در ادامه نخستین گفتوگوی تفصیلی گنادی با رسانه های ایرانی را می خوانید:
** باید برای تجهیزات بیشتر هزینه کرد
" در ژیمناستیک ایران باید هزینههایی برای تجهیزات صرف شود. اگر لوازم آماده نباشد خیلی نمیتوان کاری کرد. جایگاه ژیمناستیک ایران بیش از اینهاست. این را ژیمناستها در مسابقات قهرمانی آسیا نشان دادند که میتوانند مدال بگیرند. زمانی که به ایران آمدم برایم بسیار جالب بود که سطح ژیمناستیک ایران را بد ندیدم. با مشکلاتی که از نظر مادی داریم میبینیم که شرایط در سالنهای استانها از امکاناتی که در تهران دارند نامناسبتر است. سه نفر از ژیمناستهای تیم ملی در تهران و باقی در شهرستانها تمرین میکنند بنابراین باید شرایط برای آمادهسازی آنها هم مهیا باشد."
** موفقیت ورزش شما در گرو نگاه جدی به ژیمناستیک است
" در تمامی مدارس ژیمناستیک اوکراین لوازم بسیار خوبی وجود دارد. در واقع به این رشته به عنوان یک ورزش پایه توجه زیادی میشود و یک مدالآور تا زمان قهرمانی مورد توجه است. البته ژیمناستیک از این جهت نیز اهمیت دارد که باعث افزایش کشش ،انعطاف ، تعادل و هماهنگی زیادی در بدن ورزشکار میشود و او میتواند در سایر رشتههای ورزشی نیز حضور موفقی داشته باشد. اگر حتی ژیمناستیک خوبی نداشته باشید اما میتوانید پایه سایر ورزشها را با این رشته محکم کنید. در واقع درس ژیمناستیک برای همه ورزشها لازم است."
** به ژیمناستیک، شنا و دوومیدانی توجه کنید
"قبلا اوکراین از نظر مالی شرایط بهتری داشت اما حالا با مشکلاتی مواجه است. این مدارس مانند مدارس فوتبال به همه امکانات مجهز هستند و در واقع بچهها در آنجا زندگی میکنند، درس میخوانند و تمرین دارند. در ایران هم اگر خدا بخواهد باید این کار انجام شود چون ورزش ایران به ژیمناستیک نیاز دارد. باید به این رشته بها دهیم چرا که اساس و پایه همه رشتههای ورزشی است. به نظر من مسوولان ورزش ایران باید به ترتیب به رشتههای ژیمناستیک، شنا و بعد دوومیدانی خیلی بیشتر از اینها بها دهند و توجه کنند. ورزش کشوری رشد میکند که این سه رشته در آن مورد توجه قرار بگیرد. از طرفی باید ژیمناستیک را از سنین پایین شروع کرد. آن زمان میتوان در مورد نتیجه گرفتن حرف زد وگرنه حتی اگر من یا یک مربی بزرگتر از من هدایت ژیمناستهای ایرانی را به عهده داشته باشد، نمیتوان انتظار معجزه داشت."
**در اوکراین ژیمناستها روزی 5 ساعت تمرین میکنند، اما در ایران 2 تا 3 ساعت
"ژیمناستیک سختترین ورزش دنیاست. از نظر فیزیکی و تکنیکی بینهایت دشوار است. در عرض دو الی سه ساعت نمیتوان تمرینات خاصی را انجام داد. ژیمناستهای اوکراینی روزانه چهار تا پنج ساعت تمرین میکنند. این ورزش کار زیادی میبرد حتی یک شاگرد معمولی هم باید در روز پنج ساعت تمرین کند. متاسفانه زمان تمرین برای ملیپوشان ایران دو الی سه ساعت است. ما سعی داریم تیم ملی را فعال کنیم . من حتی قبول کردهام روزهای تعطیل و یا هر موقعی که ملیپوشان خواستند به آنها تمرین بدهم. در اتاقم هر روز باز است و ژیمناستها میتوانند بیایند و من را صدا بزنند و از من کار بخواهند. در ایران همیشه مشکل مالی است. ژیمناست باید تمایل داشته باشد که تمرین کند. برای همین است که تکنیک ژیمناستهای ایران و شرایط بدنی آنها ضعیف است و در مسابقات کم میآورند چون تمریناتشان کم است و از نظر فیزیکی ضعف دارند. "
** خنارینژاد و امیر اعظمی از نظر بدنی خوب هستند
" ما در تمرینات 30 الی 40 دقیقه بدنسازی کار میکنیم. سه نوبت در روز تمرین داریم. یک ساعت اول فقط مربوط به بدنسازی است. من اعتقاد دارم وقتی یک ورزشکار بدن ضعیفی داشته باشد نمیتواند حرکات را به درستی انجام دهد برعکس وقتی قدرت بدنی بالا باشد میتواند به خوبی همه کارها را انجام دهد. ما بدنسازی اختصاصی داریم و برای هر شش وسیله آن را پیاده میکنیم. علاوه بر آن بدنسازی عمومی نیز انجام میدهیم. ابتدا باید شرایط بدنی مطلوب باشد. در میان ملیپوشان کسانی هستند که رشد کردند و وضعیت بهتری دارند. خنارینژاد و امیر اعظمی از نظر بدنی خوب هستند و در دارحلقه برنامههایشان را به خوبی انجام میدهند. من هم کمک میکنم که به شرایط بدنی بهتری برسند. ملیپوشان به تمرینات من عادت کردهاند. من کم کم شدت تمرینات را بالا میبرم تا یکدفعه به آنها فشار نیاید. در آغاز، کار برایشان سخت بود اما حالا تحملشان بالا رفته است. در ششماهی که در ایران حضور داشتم به ژیمناستیک جوانان هم توجه کردم. وضعیت تیم امید و جوانان بررسی شده، سه بار با آنها در اردو بودیم. من نخبگان خوبی در این تیمها میبینم و از آنها راضی هستم. وقتی وضعیتشان را میبینم به مربیشان زنگ میزنم و میگویم که طبق چه برنامهای کار کنند. خودم به رشد آنها علاقهمندم و میخواهم که آنها را به تیم بزرگسالان اضافه کنم."
** اختیار تام دارم و کسی در کارم دخالت نمیکند
" در اردوهای اخیر تیم ملی ژیمناستهای تیم جوانان و امید را به همراه پنج نفر از تیم بزرگسالان دعوت کردیم. میخواهم میان آنها رقابت ایجاد کنم. ژیمناستهای قدیمی باید بدانند که زنگ خطری برایشان وجود دارد. میخواهم حس رقابتی برایشان به وجود بیاید. با رییس فدراسیون صحبتی داشتهام و قرار شد علاوه بر ژیمناستهای اصلی، جوانان هم به اردوها اضافه شوند تا هم آنها انگیزه بگیرند و هم اینکه ژیمناستهای بزرگسال تهدید شوند. خوشبختانه رییس و دبیر فدراسیون ژیمناستیک ایران هیچ دخالتی در کارهای من ندارند و اختیار تام دادهاند تا با نظر خودم ترکیب تیم ملی را انتخاب کنم و ژیمناستیک ایران را بسازم. هفتهای یکی دو بار با آنها ملاقات دارم و صحبت میکنم. مسوولان فدراسیون دوست دارند که ژیمناستیک ایران پیشرفت کند. آنها به اردوها سر میزنند. حس میکنم که مانند یک مربی خوب نگران و دلواپس ژیمناستیک هستند. سعی میکنند برای من و تیم ملی موقعیت و شرایط بهتری به وجود بیاورند. با امید خدا همکاری من، درویشزاده ، فدراسیون و رسانهها میتواند منجر به نتیجه گرفتن ژیمناستیک شود."
** در ایران نمیتوانیم به مسابقات اعزام شویم
" ما در ایران نمیتوانیم به مسابقات اعزام شویم. میخواهم فوتبال را مثال بزنم، فرض کنید تیمی مدام تمرین کند اما وقتی به مسابقات اعزام نشود از کجا میداند که در چه سطحی از آن ورزش قرار دارد. تمرین خوب است اما در مسابقه باید دید که ورزشکاران از نظر روانی چطور کار میکنند و تحمل چه سطحی از مسابقات را دارند. هر ورزشکار بعد از دیدن یک میدان بزرگ اراده میکند که پیشرفت کند چون سطح مسابقات را دیده و حس میکند که میتواند پیشرفت کند. مسابقه دادن تاثیر بسیار زیادی در پیشرفت ورزشکار دارد. از طرفی قوانین جدیدی به ژیمناستیک اضافه شده که ژیمناستها باید آنها را در مسابقات پیاده کنند. امروز در همه وسیلهها تغییراتی به وجود آمده است. من در سمینار داوری درجه سه مسکو شرکت کردهام که همه تغییرات عنوان شد. بدون مسابقه، آماده کردن ژیمناستها کار بسیار دشواری است."
** داوران به ژیمناستهای ناشناس امتیاز نمیدهند
" وقتی ژیمناستها در مسابقات شرکت میکنند داوران به نحوه اجرای حرکاتشان آشنایی دارند و میتوانند خیلی سریع حرکات آنان را ببینند و ارزیابی کنند اما کسانی که دیر به دیر به مسابقات میروند چهره شناخته شدهای ندارند و داوران حرکاتشان را نمیشناسند. وقتی ورزشکار مدالآوری برای اجرای حرکاتش در سالن حاضر میشود داور احتیاط زیادی میکند اما کسانی که شناخته شده نیستند حساسیتی رویشان وجود ندارد. در مسابقات آسیایی خنارینژاد یک دهم امتیاز کم آورد و از مدال دور شد . تنها دلیلش ناشناس بودن او برای داوران بود. چهار نفر دقیقا یک امتیاز مشابه را در فینال گرفتند. با اینکه داور بینالمللی بود اما شانس مدال را به رقیب خنارینژاد داد. به نظر من همین ریزهکاریهاست که ژیمناستیک ایران را از مدال دور کرده است."
** جزو 20 کشور اول در جهان هستیم
"در ایران حداقل 100 نفر مربی رده بالا هستند که میخواهند چیزی یاد بگیرند. ژیمناستها استعداد و قابلیت زیادی دارند و به دنبال پیشرفت هستند. ما در مسابقات قهرمانی آسیا ششم شدیم. آنجا همه گفتند که ایران جای پیشرفت بیشتری دارد. من با ازبکی ها و کرهایها صحبت کردم. به نظرشان نتیجه ما خیلی امیدوار کننده بود. در این رویداد همه متوجه حضور تیم ایران شدند و اذعان داشتند که عملکرد ما عالی بوده است تا جایی که تیم ازبک دیگر از تیم ایران میترسد. ترسی در حریفان ما ایجاد شده که ما را به چشم یک تهدید میبینند. من اکنون میتوانم بگویم که اگر جزو 10 کشور اول در ژیمناستیک نباشیم قطعا جزو 20 کشور اول هستیم. در کشورهای دیگر هزینههای بسیار میکنند. بدون هزینه کار کردن بسیار سخت است. به نظر من بدون پول نمیتوان مبارزه کرد. "
** چرا تلویزیون ژیمناستیک نشان نمیدهد؟ در ایران ورزش یعنی فوتبال، بسکتبال و والیبال!
"ما اگر دو سه سال دیگر تمرین کنیم میتوانیم به 10 کشور اول جهان برسیم فقط به تمرین زیاد نیاز داریم. در اوکراین دانشگاهها با ملیپوشان همکاری میکنند اما آموزش و پرورش و دانشگاه ایران کاری برای یک ملی پوش انجام نمیدهد. در اوکراین مدیر دانشگاه افتخار میکند که دانشجویش به مسابقات خارجی برود اما اینجا این قضیه چندان اهمیتی ندارد! من از رادیو و تلویزیون ایران راضی نیستم چرا که یک بار هم ندیدم که ژیمناستیک را نمایش دهند با اینکه این رشتهی بسیار جالبی است. در ایران همه ورزشها خلاصه میشود به فوتبال بسکتبال و والیبال فقط این رشتهها را پخش میکنند. من قصدم ناراحت کردن کسی نیست و کاری به مدیران ندارم و فقط دلم برای ژیمناستیک میسوزد. همه باید متحد شوند و دست در دستان یکدیگر به پیشرفت این رشته کمک کنند. فدراسیون مربی خارجی میآورد، رسانهها این رشته را به مردم توضیح میدهد و معرفی میکند، تلویزیون مسابقات را پخش میکند و دولت هم پول میدهد. اگر همه این پازلها کنار هم نباشند یک جای کار میلنگد. اگر همه ملاکها وجود نداشته باشند، راه به جایی نمیبریم. "
** دولت اوکراین به ژیمناستها حقوق میدهد
" ژیمناستیک یک ورزش اقتصادی نیست. متاسفانه اسپانسرها از آن حمایت نمیکنند و این دولت است که باید به آن توجه کند. ژیمناستیک مانند فوتبال درآمد زا نیست و باید از مدارس برای موفقیت شروع کرد. همه ورزشها از کانال ژیمناستیک عبور میکنند. دولت ایران باید به ورزش بها دهد چون بدون کمک آنها نمیتوان به جایی رسید. اکنون به دلیل بحران اقتصادی در اوکراین، کمک دولت به ژیمناستیک کمتر شده است. حضور در اردوهای اوکراین مانند رفتن به سر کار است. ژیمناستهای اوکراینی زندگیشان را میگذارند. قبلا دولت به هشت نفر از ملیپوشان حقوق میداد و اکنون تعداد آنها به 15 نفر رسیده است. وقتی به ورزشکار پول میدهی انگیزه کار پیدا میکند. در روسیه به ورزشکاران خیلی خوب میرسند و اهمیت میدهند. برایشان ورزش مقوله بسیار مهمی است، تا جایی که می بینیم که در همه رشتهها میزبان هستند. به عنوان مثال المپیک زمستانی سوچی و بازیهای دانشجویان در کازان. در ماه آوریل هم مسکو میزبان مسابقات ژیمناستیک اروپاست. آنها اسپانسرهای بانکی دارند و به قدری در ورزش شان سرمایهگذاری میشود که هر ساله 20 سری تجهیزات ژیمناستیک توسط اسپانسرها برای ورزشکارانشان خریداری میشود. اسپانسر تیم ملی اوکراین در همه سال دولت است. سایر اسپانسرها هم فقط مسابقات را برگزار میکنند، اما هزینه ای برای تیم ملی پرداخت نمیکنند."
** استاد دانشگاه امیر اعظمی، به او گفته "اشتباه می کنی سر کلاسها نمیآیی و به تمرین تیم ملی میروی!"
ژیمناستیک کاران اوکراین در کل سال اردو نشین هستند. "25 روز از ماه در اردو و یک هفته در خانه." اما در ایران فقط چند روز قبل از مسابقات به اردو میآیند! استاد دانشگاه امیر اعظمی، به وی گفته که اشتباه می کنی سر کلاسها نمیآیی و به تمرین تیم ملی میروی!
** ژیمناستهای ایرانی خسته که میشوند بهانه جویی میکنند
" مردم ایران از نظر فرهنگی با اوکراین فرق دارند. من دارم سعی میکنم که ژیمناست ها را عادت دهم. اگر کسی به اردو نیاید با او برخورد میکنم و به او دیگر اجازه نمی دهم که در تمرینات شرکت کند. کسی که به اردو نیاید جزو تیم من نیست، چون من به ورزشکار سالاری اعتقادی ندارم چون اگر از یک ورزشکار این موضوع را بپذیرم، نوبت سایر ورزشکاران هم میشود. ژیمناستهای ایرانی وقتی خسته میشوند و فشار تمرینات بالا میرود دیگر نمیخواهند ادامه دهند و بهانه جویی میکنند. "
** در پارالل و بارفیکس خیلی ضعف داریم
"برای ایران مبارزه کردن با چین، ژاپن و کره بسیار سخت است. آنها خیلی جلوتر از ژیمناستیک ایران هستند. برای دو، سه نفر از ژیمناستها برنامههایی در سطح بهترینهای جهان نوشتهایم. به نظر من این دو، سه نفر میتوانند برای ایران مدال بگیرند. در بخش تیمی هم تا رده ششم بالا آمده ایم و باید این عنوان را حفظ کنیم. ایرانیان در دو وسیله پارالل و بارفیکس خیلی ضعیف هستند و من بنا دارم روی این نقطه ضعف کار کنم. خرک حلقه و دار حلقه نیز نقاط قوت ژیمناستهای شما هستند. من در همه شهرهای ایران مشاهده کردم که ژیمناستها در وسیله خرک به خوبی جفت میزنند. "
** ملیپوشان باید در 6 وسیله تبحر داشته باشند
"یک دست بودن تیم و تسلط ژیمناست به هر شش وسیله اهمیت زیادی دارد. الکساندر بارابیف اوکراینی که مدال المپیک دارد، به دلیل این که فقط در یک وسیله تبحر داشت، به بازیهای لندن اعزام نشد. ما هم به دنبال کسانی هستیم که در همه لوازم تخصص نسبی داشته باشند، نه تنها در یک وسیله. هدف گنادی جمع کردن ژیمناستهایی است که در شش وسیله تخصص دارند. وقتی ورزشکاری بتواند حرکات شش وسیله را اجرا کند میتواند در یک وسیله قویتر باشد. "
** به هیچ وجه در کارم کوتاهی نمیکنم
" اولین بار است که سرمربی یک تیم خارجی میشوم. من برای این که عملکرد خوبی داشته باشم هر روز با رییس فدراسیون اوکراین که هفت بار قهرمان جهان و المپیک شده است، تماس می گیرم و درباره ژیمناستیک ایران با او مشورت میکنم. او شرایط را کنترل میکند. او به درویش زاده قول داده که به ژیمناستیک ایران کمک کند. چون کشور شما را خیلی دوست دارد و از بچگی ایران را میشناسد. او در اتحادیه ژیمناستیک اروپا عضویت دارد و فرد مطرحی است. خودش همیشه با ژیمناستیک ایران ارتباط داشته و اکنون هم میخواهیم با کمال میل به ژیمناستیک شما کمک کنیم. من کاملا با ایشان هماهنگ هستم و از این که در ایران کار میکنم کاملا راضیام و آرزوی پیشرفت دارم. اینجا شرایط بسیار خوب است و من به هیچ وجه در کارم کوتاهی نمیکنم. "
** تلاش از ما، نتیجه با خدا
" من از ابتدای کارم به دنبال نتیجه گرفتن هستم و میخواهم کاری کنم که ژیمناستها تلاش کنند و به آینده خوش بین باشند. اگر حتی ژیمناستهای بزرگسال به اردوهای تیم ملی نیایند با کوچکترها کار میکنم. من سعی دارم که هم سیستم ژیمناستیک ایران و هم برخوردها و نگاهها به آن را را تغییر دهم. ما در اوکراین ضرب المثلی داریم که میگوید «هر سربازی آرزو دارد که ژنرال شود» من هم میخواهم ایران قهرمان المپیک شود. من امروز سرمربی تیم ایران هستم و بنابراین بهترین آرزوها را برای موفقیت تیمم دارم. سرمربی هنگ کنگ هم اوکراینی است. برایم جالب بود که در مسابقات قهرمانی آسیا او هم بسیار تلاش میکرد که تیمش بهترین نتیجه را بگیرد. ما تلاش میکنیم و نتیجه با خداست. فقط نباید فراموش کرد که ژیمناستیک ورزشی نیست که یک دفعه کسی در آن به اوج برسد، بلکه باید پله پله به سکوهای مدال آوری رسید."
** با خاطیان برخورد میکنم
" من زیاد در تمرینات سختگیری نمیکنم و تنها بر اساس قانون با ژیمناستها برخورد میکنم. مربی باید موقعیت شناس باشد. من طرفدار سختگیری بیش از حد نیستم، اما به قانون و انضباط اعتقاد دارم. اکنون شاگردی دارم که تیم را بر هم میزند و به مربی احترام نمیگذارد، من در این شرایط ورود میکنم. ملیپوشان باید بیرون از تمرین هم دقت کنند. معلوم است که چه ورزشکاری نمیتواند کار کند و چه ورزشکاری نمیخواهد کار کند. باید این افراد را از هم جدا کرد. من با شاگردی که نمیتواند، اما میخواهد راحتتر کار میکنم تا کسی که میتواند و نمیخواهد."
** حداقل هشت اعزام در سال میخواهیم
" ما میتوانیم در بازیهای المپیک برزیل یکی، دو ژیمناست داشته باشیم به شرطی که به مسابقات بینالمللی اعزام شویم. بدون حضور در مسابقات نمیتوان آینده را دید. من در اینجا زندگی میکنم و همه مسایل اقتصادی و مشکلات را میدانم ، اخبار را میشنوم و میخوانم. برای اعزامها به فدراسیون پیشنهاد میدهم. آنها تصمیم میگیرند که به چه مسابقاتی برویم. حضور در حداقل هشت رویداد بینالمللی در سال طبیعی است. برای شرکت در المپیک باید این تعداد اعزام صورت بگیرد. ما در طول شش ماه گذشته فقط به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام شدهایم. خرداد هم برای حضور در بازیهای اسلامی به اندونزی می رویم.(این بازیها به تعویق افتاد.) حتی درویش زاده هم مذاکراتی داشته تا دو نفر از ژیمناستها یک سال به کمپ اوکراین بروند و با ملیپوشان آنها تمرین کنند. با این که این درخواست مورد پذیرش قرار گرفت، اما مشکلات مالی اجازه اجرایی شدن این برنامه را نداد."
** باید در بازیهای کره در اوج باشیم
" مهمترین رویداد پیش روی ما بازیهای آسیایی سال 2014 کره است، ما باید بیشترین تمرینات را برای این مسابقات داشته باشیم. چند ماه دیگر بازیهای کشورهای اسلامی را پیشرو داریم. بازیهای المپیک جوانان هم هست. امکان دارد به المپیک دانشجویان جهان در روسیه هم اعزام شویم. اعتقاد دارم برای هر یک از این مسابقات باید اردوهای کاملی داشت."
** برگزاری مسابقات داخلی دو بار در سال کافیست
" به مسابقات داخلی نمیتوان مسابقه گفت. این که ژیمناستهای ایرانی در داخل کشورشان با هم مسابقه بدهند فقط باعث میشود که سطحشان کنترل شود. مسابقات بینالمللی نیاز است ، چرا که باعث شناخت داوران از ورزشکاران و با تجربه شدن ورزشکار میشود. از طرفی ملیپوشان میتوانند حرکات قهرمانان دنیا را ببینند و یاد بگیرند. هر مسابقه بینالمللی باعث میشود که دنیای ژیمناستیک برای ورزشکار بزرگتر شود. برگزاری دو دوره مسابقات داخلی در طول سال مطلوب است و بیشتر از آن دیگر نیازی نیست. من خودم قبل از هر مسابقهای انتخابی می گذارم و مانند یک مسابقه رسمی تست فیزیکی و بدنسازی از ژیمناستها میگیرم. با این همه نمیتوان حضور در مسابقات بینالمللی را با مسابقات داخلی مقایسه کرد."
** دوست دارم در ایران بمانم و نتیجه بگیرم
" همه زندگی من ژیمناستیک است. این ورزش را خیلی دوست دارم و میخواهم خودم
را بالا بکشم. من فقط مربی بودم، اما برای این که پیشرفت کنم، رفتم و
دورههای داوری را گذراندم. تا 15 سالگی خودم تمرین میکردم. آن زمان حس
میکردم که هر چیزی که در ژیمناستیک است را بلد هستم، اما وقتی مربیگری را
شروع کردم دیدم که این دو مقوله با هم کاملا متفاوت هستند. این که خودت
حرکتی بزنی یا آن را به کسی یاد دهی، دو مقوله جداست. ابتدای کارم در ایران
سخت بود، چون ژیمناستیک توضیح دادنی نیست و زمان میبرد تا شاگردت چیزی
یاد بگیرد و من در سمینارها توضیحاتم را میدهم. حرفهایم تا حدودی به
مربیان و ورزشکاران کمک میکند ، اما آنها خودشان هستند که میتوانند به
خود کمک کنند. نقش مربی در موفقیت تیم بسیار زیاد است. من میخواهم زبان
فارسی را یاد بگیرم، همه میگویند که هدفشان موفقیت در بازیهای کره است،
فعلا تا آن زمان سرمربی ایران هستم. بعد از آن نمیدانم که میمانم یا
میروم. اگر مسئولان بخواهند خیلی دوست دارم که از کار مشترکمان به نتیجه
برسیم و سرمربی ایران بمانم. این را هم خودم میخواهم و هم ورزشکاران."