وقتی دعوای نیابت باب میان میرزا حسینعلی و برادرش میرزا یحیی درمی‌گیرد، این دو برادر علیه هم کلمات زشتی رد و بدل کرده و یکدیگر را به سوسک، خرمگس و پشه تشبیه می‌کنند، جالب اینجاست که هیچ گونه بحث اعتقادی را مطرح نمی‌کنند!

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از فارس، فتنه بهائیت از توطئه‌های مهمی است که از اواسط دوره قاجاریه با هدف آسیب رساندن به اسلام به خصوص تشیع از سوی کانون‌های استعماری طراحی شد و در مسیر تداوم حیات تاریک خود همواره در کنار دشمنان اسلام، در صدد ضربه زدن به این دین مبین و از بین بردن خصلت‌های ضداستکباری و ظلم‌ستیز آن بوده و هست. در یک کلام هدف طراحان این فتنه، تلاش برای شکستن کیان و اقتدار ملی ایرانیان بود که از زمان صفویان حول محور تشیع پدید آمد و منافع قدرت‌های استکباری و استعماری را تهدید می‌کرد.

به منظور شناخت ماهیت بهائیت و فتنه‌های این فرقه دست‌نشانده انگلیس، میزگرد «بازشناخت بهائیت» را با حضور مجتبی مجدآبادی کارشناس و پژوهشگر تاریخ ایران و سیدکاظم موسوی مدیر مؤسسه مطالعاتی روشنگر و مدیرمسئول نشریه شفافیت را برگزار کردیم که گزیده‌ای از آن را در ادامه می‌‌خوانید:

 

به ترتیب از راست: سیدکاظم موسوی و مجتبی مجدآبادی

بهائیت شکل جدید بابیت است/ دعوای خانوادگی در بهائیت

* تفاوت بابیت با بهائیت در چیست؟

-مجدآبادی: تفاوت آن‌ها در نوع تفکر و گریزشان از موضوع مهدویت است؛ بهائیت همان ادامه بابیت است، به طوری که بهائیت خودش را دنباله‌‌رو باب می‌داند، میرزا حسینعلی نوری می‌گوید ظهور نور بعدی که باب وعده داده بود، من هستم، وی با دستکاری در وصیت‌نامه باب و تقلب گفت: من همان کسی هستم که باب گفته بود!

جالب اینجاست که باب پیش‌بینی کرده بود که 1000 سال بعد از او این اتفاق می‌افتد، اما هنوز چند سال نگذشته بود که میرزا حسینعلی نوری ادعا می‌کند که وی، همان فرد است و چون عجله داشته زودتر آمده است! از این مسائل در بابیت و بهائیت بسیار وجود دارد.

این رهبران، خود واقف بودند که کوچکترین ارتباطی به یک دین یا مذهب ندارند، برای همین دست به عوام‌فریبی می‌زدند، یک نکته بسیار مهم این است که باب در پاسخ سؤال یکی از روحانیون که خواستار ارائه آیه‌ای بوده‌است، یک جمله عربی با علامت‌های بالا و پایین از خودش می‌بافد و بیان می‌کند، آن روحانی هم در جواب او می‌گوید: اگر این جوری است من از تو بهتر بلد هستم آیه بیاورم، این هم آیه من! بعد باب خجالت می‌کشد و می‌گوید: من اشتباه کردم و من اهل این حرف‌ها نیستم!

استفاده سیاسی بهائیت در راستای اهداف استعماری

وقتی دعوای نیابت باب بین میرزا حسینعلی و میرزا یحیی (برادر حسینعلی) درمی‌گیرد، طبق آن چیزهایی که در منابع خودشان آمده ‌است، این دو برادر علیه هم کلمات زشتی رد و بدل می‌کنند و یکدیگر را به سوسک، خرمگس و پشه تشبیه می‌کنند، جالب اینجاست که هیچ گونه بحث اعتقادی را مطرح نمی‌کنند!

در واقع بهائیت، یک حزب سیاسی است، افراد رسماً عضو می‌شوند و برای آن‌ها شناسنامه صادر می‌شود، تقویم و زندگی‌شان، بهائی می‌شود، آن‌ها فکر کردند که از ‌همه قید و بندها رها می‌شوند و یک دین مدرن می‌گیرند اما وقتی بهائی می‌شوند، می‌فهمند چه اشتباهی کرده‌اند و باید آداب و رسوم حزبی را هم رعایت کنند. اگر کسی عضو بهائیت شد، دیگر حق ندارد راجع به اندیشه‌های دیگر بحث و صحبت کند.

-موسوی: بهائیان در درون اجتماع یک رنگ دارند و در درون سازمان خودشان رنگی دیگر، چون جریان بهائیت از باورهای اعتقاداتی که ما مسلمانان داریم، عبور کرده‌اند و دیگر قید و بندی ندارند، بی‌قید و لاقیدی شاخصه اصلی بهائیت است، یکی از بندهای اصلی بهائیت این است که تعصب به هیچ چیز ندارند، این بی‌تعصبی از خانه شروع می‌شود تا مباحث بزرگتر و عظیم‌تر به نام ملت را در بر می‌گیرد، اگر دیدیم آن باورهایی که اعتقاد داشتند، رعایت نمی‌کردند، متوجه خواهیم شد، بهائی هستند.

* نقش فرح پهلوی در نفوذ بهائیت در ایران تا چه اندازه‌ای بوده است؟

-مجدآبادی: برای اینکه بعد از محمدرضا پهلوی، شخص دیگری از این خانواده در صحنه قدرت باشد تا ولیعهد به سن قانونی برسد، فرح پهلوی باید ورود پیدا می‌کرد، حوزه فرهنگ بهترین عرصه بود و فرح هر کاری می‌کرد کسی نمی‌فهمید.

در آن زمان که جشن هنری راه می‌انداختند، بسیاری از آن‌ها بهائی بودند، از خود نخست‌وزیر که زیردست فرح است تا رئیس اطلاعات و رئیس مجلس، همه در باند فراماسونری و بهائیت هستند.

بعد از کودتای آمریکایی 1332 نقش بهائی‌ها افزایش پیدا می‌کند، خود ساواک در سال 1346 یک سندی را تهیه کرده که بیشتر از 185 نفر در ساختارهای سیاسی از مدیر کل تا معاون، وزیر تا خود نخست‌وزیر بهائی هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس