کد خبر 205013
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۲

زندگینامه غلامعلی حداد عادل عضو ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان منتشر شد.

به گزارش مشرق به نقل از تسنیم ، ‌جمعی از دانشجویان و طلاب ‌زندگینامه غلامعلی حداد‌‌عادل را به صورت جزوه‌ای کامل از وقایع زندگی وی ‌منتشر کردند که متن کامل آن در ادامه می‌آید:

** خانواده پدری و دوران کودکی و نوجوانی

در زمان ناصرالدین شاه قاجار زمانی که اولین ماشین دودی (قطار) وارد ایران شد و بین تهران و شاه عبدالعظیم شروع به کار کرد، برای انجام امور فنی آن حاج عباس استخدام شد. برای کار ایشان که مکانیک قطار بود، هنوز واژه‌ای معادل وجود نداشت و از طرف دیگر اولین تعمیر‌کار قطار ایران، با حجم انبوه آهن‌آلات این وسیله نیز مشغول به کار بود.

به همین جهت حاج عباس معروف به حداد‌عادل شدند. از محل درآمد مناسب این کار، کم‌کم کامیون و بعدها اتوبوس خریداری شد و هر 4 فرزند پسر ایشان راننده کامیون و گاراژ‌دار شدند و در همین مسیر فعالیت اقتصادی کردند‌.

سال 1320 در هیئت ابوالفضلی‌های تهران ازدواجی کلید می‌خورد. حاج عباس حداد‌عادل و حاج حسن مصدق که هر دو از موسسین این هیئت بودند، فرزندان خود را به عقد یکدیگر در می‌آورند و حاج رضای حداد و دختر حاج حسن مصدق وصلت می‌کنند.

حاج رضا مشغول به رانندگی و همسر ایشان به سبک همه زنان متدین آن دوران خانه‌دار بودند. از ثمرات این وصلت فرزندی به نام غلامعلی است که در 19 اردیبهشت 1324 متولد می‌شود.

کودکی را در یکی از مناطق پایین شهر آن دوران می‌گذارند. محل بازی او و همسالانش منطقه فقیر و نامناسبی به نام "پای خط"، از ضعیف‌ترین مناطق تهران بود. دبستان را در مدرسه عمومی بندار رازی در خیابان لرزاده گذراند‌ اما نکته مهم دوران نوجوانی ایشان پیوستن به مدرسه علوی، از اول نظری سابق بوده است. در آنجا زیر نظر مرحوم علامه کرباسچیان و آقای روزبه تعلیمات دینی و علمی دید. در همان مدرسه که از قوی‌ترین مدارس دوران خود بوده، کار علمی جدی را تجربه می‌کند.

 ** دانشگاه، فعالیت‌های علمی و مبارزات قبل از انقلاب

سال 1342 با دیپلم ریاضی وارد رشته فیزیک دانشگاه تهران می‌شود و 1345 درهمین رشته مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه دولتی شیراز پی می‌گیرد. در همان جا با جدی‌تر شدن مبارزات، او نیز فعالیت‌های انقلابی و مبارزاتی خود را شروع می‌کند همزمان با تحصیل به دلیل قوت و توانایی علمی مشغول به تدریس در دانشگاه می‌شوند.

در شیراز انجمن اسلامی دانشگاه را راه اندازی می‌کند و پس از مدتی دستگیر شده و تحت بازجویی ساواک قرارمی‌گیرند. نهایتاً به جهت مبارزات انقلابی و فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه شیراز اخراج می‌شوند. آشنایی آقای حداد با شهید علامه مطهری نیز در همین دوران و در شیراز اتفاقی می افتد، گرچه بعدها تبدیل به رابطه استاد و شاگردی محکمی می‌گردد.

ایشان آن طور که بین نزدیکان شهید مطهری مشهور است به بهترین شاگرد غیر روحانی استاد مطهری شناخته می‌شوند. سال 1347 در رشته علوم اجتماعی مجدد وارد دانشگاه تهران می‌شوند. اگرچه در این ایام به دلیل استمرار مبارزات و فعالیت‌های انقلابی در چند نوبت از دانشگاه اخراج می‌گردد.

