گروه سیاسی مشرق _ دكتر زهره طبيب زاده عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس كه سابقه رياست دانشکده دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران را در كارنامه دارد از دانشجویان انقلابی در سالهای ابتدای پیروزی انقلاب و عضو شورای عمومي دفتر تحکیم وحدت در سالهای دهه 60 است و در دولت نهم روز های پر ماجرای ریاست مرکز امور بانوان و خانواده ریاست جمهوری را بر عهده داشت.
او که به عنوان عضو جبهه پایداری با رجانیوز به گفت و گو نشست به مسائل مهمی همچون احیای گفتمان انقلاب اسلامی در سوم تير اشاره کرد که در دهه سوم از عمر با بركت اين انقلاب شكوهمند و مردمي رخ داد.
اين كه در 16 سال حاكميت رويكردهاي غربگرايانه دولتهاي سازندگي و اصلاحات چه بر سر معيارهاي تراز گفتمان انقلاب اسلامي ايران آمد كه حركتي همچون سوم تير 84 به موعدي براي احياء اين معيارهاي بدل شد، موضوعی است که در گفت و گو با زهره طبیب زاده تشریح شده است.
در ادامه گزیده این مصاحبه را به انتخاب مشرق ملاحظه می فرمایید؛
- اخیراً آقای روحانی در جلسه اعلام کاندیداتوری خود مطرح میکند که مردم همان طور که انرژی هستهای حق مسلمشان است، رفاه و زندگی بدون تحریم را هم میخواهند. یعنی اگر تضادی بین رفاه و عزت ملت پیش آمد باید رفاه را در عین ذلت پذیرفت، ایشان به جای اینکه تحریم کننده را سرزنش کند ایستادگی در مقابل زورگو را نکوهش میکند. درست است که نتیجه ایستادگی تحریم و مضیقه است، ولی حق استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای در حال حاضر با استقلال و هویت نظام گره خورده است، نمیتوان برای به دست آوردن امکانات رفاهی برای جامعه اصلیترین آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی را فداکرد.
- با رویکرد سردمداران این دیدگاه که ما آنها را محافظهکار و ارتجاعی میدانیم هیچوقت قیام امام حسین(ع) که سبب شهادت و بر هم زننده آرامش خاندانشان بود قابل توجیه نيست. همین افراد معتقدند برای ایجاد آرامش و رفاه باید مصلحتاندیشی کرد و در مقابل امریکا سر تسلیم فرود آورد و مذاکره خفت بار کرد. این رویکرد همواره در مقابل پارس سگ استکبار موضع تدافعی و عقبنشینی میگیرد و در مقابل تشر، تسلیم خواسته دشمن میشود. متأسفانه به مدت شانزده سال تقریباً این گفتمان بر کشور حاکم بود. گفتمانی که میترسید، محافظهکار بود و حفظ شرایط موجود و منفعت خود را میخواست و حاضر بود از آرمانهای امام و انقلاب بگذرد و به آب باریکهای بسنده کند که فقط ظاهر و چهرهای از اسلام در ایران باشد، اما محتوای آن از رویکردهای امام و رهبری کاملاً تهی شده باشد.
- در این دوران زمزمه بود که حزبالله را به استکبار جهانی میشود فروخت! اگر حمايت مقام معظم رهبری نبود ممکن بود با آمریکا در این زمینه معامله کنند. در بحث انرژی هستهای هم که وادادگی شدید بود و برخوردهای وزیر امور خارجه وقت فرانسه و یا جک استرا را با آقای حسن روحانی شاهد بودیم که چگونه ملت ایران را در مذاکرات دو جانبه تحقیر کردند. لذا به هیچ قیمتی نباید اجازه ارتجاع به عقب را داد.
- اولین دستمزدهای کلان در دولت سازندگی به وزرا و افرادی که در هیئت مدیرههای شرکتهای بزرگ صنعتی مسئولیت داشتند داده شد و زمینهای بیتالمال را بین خودشان تقسیم کردند و به مسئولین دولتی در نظام سهمیه و امکانات ویژهای داده میشد و استفاده از وامهای چندصد میلیونی برای آقا زادهها به راحتی امکان پذیرشد، سفرها و حق ماموریتهای خارجی زیر دندان آقایان مزه کرد. همه اینها در حافظه تاریخی ملت ما مانده است و همه میدانند نطفه این طبقه جدید مدیران ثروتمند از دوره سازندگی بسته شد و بعد از آن ادامه یافت.
