هنر پرده خواني قدمت زيادي در ايران دارد و مردمان گذشته نيز علاقه زيادي به اين مراسم از خود نشان مي دادند اما متاسفانه اين هنر ارزشمند در جامعه کم رنگ شده بطوريکه به اعتقاد کارشناسان، لازم است با رويکردي نو و تازه به اين آيين،‌ سمبل ادبيات شفاهي ايران زمين

به گزارش مشرقبه نقل از مهر در رشت، پرده ‌خواني هنري از هنرهاي نمايشي عامه که به نقل واقعه ‌هاي مذهبي به ويژه واقعه عاشورا از روي تصاوير نقاشي شده روي پرده اختصاص دارد، در پرده ‌خواني نقالي که "پرده ‌خوان" ناميده مي ‌شود با بياني رسا و آهنگين داستان واقعه‌ هاي مجالس پرده را شرح مي ‌دهد.

 

پرده ‌خواني از هنرهاي معرکه ‌گيري و ترکيبي از فنون قصه ‌گويي و نقالي است

پرده ‌خواني از جمله هنرهاي معرکه ‌گيري و ترکيبي از فنون قصه ‌گويي و نقالي است، پرده ‌خواني را شمايل ‌گرداني، پرده ‌داري و پرده ‌گرداني نيز مي ‌گويند. " صورت‌ خواني " را بخشي از پرده ‌خواني و يا با پرده‌ خواني يکي دانسته ‌اند.

از مشهورترين پرده ‌هاي مذهبي، پرده‌ هاي درويشي است که معمولا از جنس کرباس و همچون طومار است که در حدود سه يا چهار متر طول و يک‌ و نيم تا دو متر عرض دارد.

روي اين پرده ها که پرده‌ هاي نقل خوانده مي ‌شوند، مجالسي از وقايع زندگاني پيامبر(ص) و برخي غزوات ايشان و حضرت علي (ع)، حوادث زندگاني ائمه و وقايع کربلا، صحنه‌ هاي از بهشت و جهنم و برخي واقعه ‌هاي برگرفته از قصص، احاديث و باورهاي عامه درباره روز قيامت و کيفر و پاداش گناهکاران و مؤمنان به تصوير درآمده ‌اند.

در کنار اين تصاوير نقشهاي هم به منظور تنبّه و آگاهي شنوندگان و تماشاگران از معجزات و کرامات ائمه مانند داستان جوانمرد قصاب و عاق والدين نقاشي شده است، تصاوير مجالس فشرده و در کنار يکديگر قرار دارند و از نظر موضوع کم‌ و بيش به يکديگر مرتبط ‌اند وهر پرده شامل مجالس متعددي است که برخي از آنها 72 مجلس اصلي و فرعي دارند که نمودار 72 تن ياران امام حسين (ع) در کربلاست.

در ايام سوگواري در مساجد يا مجالس روضه‌ خواني پرده‌ هاي نصب مي‌ کردند که وقايع عاشورا را نشان مي ‌داد و روضه‌ خوانان گاهي به تصاوير وقايع عاشورا بر روي پرده اشاره مي ‌کردند.

شخصيت هاي هريک از مجالس پرده براساس نقشي که در روايات مذهبي يا افسانه ‌اي داشته ‌اند به طور متفاوت به تصوير کشيده شده‌ اند.

چهره اولياء و معصومان به ويژه حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت امام حسين (ع) و علي‌ اکبر، زيبا و متناسب و اندامشان بزرگتر از ديگران است و اغلب در مرکز پرده قرار دارد و چهره اشقياء به ويژه " مارد ابن سُديف " بزرگ، زشت، خشن، ستيزه ‌جو و بي‌ شرم است.

چهره معصومان گاه با نقاب و گاه در هاله ‌اي از نور قرار دارد و يا هاله‌ اي از نور آن را مشخص مي‌ کند، چهره زنان کربلا گاهي محو و گاهي زيرپوشش پنهان است، اشخاص و وقايع هر مجلس با چند کلمه و يا جمله‌ اي کوتاه روي پرده معرفي شده‌ اند.

نقاشان اين پرده‌ ها با بهره ‌گيري از باورهاي عامه، از يکسو و رنگها از سوي ديگر تضاد ميان اولياء و اشقياء را نشان مي ‌دادند مثلا رنگ سبز را به نشانه تقدس و رنگ سرخ را به علامت ستمگري به کار مي ‌بردند و از درختان و حيوانات همچون نمادهاي استفاده مي ‌کردند.

 

نقاشي پرده‌ هاي مذهبي بخش مهمي به سبک هنر عامه است

نقاشي پرده‌ هاي مذهبي بخش مهمي از نقاشي هاي سبک هنر عامه است که به ويژه در اواخر عصر قاجار در قهوه‌ خانه ‌هاي شهرهاي بزرگ رونقي يافت و به " نقاشي قهوه ‌خانه " معروف شد، چون موضوع اين نقاشي ها اغلب مذهبي بود و به شهادت امام حسين (ع) و يارانش در کربلا ارتباط داشت، پيترسن اصطلاح " نقاشي کربلا " را براي اين نوع نقاشي مناسب‌ تر مي‌ داند از استادان نقاشي که پرده درويشي مي ‌کشيدند " محمد مدبر " و " حسين همداني " شهرت بيشتري داشتند.

با توجه به ارتباط اين هنر تصويرگري با اسطوره‌ ها و برخورداري آن از ارزشهاي مذهبي و فرا طبيعي و نيز با توجه به نقوش سفالينه‌ ها و پرده ‌هاي اساطيري در سوگ سياوش، برخي سابقه اين نوع نقاشي را به دوره پيش از تاريخ و برخي هم با توجه به نقاشي هاي ماني که نشانه تفکرات و اعتقادات مذهبي است، قدمت آن را به زمان ماني مي ‌رسانند.

به هر حال، به تصوير درآوردن وقايع و رخدادهاي تاريخي ـ مذهبي مربوط به کربلا شايد از اواخر حکومت آل ‌بويه در ايران معمول شده است، در عصر صفوي به سبب رسمي شدن مذهب تشيع و توجه خاص به سوگنامه ‌ها، نقاشي هاي مذهبي رونق و تحول يافت و به صورت شمايل‌ نگاري بر روي پرده، ديوار، شيشه و کتاب درآمد.

اين هنر برپايه روايت هاي افسانه ‌اي و تاريخي برگرفته از کلام نقالان مذهبي، مداحان و تعزيه ‌خوانان، بهره ‌گيري از تخيل و احساس هنري تصوير‌گران آنها و باورهاي عامه شکل گرفت و برخي از پژوهشگران درخشندگي اين هنر را تا حدي متاثر از هنر نقاشان اروپايي در سده‌ هاي شانزدهم، هفدهم و هجدهم ميلادي مي ‌دانند.

ارتباط پرده‌ خواني و تعزيه‌ خواني و تاثير متقابل آنها که هر دو از هنرهاي ديني يا قدسي است، بديهي به نظر مي ‌رسد. برخي پرده ‌خواني و شمايل ‌خواني را هنري مرکب از هنر تجسمي نقاشي و هنر کلامي نقالي و مرتبط با روضه ‌خواني و تعزيه ‌خواني و برخي ديگر آن را مقدم بر تعزيه‌ و در شکوفايي آن موثر مي ‌دانند.

پرده‌ خوان که وي را درويش، پرده ‌گردان، پرده‌ چي و در لرستان تذکره ‌خوان مي ‌نامند از برخي روايات مذهبي آگاهي دارد و با صوتي خوش و بياني جذاب و رسا آنها را توصيف مي‌ کند، برخي از پرده‌ خوانان به هنر شمايل ‌نگاري نيز کم ‌و بيش آشنايي داشتند و گروهي از شمايل‌ نگاران خود پرده‌ خواني مي‌ کردند.

پرده ‌خوان با شيوه ‌هاي نمايشي کردن وقايع آشنا بود و در مواقع لازم براي بيان و شرح واقعه‌ ها از اشعار مناسب استفاده مي ‌کرد.

پرده‌ خوان که معمولا خود را " سيد " معرفي مي ‌کند، شالي سبز به کمر و پارچه ‌اي سياه يا سبز بر سر مي ‌بندد و يا به جاي پارچه، کلاهي سياه يا سبز بر سر مي‌ گذارد به هنگام پرده ‌خواني نخست طومار را به ديوار نصب و سپس آن را باز مي‌ کند و آنگاه پارچه سفيد روي پرده را کم ‌کم کنار مي ‌زند و با چوب ‌دستي خود که " مطرق " يا " مطراق " نام دارد، به تصاوير مجالس پرده اشاره و با بيان مقدمه ‌اي کار خود را آغاز مي ‌کند، شماري از پرده ‌خوانان از روي طوماري که در دست دارند، داستان واقعه ‌هاي پرده را مي‌ خوانند.

مراحل کار پرده‌ خوان به ترتيب شامل پيش واقعه‌ خواني، مناجات و فضائل‌ خواني، مناقب ‌خواني و نقل قصه و حديث است، پرده خوان در پايان با لحني سوزناک گريزي به صحراي کربلا مي ‌زند و به نوحه و ندبه مي ‌پردازد. گرچه پرده‌ خوانان با نيت ثواب بردن و ثواب رساندن و تحريک احساسات مذهبي تماشاگران به پرده ‌خواني مي ‌پردازند، ليکن از راه پرده‌ خواني کسب معاش نيز مي‌ کنند از اينرو در پايان هر مجلس پولي به رسم تبرک از مردم دريافت مي‌ کنند.

" واعظ کاشفي " در فصل ششم فتوت‌ نامه سلطاني در شرح ارباب معرکه به ارکان معرکه و بايسته ‌ها و خصوصيات اهل معرکه اشاره مي ‌کند. وي رکن اصلي معرکه را فيض گرفتن، فيض رساندن، قبول دلها، رفع نياز خود، مضايقه نکردن در رفع نياز درويشان و مبالغه نکردن در گدايي نوشته است که در مورد پرده‌ خوانان که از جمله معرکه ‌گيران ‌هستند، نيز صدق مي ‌کند.

برخي از پرده ‌خوانان شاگردي دارند که در مواقع لزوم از وي کمک مي‌ گيرند، در ميان چهره ‌هاي معروف پرده ‌خوانان از درويش " بلبل قزويني " و " مرشد نقي " اهل اليگودرز نام برده‌ اند.

خاستگاه ادبيات پرده‌ خواني بخشي شفاهي است

خاستگاه ادبيات پرده‌ خواني بخشي شفاهي است که معمولا از اقوال و روايات نقالان گرفته شده و بخشي ديگر کتبي و برگرفته از مقتلها و سوگنامه‌ هاي مانند روضه الشهداي حسين " واعظ کاشفي " است.

پرده‌ خواني در عصر صفوي با رونق گرفتن نقاشي هاي پرده، متداول شد اما از سالها قبل از آن مردم در ماههاي عزاداري، صحنه‌ هاي از زندگاني شهدا را که بر روي تابلوهاي بزرگي به تصوير درآمده بود به مراسم عزاداري سيدالشهدا (ع) مي‌ بردند.

در عصر قاجار پرده‌ خواني رونق بيشتري يافت و پرده‌ خواني و شمايل‌ گرداني به مجموعه آئينهاي مراسم سوگواري افزوده شد و در مکانهاي متبرکي مانند امامزادهها و زيارتگاهها برپا مي ‌شد، رفته ‌رفته در تمام ايام سال پرده ‌خوانان در محل تجمع و گذر مردم مانند ميدانها، چارسوها و سرگذرها پرده مي‌ گشودند و پرده ‌خواني مي‌ کردند.

يک کارشناس مسائل فرهنگي پرده خواني را از شيوه هاي عزاداري امام حسين (ع) دانست و گفت: نوحه خواني بر اساس پرده اي که به ديوار نصب مي کنند و روي آن تصاويري ازچهره هاي خوب و بد در تاريخ اسلام بويژه حوادث مربوط به عاشوراست.

حسين کاظمي افزود: نوحه خوان طبق صحنه هاي تصويراشعار و مراثي را مي خواند و مردم که اغلب پاي ديوارها در کوچه ها و ميادين يا تکيه ها پاي صحبت و نوحه اش مي نشينند، دور وي جمع مي شوند و مي گريند و به پرده خوان، طبق نذر و نياز خويش، کمک مالي مي کنند.

 

پرده خواني ازهنرهاي نمايشي و شرح حال و سيره اولياء دين است

وي عنوان کرد: پرده خواني، يکي ازهنرهاي نمايشي و شرح حال و سيره اولياء دين است که بر اساس تصاوير منقوش برپرده هاي بزرگ اجرا مي شود، پرده خوان دهاني گرم و صوتي دلنشين دارد و همراه با خواندن، اشاره به تصاوير مي کند.

اين کارشناس مسائل فرهنگي گفت: شمايل نگاري و صورتگري مذهبي خود را در پرده ها نشان مي دهد، نوعي از نقاشي مذهبي در اين پرده ها تجلي مي يابد.

وي عنوان کرد: بر مبناي حوادث تاريخ اسلام بويژه وقايع کربلا نقاشي هاي در هم و برهمي روي پرده کشيده مي شود که عنوان " پرده نگاري " دارد نگارگران پرده هاي مذهبي اغلب با الهام از مقتلها به تصوير صحنه ها مي پرداختند.

کاظمي ادامه داد: نقالاني نيز با نصب آنها بر روي ديوار و در حضور مردم، با دهاني گرم به تعزيه خواني و پرده خواني بر اساس حوادث به تصوير کشيده شده مي پرداختند.

وي خاطر نشان کرد: محتواي اين پرده ها اعم از دنيا و آخرت، بهشت و جهنم، صالحان و شروران و حسينيان و يزيديان بوده است.