در اوایل دهه 50 نیز توسط ساواک دستگیر شده والبته با  همه فراز و فرودهای زندگی انقلابی در سال 1353 دروس دکتری خود را در رشته فلسفه با رتبه ممتاز به جهات علمی به پایان می‌برد. از خانواده ایشان افراد مبارز و انقلابی دیگری نیز دستگیر می‌شوند و از نکات کمتر توجه شده این مسئله، خواهر ایشان است که کم سن و سال‌ترین دختر دستگیر و شکنجه شده در ساواک است.

شهید مجید حداد عادل نیز که برادر کوچک‌تر ایشان بوده است به همراه برخی دیگر از اعضاء خانواده از دستگیرشدگان مبارزات  قبل از انقلاب بودند. شهید مجید حداد عادل که سرپرستی استانداری کرمانشاه رادر اوایل جنگ بر عهده داشت در غروب روز هفتم مهرماه سال 1360 در جبهه دارخوین و در  سن 30 سالگی بر اثر اصابت ترکش کاتیوشا به ناحیه سر در عملیات ثامن‌الائمه (ع)  که همان عملیات شکست حصر آبادان بود، آسمانی شد.

در دوران زندان ساواک  آقای حداد، به دلیل قوت فکری و انقلابی وی، تقی شهرام ( نویسنده بیانیه تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین) که مدتی با حداد در یک بخش زندان بوده است، گفته بود: "علی حداد حتما باید از بدنه مبارزین مسلمان جدا شود و من اگر جای ساواک بودم حتما به هر طریقی این کار را می کردم".

در همین سال‌ها  و در کنار این مبارزات بود که پس از تدریس در دانشگاه شیراز در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه ملی سابق (شهید بهشتی) نیز دروس مختلفی را تدریس کرد. با همه فعالیت‌های انقلابی، مبارزات، اخراج‌های مکرر از دانشگاه، دستگیری خود و خانواده و شکنجه شدن اعضاء خانواده و موارد متعدد از این دست که بیانگر خط روشن ایشان قبل از انقلاب بوده، برخی به دلیل مسئولیت سید حسین نصر در دفتر فرح گمان برده‌اند که وی نیز با دفتر فرح ارتباط کاری داشته، در حالی که دکتر حداد اصرار نصر را  برای همکاری با وی در این حوزه نمی‌پذیرد، حتی پا فشاری ایشان برای حضور در انجمن فلسفه و حکمت  شاهنشاهی را هم رد می‌کند و این گمان غلط به دلیل  تحصیل فلسفه  نزد دکتر نصر بوده  که استاد مذهبی فلسفه آن زمان دانشگاه تهران است.

از سوی دیگر به  جهت قدرت علمی در فلسفه، حدادعادل جوان مورد توجه سیدحسین نصر واقع می‌شود و این نیز مزید بر این شائبه شده است. ایشان همچنین عضویت در حزب رستاخیز را که در آن دوران اجباری بود را نپذیرفت و به همین دلیل تهدید به اخراج دانشگاه صنعتی شریف شد و البته با انقلابی‌تر شدن فضای کشور در سال‌های بعدی از این فشارها کاسته شد.

** ازدواج و خانواده

در سال‌های منتهی به دهه‌ی 50 با تنها دانشجوی دختر چادری دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تهران که به خاطرچادری بودن، وی نیز چند مورد اخراج از کلاس و دانشگاه را تجربه کرده بود و از خانواده روحانیت بود، ازدواج کرد. ثمره این ازدواج 1 فرزند پسر به نام فریدالدین و 3 فرزند دختر با نام‌های آزاده، زهرا و بنت الهدی است.

فریدالدین دکتری علوم سیاسی می‌خواند و معلم مدرسه و استاد دانشگاه است. همسر او نیز خانه‌دار و در کنار آن معلم ادبیات است.

آزاده حداد دکترای نانو دارد و مشغول تربیت 4 فرزند و خانه‌داری است، همسر ایشان متخصص درمان ژنتیک بیماری‌های صعب العلاج است و در یکی از بیمارستان‌های دولتی مشغول به طبابت‌اند و در دانشگاه تدریس همان رشته را هم  انجام می‌دهند.

زهرا حداد کارشناسی ارشد مدیریت ارتباطات خوانده و معلم مدرسه است. همسر ایشان روحانی است و در قم مشغول به تدریس درس خارج فقه‌اند.

بنت الهدی حداد نیز کارشناسی ارشد فلسفه خوانده و وی نیز خانه‌دار است. همسر او خواهرزاده شهید وزوایی و متخصص هوش مصنوعی و استاد دانشگاه تهران است. به غیر از داماد روحانی ایشان، همگی در منزل پدری زندگی می‌کنند.

**  فعالیت‌های انقلابی، مدیریتی و اجرایی ابتدای انقلاب

با پیروزی انقلاب مبارزه و کارهای علمی، فکری و فرهنگی وی تبدیل به مدیریت‌های اجرایی مهم و کلان کشور گردید. در دولت اول پس از انقلاب شرط پذیرش میناچی در وزارت ارشاد وقت (وزارت فرهنگ و هنر سابق)  حضور دکتر حداد در معاونت این وزارت خانه بوده که به توصیه‌ی جریان روحانیت و انقلابی شورای انقلاب و مخصوصاً شهید بهشتی و شهید مطهری اتفاق می‌افتد.

کمی بعد از آن ایشان به وزارت آموزش و پرورش می‌رود و در آنجا نیز به مدت حدود 11 سال ابتدا مشاور و بعد معاونت این وزرات خانه  را بر عهده می‌گیرد. از اقدامات مهم دوران مدیریت وی در آموزش و پرورش، تغییر تمام کتب درسی زمان پهلوی، تنها ظرف 3 سال بوده است. برخلاف دانشگاه‌ها که در انقلاب فرهنگی تعطیل شد، برای مدارس کشور با وسعت زیاد این امکان فراهم نبود، لذا این کار، مستمر و سریع انجام گردید. رهبری در دهه 70 با عنایت به همین تغییرات در کتب درسی مدارس، این بخش را از نقاطی برشمردند که خیال‌شان نسبت به آن راحت است.

از دیگر مسئولیت‌های حساس و مهم ایشان در ابتدای انقلاب، شورای مدیریت صداوسیما بود که با حضور افرادی چون غضنفرپور(نزدیک به بنی صدر)، بهزاد نبوی، دکتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و ایشان صورت گرفت. نکته‌ی شایان ذکر تا این سال‌ها آن است که دکتر حداد تا سال 1372 به همراه یکی دیگر از انقلابیون، پر سابقه‌ترین معاونین وزیر جمهوری اسلامی بودند و تقریبا حدود 13 سال اول انقلاب را در قوه مجریه گذرانده‌اند.

با وجود این  مسئولیت‌های اجرایی  بنا به ضرورت انقلاب و در آستانه اصلاحات و اواخر سازندگی به طور جدی به فعالیت‌های علمی و فرهنگی دانشگاه بر‌می‌گردد. برای تقویت جبهه فکری انقلاب اسلامی فعالیت‌های علمی خود را گسترش داده و در همین دوران  به ریاست فرهنگستان انتخاب شد و مدیر عاملی بنیاد دایره المعارف نیز به ایشان سپرده می‌شود.

تاسیس رشته فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه امام صادق (ع)، تدریس در حوزه علمیه، تدریس و مدیر گروهی  تاریخ علم در دانشگاه تهران و بسیاری دیگر از فعالیت‌های علمی و فرهنگی در همین دوره کوتاه انجام گرفته است.

بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که ایشان اولین استاد غیر روحانی موسسه آیت‌الله مصباح طی سال‌های اوایل دهه پنجاه در قم بوده‌اند و اگرچه دوستی نزدیک ایشان با علامه به سال‌های قبل از انقلاب برمی‌گردد، در دهه 70 که فقدان کارهای تئوریک انقلابی بیشتر می‌شود، همکاری نزدیک‌تری را با مجموعه ایشان انجام می‌دهند.

دکتر حداد چه در زمانی که آیت‌الله مصباح موسسه راه حق را داشتند و چه در ادوار مختلف موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی (ره)، با علامه و شاگردان ایشان همکاری علمی و اداری داشته‌اند. در کنار همه این اشتغالات اجرایی، مدیریتی وعلمی دریافت جایزه دانشمند برجسته جهان اسلام ،کتاب سال جمهوری اسلامی، چهره ماندگار فلسفه حاکی از تلاش برای تعمیق فکری و انجام کارهای انقلاب است.

