کد خبر 20424
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۷

من دوست ندارم نسل هاي بعد به حضور يک شياد ديگر در اصفهان افتخار کنند! من دوست ندارم حاشيه زاينده رود قبرستان راهزنان فرهنگ اسلامي- ايراني ما باشد!

به گزارش مشرق، کيهان نوشت: با خيال راحت خوابيده اي و انگار نه انگار که عمري گنجينه هاي تاريخي اين مملکت را غارت کرده اي. حالا برايت آرامگاهي و سايه باني ساخته اند و شده اي قبله آمال «ايران پرستان»(!) و ساده لوحاني که از ميان اين همه سرمايه ارزشمند فقط به حضور تو و امثال تو افتخار مي کنند؛ باد در غبغب مي اندازند که «پرفسور پوپ»، ايران شناس آمريکايي در کنار «پل خواجو» دفن شده و مي گويند اين افتخار اصفهان و ايران است؛ برايت شعر مي گويند و کتاب مي نويسند. تو در زير خاک خوابيده اي و برخي بي خبران فکر مي کنند چه خدمات بي نظيري به ايران و تاريخ ايران کرده اي! کاش بودي و برايشان مي گفتي! کاش بودي و پاسخ اين همه سؤال هاي بي جواب ما را مي دادي! آقاي پوپ يادت هست 100 سال پيش، وقتي تازه به ايران آمده بودي و با اتومبيل سفارت در خيابان تردد مي کردي، به قول خودت مردم تا چشمشان به آن پرچم راه راه ايالات متحده در جلوي اتومبيل مي افتاد گل از گلشان مي شکفت، تو را در آغوش مي فشردند و به گرمي از تو استقبال مي کردند! 1 يادت هست چهل سال به اسم استاد و کارشناس تاريخي در تمام نقاط اين کشور بالا و پايين رفتي و بدون اينکه مردم شريف و مذهبي ايران مزاحمت شوند از آثار و ابنيه اسلامي عکس مي گرفتي و گزارش تهيه مي کردي!؟ حالا ما شده ايم افراطيون مذهبي و شما شده اي کارشناس هنر اسلامي! تو را تاريخ شناس و ايران شناس مي خوانند و چه مقالاتي که برايت نمي نويسند! البته زياد هم عجيب نيست، برناردسون مي گفت: «بسياري از تاريخ هاي باستان شناسي صرفا براي عوام نوشته شده اند.» 2 و حتما اين القاب دهان پرکن هم زاييده ذهن کساني است که از تو براي عوام بت مي سازند! اما در کشور ما ديگر عوامي وجود ندارد و اين روزها مردم بار نخبگان را هم به دوش مي کشند. آقاي پوپ! حالا نيستي تا برايمان از ملاقات هايت با رضاخان بگويي، اما اين روزها اسناد وزارت امور خارجه آمريکا به جاي تو حرف مي زنند. 3 يادت هست به هر نقطه اي از ايالات متحده که مي رفتي از دربار پهلوي مي گفتي و چقدر از اعليحضرت تعريف مي کردي آنقدر که گفتند «آرتور (آپهام پوپ)» بعد از مرگ «امبري» 4 (نايب کنسول آمريکا در ايران) وظيفه تبليغ و بازارگرمي براي پهلوي ها را در آمريکا به عهده گرفته است! 5 چه روزگار طلايي را در ايران سپري کردي و حالا ما مانده ايم با يک معادله تک مجهولي که چرا در اوج فعاليت هاي تو در کشورمان بيشترين آثار تاريخي از ايران به سرقت رفت؟!
آقاي پرفسور پوپ! محراب 1400 ساله مسجد اصفهان در موزه نيويورک چه مي کند؟! آن محراب باشکوه، با آن بزرگي و عظمت که 1300 سال در اصفهان آرام گرفته بود، چگونه از جايش کنده شد و با چه ترتيباتي از ايران خارج شد؟ مصنوعات کهن هنري ايران کجا، واشنگتن کجا! نگو که سفالينه هاي نيشابور سر خود از موزه متروپوليتن سر درآوردند؟! 6 بله، شما کارشناس ماهر آثار تاريخي اسلامي و ايراني بوديد و اين را با چرخ زدن در موزه هاي ايالات متحده مي توان ديد که چه مجموعه هاي منحصر به فردي را گلچين کرده ايد. پرفسور پوپ! وقتي رضاشاه پهلوي با دستان ملوکانه(!) مدال افتخار را بر سينه تو چسباند همه فهميدند که شريک دزد و رفيق قافله کيست؛ آن روز لبخندهاي دوستانه تو و اعليحضرت با مردم حرف مي زد و اين روزها اسناد وزارت امور خارجه آمريکا فاش مي گويد و از کرده خود دلشاد است! پرفسور پوپ يادت هست! تو در لندن نمايشگاه ترتيب داده بودي و آثار هنر اسلامي ايران را نشان مي دادي و آنقدر در کار خودت حرفه اي بودي که چارلز.سي.هارت (سفير وقت آمريکا در ايران) درباره ات مي گويد: «آثار هنري به امانت گرفته شده از زيارتگاهها و مساجد هرگز به صاحبان اصلي شان مسترد نشد.» 8 هنوز هم گزارش جناب سفير در اسناد وزارت امور خارجه آمريکا موجود است که «باند پوپ- رابينو»: را سارق مساجد و زيارتگاههاي ايران معرفي مي کند. 9 براي همين تو را «دلال عتيقه جات» صدا مي کردند و نمونه اش معاملات تو با موزه هاي شيکاگو، موزه هنر نيويورک و موزه هاي اسميتسونين بود. 10 حالا من به حاشيه زاينده رود نگاه مي کنم و گنبد و بارگاهي را مي بينم که همه مي گويند متعلق به «پرفسور آرتور اپهام پوپ» است: خاورشناس مشهور و ايران شناس نامدار! مطمئنم اگر در کشورت دفن مي شدي نه قبه اي داشتي و نه سنگ مزاري به اين زيبايي! آقاي پوپ، دلال عتيقه جات ايران! ما هنوز تو را درست نشناخته ايم که مشتري تازه اي براي تدفين در کشورمان پيدا شده است؛ او هم اصفهان را انتخاب کرده و مي خواهد مزارش در حاشيه زاينده رود باشد، خدا را چه ديدي، شايد همسايه ات شد! به گمانم نامش را شنيده باشي: «ريچارد فراي» که مثل تو دلال عتيقه جات نيست، فقط(!) مامور CIA است!

 و البته مشاور ماهنامه «ايران نامه» هم هست و با بنياد اشرف پهلوي همکاري دارد. 11 ظاهرا حافظه تاريخي ما ضعيف شده، وگرنه بايد يادمان مي ماند که در دهه هفتاد به ايران آمد و اقدام به جمع آوري گسترده اطلاعات محرمانه نمود و تا آنجا پيش رفت که براي جذب برخي مديران اجرايي و آموزشي کشور هم اقدام کرد! 12 بعد هم از دولت خاتمي تقديرنامه گرفت و حمايت شد، 13 و حالا جايزه مي گيرد تا يادآور پديده اي به نام «ناتوي فرهنگي» در کشورمان باشد. «ريچارد فراي» اکنون خانه باشکوهي در اصفهان دارد، خانه اي که بسياري از مردم ايران ندارند و من اصلا دوست ندارم که چند سال بعد وقتي به حاشيه زاينده رود نگاه مي کنم گنبد و بارگاه ديگري ببينم که مي گويند متعلق به «ريچارد نلسون فراي» است: ايران شناس مشهور!

من دوست ندارم نسل هاي بعد به حضور يک شياد ديگر در اصفهان افتخار کنند! من دوست ندارم حاشيه زاينده رود قبرستان راهزنان فرهنگ اسلامي- ايراني ما باشد! پس کاش مسئولان ما که دغدغه احياي فرهنگ «اسلام ناب» را دارند، تابلوهاي ماموران فضاي سبز در حاشيه زاينده رود مرا ببينند که با خطي درشت روي آن نوشته شده: لطفا در اين مکان آشغال نريزيد!

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس