به گزارش سرویس فرهنگی مشرق- مهدی چمران با تاکید بر جامع اضداد بودن امام علی(ع) و برشمردن برخی از صفات ایشان گفت: امامان معصوم به عنوان فرزندان امام علی(ع) نیز جامع اضداد هستند و من معتقدم پیروان خاص امیرالمومنین نیز اینگونهاند.
وی در ادامه تصریح کرد: شهید مصطفی چمران نیز که خود را خاک پای خاندان علی(ع) به حساب نمی آورد هم جامع اضداد بود. او در خاطراتش مینویسد برای اولین باری که به نجف اشرف مشرف شده بود یک روز تمام طول کشید تا خود را به ضریح امام علی(ع) برساند. او می گفت انگار شعلهای جان مرا میسوزاند و با اینکه به شدت گریه میکردم اما نمی توانستم خود را به ضریح امام برسانم و صبح روز بعد توانستم به سمت ضریح روم. مصطفی اینچنین در عشق علی (ع) می سوخت.
برادر شهید چمران افزود: او یک دانشمند بزرگ و فرهیخته در دوران خود بود و زمینههای علمیاش آنقدر بالاست که من نمی توانم در مورد آنها صحبت کنم. تز دکتری او بعد از 25 سال هنوز در دانشگاههای آمریکا تدریس میشد. در آن زمان کسانی به تعداد انگشتان دست بودند که هم پای او در علم باشند. یک دانشمند فیزیک اینگونه خود کافی است تا به عنوان یک ایرانی مورد تحسین ما قرار گیرد.
چمران ادامه داد: مصطفی در کنار این دانشمندی یک عارف وارسته و سالک راه حق بود. یک عارف مخلص که عباداتش از ولایت سرچشمه گرفته بود. امیرالمومنین اولین عارف بود اما گوشه نشین نبود و در کوچه و بازار و میان مردم زندگی میکرد که شهید چمران نیز اینگونه بود.
وی با اشاره به عجیب بودن راز و نیازهای شهید چمران گفت: سبک نگارشی راز و نیازهای او یک سبک خاص در ادبیات پارسی است. او عارفی بود عابد که دوست نداشت کسی عبادتش را ببیند. وی در یکی از خاطراتش از دانشگاه تهران میگفت زمانی که در این دانشگاه کمونیستها مسلط بودند و دانشجویان مسلمان تنها اتاقی کوچک برای برگزاری نماز داشتند چون بعضی از دانشجویان خجالت میکشیدند که در دانشگاه نماز بخوانند با اینکه او از ریا نفرت داشت اما روزی چندین بار در نمازخانه نماز میخواند تا دانشجویان دیگر احساس تنها بودن نکنند و خجالت نکشند.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران با تاکید بر اینکه شهید چمران یک مدیر موفق بود یادآور شد: او هرجا رفت توانست آنجا را خوب مدیریت کند. او در دانشگاههای مختلف در اروپا و آمریکا انجمن اسلامی دانشجویان ایجاد کرد و در مصر یک سازمان مخفی راه انداخت و در لبنان جنبش امل را سازماندهی کرد. در ایران نیز ستاد جنگهای نامنظم را در کنار مقام معظم رهبری مدیریت کرد. در زمانی که در اهواز حتی مغاز نانوایی بسته بود او یک مرکز پژوهشی راهاندازی کرد و اولین زیردریایی ایرانی را ساخت. تولید ماشینهای شنی دار، نیمه شنی و زرهی در طول جنگ از دستاوردهای اوست. پلهای چریکی که با استفاده از تیوپ و چوب ساخت در انتها به ساخت پلهای آبی خیبری منتهی شد.
چمران افزود: او یک رزمنده شجاع و توانا و فرماندهای بی نظیر بود. او برای اولینبار در تاریخ لبنان از شیعیانی که حتی یک تفنگ کلاشینکف نداشتند یک نیروی مقاوم ساخت. در آن زمان همه طوایف بجز شیعیان، مجلس و اسلحه داشتند و در وضعیت خوبی به سر میبردند. وقتی مصطفی وارد لبنان شد مجلس تشکیل داد و همه را مسلح کرد و وقتی اسرائیل آمد تا جبل عامل و جنوب لبنان را به دست بگیرد شهید چمران همراه 45 نفر از نیروهایش به مبارزه برخاست و همه تانکهای اسرائیلی را به آتش کشید و اسرائیل را از خاک لبنان بیرون انداخت. این اتفاق سه سال قبل از انقلاب رخ داد و هیچ کس این داستان را بازگو نکرد و خواستند این حادثه مکتوم باقی بماند.
وی ضمن اشاره به مبارزه همزمان شهید چمران در سه جبهه در فلسطین در مقابل فالانژها، نیروهای چپ و اسرائیل به ذکر خاطراتی از رشادت های او در زمان دفاع مقدس پرداخت و گفت: در پاوه او با هلیکوپتر به وسط حلقه محاصره دشمن رفت و آن حلقه را شکست و پاوه را آزاد کرد. در سوسنگر هم چنین کاری انجام داد و وقتی همه نیروها را به عقب فرستاد با شهید علیاکبر چهرهبانی که دقایقی بعد شهید شد به جنگ با دشمن پرداخت و با وجود جراحت از دو ناحیه توانست دشمن را فراری دهد و کامیون هیفای دشمن را غنیمت بگیرد و با آن کامیون خود را به بیمارستان برساند. ما نمیتوانیم این شجاعتها را حتی در فیلمهایی که از او می خواهند بسازند نشان دهیم.
به گزارش تسنیم؛ برادر شهید چمران ادامه داد: در زمانی که مصطفی در جنوب لبنان بود یاسر عرفات و ابوجهاد میآمدند و از او مشورت می گرفتند. در زمانی که شهید چمران به ایران آمد در مقاله ای به نام «انقلاب اسلام ایران زمینه ساز ظهور مهدی(ع)» که همان زمان به چند زبان انگلیسی، فرانسوی و عربی به چاپ رسید فروپاشی شوروی و روی آوردن کشورهای شمال ایران به اسلام و بیداری اسلامی را پیش بینی کرد که نشانه توانایی او در سیاست است. با این حال که او فردی توانا در سیاست بود، هنرمند، نقاش و شاعر نیز بود.
وی در ادامه تصریح کرد: شهید مصطفی چمران نیز که خود را خاک پای خاندان علی(ع) به حساب نمی آورد هم جامع اضداد بود. او در خاطراتش مینویسد برای اولین باری که به نجف اشرف مشرف شده بود یک روز تمام طول کشید تا خود را به ضریح امام علی(ع) برساند. او می گفت انگار شعلهای جان مرا میسوزاند و با اینکه به شدت گریه میکردم اما نمی توانستم خود را به ضریح امام برسانم و صبح روز بعد توانستم به سمت ضریح روم. مصطفی اینچنین در عشق علی (ع) می سوخت.
برادر شهید چمران افزود: او یک دانشمند بزرگ و فرهیخته در دوران خود بود و زمینههای علمیاش آنقدر بالاست که من نمی توانم در مورد آنها صحبت کنم. تز دکتری او بعد از 25 سال هنوز در دانشگاههای آمریکا تدریس میشد. در آن زمان کسانی به تعداد انگشتان دست بودند که هم پای او در علم باشند. یک دانشمند فیزیک اینگونه خود کافی است تا به عنوان یک ایرانی مورد تحسین ما قرار گیرد.
چمران ادامه داد: مصطفی در کنار این دانشمندی یک عارف وارسته و سالک راه حق بود. یک عارف مخلص که عباداتش از ولایت سرچشمه گرفته بود. امیرالمومنین اولین عارف بود اما گوشه نشین نبود و در کوچه و بازار و میان مردم زندگی میکرد که شهید چمران نیز اینگونه بود.
وی با اشاره به عجیب بودن راز و نیازهای شهید چمران گفت: سبک نگارشی راز و نیازهای او یک سبک خاص در ادبیات پارسی است. او عارفی بود عابد که دوست نداشت کسی عبادتش را ببیند. وی در یکی از خاطراتش از دانشگاه تهران میگفت زمانی که در این دانشگاه کمونیستها مسلط بودند و دانشجویان مسلمان تنها اتاقی کوچک برای برگزاری نماز داشتند چون بعضی از دانشجویان خجالت میکشیدند که در دانشگاه نماز بخوانند با اینکه او از ریا نفرت داشت اما روزی چندین بار در نمازخانه نماز میخواند تا دانشجویان دیگر احساس تنها بودن نکنند و خجالت نکشند.
چمران افزود: او یک رزمنده شجاع و توانا و فرماندهای بی نظیر بود. او برای اولینبار در تاریخ لبنان از شیعیانی که حتی یک تفنگ کلاشینکف نداشتند یک نیروی مقاوم ساخت. در آن زمان همه طوایف بجز شیعیان، مجلس و اسلحه داشتند و در وضعیت خوبی به سر میبردند. وقتی مصطفی وارد لبنان شد مجلس تشکیل داد و همه را مسلح کرد و وقتی اسرائیل آمد تا جبل عامل و جنوب لبنان را به دست بگیرد شهید چمران همراه 45 نفر از نیروهایش به مبارزه برخاست و همه تانکهای اسرائیلی را به آتش کشید و اسرائیل را از خاک لبنان بیرون انداخت. این اتفاق سه سال قبل از انقلاب رخ داد و هیچ کس این داستان را بازگو نکرد و خواستند این حادثه مکتوم باقی بماند.
وی ضمن اشاره به مبارزه همزمان شهید چمران در سه جبهه در فلسطین در مقابل فالانژها، نیروهای چپ و اسرائیل به ذکر خاطراتی از رشادت های او در زمان دفاع مقدس پرداخت و گفت: در پاوه او با هلیکوپتر به وسط حلقه محاصره دشمن رفت و آن حلقه را شکست و پاوه را آزاد کرد. در سوسنگر هم چنین کاری انجام داد و وقتی همه نیروها را به عقب فرستاد با شهید علیاکبر چهرهبانی که دقایقی بعد شهید شد به جنگ با دشمن پرداخت و با وجود جراحت از دو ناحیه توانست دشمن را فراری دهد و کامیون هیفای دشمن را غنیمت بگیرد و با آن کامیون خود را به بیمارستان برساند. ما نمیتوانیم این شجاعتها را حتی در فیلمهایی که از او می خواهند بسازند نشان دهیم.
به گزارش تسنیم؛ برادر شهید چمران ادامه داد: در زمانی که مصطفی در جنوب لبنان بود یاسر عرفات و ابوجهاد میآمدند و از او مشورت می گرفتند. در زمانی که شهید چمران به ایران آمد در مقاله ای به نام «انقلاب اسلام ایران زمینه ساز ظهور مهدی(ع)» که همان زمان به چند زبان انگلیسی، فرانسوی و عربی به چاپ رسید فروپاشی شوروی و روی آوردن کشورهای شمال ایران به اسلام و بیداری اسلامی را پیش بینی کرد که نشانه توانایی او در سیاست است. با این حال که او فردی توانا در سیاست بود، هنرمند، نقاش و شاعر نیز بود.