به گزارش مشرق، مهمترین محورهای گفتگوی حسین شیخ‌الاسلام، مشاور امور بین‌الملل رئیس مجلس با نسیم بدین شرح است:


*سیره حضرت امام خمینی (ره)در انقلاب اسلامی

-دو سال است که روش و سیره حضرت امام (ره) در زمان انقلاب اسلامی به منطقه رسیده است، روشی که امام خودشان قصد داشتند به جهان اسلام برسانند. روش حضرت امام این بود که مردم را به صحنه بیاورند آن هم با انگیزه الهی و تحت رهبری مشخص که خودشان بودند، آنوقت است که دیگر توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد و اینجاست که هیچ سلاحی نمی تواند مردم را بکشد.


*تلاش آمریکا برای انحراف انقلاب های منطقه

-انقلاب‌های اخیر خاورمیانه توازن قدرت در منطقه را به هم زد زیرا آنهایی که در راس حکومت های این منطقه حضور داشتند، همه نوکر آمریکا و اسرائیل بودند. آمریکایی ها تلاش کردند که از این انقلاب ها جلوگیری کنند اما موفق به انجام این کار نشدند.

-آمریکایی ها پس از اینکه در این امر نا موفق عملکردند، تلاش نمودند امنیت و آرامش مردم را در این کشورها به هم بریزند و مسلمان ها به خودشان مشغول کنند تا فرصتی برای اسرائیل پدید آید، زیرا استقرار و جا افتادن حکومت های انقلابی منطقه، یعنی نابودی اسرائیل.

-"برنارد لوئیس" که یک شرق شناس "خبیث" و با سابقه است و در حال حاضر بیش از 87 سال سن دارد و کاملا منطقه را می شناسد، دو ماه بعد از آغاز حرکت های مردمی مصر در یک سخنرانی گفت: برای موفقیت در خاورمیانه هیچ راهی وجود ندارد الا اینکه درگیری شیعه و سنی بوجود بیاوریم، در غیر این صورت ما باید "دممان را روی کولمان بگذاریم و برویم".


*مصر آینده روشنی ندارد

-وجود سفارتخانه اسرائیل در مصر و عدم وجود سفارتخانه ایران در این کشور، برای انقلاب مصر یک ضایعه است و یک سرافکندگی تاریخی محسوب می شود.

-اصل اینکه دولت مصر با ایران رابطه برقرار نمی کند یک سرشکستگی در تاریخ انقلاب اخوان المسلمین و مصر باقی می‌ماند. از سال 1928 که اخوان المسلمین تشکیل شده است، قضیه فلسطین برایش یک آرمان اساسی و حیاتی بوده است.

-آینده مصر از هم گسیخته است و نمی توان برای آن آینده روشنی متصور بود چرا که از اخوان المسلمین آن شایستگی که در ابتدای انقلاب مصر در اذهان شکل گرفته بود دیگر در ذهن کسی وجود ندارد.

-آن چیزی که در مصر اتفاق افتاد می توانست انقلاب باشد اما در صورتی که لیاقت اداره رهبری در آنها وجود داشت.

-این مسأله را نبایدگردن مردم بیندازیم چرا که مردم به صحنه آمدند ولی بی تجربگی افرادی که انقلاب مصر را اداره می کردند باعث شد انقلاب مصر به این سرنوشت دچار شود.


*نقش اخوان المسلمین در عدم رابطه مصر با ایران

-مقام معظم رهبری یک سال قبل از پیروزی انقلاب مصر از طریق نماز جمعه با آنها صحبت کردند، آن زمان اخوان المسلمین در مصر اجازه نداد که صحبت های رهبری در میدان التحریر پخش شود اما در کمتر از سه ساعت صحبت های رهبری انقلاب در بین همه مردم به صورت بلوتوث پخش شد.

-اداره کنندگان انقلاب مصر به جای اینکه بیایند کنار ایران و از ایران و تجربه آن در انقلاب استفاده کنند، علیه ما موضع گرفتند و حتی گاهی وقت‌ها خارجی‌ها را نسبت به انقلاب ایران به خود نزدیک تر دیدند.

ما حتما باید به سمت مصر برویم و همه تلاش خودمان را بکنیم که با مردم مصر رابطه مان ادامه داشته باشد چرا که مردم مصر دلشان با ما است.


*تعریف تروریست از نظر غربی ها

-تعریف غربی ها از ترویست با توجه به منافعشان متفاوت است، از نظر آنها زمانی، تروریست خیلی بد است و باید آن را سرکوب کرد مثل مالی. زمانی تروریست قابل مذاکره است مثل طالبان و زمانی هم باید از تروریستها پشتیبانی کرد مثل مخالفان سوریه.

-شعارهای حقوق بین الملل و منشور سازمان ملل و حقوق بشر کشک است، بشار اسد می گوید آتش بس و مذاکره و رای مردم هر چه که باشد؛ ولی آنها می گویند باید جنگید تا دولت اسد را ساقط کرد.

