آنهايي كه آسياب بادي مي سازند در واقع مصداق افرادي هستند كه تهديد ها را به فرصت ها تبديل ميكنند. وزش باد، آن هم باد سنگين و تند مي تواند موجب خسارت هاي زيادي شود، درحالي كه ايجاد آسياب بادي در مسير بادهاي تند، زحمت را به رحمت تبديل مي كند.

به گزارش مشرق، نویسنده وبلاگ نقطه سرخط در آخرین مطلب وبلاگ خود نوشت:
اين روزها از مقاومت،‏ گفتمان مقاومت،‏ مذاكره،‏ سازش،‏ تساهل و تسامح و گفتمان سازش بسيار مي شنويد‏، كافي است به اظهارات كانديداها و وبلاگ هاي حاميانشان مراجعه كنيد‏ تا ببينيد چگونه اين گفتمان به يكي از محوري ترين مباحث انتخابات تبديل شده است. البته برخي نيز بر تنش زاديي و... تاكيد دارند كه از منظر طيف تندرو همان سازش محترمانه است. هر چند اين مهم به عنوان يك پديده مثبت قابل ارزيابي است و حاكي از آن است كه مردم عزتمند ايران عليرغم وجود همه نوع تهديد نرم ‏، نيمه سخت و سخت همچنان بر مقاومت و ايستادگي در برابر نظام سلطه اقبال نشان مي دهند. اما آيا صرفاَ شعار دادن و گفتن اينكه ما تنها پرچمدار گفتمان مقاومت هستيم و ژست ايستادگي و پايداري گرفتن كافيست؟ آيا گفتمان مقاومت و مقاوم بودن از منظر مقام معظم رهبري اين است‏؟ يا اينكه مقاومت از منظر مقام معظم رهبري ايستادگي در برابر زياده خواهي دشمن و ترويج و صدور انقلاب اسلامي با تدبير،مصلحت انديشي‏، عزتمندي و كارامدي است؟ به بيانات معظم له دقت فرماييد:
 
« اینکه گفتیم "عزت، حکمت، مصلحت”، حکمت این است. حکمت این است که شما بتوانید مواضع طرف مقابل را حکیمانه به مواضع خودتان نزدیک کنید. اینها در تضاد با هم نیستند. حکمت و عزت و مصلحت مکمل همند. باید در جهت مصالح ملى باشند و در درجه‌ى اول باید با حفظ عزت ملى و عزت هویتى همراه باشند. یعنى تسلیم، انسلام، انظلام، نه در مرحله‌ى باورهاى قلبى و نه در مرحله‌ى عمل و قرارداد، نباید وجود داشته باشد. این با حکمت امکان‌پذیر است. دعوا کردن و اوقات‌تلخى کردن و حرف تند زدن، یک وقتى ممکن است به درد بخورد، اما این روش عمومى نیست. روش عمومى، حکمت است. حکمت یعنى با منطق، متین در عرصه‌ى دیپلماسى وارد شدن. اگر چنانچه اینجورى پیش برویم، به توفیق الهى پیشرفت‌هاى ما هرگز متوقف نخواهد شد.»
 
اين نوع مقاومت يعني مقاومت هوشمند و برخوردار از عزت‏، حكمت و مصلحت وبه دور از تحجر و خشك مغزي است.  در همين چارچوب به سخنان آقاي عباس سليمي نمين نيز اشاره اي كوتاه مي كنیم:   
 
” باید گفتمان مقاومت به خوبی تبیین شود. گفتمان مقاومت باید همراه با هوشمندی و تدبیر باشد. جنگ تحمیلی یکی از بارزترین نمونه‌های گفتمان مقاومت بود. اما شما اگر در همان دوران هم دقت کنید، متوجه می‌شوید که ما شاهد انعطاف‌های جدی از سوی رهبر انقلاب بودیم. بنابراین رهبری انقلاب در شرایطی که مسائل کشور را به گونه‌ای تشخیص دهد که نیازمند انعطاف است، لزوماً خودشان تدبیر مناسب با شرایط را اتخاذ خواهند کرد. بنابراین مقاومت به معنای تصلب و بی‌تدبیری و خشک‌مغزی نیست. در نتیجه گفتمان مقاومت مانع پیشرفت هم نیست. البته به دلایل دیگری باعث پیشرفت هم می‌شود. گفتمان مقاومت هویت و شخصیتی را رقم می‌زند و کسانی که به این مقاومت اعتقاد ندارند، اساساً هویت ندارند. در واقع انسانها بر اساس یک هویتی زندگی می‌کنند. هر گاه این هویت و شأنیت آنها مورد هجمه قرار گیرد از خودشان عکس‌العمل نشان می‌دهند. پس مقاومت انسان دلیل است بر هویت داشتنش. این دارندگان هویت هستند که واکنش طبیعی به مهاجمین نشان می‌دهند. لذا ما برای همه کسانی که از هویت و شأنیت خود دفاع می‌کنند احترام فوق‌العاده قائلیم. نه در ایران، بلکه در همه کشورها هم همینطور است. انسانها هر گاه در طول تاریخ از هویت خود دفاع کرده‌اند، توانسته‌اند به حقوق شایسته خود نائل شوند؛ حقوقی که هیچگاه از راه سازش به آن دست نیافته‌اند."
 
