به گزارش مشرق، در بخش هايي از اين مصاحبه آمده است:
*دولت نهم و دهم براي نصب و عزل وزيران خود، روش‌هاي مرسوم در دولت‌هاي گذشته و حتي روش‌هاي معمول در جهان را مورد توجه و عمل قرار نمي‌دهد. به‌عبارت ديگر دولت به‌هر حال در يک جمع بندي ويژه‌اي،هرگونه نتيجه‌گيري را که بکند، تصميم‌گيري و بلافاصله اجرا مي‌کند، آن هم بدون توجه به‌ملاحظات معمولي که در عرف امور اداري رايج است.
* درباره وزيرخارجه، معمولا در دنيا علاوه بر ملاحظات داخلي يکسري ملاحظات بين‌المللي نيز وجود دارد چراکه وزيرخارجه نمادي از ثبات و شيوه مديريتي يک کشور است به‌اضافه آنکه نمادي از سياست و روابط خارجه يک کشور نيز محسوب مي‌شود. براي همين حتي اگر ما تاکيد زيادي داشته باشيم که سياست خارجي کشور ما در وزارت خارجه تنظيم نمي‌شود و درمرجعي عالي‌تر درباره سياست‌هاي خارجي تصميم‌گيري شده و وزارت خارجه دستگاه مجري سياست خارجي است، بازهم در عرف دنيا وزيرخارجه را به‌عنوان نمادي از سياست خارجي آن کشور هم مي‌دانند لذا انتخاب يا عزل وزيرخارجه اين معنا را در دنيا تداعي مي‌کند و اين مي‌تواند براي ما تبعاتي داشته باشد که بايد مورد توجه قرار بگيرد. به‌همين خاطر هم بود که در سال‌هاي گذشته به‌رغم آنکه مشکلات و اشکالاتي بوده، تلاش شد تا وزيران خارجه تا حد ممکن در وزارت‌خارجه بمانند و به‌عنوان يک چهره بين‌المللي و نمادي براي ثبات کشور معرفي شوند.
*در دولت نهم و دهم تقريبا سه يا چهار ماه بعد از شروع به‌کار آقاي متکي زمزمه برکناري او مطرح شد و اين بحث جدي هم بود. به‌همين خاطر مي‌توانم بگويم که همه ما تقريبا نزديک به‌شش سال منتظر عزل رسمي و نهايي آقاي متکي بوديم و اين البته براي سياست خارجي کشور، يک خسران بزرگ بود.
* بارها پيش آمده بود که مقامات خارجي در کشورهاي مختلف در مذاکرات‌شان با آقاي متکي از ايشان سوال مي‌کردند که اين موضوعي که مطرح مي‌کنيد نظر خودتان است يا نظر رئيس‌جمهور هم هست؟ و اين بدان معناست که کشورهاي مذکور آقاي متکي را به‌عنوان سخنگوي دستگاه سياست خارجي ايران تلقي نمي‌کردند.
* الان وزارت خارجه ما عملا نقشي در پرونده‌هاي عمده جهاني ندارد و دستگاه‌هاي ديگري پرونده‌هاي مذکور را در دست گرفته‌اند. به‌همين خاطر وزارت خارجه فعلي ما تبديل به‌اداره کارگزيني نهاد رياست‌جمهوري شده و هر حکمي که از دفتررياست‌جمهوري بيايد در وزارت خارجه اجرا مي‌شود و خود وزارتخانه، نقشي در تغييرات و تحولات ندارد و تصميم گيرنده نيست. در واقع استقلال وزارت‌خارجه در حال حاضر بسيار کاهش يافته است. اين موضوعي است که تاکنون بدين شکل رخ نداده بود و البته موضوعي هم نيست که از چشم ديگران پنهان مانده باشد . آقاي متکي هم شايد به‌خاطر ملاحظات منافع ملي اين دوران را تحمل کرده وگرنه قطعا تحمل اين وضعيت برايش سخت بوده چون بارها به‌شخص رئيس‌جمهور مي‌گويد که شما هرجور که صلاح مي‌دانيد و هرکاري که مي‌خواهيد بکنيد،انجام دهيد و اين ثبات مديريت سياست خارجي به‌هم نخورد اما آقاي رئيس‌جمهور به‌دلايلي اين ملاحظه را نداشت و سرانجام در زماني غيرمنتظره، اين تصميم خود را عملي کرد.