** مبارزات مجلس ششم و ریاست دوره هفتم مجلس

در همین سال‌های میانی دهه 70 اوضاع کشور مخصوصاً در حوزه سیاست نابسامان است. اصولگرایان در انتخابات مجلس ششم اگرچه  با افراد شاخصی در انتخابات به میدان می‌آیند، اما فقط آقایان هاشمی رفسنجانی و حداد توانستند وارد مجلس شوند.

ماجرای معروف مسجد هدایت که ایشان و خانواده‌شان در آن صندوق رای داده بودند و در اعلام نتایج رای ایشان صفر اعلام شده بود، در همین دوره اتفاق می‌افتد. بعد از ورود به مجلس ششم با تلاش جدی حزب مشارکت و  سازمان مجاهدین، اعتبارنامه وی تا چهار ماه تایید نشد!

در رفت و آمدهای همین چند ماه و در فرصت‌های خالی مجلس ششم بودکه برای دومین بار زبان فرانسه را مرور کرد. ایشان به زبان‌های عربی و انگلیسی سخنرانی و مذاکره می‌کنند و به زبان فرانسه نیز تسلط دارند.

او در مجلس ششم رئیس فراکسیون  اصولگرایان (اقلیت) شد. به این ترتیب وی در خط مقدم مبارزه با افراطیون اصلاح‌طلب قرار می‌گیرد. از همین رو اصلاح‌طلبان تندرو هرگز میانه خوبی با ایشان نداشته و ندارند. موضع‌گیری ایشان نیز نسبت به آنان همواره شفاف و صریح بوده است. نطق‌های انقلابی و مخالفت‌های ایشان با  لوایح و طرح‌های ضد نظام، بسیاری از بحث‌های گرم مجلس ششم را ایجاد کرد واقلیتی قدرتمند را برای اصولگرایان در مجلس ششم پدیدار ساخت.

دکتر در حالی در مجلس به مواجهه با این جریان پرداخت که در همان دوران، فتنه منتظری، اصلاح قانون مطبوعات، پس لرزه‌های وقایع 18 تیر، ماجرای آغاجری، تحصن مجلس ششم و بسیاری دیگر از مسائل در آن مجلس پیش آمد. در کنار  این فعالیت‌ها در مجلس، با مسئولیت رئیس فراکسیون اقلیت، زمینه‌سازی برای بازگشت اصولگرایان به صحنه خدمت‌رسانی انقلاب نیز در کنار دیگر دلسوزان وجه همت ایشان قرار می‌گیرد.

با موفقیت نیروهای وفادار به انقلاب و مردم در شورای شهر دوم، جریان اقلیت از این شورا و شهرداری احمدی نژاد با تمام توان حمایت می‌کند و با پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس، ایشان با رای اول مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی شده و به ریاست آن انتخاب می‌شود.

خانه ملت در دوره  انتقالی وپیچیده اواخر خاتمی و اوایل احمدی‌نژاد، نیازمند تدبیر ومدیریت کارامد است. همین مجلس هفتم  به اذعان کارشناسان سیاسی معتقد و مکتبی از نقاط مثبت کارنامه مجلس و ایشان می‌باشد و معمولاً با خاطره مثبت از آن یاد می‌شود. کما اینکه رهبر انقلاب در آخرین دیدار مجلس هفتمی‌ها فرمودندکه مجلس هفتم از صخره‌زار مجلس ششم رویید و درباره مدیریت این مجلس بیان فرمودند که: "یکى از چیزهایى که من واقعاً باید از برادران مجلس هفتم، بخصوص جناب آقاى دکتر حداد عادل تشکر کنم - حالا آن‌چه که در بیرون منعکس است، ممکن است در مواردى جور دیگرى باشد؛ اما ما در متن قضایا بودیم و حرف‌ها را از این طرف و از آن طرف مى‌شنیدیم و تلاش‌ها را می‌دیدیم - این است که حقاً و انصافاً تلاش زیادى در مجلس هفتم می‌شد براى اینکه نگذارند بین دولت و بین مجلس اختلاف به وجود بیاید. واقعاً تلاش و کار می‌شد. حالا بعضى از رسانه‌‌ها و مطبوعات و منبردارهاى سیاسى بى‌انصافی‌هایى می‌کنند، لیکن حقیقت قضیه این است؛ اینکه ما می‌دیدیم و مشاهده می‌کردیم" .

این تایید کلی و مهم در پایان عملکرد آن دوره و در کنار تذکرات ایشان به مجالس بعدی بیانگر موفقیت نسبی در مدیریت مجلس هفتم است. مجلسی که تدابیر عاقلانه‌ای چون همکاری با دولت خاتمی برای پیش‌برد کارهای اجرایی کشور، جلوگیری از استیضاح‌های سیاسی (که در مجالس بعد به چشم می‌آید)، مدیریت منطقی استیضاح «خرم» و اقدامات انقلابی و شجاعانه‌ای چون تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد با همه فشارهای مخالف، تحقیق و تفحص از قوه قضاییه، جلوگیری از ریخت و پاش‌ها در اداره مجلس و حقوق نمایندگان، وضع قوانین قاطعانه در تایید غنی‌سازی طرح ساماندهی استخدام معلمان و معیشت آنها، طرح به روز رسانی حقوق بازنشتگان و بسیاری دیگر از این دست طرح‌ها مدیریت همراه با موفقیتی را برای اصولگرایان در مجلس هفتم رقم می زند.

در دو سال همزمانی مجلس هفتم با دولت احمدی‌نژاد گرچه ایشان به شیوه اداره کشور در پاره‌ای از موارد انتقاداتی داشتند، اما در مقابل فشارهای نابجای مخالفان احمدی‌نژاد  تغیر روش نداده و سعی در مدیریتی متعادل و همراه با حفظ آرامش داشتند. از نکات مهم دیگر مجلس هفتم در کنار اقدامات انقلابی و تدابیر مختلف برای گذراندن این برهه، رعایت اخلاق و ایجاد آرامش نیز در عملکرد این مجلس دیده می‌شود. بعد از پایان مسئولیت این دوره، رهبری، ایشان را به عنوان مشاور عالی خود انتخاب کردند.

** مجالس هشتم، نهم و فتنه 88

در شروع مجلس هشتم با لابی‌گری سیاسی آقایان رحیمی، باهنر و کردان، اصلاح طلبان مجلس که از دیرباز دل خوشی از حداد نداشتند، به سمت آقای لاریجانی رفتند. برخی طرفداران دولت نیز به امید اینکه ایشان رابطه بهتری با دولت خواهد داشت، با ایشان به توافق رسیدند.

در این دوره با اصرار نمایندگان ارزشی مجلس ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس را بر عهده گرفتند والبته دیری نپایید که با روشن شدن زوایای امر، تغییر نظر دادند. به همین جهت در دوره نهم سه جریان انقلابی مجلس یعنی پایداری، رهپویان و ایثارگران از ریاست مجلسی ایشان حمایت کردند.

در دوره نهم، تقابل با جریان راست سنتی و آقای لاریجانی نیز پر رنگ‌تر اتفاق افتاد و ایشان اگرچه لابی‌های مجلس به سمت ریاست آقای لاریجانی پیش می‌رفت، انقلابی و محکم تا آخرین لحظه مبارزه ایستادند.

از دیگر نکاتی که در فعالیت‌های سیاسی ایشان به چشم می‌خورد، این است که مشی سیاسی آقای حداد با آقای هاشمی رفسنجانی در دوره‌های مختلف اداره کشور یکسان نبوده و اگرچه ایشان در ادوار مختلف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده‌اند، به غیر از یک مورد  هیچ جلسه خصوصی در تمام دوران مسئولیت  این دو برگزار نشده، البته آن جلسه هم که ظاهراً درباره فعالیت‌های یکی از فرزندان آقای هاشمی بوده است، با نتیجه به پایان نمی‌رسد.

یکی از مبانی این اختلاف نگاه، مخالفت او با روحیه تکنوکراسی است. البته ایشان نوع انحراف آقای هاشمی و خاتمی را معرفتی و اساسی می‌دانند و مشکلات احمدی‌نژاد را شخص محور، و نه در اساس گفتمان.

در فتنه 88 نیز نزاع موسوی در برابر  نظام را مقابله اسلام و سکولاریزم می دیدند، لذا قاطعانه ایستادند و شاید مجموع سخنرانی‌های ایشان در این باره بتواند به کتابی 500 صفحه‌ای تبدیل شود. ایشان البته نسبت به مناظره‌های آقای احمدی‌نژاد نیز منتقد بودند و آن را مشکل‌ساز می‌دانستند.

فتنه 88 آزمون و محکی برای تمامی مسئولان بود  و به نظر می‌رسد ایشان با روشنگری‌ها و سخنرانی‌های پیشگامانه و با صلابت اولین مسئول بلند پایه نظام بودند که در شرایط سخت اولیه فضای سکوت برخی آقایان را شکستند. ماجرای سخنرانی ایشان در میدان ولیعصر نیز قابل توجه است. مسئولین شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی چند ساعت مانده به زمان سخنرانی با ایشان تماس می‌گیرند و ضمن دعوت از ایشان برای سخنرانی در جمع مردم انقلابی که بر علیه فتنه‌گران تجمع کردند، عدم پذیرش برخی دیگر از شخصیت‌ها را هم به ایشان اطلاع می‌دهند. اوضاع حساس، نابسامان و حتی به جهات امنیتی هم کاملا به هم ریخته است.

تیم حفاظت ایشان نیز که مسئله را شنیده بودند، اعلام مخالفت می‌کنند و تامین امنیت ایشان را در این اوضاع انجام نشدنی می‌دانند. مسئول دفتر دکتر به تیم حفاظت خبر می‌دهد که اگر شما این کار را نمی‌کنید، با حلقه‌ای از بسیجیان حاضر در میدان فلسطین ایشان را به محل سخنرانی می‌رسانیم. تیم حفاظت حرکت می‌کند، اما به دلیل ازدحام جمعیت از میدان فلسطین به بعد پیاده تا محل سخنرانی می‌روند.

شب پس از آن نیز گرچه برخی مصلحت اندیشان، مخالف با این نوع حضور انقلابی در شرایط اولیه فتنه بودند و به ایشان برای عدم حضور فشار می آوردند، با حضور در گفتگوی ویژه خبری پیش از بسیاری دیگر از مسئولین موضع خود را شفاف و صریح اعلام نمودند.

چندی بعد رهبری معظم انقلاب در دیدار جمعی از مسئولین با تمجید از سخنرانی  ایشان در آن روز یکی از وجوه اهمیت صحبت‌های ایشان را در میدان ولیعصر برهه زمانی انجام آن دانستند و شاخصه مهم دیگر آن را نیز بیان این نکات در شرایط سکوت بسیاری افراد که از آنها توقع می‌رفت، بیان کرد.

با این موضع‌گیری‌ها برخی گمان می‌کردند که رای ایشان در انتخابات مجلس نهم تهران شکسته خواهد شد، اما اعلام نتایج افزایش 20% آرای ایشان را  نسبت به انتخابات قبل فاصله بالای ایشان با نفرات بعدی را نشان داد.

با شروع مجلس نهم سه جریان انقلابی‌تر مجلس یعنی رهپویان، ایثارگران و پایداری با تشکیل فراکسیون اصولگرایان، وی را به ریاست آن انتخاب کردند. در آنچه از عمر مجلس نهم نیز گذشته در رویدادهای مهم آن، یعنی سوال از رئیس جمهور و استیضاح وزیر کار مخالفت ایشان و فراکسیون با فرمایشات رهبری معظم انقلاب که پس از آن ماجراها بیان شد، تطابق داشت.

از نکات دیگری که بیان آن در پایان خالی از لطف نیست، عدم ورود ایشان به فعالیت‌های اقتصادی است. گرچه پدر ایشان  از متنفذین صنعت حمل و نقل بوده‌اند، هیچ‌گاه نه تنها وارد کار اقتصادی نشدند، حتی حاضر به پیش بردن جریان اقتصادی ارث پدری همزمان با مسئولیت داشتن در نظام اسلامی نیز نگردیدند و همواره کارهای کشور و انقلاب و فعالیت‌های علمی و فرهنگی را به آن ارجحیت دادند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس