به گزارش مشرق، جورج جان، خبرنگار خبرگزاری آسوشیتدپرس در وین که روابط نزدیکی با دبیرخانه آژانس دارد، روز 3 خرداد (24 مه 2013) در گزارشی به نقل از دیپلماتهای آگاه در وین اعلام کرد که آمریکا تامین کننده 80 درصد اطلاعاتی است که آژانس درباره برنامه هستهای ایران در اختیار دارد.
کارشناسان در تهران گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره که 80 درصد اطلاعات آژانس از سوی آمریکا تامین میشود را مقدمه یک بازی دیپلماتیک جدید در پرونده هستهای ایران میدانند. تحلیلگران در تهران میگویند این نکته حائز اهمیت است که بالاخره به طور علنی و از سوی یک خبرنگار مرتبط با آژانس اعلام میشود که اطلاعات آژانس درباره برنامه هستهای ایران بیشتر متکی به یافتههای جاسوسی کشورهایی مانند آمریکاست نه یافتههای بازرسان.
یک کارشناس به ایران هستهای گفت: «این تایید ادعای سنتی ایران است. ایران همواره در یادداشتهای توضیحی خود درباره گزارشهای مدیر کل بر این نکته تاکید کرده است که آژانس طبق مقررات بینالمللی حق استفاده از اطلاعات جاسوسی علیه اعضا را ندارد و فقط باید بر یافتههای بازرسان خود تکیه کند. اما حالا آژانس رسما در حال اعلام این قضیه است که به اطلاعات جاسوسی به عنوان یکی از منابع اصلی ارزیابیهای خود اتکا میکند. مسلما این یک رویه حقوقی کاملا جدید است که تبعات مهمی خواهد داشت».
اشاره این کارشناس به نقدهای مکرری است که ایران به استفاده آژانس از اطلاعات جاسوسی داشته است. به عنوان نمونه ایران در صفحه 13 از سند 33 صفحهای خود که به نقد گزارش مارس 2013 آژانس اختصاص دارد، نوشته است: «آژانس چگونه میتواند بدون ارائه اسناد اصلی و معتبر، اتهاماتی را علیه یک کشور تایید یا پیگیری کند و از کشور مربوط بخواهد بیگناهی خود را ثابت کند یا بخواهد توضیحات محتوایی فراهم کند؟ این یکی از نگرانیهای واقعی بود که توسط برخی کشورها در خلال مباحثات شورای حکام با هدف تقویت پادمان پیشبینی شده بود که منجر به «تصویب کلی» (طبق گفته رئیس اجلاس872 / GOVOR در سال 1995) اقداماتی به نام «قسمت اول» شد». درباره اقدامات قسمت اول چنین اظهار شده بود:
«بهبود کارایی سیستم پادمان میباید بر مبنای این پیش فرض دنبال شود که کشورها بیتقصیر هستند، نه آنکه هر کشور یک متخلف بالقوه است». در این رابطه، آژانس درخواستهای بیسابقه و غیرقانونی از ایران به عنوان اتهامات بیپایه کرده است.
«توسل به دادههای منابع جاسوسی میباید صریحا کنار گذاشته شوند». با این وجود، دبیرخانه در چند مناسبت به طور روشن اعلام کرده اطلاعاتی از منابع جاسوسی دریافت کرده است در حالی که ساختگی و نادرست بودن آنها ثابت شده است. با این حال، کارشناسان میگویند این مساله اصلی نیست. مساله اصلی این است که آژانس در دوره ریاست آمانو بر خلاف اساسنامه خود اطلاعات جاسوسی را به عنوان یک منبع مستقل به رسمیت شناخته است.
یک دیپلمات به ایران هستهای گفت: «در واقع آقای آمانو دارد به ما میگوید 80 درصد اطلاعاتش را از آمریکا میگیرد. اگر ایران مدعی است که این اطلاعات نادرست است و نباید مبنای ارزیابیهای آژانس قرار بگیرد، باید به آژانس اجازه بدهد نادرست بودن آنها را راستیآزمایی کند. به عبارت دیگر ایران باید برای جلوگیری از وابستگی بیشتر آمریکا به آژانس به بازرسان آژانس – یا در واقع ماموران اطلاعاتی غربی- اجازه بازرسی از هر مکانی که آنها دلشان بخواهد یا هر مقام و سندی که مایل باشند را بدهد. حرف آمانو این است که یا اجازه بدهید ما هر کاری دلمان میخواهد بکنیم یا ما حرفهای آمریکا را دربست میپذیریم». این دیپلمات تاکید کرد: «این رویهای بسیار جدید و خطرناک است که به هیچوجه نباید به سادگی از کنار آن گذشت و ایران افشاگری در این مورد را آغاز خواهد کرد».
*تشدید تحریمها و لغو برخی دیگر
ماجرای هستهای ایران در آستانه برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به اینجا ختم نمیشود و با وجود اینکه کنگره آمریکا به تازگی تحریمهای جدید علیه ملت ایران تصویب کرده و دولت اوباما نیز این تحریمها را تایید کرده است، رسانههای آمریکایی از برداشته شدن تحریم وسایل ارتباطی چون کامپیوتر و موبایل خبر دادهاند. دولت آمریکا تحریمهایی را که باعث محدودیت جریان فتنه در فضای مجازی شده بود، لغو کرد ولی همزمان با آن با تحریم بخش پتروشیمی ایران، تلاش کرد فشار اقتصادی بر ملت ایران را تشدید کند. کارشناسان معتقدند این اقدامات و بویژه آزادسازی ورود وسایل مخابراتی به ایران در واقع چراغ سبزی به عوامل فتنه برای ورود به حیطه انتخابات و فضاسازی برای فتنههای بعد از آن است.
در این میان مطابق بیانیه صادر شده از جانب این اداره، 8 شرکت، از جمله شرکتهای پتروشیمی بندر امام، شرکت پتروشیمی بوعلی سینا و شرکت پتروشیمی مبین تحت تحریم قرار گرفتند.
خزانه داری آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: «در حالی که درآمدهای نفتی ایران به سبب تحریمهای بینالمللی به تدریج رو به کاهش است، دولت ایران برای جبران این کمبود بیش از پیش به سمت صنایع دیگر روی آورده است. ایران به سبب تحریمهای بینالمللی که صادرات نفت این کشور را هدف قرار داده اند، هر ماه 3 تا 5 میلیارد دلار ضرر میکند».
آمریکا همچنین تعداد زیادی از شرکتهای حمل و نقل هوایی در قرقیزستان، اوکراین و امارات را به سبب اجاره و فروش هواپیما به شرکتهای هوایی ایرانی ماهان ایر و ایران ایر، در فهرست سیاه خود قرار داد. ماهان ایر و ایران ایر از مدتها قبل در فهرست سیاه آمریکا قرار گرفتهاند. منابع غربی و کارشناسان ایرانی تاکید دارند این تحریمها با هدف اثرگذاری بر انتخابات ایران اعمال شده ولی با توجه به زمان کم باقی مانده تا انتخابات، همچنین اشراف اطلاعاتی بالای ایران بر فضای مجازی چنین اثرگذاری عملا رخ نخواهد داد. در عین حال، توجه به این مساله مهم است که غرب در حالی فشارها بر ملت ایران را افزایش میدهد که همزمان به طور آشکار در حال تلاش برای تقویت جریان فتنه در ایران است.
*افزایش صادرات و خودکفایی بیشتر نتیجه واقعی تحریمهای آمریکا
از سوی دیگر یک پایگاه اینترنتی روسی تحریم خرید نفت ایران را توطئهای آمریکایی علیه اروپا و بویژه علیه یورو به عنوان واحد پول این کشور اعلام کرد. پایگاه اینترنتی اینفو روس در گزارشی که روز شنبه 11 خرداد 1392 منتشر شده، تاکید کرد که تحریمها ایران را به سوی صادرات بیشتر و خودکفایی جدیتر سوق داده است. این پایگاه اینترنتی نوشت: «مشکلات ایجاد شده در زمینه تجارت منابع انرژی که بخش اعظم بودجه ایران به آنها بستگی دارد دولت این کشور را به توسعه فعالتر صنایع داخلی و تقویت مواضع در دیگر زمینههای صادرات واداشته است. بر اساس آمار اداره گمرک ایران طی سالهای 2006 تا 2011 حجم کالاهای صادراتی در حد قابل توجهی افزایش یافته است. به عنوان نمونه در سال 2006 میزان درآمد ماهانه حاصل از صادرات نفت کمی بیش از یک میلیارد دلار و در سال2011 بیش از 2 میلیارد دلار بوده است».
اینفو روس با بیان اینکه اروپا بزرگترین بازنده تحریمهای ایران است اضافه کرد: «با وجود همه تحریمهای بانکی، آمریکا نتوانسته به طور کامل ایران را منزوی کند و با اینکه کشورهای اروپایی هم خرید نفت این کشور را تحریم کردهاند، کشورهای آسیایی و بویژه چین و هند تمایل بیشتری به خرید این محصول نشان میدهند. در چنین شرایطی امروز کشورهای اتحادیه اروپا که مجبور به یافتن منابع جدید انرژی شدهاند، بیش از همه به خاطر فعال شدن سیاست تحریمی آمریکا علیه تهران آسیب دیدهاند. در حالی که بحران مالی همچنان در اروپا ادامه دارد، شهرهای پاریس و استکهلم به صحنه اغتشاش تبدیل شدهاند و تعرفه برق و سوخت افزایش یافته که این اقدامات به منزله وارد آمدن ضربه قوی به کشورهای اروپایی است». این پایگاه اینترنتی در نهایت نتیجه گرفت که وادار کردن اروپا به تحریم نفت ایران از سوی آمریکا در واقع توطئهای علیه اقتصاد اروپاست. اینفو روس در این باره نوشته است: «در اینجا این پرسش مطرح میشود که وقتی آمریکا و اتحادیه اروپا متحد هستند آمریکا با چه هدفی برای تضعیف متحدان خود تلاش میکند؟ پاسخ ساده است و به یورو مربوط میشود.
از زمانی که بیشتر کشورهای اروپایی واحد پول مشترک را به کار گرفتند رقیب جدی برای دلار آمریکا ایجاد شد که با این وجود تا همین چندی پیش تحت کنترل قرار داشت ولی بحران مالی جهانی که از سال 2008 درآمریکا ایجاد شد و سراسر جهان را فرا گرفت، میزان اعتماد به پول این کشور را کاهش داد و زمینه تمایل دولتهای ملی گرای سایر کشورها را به جستوجوی جایگزینی برای دلار ایجاد کرد. هیچکس مایل نیست یک بار دیگر ذخایر کشور خود را به خاطر اشتباهات سیستم مالی آمریکا فدا کند. از آن زمان اروپا به آمریکا نشان داد از این پس تدابیری برای استقلال مالی به کار خواهد گرفت. امروز حتی کشورهای عضو سازمان بریک که روسیه و چین هم جزء آنها هستند از ضرورت صرفنظرکردن از دلار و ایجاد ارز ذخیره سخن میگویند.
ولی درشرایطی که واشنگتن فعلا امکان تاثیرگذاری بر مسکو و پکن را ندارد (هرچند این تلاشها متوقف نمی شوند) کشورهای اروپایی قدرت سیستم مالی و سیاسی آمریکا را به خوبی احساس کردهاند. در این جا است که ضربالمثل «به در بگو که دیوار بشنود» به ذهن میرسد. این مساله نشان میدهد چرا آمریکا با ممنوع کردن واردات نفت ایران گامهایی برمیدارد که عملا علیه متحدان راهبردی آن جهت گیری شدهاند. درکل آمریکاییها با دلارهایشان به تدریج یک تنه در برابر کل جهان قرار میگیرند و تلاشهای آنها برای ایجاد هرج و مرج و راه انداختن یک جنگ بزرگ و درگیر کردن تعداد زیادی از متحدان و رقبایشان در آن که ابتدا در لیبی و حالا در سوریه به کار گرفته شدند، ناکام مانده است».
منبع: وطن امروز