*تحولات بحرین

-در بحرین چه اتفاقی افتاد؟ مردم گفتند که اینفردی که چهل سال نخست وزیر است و غاصب هم هست نباید باشد. خود پارلمان بحرین هم همان پارلمانی است که یک نفر با یک رای آمده است و یک نفر با 18 رای، همه گفتند: که این شخص را تغییر دهید اما این اتفاق نیافتاد و حجم عظیمی از کشتار به خاطر یک شخص به راه افتاد.

-آل خلیفه و ایادی آن "لات و لوت هایی" را از سرتاسر جهان عرب از بیابان نشین ها جمع کردند و به بحرین آوردند، به آنها تابیعت بحرینی و شناسنامه بحرینی دادند، که توازن جمعیتی را به هم بزنند، اما می بینیم که در مقابل مردم کم آوردند و نتوانستند مقابله کنند و شکست خوردند.

به نظر من مردم بحرین حتما پیروز می شوند و این امر دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد، به هر حال مردم احساس سرگشتگی می کنند و احساس ذلت می کنند و این خلاف روند تاریخ و خلاف روند رشد و تکامل بشریت است و پایدار نیست.


*تلاش حاکمان عربستان برای نبودن دموکراسی در منطقه

-حاکمان عربستان نمی خواهند بگذارند که تجربه هایی که منجر به دموکراسی می شود، در منطقه موفق شود، برای اینکه آنوقت مردم عربستان می گویند ما چه چیزی کمتر از دیگر کشورها داریم ،چه چیزی کمتر از بحرین کوچوک که رئیسش همیشه نوکر عربستان بوده داریم ،حالا مردم آنجا آزادی داشته باشند و ما نداشته باشیم.


*تحولات سوریه

-در کشور سوریه، اسد باید یک کاری کند که خونریزی ها متوقف شود و اصلاحات ادامه پیدا کند و نشان دهد که در اصلاحات جدی است و اگر این کارها صورت گیرد اسد می تواند از بحران عبور کند.

-میان مخالفان دولت سوریه درگیری و کشمکش وجود دارد چون هر یک از آنها نوکر یک خارجی هستند و سیاست خارجی ها هم با هم فرق دارد، ولی اسد توانسته با همه این مسائل وحدت ملی را حفظ کند و اگر مردم تاکنون پشت سر اسد نبودند تا الان باید با این همه فشارهای خارجی و تروریست داخلی رئیس جمهور سوریه صد بار ساقط می شد.

-مردم نگاه می کنند که تروریست ها در یک منطقه پر رفت و آمد بدون اینکه بدانند چه کسی را دارند می کشند، می آیند بمب می گذارند، و از بچه شیرخواره تا پیرمرد نود ساله را می کشد و اسد هم با این تروریست ها مقابله می کند.

-این تروریست ها اصلا قابل مذاکره نیستند و بنده مخالف این حرف دولت سوریه هستم که می گویند ما حاضریم با همه مذاکره کنیم حتی با تروریست ها چون آنها اصلا قابل اعتماد نیستند.
-آمریکا با توجه به مواضع برخی دولتمردانش به یک کشور بی شخصیت تبدیل شده است و اوباما هم به درستی همه تیم امنیتی آمریکا را عوض کرد اما ایران با توجه به مواضعی که مطابق قوانین بین المللی گرفت یک کشور با شخصیت لقب گرفت.

-معاذ الخطیب در حال حاضر سعی می کند که مواضع معقول بگیرد و با ایران مذاکره کند، چرا که می داند مردم سوریه اعتقادی به مخالفین ندارند و در همین راستا با لاوروف هم ملاقات می کند.
-اسد یک تاریخ سیاسی دارد اما معاذ الخطیب چند ماه است که وارد سیاست شده است.


*تلاش ایران برای از بین نرفتن توان ضد اسرائیلی سوریه

-نقش ایران نقش اساسی و کلیدی در مسأله سوریه است و اگر جلوتر از حکومت سوریه نباشد همانند حکومت سوریه در حال حرکت است.

-ما تمام سیاستمان این بود که توان ضد اسرائیلی بین ملت و دولت سوریه و ارتش سوریه از بین نرود و سوریه با همسایگانش درگیر نشود که اسرائیل نفس راحتی بکشد.

-تا وقتی که برای روسیه منفعت باشد از سوریه حمایت می کند و این منفعت در حال حاضر این است که به عنوان یک کشور در این منطقه نقش آفرینی کند و در مسئله مهم فلسطین نقش پیدا کند.


* تقابل آمریکا و چین

-واقعیت این است که چین با سرعت زیادی از نظر اقتصادی در حال پیشرفت است، آمریکایی‌ها و غربی ها سال ها تلاش می کردند بگویند که رشد و توسعه اقتصادی همراه با لیبرال دموکراسی صورت می گیرد و اگر لیبرال دموکراسی نباشد رشد و توسعه اتفاق نمی افتد، اما چین دلیل واضحی است که این نظریه غلط است چون رشد اقتصادی در این کشور پدید آمد، کشوری که در آن خبری از حکومت دموکراسی نیست و به صورت کومونیستی اداره می شود.

-چین با سرعت بالایی از نظر اقتصادی در حال پیشروی است همچنین نباید از نظر دور ساخت که با سرعت بیشتری از بعد نظامی در حال حرکت است. در حال حاضر چینی ها می توانند ماهواره ای به هوا بفرستند که ماهواره های دیگر را مورد هدف قرار دهد که اگر این کار را بکنند همه ارتباطات و شبکه های ماهواره ای قطع می شود.

-رقیب اقتصادی و نظامی آینده آمریکا، چین است و چین هم عرض اندام کردن را آغاز کرده است.
-در درگیری با چین آمریکا می خواهد روسیه کنارش باشد پس به نفع آمریکاست که در قضیه سوریه با قدرتی که روسیه درمنطقه پیدا کرده است معامله کند و کنار خودش نگه دارد تا با چین مقابله کند.


*بحث مذاکره ایران و آمریکا

-مذاکره کردن با آمریکا برای ایران اصلا مهم نیست، مهم این است که در مذاکره آمریکایی‌ها چگونه می خواهند برخورد کنند. آنها تاکنون با هیج کشوری در دنیا به شکل متساوی مذاکره نکرده اند، چرا که آنها می گویند ما ابرقدرت هستیم و هر چیزی که ما می گوییم شما باید بپذیرید. زمانی که پذیرفتید جزو اقمار ما قرار می گیرید؛ اما این آن چیزی است که ایران نمی تواند آن را بپذیرد.

-آمریکایی ها با همه می خواهند ابرقدرتی برخورد کنند، که در این صورت مذاکره دیگر معنا ندارد. اگر مساوی و متوازن باشد مشکلی نیست اما آنها پایشان را گذاشته اند روی گردن ما و تحریم را تحمیل کردند و می گویند بیایید مذاکره کنیم، یعنی عملا می خواهند ما تسلیم آنها بشویم.
-تا این ملت با شعارهای خود ایستاده‌اند خبری از مذاکره نیست اما ما با مردم امریکا مخالف نیستیم ما با این امریکای زورگو و ابرقدرت که می گوید که من حقم و تو باطلی، مخالفیم.


*غنی سازی اورانیوم برای نسل های آینده

-واقعیت این است که در مذاکرات آلماتی، نه آمریکایی ها و نه غربی ها مسئله ای مانند تعطیلی فردو را طرح نکردند که حقوق ما را زیر سوال ببرد.

-ما اصلا نمی خواستیم غنی سازی 20 درصد داشته باشیم اما می دانید چرا ما برای این کار پا فشاری می کنیم؟ هر کس انرژی دنیا را اداره کند دنیا را اداره می کند و اعتیاد به انرژی از اعتیاد به مواد مخدر بیش تر است؛ اعتیاد به مواد مخدر یک نیاز روانی است ولی اعتیاد به انرژی یک نیاز حیاتی و واقعی است و وقتی امریکایی ها کلید آن را به دست گرفته اند کلید حیات همه را به دست گرفته اند. خلاصه یک روزی این انرژی فسیلی مصرف می شود و تمام می شود. فعلا تنها جایگزین برای آن سراغ داریم انرژی هسته ای است.

-این انرژی در طول عمر ما و شما تمام نمی شود ولی برای بعدها و برای آیندگان کاربرد زیادی دارد و به همین علت مقام معظم رهبری محکم ایستاده اند تا ما غنی سازی کنیم و خودمان چرخه سوخت را مدیریت کنیم.


*افکار عمومی اروپا درباره اسرائیل تغییر کرده است

-حمله اسرائیل به غزه در سال 2008 و جنگ 22روزه در افکار عمومی جهان تاثیرگذاشت.
-این که اروپایی ها که قبلا فکر می کردند فلسطینی ها تروریست هستند و اسراییلی ها مظلوم در حال حاضر برعکس شده و تقریبا همه آنها قبول کردند که اسراییل تروریست و فلسطین مظلوم است.

-اسرائیل دیگر استفاده آن چنانی برای غرب ندارد و غرب هم حاضر نیست به خاطر آن هزینه بدهد.

-جای تاسف داردکه اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری اولین جایی را که برای سفر انتخاب کرد یک کشور اشغال شده است، اشغالگرانی که تمام قوانین بین المللی را زیر پا می گذارد و کشتار می کند و آمریکا هم ناچار است به دروغ از شعارهایی که می دهد از اشغالگران قدس به خاطر منافع خود پشتیبانی کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس