به گزارش مشرق، محسن ذاکري، دبير سابق هيات سوارکاري استان تهران، در گفتوگو با فارس، انتقاداتي را به مديريت رئيس فدراسيون، ناکارآمدي کميته آموزش اين رشته، تعطيلي حوزه بانوان و وجود زد و بند سياسي براي حضور مجدد تابش در راس اين فدراسيون داشته است.
وي با قاطعيت درباره نارضايتي از عملکرد فدراسيون گفته و عنوان ميکند افرادي در مجلس، به سازمان تربيتبدني فشار ميآورند تا بارديگر نايب رئيس فراکسيون ورزش بر مسند اين رشته تکيه زند.
مشروح صحبتهاي محسن ذاکري را در زير بخوانيد.
* دعوا براي نخواستن تابش استو رئيس فدراسيون به دنبال رياست مجدد.
رئيس فدراسيون، هشتمين سال حضور خود را تجربه ميکند. در اين مدت، تابش کمتر استاني را مورد سرکشي قرار داده است. در شرايط فعلي، برنامههاي منظمي براي حضور در استانها و ديدار با روساي هياتها تدارک ديده است. شواهد نشان ميدهد تلاش گستردهاي را براي کسب رياست مجدد انجام ميدهد و دورخيز بلندي براي سومين دوره رياست خود که ارديبهشتماه سال آينده به پايان ميرسد، برداشته است. تعجب ميکنم در فدراسيوني که دعوا براي نخواستن تابش است، وي به چهمنظور به دنبال رياست مجدد است.
* کميته آموزش فقط به دنبال آمارگرايي
در اوايل سال 88، بيشتر جامعه سوارکاري با فدراسيون همکاري داشت؛ اما بهدليل نبود تخصص در بخش آموزش، ترجيح دادند قطع همکاري کنند. متاسفانه مسئولان کميته آموزش شرايطي را به وجود آوردهاند که حرکت به سوي آمارگرايي است. بارها رئيس فدراسيون در رسانهها از تربيت چندين سوارکار، چندين داور و ... نام ميبرد؛ اما با نگاه دقيق ميتوان متوجه شد که اثري از تخصص نيست و روند آموزشي بسيار سطحي و فاقد کيفيت است. اگر بخواهيم کلاس داوري برگزار کنيم، فقط براي مدرک دادن به ديگران، هنر نيست. بايد براي کلاسها و ارتقاي داوري در سوارکاري هدفمند عمل کرد. بايد برآورد شود چه تعداد افراد ميخواهيم که داور درجه 3، درجه 2 يا درجه يک شوند. قاعدتاً منطق حکم ميکند حرکت به سمت افرادي باشد که مستعد پيشرفت هستند؛ اما مشاهده ميکنيم افرادي با فشار فدراسيون در کلاسها حضور دارند. به طور مثال، در کلاس ارتقاي داوري درجه 3 به 2 افرادي که قبول نشدند، به فاصله يک ماه بعد بار ديگر امتحان دادند و باز هم مردود شدند. در حالي که بايد اين افراد در حدود يک سال تلاش کنند تا بتوانند مجدد در کلاس حضور يابند؛ اما مشخص است گروهي اصرار دارند تا نفراتي انتخاب شوند. در چند ماه گذشته در اروميه دوره مربيگري برگزار شد و تمامي افرادي که قبول شدند، هيچکدام بالاي يک سال سابقه سوارکاري نداشتند. بايد اين سوال را از مسئولان فدراسيون پرسيد، آيا کسي که حتي يک بار در مسابقات کشوري شرکت نکرده، ميتواند مربي شود؟ ميتوان به جرات گفت در سوارکاري 80 درصد، تجربه کارآيي دارد و 20 درصد بحث آموزش تئوري مطرح است. کسي که مربي ميشود، بايد چندين سال سابقه داشته باشد. اين ورزش، رشتهاي است که با جان افراد در ارتباط است. اگر به درستي تدريس نشود، ميتواند اتفاقات ناگواري را رقم بزند.
* در ساير کلاسهاي آموزشي نيز شاهد ابتکارات جديد هستيم
در کلاس پارکورچيني (طراحي مسابقات پرش بااسب) نقش تجربه بسيار حائز اهميت است. در کل کشور 3 نفر پارکورچين بين المللي وجود دارد که نشان ميدهد بحث طراحي مسير تئوري و آکادميک نيست و تجربه نقش بسيار مهمي دارد. يک فرد اگر ميخواهد طراح مسير شود، بايد زمان زيادي را در مسابقات به عنوان دستيار سپري کند؛ اما کميته آموزش به يک باره کلاس طراحي مسير برگزار ميکند و به افراد مدرک ميدهد. در قسمت بانوان نيز شاهد ناکارآمدي نايب رئيس فدراسيون هستيم. تلاشي براي ارتقاي وضعيت انجام نشده و فقط بهکليگويي و شعار بسنده شده است. در تيم اعزامي به دوحه قطر (4 سال پيش)، هاله نکويي را به عنوان بانوي سوارکار در اختيار داشتيم؛ اما در شرايط فعلي اصلاً تيم ملي نداريم. بانوان سوارکار چه جايگاهي دارند؟ چه تعداد همسطح خانم نکويي تربيت شدهاند؟ بايد از نايب رئيس بانوان فدراسيون سوال کرد، در اين رابطه چه کاري انجام داده است؟
* افرادي در راس هياتها منصوب شدهاند که در انتخابات به تابش راي دهند
هياتها به عنوان بازوي اجرايي فدراسيون عمل ميکنند. اگر فدراسيوني بهدنبال کار باشد، افرادي را در راس قرار ميدهد که باعث پيشرفت اين رشته شود. متاسفانه در سوارکاري شاهديم بيشتر افرادي که در راس قرار دارند، چندان آشنايي با اين رشته ندارند. البته نبايد مديران و روساي توانمند هياتهاي خراسان، اصفهان، زنجان و همدان را ناديده گرفت؛ اما به جرات ميتوان گفت در راس ساير هياتها افرادي حضور دارند که براي راي دادن انتخاب شدهاند. در تهران که بيشترين فعاليت سوارکاري و مسابقات را بهخود ميبيند، شرايط بهگونه ديگري است. از گذشته شرايطي در هيات تهران وجود داشت که فدراسيون ترجيح ميدهد هر فردي را در راس اين هيات قرار ندهد. بيش از 3 سال است تهران با سرپرست اداره ميشود و اين موضوع زيرپا گذاشتن قانون است. چندين بار بحث برگزاري مجمع انتخاباتي مطرح شده که هر بار بنا به دلايلي، مسئولان فدراسيون ترجيح دادهاند اين مجمع را به تاريخ ديگري موکول کنند. نبود رئيس در راس هياتي که بيشترين سوارکار و برگزاري مسابقات را در خود ميبيند، فاجعه است و نشان ميدهد فدراسيون فردي را در هيات تهران ميخواهد که فقط تابع محض تصميماتش باشد. اخيراً نيز اداره کل تربيتبدني استان تهران من را براي سرپرستي معرفي کرد که فدراسيون مخالفت کرد و نپذيرفت.
* حضور تابش در سوارکاري سياسي است
سازمان حاضر بهحضور تابش در فدراسيون سوارکاري نيست. اين را ميتوان از عدم مجوز سازمان براي حضور اعضاي فدراسيون در مجامع جهاني اين رشته که چندي پيش برگزار شد، مشاهده کرد. تابش تلاش زيادي دارد تا بار ديگر پست رياست را براي چهار سال ديگر کسب کند. در حدود 8 سالي که از رياست ايشان ميگذرد، وضعيت نزولي کاملاً ملموس است. در گذشته در مسابقات بينالمللي مدال کسب ميکرديم. در رقابتهاي دوحه قطر که 4 سال پيش برگزار شد، تيم اعزام کرديم؛ اما در بازيهاي آسيايي گوانگجو اثري از سوارکاران ايراني نبود. اين نشان ميدهد پيشرفت بهصفر رسيده است و دچار پسرفت شدهايم. در بحث نژاد نيز آنقدر اسبهاي بيگانه وارد شدند که ريشه نژاد ايراني خشکانده شد. پس از آن و يکباره فدراسيون واردات اسب را ممنوع کرد. مناسب بود فدراسيون با بهرهگيري از تجربيان کارشناسان، واردات را به گونهاي منطقي و هدفمند دنبال ميکرد؛ نه اينکه با يک تصميمگيري احساسي فقط شرايطي را ايجاد کند که به روند قبلي واردات اسب 400 تا 500 هزار تومان اضافه شود. تزلزل و بههم ريختگي در بدنه مديريتي فدراسيون کاملاً مشهود است. نايب رئيس فدراسيون عملاً استعفا کرده و حضور کمرنگي دارد. دبير فدراسيون از دخالت کميته بيتخصص آموزش در امور فني ساير کميتهها به سطوح آمده است. با اين شرايطي که فدراسيون دارد، منطق حکم ميکند رئيس فدراسيون استعفا کند؛ ولي برعکس عمل ميکند و براي رياست مجدد تلاش گسترده انجام ميدهد. مشخص است حضور تابش در راس فدراسيون که از زمان اصلاحات رقم خورده، کاملاً سياسي است و بقاي ايشان نيز با سياست گره خورده است. ميتوان حدس زد معدودي از نمايندگان محترم مجلس به رئيس سازمان فشار ميآورند که تابش در اين سمت بماند. اين در شرايطي است که ورزش و جامعه سوارکاري در اين زد و بند سياسي خرد شده است. به جرات بايد گفت سوء مديريت و ناکارآمدي باعث شده سوارکاري که در کشور رتبه اول را در حضور و سرمايهگذاري بخش خصوصي به خود اختصاص داده و حتي در بسياري از کشورها، پول رقابتهاي اين رشته صرف گسترش ورزشهاي ديگر ميشود، در ايران با عدم توانايي در کسب بودجه دست به گريبان باشد. اين فدراسيون در ماههاي اخير در پرداخت حقوق کارکنان خود نيز به مشکل برخورده است.
** ذکر اين نکته ضروري است که خبرنگار فارس بارها از طريق مسئول روابط عمومي فدراسيون سوارکاري درخواست مصاحبه با رئيس اين فدراسيون را داشته که تا به امروز اين امکان فراهم نشده است. فدراسيون ترجيح داده دراين باره سکوت کند؛ اما بنا بر تکليف و مسئوليت رسانهاي، خبرگزاري فارس آمادگي کامل دارد تا سخنان رئيس فدراسيون را منتشر کند و قضاوت را به مخاطبان واگذار کند.