مهمترین محورهای سخنان جلیلی به این شرح است:
* پایبندی به گفتمان ناب دینی و همراهی مردم دو عامل اصلی موفقیت کشور بوده و هرگاه از این دو فاصله گرفتیم موفقیتهای ما هم کاهش یافت.
* این سنت خداست که اگر این دو مولفه جمع شد، میتوان به موفقیت رسید. البته با ادعا نتیجه کسب نمیشود بلکه باید عمل صالح در همه عرصهها ساری و جاری شود.
* کسی که در مقام ریاستجمهوری قرار میگیرد باید این باور و تلاش را داشته باشد تا عمل صالح را متناسب با دستگاههای اجرایی ظهور بدهد.
* مهمترین وظیفه دولت و رئیس جمهور این است که فرصت را برای شکوفا شدن آحاد جامعه فراهم کند. اگر دولت بتواند تمام ظرفیت خود را به کار بگیرد تا استعدادهای آحاد جامعه، چه سخت افزاری و چه نرمافزاری شکوفا شوند، نتیجه آن ظرفیتی است که دهها برابر ظرفیتهایی است که برخی فکر میکنند میتوانند با سلاح هستهای به دست بیاورند.
* دولت اگر بتواند دو وظیفه اصلی را انجام دهد موفقیتهای بسیار بزرگی کسب میشود. اول جلوگیری از معطل ماندن ظرفیتها و دوم جلوگیری از منحرف شدن ظرفیتها.
* اگر متناسب با استعدادهای کشور برنامهریزیهای خوبی انجام دادیم بسیاری از نیازهای اولیه حل میشود.
*متاسفانه الان بعضا مردم ما که سروکارشان با مسائل اداری است، احساس نگرانی میکنند که چگونه از هفت خوان رد شوند. این موانع نه تنها نباید باشد بلکه ساختار اجرایی باید ظرفیتها را شکوفاتر و فعالتر کند.* رئیس جمهور به مثابه یک ماشین یا قطار است که اولا باید به سمت پیشرفت و تعالی حرکت کند. ضمن اینکه الان آن میزان که خرج این قطار میشود، سرعت مناسبی ندارد.
* سفرهای استانی پاسخ هوشمندانهای بود به کند بودن سرعت قطار دولت. سفرهای استانی در جای خود ارزشمند است و باید تداوم داشته باشد اما کافی نیست. امروز باید سفرهای وزارتخانهای نیز انجام شود.
* مهمتر از ساختارها، سازوکارهاست. باید سازوکارهای متناسب با پیشرفت کشور تضمین و حاکم کنیم و در کنار آن فرهنگ حاکم را حاکم کنیم.
* سازوکارهای ما در دفاع مقدس که متناسب با انقلاب اسلامی بود موجب موفقیتهای ما شد. از این تجربه باید در ساختارهای اجرایی کشور در حال حاضر استفاده شود.
* باید سازوکاری ایجاد شود که نه تنها افراد صالح بتوانند به خوبی به وظیفه خود عمل کنند بلکه در چارچوب این سازوکار فرد ناصالح هم نتواند اقدام ناسالمی انجام دهد.
* مدلهایی که ارائه میکنیم نه باید صرفاً منجر به تغییر در سیستم اداری منجر شود؛ ما نیاز به تحول داریم.
* ساختار وسیله نیست، هدف است ولی متاسفانه الان در برخی موارد به ساختار به عنوان هدف نگریسته میشود.
* یک دستگاه وقتی میتواند به وظیفه خود عمل کند که نظام تصمیمگیری آن جامع باشد. مثلا در بخش کشاورزی باید خود کشاورز به همراه نخبگان و دولت باید در تصمیم"گیریها شریک باشند.
* شکوفا شدن ظرفیتهای کشور نباید بر اساس شانس خانوادگی یا سیاسی باشد بلکه باید بر اساس یک سازوکاری باشد که فرصت را برای همه فراهم کند.
* مطالبه و سوال جدی مردم ما امروز، حماسه اقتصادی است که بلافاصله از فردای انتخابات باید توسط رئیسجمهور منتخب عملیاتی شود.
* بودجه همانند منبع آبی است که باید این آب به باغچهها برسد و نباید لولههایی که این وسط وجود دارد، ناسالم باشد که آب به مقصد نرسد. البته این به معنای ناسالم بودن مدیران کشور نیست بلکه مشکل ساختار است.
* الان جامعه از تورم رنج میبرد. یک ظلم اساسی به مردم مالیات تورمی است که بیشتر آثار سوء آن متوجه اقشار ضعیف است.
* الان شوراهای زیادی برای بحثهای اقتصادی داریم که وجودشان ضروری است اما نیازمند آن هستیم که این شوراها در قالب یک سازوکار به صورت هماهنگ تصمیم بگیرند. ضمن اینکه نباید همان که قانونگذار است خودش هم مجری باشد و در عین حال، ناظر هم خودش باشد.
* مهمترین بحثی که در ساختار اقتصادی اهمیت دارد، مسئله شفافسازی است. اطلاعات در این زمینه باید برای جلوگیری از فساد، شفاف باشد.
* یکی از ظرفیتهای اساسی امروز ما نیروی انسانی است. حتی از خارج از کشور میخواهند این سرمایه ما را ببرند. باید از این ظرفیت استفاده حداکثری شود.
* بیش از صدها میلیارد در کشور صرف پژوهش در نیروی انسانی می:کنیم. اما اکثر جوانان ما در این زمینه میگویند بیکار هستند.
* باید دانش موجب تولید ثروت شود.
* فکر میکنم اگر بتوانیم این نگاه را ساری و جاری کنیم، ظرفیتهای کشور فعال خواهد شد و به جای اینکه دولت مانع این ظرفیتها باشد، به شکوفایی این ظرفیتها کمک خواهد کرد تا انشاءالله به یک حیات دوستداشتنی و طیبه دست یابیم.
**برای مشاهده مشروح صحبت های جلیلی ایـنـجا و فیلم این برنامه ایـنجـا کلیک کنید**