به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، سردار سعید منتظرالمهدی معاون اجتماعی ناجا ،طی یادداشتی به تشریح تاثیر رسانه ها بر بزه های موجود در جامعه پرداخته و در یادداشت خود آورده است:
تاثیر مطبوعات بر مخاطبان خاص و عام خود به نحوی است که رکن چهارم دموکراسی نام گرفته است، تاثیری که گاه می تواند از گروه های مرجع و رهبران فکری نیز بالا رود و باعث شیوع مطلب و سپس حاکم شدن جوی بر جامعه باشد.
گرچه در عصر نوآوری و فناوری های نوین، فضای مجازی، زمان و مکان را در نوردیده و آخرین و تازه ترین اخبار را می توانیم در دنیای سایبر و نه در چاپخانه ها بیابیم، اما همچنان ماندگاری صفحه ای که در گذشته با سرب و امروز با تکنولوژی رایانه به طبع می رسد، بیشتر است.
به قول علمای علم رسانه، روزنامه ها و دیگر "نامه" ها چون گاهنامه، فصلنامه و هفته نامه، با ویژگی " در دست ماندن" حرف اول را می زنند.
گزارشاتی که شاید حوصله خواندن آنها را در صفحه وب نداشته باشیم در روزنامه به چاپ می رسد و ممکن است هرکدام از ما تلنباری از روزنامه هایی را داشته باشیم که به دلیل داشتن مطلبی حائز توجه، در صندوق خانه خاطراتمان حفظشان می کنیم.
اولین مطالعاتی که در اطراف مطبوعات انجام شده مربوط به اندازه گیری قدرت این پدیده متمدن است، در اثر این مطالعات، محققان معترف شده اند که مطبوعات از آنچنان توانائی و قدرتی برخوردارند که تقریباً با هیچ پدیده دیگری قابل قیاس نیست، زیرا قادر است بسادگی بر ذهن و فکر خواننده تأثیر بگذارد، او را تحت نفوذ خود قرار دهد و به اعمالی وا دارد که هیچگاه پیش از مطالعه، قادر به انجام آنها نبوده است.
مطبوعات همانطور که تا کنون اشاره شد بخوبی می توانند باعث سقوط یا استحکام و دوام حکومت ها، نفرت یا محبوبیت آنها نیز شود و می تواند گمنامان را معروف کند و به اوج شهرت برساند یا بالعکس افراد مشهور را بی آبرو و بی اعتبار نماید و از اوج قدرت و شرف بزیر کشد و سرنگون سازد.
تاثیر عمیق ورق چاپی تا جایی است که فرد می تواند چندین و چند بار مطلبی تکراری را باز خوانی کند و در عین حال به ترسیم و تصور صحنه نیز بپردازد؛ گاهی مطلبی نوشتاری فرد را به سمت انجام فعالیتی خاص سوق می دهد، حال ممکن است این فعالیت مثبت و یا منفی باشد.
زبردستان حرفه مطبوعات نظرات متفاوتی در خصوص نوشتن و در مقابل عدم چاپ همه مطالبی که به دست خبرنگاران می رسد، دارند؛ البته این موضوع بیشتر اخباری چون جنایات و در کل جرائم خشن را شامل می شود که فرد ممکن است پس از مطالعه دست به بازسازی صحنه خوانده شده، بزند.
برخی معتقدند که چاپ همه نوشته ها باعث روشنگری در جامعه می شود و می تواند افراد را از خطرات حفظ کند و در مقابل عده ای بر این باورند که دروازه بانی خبر به خصوص اخباری با ماهیتی خشن که تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت بر خواننده دارد، باید صورت پذیرد و در این بین اخباری اجازه انتشار پیدا نکرده و به قولی سانسور شوند.
در این راستا برخی از علمای رسانه معتقدند که گرچه اخبار بسیار زیادی به دست خبرنگار می رسد اما باید طوری دست به انتخاب مطالب بزند و چیدمان تیترهای خود را طوری قرار دهد که خواننده، بتواند هیجان حاصل از خواندن آن مطلب را کنترل کند.
اصولا صحنه های خشن چون قتل، نحوه وقوع این جرم و نوع پرداخت مسائل مربوط به آن بسیار مهم می نماید و همین طور است اخباری که جنایات دیگر چون تجاوز را، موشکافانه تر بررسی می کند.
برخی از مواقع نشان دادن و تشریح ریز به ریز صحنه جنایت می تواند عاملی باشد تا افرادی که مترصد فرصتی برای انجام عملی خلاف قانون هستند، دست به کار شده و در نهایت با آماده دیدن شرایط دست به بزهی سنگین و جبران ناپذیر بزنند.
مطبوعات با نگاشتن اینگونه مطالب آنچنان ذهن خواننده را درگیر می کنند که جداسازی غیرممکن می نماید؛ مطبوعات با نگاشتن اخبار خشن و تشریح جزئیات آن ذهن مردم را به وقوع این حوادث عادت می دهند، بطوریکه اگر جنایتی در روزهای اول نظر خواننده را جلب می کرد و او را به تعجب وا می داشت و باعث می شد که با توجه کامل آن را مورد مطالعه قرار دهد تا بعلت و انگیزه واقف شود، بعلت تکرار، سرو صدا و بحث های پی در پی، دیگر آن توجه و حرارت را در مطالعه در او از بین می برد و هیچ جنایتی هر قدر هم وحشتناک بوقوع بپیوندد باعث تعجب او نمی شود زیرا تصور می کند که این امری عادی و پیش پا افتاده و بی اهمیت است؛ این چنین است که می توان فضای امن جامعه را نیز به مرور، از دست رفته دید.
چراکه وقتی بروز جرائم در جامعه ای عادی شود و همواره اخبار قتل و جنایات دیگر بدون اینکه ذره ای نگرانی به دل مردم راه یابد هر روز منتشر شود، حتی نهادهای امنیتی نیز نمی توانند راه به جایی برده و امنیت و احساس آن را فراهم کنند.
حال به خود نیز گوشه ای بزنیم، گاهی اوقات برخی از خبرنگاران که بطور اخص با پایگاه رسمی خبری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در تماس هستند از مجموعه این پایگاه گله مندند که چرا اخبار با سانسور منتشر می شود، شاید تا حدی این موضوع از مطالب فوق مایه می گیرد و باقی مانده آن هم به موارد امنیتی و کشوری باز می گردد.
برخی از اخبار اجازه ورود به خروجی را پیدا نمی کنند چرا که خود کلاس درسی برای بزهکاران و جنایتکاران می شوند، به قولی مطبوعات در عین حالی که یک پدیده برای تمدن و وسیله پیشرفت آن است، خود یکی از عوامل موثر بزهکاری بشمار می آید.
چیزی که مبرهن و واضح است، تاثیر شگرف مطبوعات و نوشته ها بر میزان وقوع جرم و حتی کم و کیف آن است، نه اینکه همواره سخن مطبوعات مکتبی برای آموزش بزهکاران باشد اما می تواند افراد مستعد در این امر را به این راه سوق دهد، ازاین حیث دیدگاه های چاپ و عدم چاپ همه مطالبی که به پایگاه های خبری می رسد، همچنان پابرجاست.
تاثیر مطبوعات بر مخاطبان خاص و عام خود به نحوی است که رکن چهارم دموکراسی نام گرفته است، تاثیری که گاه می تواند از گروه های مرجع و رهبران فکری نیز بالا رود و باعث شیوع مطلب و سپس حاکم شدن جوی بر جامعه باشد.
گرچه در عصر نوآوری و فناوری های نوین، فضای مجازی، زمان و مکان را در نوردیده و آخرین و تازه ترین اخبار را می توانیم در دنیای سایبر و نه در چاپخانه ها بیابیم، اما همچنان ماندگاری صفحه ای که در گذشته با سرب و امروز با تکنولوژی رایانه به طبع می رسد، بیشتر است.
به قول علمای علم رسانه، روزنامه ها و دیگر "نامه" ها چون گاهنامه، فصلنامه و هفته نامه، با ویژگی " در دست ماندن" حرف اول را می زنند.
گزارشاتی که شاید حوصله خواندن آنها را در صفحه وب نداشته باشیم در روزنامه به چاپ می رسد و ممکن است هرکدام از ما تلنباری از روزنامه هایی را داشته باشیم که به دلیل داشتن مطلبی حائز توجه، در صندوق خانه خاطراتمان حفظشان می کنیم.
اولین مطالعاتی که در اطراف مطبوعات انجام شده مربوط به اندازه گیری قدرت این پدیده متمدن است، در اثر این مطالعات، محققان معترف شده اند که مطبوعات از آنچنان توانائی و قدرتی برخوردارند که تقریباً با هیچ پدیده دیگری قابل قیاس نیست، زیرا قادر است بسادگی بر ذهن و فکر خواننده تأثیر بگذارد، او را تحت نفوذ خود قرار دهد و به اعمالی وا دارد که هیچگاه پیش از مطالعه، قادر به انجام آنها نبوده است.
مطبوعات همانطور که تا کنون اشاره شد بخوبی می توانند باعث سقوط یا استحکام و دوام حکومت ها، نفرت یا محبوبیت آنها نیز شود و می تواند گمنامان را معروف کند و به اوج شهرت برساند یا بالعکس افراد مشهور را بی آبرو و بی اعتبار نماید و از اوج قدرت و شرف بزیر کشد و سرنگون سازد.
تاثیر عمیق ورق چاپی تا جایی است که فرد می تواند چندین و چند بار مطلبی تکراری را باز خوانی کند و در عین حال به ترسیم و تصور صحنه نیز بپردازد؛ گاهی مطلبی نوشتاری فرد را به سمت انجام فعالیتی خاص سوق می دهد، حال ممکن است این فعالیت مثبت و یا منفی باشد.
زبردستان حرفه مطبوعات نظرات متفاوتی در خصوص نوشتن و در مقابل عدم چاپ همه مطالبی که به دست خبرنگاران می رسد، دارند؛ البته این موضوع بیشتر اخباری چون جنایات و در کل جرائم خشن را شامل می شود که فرد ممکن است پس از مطالعه دست به بازسازی صحنه خوانده شده، بزند.
برخی معتقدند که چاپ همه نوشته ها باعث روشنگری در جامعه می شود و می تواند افراد را از خطرات حفظ کند و در مقابل عده ای بر این باورند که دروازه بانی خبر به خصوص اخباری با ماهیتی خشن که تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت بر خواننده دارد، باید صورت پذیرد و در این بین اخباری اجازه انتشار پیدا نکرده و به قولی سانسور شوند.
در این راستا برخی از علمای رسانه معتقدند که گرچه اخبار بسیار زیادی به دست خبرنگار می رسد اما باید طوری دست به انتخاب مطالب بزند و چیدمان تیترهای خود را طوری قرار دهد که خواننده، بتواند هیجان حاصل از خواندن آن مطلب را کنترل کند.
اصولا صحنه های خشن چون قتل، نحوه وقوع این جرم و نوع پرداخت مسائل مربوط به آن بسیار مهم می نماید و همین طور است اخباری که جنایات دیگر چون تجاوز را، موشکافانه تر بررسی می کند.
برخی از مواقع نشان دادن و تشریح ریز به ریز صحنه جنایت می تواند عاملی باشد تا افرادی که مترصد فرصتی برای انجام عملی خلاف قانون هستند، دست به کار شده و در نهایت با آماده دیدن شرایط دست به بزهی سنگین و جبران ناپذیر بزنند.
مطبوعات با نگاشتن اینگونه مطالب آنچنان ذهن خواننده را درگیر می کنند که جداسازی غیرممکن می نماید؛ مطبوعات با نگاشتن اخبار خشن و تشریح جزئیات آن ذهن مردم را به وقوع این حوادث عادت می دهند، بطوریکه اگر جنایتی در روزهای اول نظر خواننده را جلب می کرد و او را به تعجب وا می داشت و باعث می شد که با توجه کامل آن را مورد مطالعه قرار دهد تا بعلت و انگیزه واقف شود، بعلت تکرار، سرو صدا و بحث های پی در پی، دیگر آن توجه و حرارت را در مطالعه در او از بین می برد و هیچ جنایتی هر قدر هم وحشتناک بوقوع بپیوندد باعث تعجب او نمی شود زیرا تصور می کند که این امری عادی و پیش پا افتاده و بی اهمیت است؛ این چنین است که می توان فضای امن جامعه را نیز به مرور، از دست رفته دید.
چراکه وقتی بروز جرائم در جامعه ای عادی شود و همواره اخبار قتل و جنایات دیگر بدون اینکه ذره ای نگرانی به دل مردم راه یابد هر روز منتشر شود، حتی نهادهای امنیتی نیز نمی توانند راه به جایی برده و امنیت و احساس آن را فراهم کنند.
حال به خود نیز گوشه ای بزنیم، گاهی اوقات برخی از خبرنگاران که بطور اخص با پایگاه رسمی خبری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در تماس هستند از مجموعه این پایگاه گله مندند که چرا اخبار با سانسور منتشر می شود، شاید تا حدی این موضوع از مطالب فوق مایه می گیرد و باقی مانده آن هم به موارد امنیتی و کشوری باز می گردد.
برخی از اخبار اجازه ورود به خروجی را پیدا نمی کنند چرا که خود کلاس درسی برای بزهکاران و جنایتکاران می شوند، به قولی مطبوعات در عین حالی که یک پدیده برای تمدن و وسیله پیشرفت آن است، خود یکی از عوامل موثر بزهکاری بشمار می آید.
چیزی که مبرهن و واضح است، تاثیر شگرف مطبوعات و نوشته ها بر میزان وقوع جرم و حتی کم و کیف آن است، نه اینکه همواره سخن مطبوعات مکتبی برای آموزش بزهکاران باشد اما می تواند افراد مستعد در این امر را به این راه سوق دهد، ازاین حیث دیدگاه های چاپ و عدم چاپ همه مطالبی که به پایگاه های خبری می رسد، همچنان پابرجاست.