بنابراين مقاومت و گفتمان مقاومت مي تواند در چارچوب تلاش و كوشش براي سربلندي كشور در حوزه هاي مختلف باشد و زمينه ساز افزايش اقتدار نظام در مجامع بين المللي گردد.بي ترديد يكي از مولفه هاي تإثيرگذار در ديالوگهاي ديپلماتيك بهره مندي نمايندگان و روساي كشورها از اقتدار(قدرت مشروع) است، اقتدار نيز با پشتيباني همگاني و مردمي از حكومت و حاكميت حاصل مي شود و زمينه ساز اين حمايت نيز خدمتگزاري پايدار و مسئولانه و در عين حال عقلاني است.
بنابراين مي توان چنين جمع بندي نمود كه كارآمدي حكومت در عرصه داخلي مي تواند زمينه ساز رضايتمندي مردمي و ايجاد و تثبيت اقتدار و قدرت مشروع شده و خواسته ها و برنامه هاي حكومت را در عرصه هاي بين المللي محقق سازد.   
 
اما يك نكته مهم را نبايد از نظر دور داشت و آن محدود كردن پرچمداري گفتمان مقاومت به يك فرد و يا طيف خاص است، چرا كه مبناي انقلاب ما استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي است و استقلال آن نيز دليلي روشن بر مقاومت اسلام در برابر سلطه ظالمان است.
از نظر نگارنده حداقل 5  نامزد انتخابات رياست جمهوري يازدهم گفتمان مقاومت را دنبال مي كنند كه در مبنا با هم اشتراك داشته و در روش و سليقه اختلاف دارند كه امري طبيعي و پذيرفته شده است. اما بايد ديد كدام منطق و روش داراي حسنات و پيامدهاي مثبت براي نظام مقدس جمهوري اسلامي است و آن را برگزيد.
 در پايان با تمسك به عبارتي حكيمانه مطلب خود را به پايان مي برم و مخاطبان را به تفكر و تإمل دعوت مي كنم تا تفكر و تدبر كنند و پرچمدار گفتمان مقاومت هوشمند را شناسايي نموده و برگزينند:
 
 ” وقتي باد مي وزد عده اي به فكر ساخت ديوارند و عده اي ديگر آسياب بادي مي سازند. ”
 
آنهايي كه آسياب بادي مي سازند در واقع مصداق افرادي هستند كه تهديد ها را به فرصت ها تبديل ميكنند. وزش باد، آن هم باد سنگين و تند مي تواند موجب خسارت هاي زيادي شود، درحالي كه ايجاد آسياب بادي در مسير بادهاي تند، زحمت را به رحمت تبديل مي كند. مديران سازمانها، دائماً در مسير بادهاي تند، يعني تهديدهاي ريز و درشت هستند. هر كدام از آن تهديدها ميتواند موجب كندي در كار و حتي فلج شدن سازمانها شوند. اين كه پديده اي تهديد يا فرصت است بستگي به نگاه ما به آن پديده دارد. كساني كه ديدگاه انفعالي دارند شكل تهديد براي خود را در يك پديده مي بينند. كساني كه رويكرد فرافعالي (proactive) دارند از هر پديده استفاده لازم را مي برند و آن را به شكل فرصت استفاده مي كنند (نه اينكه آن را به فرصت تبديل مي كنند؛ تبديل تهديد به فرصت در اين مورد درست نيست زيرا اين ما هستيم كه آن را از ابتدا تهديد يا فرصت تعريف مي كنيم). در واقع يكي از تفاوتهاي مديران استراتژيك با ديگر مديران در همين تفاوت رويكرد است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
    0 0
    بارک الله. من را یاد دکتر انداختی.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس