به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، پدر داستان انقلاب که این روزها جای خالی آن از هر زمان دیگری بیشتر حس میشود، نمونه موفق حرکتهای مردمی در فرهنگ را مجسم ساخت، حضوری تأثیر گذار در پرورش نویسندگان ادبیایت داستانی انقلاب.
فردی علاوه بر تربیت انسانهای موفق، توجه به نویسندگان شهرستانی و سوق دادن استعدادها به سمت ادبیات انقلاب ویژگیهای دیگری نیز داشت: سادگی و بی ریایی این نویسنده که در آثارش نیز نمود داشت، نثر فردی نثری ساده، روان و از دل بر آمده بود که بر دل مینشست.
«سیاهچمن»، زندگینامه امام خمینی، «اسماعیل» و «گرگسالی» که اینروزها داغ داغ در بازار بار سنگین نبود نویسندهاش را بر دوش میکشد، گویای نثر ساده و مخاطب پسند فردی است.
امیر حسین فردی دستنوشتههایی نیز دارد که در موضوعات مختلف به رشته تحریر درآمدهاند، که دوستان او که اکثراً خود را شاگردانش میدانند قرار است به صورت منظم و مدون منتشر شوند، در میان دستنوشتههای او نوشته کوتاهی وجود دارد که حکایت از چشمانتظاری نویسنده دارد.
متن این دستنوشته به شرح ذیل است:
«اوچه وقت میآید؟ نمیدانیم، نمیدانیم. اما میدانیم که میآید. ما برای دیدارش لحظهها را میشماریم، ما منتظر ظهور او هستیم، ما منتظر دیدار او هستیم، همانطور که او هم منتظر است. او میخواهد عدل الهی را در زمین مستقر کند. دل به دل راه دارد، آیا در چنین شبی خواهد آمد؟
نمیدانیم، اما ما همچنان چشم به راهش خواهیم نشست، ما نگاهمان را به جادههای غریب، جادههای دور خواهیم دوخت، منتظرش میمانیم، نسل به نسل، پشت به پشت، عصر به عصر، قرن به قرن، آن قدر که دیگر بیاید، آن وقت که هر وقت خداوند مصلحت دانست، هر وقت زمان ظهور فرا رسید، چشمان منتظرمان به جادههایی که در التهاب گامهای او بیتابی میکنند، خواهیم دوخت زیر لب صدایش خواهیم زد.»
در میان دستنوشتههای زندهیاد امیرحسین فردی یادداشت کوتاهی درباره انتظار وجود دارد که رنگ و بویی دیگر دارد. فردی نوشته بود:"چشمبهراهش میمانیم آنقدر که بیاید."