- در دوره اصلاحات فاصله طبقاتی و عقبنشینی در سیاست خارجی و وادادگی نسبت به فرهنگ غرب بسیار شدیدتر، افسار گسیختهتر و سازمانیافتهتر و حتی تئوریزه شد. یعنی عناصر غرب و وابستگان به آژانسهای بینالمللی در ایران پایگاه پیدا کردند، بدست مسئولین حکومتی شروع به فرهنگسازی در این راستا کردند و میبینیم بیشترین تلاش اصلاحطلبان این بود که به (W.T.O) بپیوندند و قطعات هواپیمای مسافربری را با انرژی هستهای معامله کنند. در حوزه زنان از طریق مراکز دولتی مثل مرکز امور زنان و خانواده به ایجاد شبکههای جنسیتی درسراسر کشور پرداختند و خود عوامل حکومتی پیادهکننده دیدگاههای فمینیستی غربی در حوزه زنان بودند.
- گفتمان سه تیر و بروز و ظهور تفکری تحت این عنوان نقشههای غرب و عناصر سرسپرده داخلی آنها را کاملاً به هم زد و میبینیم که مقام معظم رهبری چقدر در دولت نهم از احیای گفتمان عدالت و گفتمان حضرت امام، ارتباط تنگاتنگ مسئولین با مردم که طی سفرهای استانی در دولت نهم اتفاق افتاد، برخوردهای غیرتدافعی در عرصه سیاست خارجی با غرب، توزیع ثروتهای عمومی در استانهای محروم، باز شدن حلقه بسته مدیریت اجرایی در کشور، پر کاری دولتمردان، ساده زیستی رئیس جمهور و وزراي دولت نهم دفاع کردند و کم کم داشت قطار انقلاب به ریل اصلی خود باز میگشت. به نظر من نوعی بنبستشکنی در حیات سیاسی انقلاب صورت گرفت و احیای گفتمانی و بازگشت به ارزشهای دینی که امام و مقام معظم رهبری مطرح میکردند، دوباره جان گرفت.
- مهمترین دستاورد گفتمان سوم تیر خودباوری بود و نظام به خودباوری رسید. متأسفانه در طول شانزده سال دولت سازندگی و اصلاحات ترس از غرب، عدم توانایی در پر کردن فاصله بسیار زیاد علمی و تکنولوژیک با غرب را به ما تلقین میکردند. چه در محیطهای دانشگاهی و چه در عرصه مسائل کلان اجرایی و سیاستهای داخلی و خارجی، در اثر غربزدگی مفرط کارگزاران و تکنوکراتهای حاکم در این دو دوره به نوعی عجز اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و تسلیم در مقابل تفوق ظاهری غرب در جامعه تبلیغ میشد.
- فکر میکنم مهمترین مشکل رئیس جمهور و حلقه انحرافی اطرافش این است که در حوزههایی که به لحاظ صلاحیتهای علمی و شناختی اجازه ورود نداشتند، وارد شدند، یعنی در زمینه دین شروع به تئوریپردازی کردند. به نظر من تمام مشکلات از اینجا ناشی شد، بحث در حوزه مباحث دینی به متخصص احتیاج دارد و متأسفانه استنباط آقای احمدینژاد این بود که مثل ساختن پل و سد، در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سایر مباحث دینی و اعتقادی هم متخصص و مستغنی از گرفتن ایده ها ازرهبری نظام شده است .
- احمدی نژاد مرجع دینی خود را به اشتباه انتخاب کرد و همین عامل باعث سایر انحرافات شد. این عین رویکردی است که معتقد به قرائت مختلف در دین است سروش و حجاریان هم قرائت دیگری را از دین داشتند، ایشان هم قرائت جدیدی از دین دارد بنظر من انحراف انحراف است فرق نمیکند در هر زمانی خود را در یک پوشش مخفی میسازد.
- آقای احمدینژاد در ابتدا گفتمان امام و رهبری را شعار میداد. هر کس دیگری هم این شعارها را مطرح میکرد و واقعاً به آن پایبند بود، مورد حمایت مردم قرار میگرفت. من آقای احمدینژاد را یک پدیده کاملاً استثنایی در تاریخ کشورمان میدانم.
- ما حصل فرهنگ دینی مورد نظر آقایان رقص مختلط استادیوم آزادی، حمایت از فیلمهای امثال لاله، خرجهای گزاف برای جشنواره های اقوام ایرانی آن هم در شرایط فشارهای اقتصادی بر مردم است و اين هم جز روحیه اسراف و تبذیر قبلیهاحرف جدیدی برای گفتن ندارد.
- صد در صد، بعضی از شاخصههای گفتمان رهبرانقلاب و امام توسط آقای احمدینژاد شعار داده و اجرا شد ولی در بحث فرهنگ اصلاً شعارش را هم نداد. معتقدم آقای احمدینژاد از ابتدا تا الان اصلاً به گفتمان امام و رهبری در این عرصه بدرستی عمل نکرد.