اين کارشناس مسائل فرهنگي اظهارداشت: در اين پرده ها شمايل حضرت عباس (ع) با دستاني از بدن جدا، طفلان مسلم، خيمه هاي سوزان، قيام مختار، مجلس جن و انس، معراج پيامبر(ص) به همراه براق، کوثر، ضامن آهو و...کشيده مي شد و نقالان پرده خوان با نثر و شعر، حوادث مربوط به آنها را با صدا بازگو مي کردند و از حاضران اشک مي گرفتند.

وي در ادامه با اشاره به اينکه پرده خواني و نقالي هر دو گونه اي از هنرهاي مردمي اند که اولي به تصويرو کلام متکي و دومي فقط بر کلام بنياد يافته است، افزود: پرده خواني نمايشي سنتي - ايراني است که در آن قصه گوي و تصوير نقش اساسي دارد.

کاظمي همچنين با اشاره به اينکه پژوهشگران ريشه هاي اين گونه نمايشي را به سده هاي پيش از اسلام نسبت مي دهند، گفت: در سده هاي اخير پرده خواني، متکي به داستانهاي مذهبي - ايراني بوده که يک نفر " پرده خوان " داستاني از اولياي دين را با اشاره به تصويرهاي که برمبناي همان داستان بر پرده اي منقوش بوده با کلام آهنگين روايت مي کرد.

وي خاطر نشان کرد: نقالي يا داستان گوي، نمايش تک نفره اي است که در آن نقال يک داستان حماسي - تاريخي را به شيوه اي جذاب و با حرکتهاي دست، پا، صورت و تغيير مدام صدا روايت مي کند از اينرو پرده خواني گونه اي پيش رفته تر از نقالي است که در آن روايتگر علاوه بر حرکتهاي خود براي نقل داستانش از تصاوير نقاشي شده بر پرده نيز استفاده مي کند و آنها را حين گفتار به مردم نشان مي دهد.

اين کارشناس فرهنگي مذهبي ادامه داد: در سده هاي پنجم و ششم هجري نقالان سني مذهب ايراني در کنار نقل داستانهاي حماسي ايران باستان به ذکر فضايل پيامبر اسلام ( ص ) و خلفاي راشدين مي پرداختند، کار آنان را " فضائل خواني " مي گفتند اما داستان گويان شيعه افزون بر داستانهاي ايران باستان، قصه هاي ازمناقب خاندان پيامبر (ص ) و ائمه اطهار ( ع ) را روايت مي کردند، آنان " منقبت خوان" مي ناميدند.

پرده خواني از هنرهاي اصيل و سنتي ايران و مادر هنر تعزيه خواني است

يک پرده خوان برجسته کشوري نيز در اين خصوص گفت: ساختار پرده خواني بر دو رکن " پرده " و " پرده خوان " استوار است.

مرشد احدي افزود: " پرده " پارچه اي از جنس " متقال " يا " کرباس " است که بر روي آن نقوش عاميانه اي که بر مبناي قوه خيال نقاش و بر اساس روايتهاي تاريخي به تصوير کشيده مي شدند.

وي خاطر نشان کرد: اين تصويرها فاقد پرسپکتيو بوده و از قواعد نقاشي کلاسيک و يا مينياتور ايراني نيز پيروي نمي کردند در برخي پرده ها چندين داستان در يک پرده به تصوير مي آمد و چهره هاي زيادي از اشخاص قصه ها نقش مي شدند.

اين پرده خوان برجسته کشور گفت: اين گونه نقاشي را که نوعي هنر مردمي است " نقاشي قهوه خانه اي " و يا " نقاشي خيالي " نام نهاده اند و بطور کلي داستانهاي آنها به سه دسته حماسي، عاشقانه و ديني تقسيم مي شود.

وي همچنين درخصوص آيين پرده خواني درايران گفت: پرده خواني قدمت زيادي درايران دارد و مردم علاقه زيادي به اين مراسم از خود نشان مي دهند اما متاسفانه اين هنر ارزشمند در ايران کم رنگ شده است.

احدي بيان داشت: جوانان آگاه و هنرمند امروزي با رويکردي نو و تازه به آئين پرده خواني پرداخته و آن را از محاق فراموشي نجات دهند.

وي در ادامه يادآورشد: هم اکنون در ايران تعداد پرده خوانها از شمار انگشتان تجاوز نمي کند و اين امر نشان مي دهد که پرداخت به اين موضوع از چه اهميتي برخوردار است.

به هر حال پرده خواني از هنرهاي اصيل و سنتي ايران و نيز مادر هنر تعزيه خواني است متاسفانه اين هنر اصيل همواره با بي مهري و کم توجهي روبه رو بوده از اينرو مسئولان بايد به هنر پرده خواني و نيز هنرمنداني در اين عرصه فعاليت مي کنند توجه بيشتري داشته باشند و اجازه ندهند هنري که نسل به نسل انتقال يافته به فراموشي سپرده شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس