اصلاح فرهنگهای غلط رایج در جامعه را میتوان یکی از عوامل اصلی موفقیت زمامداران برشمرد زیرا تا زمانی که فرهنگ اصلاح نشده باشد، قطعاً یک دولت و نظام حاکمه نمیتواند به برنامههای کلان و ارزشی خود دست پیدا کند از این لحاظ ضروری به نظر میرسد که دولتها برای اجرای قانون اساسی یک کشور به مسئله فرهنگ آن جامعه توجهی ویژه داشته باشد. این مسئله مهم در گرو اصلاح مدیران است، تا زمانی که مدیران دست از کشمکش و مجادله برندارند و تمامی توان و ذهن خود را در یک حرکت هماهنگ برای اصلاح جامعه به کار نبرند، مشکلات همچنان پابرجا خواهد ماند.
مدتی است در عرصه سیاسی كشور با رفتارهایی مواجه هستیم كه تداومش به شدت هزینهزاست و باعث انحراف از وظایف اصلی مدیران ارشد میشود. فرهنگ اشتباه مچگیری، روكردن پروندههای به اصطلاح تخلف و ایجاد فضای پر از تهمت مصادیقی است كه به بد اخلاقیهای سیاسی تعبیر میشود و ضرورت اصلاح این رفتار و فرهنگ غلط بیش از هر زمان دیگری است.
اینكه این رفتار غلط در جامعه از دولتمردان به مردم عادی سرایت كند، هشداری است كه پیش از این به شیوههای گوناگون به مسئولین داده شده است.اینكه بعضی افراد این روش را به عنوان روش مدیریتی خود اتخاذ كرده و با آن میدانی برای تاختن یافتهاند، تراژدیای را رقم میزند كه نشان از فراموشی اصول اخلاقی و معیارهای اسلامی نزد ما دارد.
مامسلمان هستیم و باید براساس اركان دین خود رفتار كنیم. این اعتقاد دینی اگر وجود دارد باید تمام رفتارهای اجتماعی و سیاسی ما را تحتالشعاع قرار دهد. دین اسلام دستور میدهد براساس تقوای الهی رفتار كنیم. پس باید در تصمیمات و رفتارهای ما این تقوا جاری باشد تا نمود خارجی پیدا كرده و باعث تاثیرگذاری شود. وقتی اسلام كوچكترین چیزی مثل یك نخ به غصب گرفته شده در لباسی را، مورد اهمیت قرار میدهد قطعا آبرو و شخصیت یك مسلمان كه حتی به اشتباه مرتكب جرمی شده را نیز مورد توجه قرار میدهد.
مهمترین تبعات رفتارهای غلطی مثل مچگیری این است كه باعث تنش بی مورد در جامعه میشود درحالیكه به راحتی این امكان وجود دارد اگر نقصی میبینیم برای اصلاح آن نقص پیشنهاد و راهكار ارائه دهیم و اگر هم تخلف قانونی را مشاهده میكنیم، بررسی صحت و سقم تخلف قانونی را به دستگاه متولی آن یعنی قوه قضائیه بسپاریم و اینگونه نباشد كه با حربه مچگیری و تیره و تار كردن فضای عمومی به فكر حذف رقیب باشیم.
این رفتار بخصوص نزد مسئولان نكوهیدهتر است چراكه سرمایههای ملی را میسوزاند و پایههای اخلاق اجتماعی را از بین میبرد.
در واقع از مسئولان و متولیان اداره کشور این انتظار میرود که به جای روی آوردن به فرهنگ غلط مچگیری به تصحیح چنین فرهنگی در متن جامعه بپردازیم و این پیام را به افکار عمومی بدهند که نه تنها دنبال مچ گیری و رو کردن پرونده این و آن بهعنوان ابزاری برای امتیازگیری سیاسی نیستند بلکه درصدد رفع عیوب احتمالی فرهنگی جامعه هستند.
*منبع: تهران امروز
مدتی است در عرصه سیاسی كشور با رفتارهایی مواجه هستیم كه تداومش به شدت هزینهزاست و باعث انحراف از وظایف اصلی مدیران ارشد میشود. فرهنگ اشتباه مچگیری، روكردن پروندههای به اصطلاح تخلف و ایجاد فضای پر از تهمت مصادیقی است كه به بد اخلاقیهای سیاسی تعبیر میشود و ضرورت اصلاح این رفتار و فرهنگ غلط بیش از هر زمان دیگری است.
اینكه این رفتار غلط در جامعه از دولتمردان به مردم عادی سرایت كند، هشداری است كه پیش از این به شیوههای گوناگون به مسئولین داده شده است.اینكه بعضی افراد این روش را به عنوان روش مدیریتی خود اتخاذ كرده و با آن میدانی برای تاختن یافتهاند، تراژدیای را رقم میزند كه نشان از فراموشی اصول اخلاقی و معیارهای اسلامی نزد ما دارد.
مامسلمان هستیم و باید براساس اركان دین خود رفتار كنیم. این اعتقاد دینی اگر وجود دارد باید تمام رفتارهای اجتماعی و سیاسی ما را تحتالشعاع قرار دهد. دین اسلام دستور میدهد براساس تقوای الهی رفتار كنیم. پس باید در تصمیمات و رفتارهای ما این تقوا جاری باشد تا نمود خارجی پیدا كرده و باعث تاثیرگذاری شود. وقتی اسلام كوچكترین چیزی مثل یك نخ به غصب گرفته شده در لباسی را، مورد اهمیت قرار میدهد قطعا آبرو و شخصیت یك مسلمان كه حتی به اشتباه مرتكب جرمی شده را نیز مورد توجه قرار میدهد.
مهمترین تبعات رفتارهای غلطی مثل مچگیری این است كه باعث تنش بی مورد در جامعه میشود درحالیكه به راحتی این امكان وجود دارد اگر نقصی میبینیم برای اصلاح آن نقص پیشنهاد و راهكار ارائه دهیم و اگر هم تخلف قانونی را مشاهده میكنیم، بررسی صحت و سقم تخلف قانونی را به دستگاه متولی آن یعنی قوه قضائیه بسپاریم و اینگونه نباشد كه با حربه مچگیری و تیره و تار كردن فضای عمومی به فكر حذف رقیب باشیم.
این رفتار بخصوص نزد مسئولان نكوهیدهتر است چراكه سرمایههای ملی را میسوزاند و پایههای اخلاق اجتماعی را از بین میبرد.
در واقع از مسئولان و متولیان اداره کشور این انتظار میرود که به جای روی آوردن به فرهنگ غلط مچگیری به تصحیح چنین فرهنگی در متن جامعه بپردازیم و این پیام را به افکار عمومی بدهند که نه تنها دنبال مچ گیری و رو کردن پرونده این و آن بهعنوان ابزاری برای امتیازگیری سیاسی نیستند بلکه درصدد رفع عیوب احتمالی فرهنگی جامعه هستند.
*منبع: تهران امروز