محرمانه به امام خميني در نجف مي نويسند و طي آن، ضمن شرح وضعيت ايران و گروه هاي مختلف، تحليلي هم از سازمان مجاهدين خلق ارائه ميکنند .ايشان در اين نامه براي اولين بار در ادبيات سياسي ايران، آنان را «منافقين خلق» لقب ميدهند.
اشاره:
يکي از ويژگيهاي ممتاز شهيد مطهري، همراهي علم عميق و بصيرت نافذ در ايشان بوده است که جلوههاي فراواني در آثار و اعمال ايشان از آن يافت مي شود. مثلاً ايشان در سال 1356 نامه اي محرمانه به امام خميني در نجف مي نويسند و طي آن، ضمن شرح وضعيت ايران و گروه هاي مختلف، تحليلي هم از سازمان مجاهدين خلق ارائه ميکنند و با وجود آنکه خود از نزديک با آنان مرتبط نبوده اند، اين تحليل، بسيار دقيق (و منطبق بر اسناد آشکار شده بعدي) است. همچنين ايشان در اين نامه (شايد براي اولين بار در ادبيات سياسي ايران) آنان را «منافقين خلق» لقب ميدهند. (نامه تاريخي استاد مطهري به امام خميني، انتشارات صدرا، صفحه18)
تحليل دقيق و بصيرانه ايشان (که سالها بعد و با تبديل شدن آن گروهک به يک فرقه، بيش از پيش به حقيقت پيوست) انسان را شگفتزده ميکند:
«در اينجا [ايران] جريانهاي پيچيده و گمراه کنندهاي وجود دارد که توجه و آگاهي حضرتعالي ضرورت دارد: ... جريان دوم، جريان به اصطلاح گروه مسمّي به مجاهدين است. اينها در ابتدا يک گروه سياسي بودند ولي تدريجاً به صورت يک انشعاب مذهبي دارند در ميآيند، درست مانند خوارج که در ابتدا حرکتشان يک حرکت سياسي بود، بعد به صورت يک مذهب با يک سلسله اصول و فروع درآمدند. کوچکترين بدعت اينها اين است که به قول خودشان به «خودکفايي» رسيدهاند و هر مقام روحاني و هر مرجع ديني را نفي ميکنند. از همين جا ميتوان تا آخر خواند. ديگر اينکه در عين اظهار وفاداري به اسلام، کارل مارکس لااقل در حد امام جعفرصادق عليهالسلام نزد اينها مقدس و محترم است. البته اينها آنهايي هستند که بر مسلک سابق خود باقي هستند [از قبيل مسعود رجوي و يارانش در زندان]، آنها که تغيير موضع [يعني اعلام تغيير ايدئولوژي] کردند [از قبيل تقي شهرام وبهرام آرام و ...] تکليفشان روشن است. بنده هم اطلاعاتم درباره آنها معالواسطه است، ولي افراد متدين و فهيمي که سالها با آنها در زندان بودهاند، هستند و من معتقدم حضرتعالي از آنها -نه فقط از يک نفر آنها- جدا جدا بخواهيد نظريات خود و مشهودات خود را بنويسند و خدمتتان ارسال دارند.
و عجيب اين است که هنوز هستند برخي دوستان ما و ارادتمندان شما که کارهاي اينها را توجيه و تأويل ميکنند.» (نامه تاريخي استاد مطهري به امام خميني، انتشارات صدرا، صفحات 16 تا 18)
*فارس