به گزارش خبرنگار مشرق، با بودجه دستگاه ديپلماسي عمومي ايالات متحده آمريکا و با کمک تلويزيون استراليا، مجموعهاي شبيه سريال پرمخاطب 24، بنام "عقاب چهار" که براي نشان دادن يک گروه زبده پليس افغانستان است تهيه ميشود. اين مجموعه با هدف سياسي توليد شد اما حالا به نظر سرگرم کننده نيز شده است. سخنگوي سفارت آمريکا به صراحت اذعان کرده است که اين سريال براي عرصه سازي در جامعه افغان، به منظور ارتقاي محبوبيت پليس به جهت پذيرش واگذاري مسئوليت امنيت کشور به پليس و ارتش افغانستان در سه سال آينده ساخته شده است.
سازندگان اين سريال با توجه به شناخت عميق جامعه سنتي افغانستان، جزييات دراماتيکي را در اثر خود گنجانده اند که به بستر سازي در جامعه افغان خواهد انجاميد. حضور دو زن در تيم چهار نفره، همکاري دو جنس مخالف در هر اتاق پليس در يک جامعه مردسالار اسلامي. برابري جنسيتي به عنوان يک ارزش ايدهآل از جمله مواردي است که ارزش هاي جامعه مدني را در افغانستان تقويت خواهد کرد.
نمايش پليس افغانستان
در يک صحنه از اين درام پليس افغانستان "عقاب چهار" مجموعه در مورد يک گروه زبده پليس با هدف تقويت تصوير نيروي پليس اين کشور، فرمجان ابراهيم در نقش "بکتاش" و مريم شريفي در نقش "لودميلا"، افسر زن فناوري اطلاعات ديده ميشود.
يک بمبگذار انتحاري آزادانه در شهر ميگردد و زمان به سرعت سپري ميشود. در حاليکه تيم زبده پليس افغانستان در کمال آرامش و خونسردي با يک افسر ارشد در خيابانها در حال گشتزني و به دنبال کسب خبر و اطلاعات هستند.
در واقعيت پليس افغانستان بيشتر به ناشيگري، مصرف مواد مخدر و ترساندن شهروندان معروف است تا به نمايش رفتارهاي ارزشي. اما در مجموعه محبوب تلويزيوني "عقاب چهار" امکانات، توانمنديها و کار تيمي آنها اصلا با واقعيت سازگار نيست.
اين نمايش با ارائه يک سري ارزشهاي مطلق و با يک موسيقي نو که تاکنون تقريبا از 13 قسمت نصف آن به نمايش در آمده است، در حال حاضر پرطرفدارترين برنامه تلويزيوني در "تولو تي وي" پربينندهترين ايستگاه تلويزيوني اين کشور است.
اما گاهي اوقات با نشان دادن صحنههايي از کابل، پايتخت افغانستان، از کودکاني که در سطح شهر تکديگري ميکنند يا تجار تلفن همراه به دست، سعي در همراه کردن بيننده با فضاي موجود در آنجا را دارد.
اما با وجود اين طرفداران مشتاق، چالشهايي نيز وجود دارد. مانند يک ملاي عصباني که سعي داشت با يک گروه از اراذل و اوباش و تهديد به مرگ بازيگران از طرف طالبان، مانع از توليد فيلم شود.
فرمجان ابراهيم، بازيگر تقش بکتاش پليس مغرور تازه کار، گفت: "ما در ابتدا نميدانستيم چه پاسخ بايد به پليس ها و مخالفان ساخت اين فيلم بدهيم، اما وقتي که مشکل را توانستيم حل کنيم پليسها بعد از آن مرا برادر خطاب کرده و تبريک ميگفتند."
بيشتر بينندگان احتمالا از اينکه اين مجموعه با کمک مالي بخش ديپلماسي عمومي سفارت ايالات متحده آمريکا ساخته ميشود اطلاعي ندارند. آنها عليرغم حمايت مالي از اين مجموعه حاضر به افشاي هزينه آن نيستند و براي اينکه نشان دهند افعانيها در اين مجموعه بازي ميکنند از گروه توليد تلويزيون استراليا استفاده ميکنند.
بالا بردن احترام نيروهاي امنيتي افغان در جامعه و ارائه يک تصوير کيفي از آنها براي ايالات متحده که اميدوار است پليس و ارتش افغان آماده پذيرش مسؤوليت امنيت کشور در طول سه سال آينده باشند بسيار مهم و اساسي است، هدفي که در نظر برخيها بيش از حد خوش بينانه است.
"کيتلين هيدن"، سخنگوي سفارت، گفت: "ما به اين مجموعه به عنوان يک فرصت نگاه ميکنيم و فقط به عنوان کمک به حمايت از بخش رسانهاي افغانستان، اما همچنان اميدواريم مردم را به گفتوگو در مورد نقش پليس در جامعه، و قابليتهاي رو به رشد آنها ترغيب کنيم."
يکي ديگر از تلاشهاي ايالات متحده که براي سال آينده برنامهريزي شده است، يک نمايش واقعي براي تجهيز کردن ارتش افغانستان است.
اگر "عقاب چهار" يک برنامه سرگرمي با اهداف سياسي باشد، به هدف خود رسيده است. اين برنامه جزئيات يک مجموعه پليسي را داراست، عکسالعمل سريع؛ استمرار و پيگيري، جذابيت سينمايي و تعاملات بين اعضاي تيم چهار نفره و فرمانده جدي ولي دوست داشتني، فرمانده امين (که از يک راز پنهان در عذاب است).
سازندگان افغاني و استراليايي اشاره کردند که "عقاب چهار" الهام گرفته شده از فيلم "24" آمريکايي است. خلق و خوي و فضاها مشابه هستند، اما شخصيت اصلي شباهتي به شخصيت "جک باور" در شکنجه متهمان ندارد.
بکتاش گاهي اوقات از کوره در رفته و عصباني ميشود، و کامران، همکار مسنتر وي، به او نشان ميدهد که خوبي و ملاطفت از زور و شقاوت بهتر است.
ابراهيم گفت: "نقش من اساسا مثبت است، اما شخصيت بينظمي است که بايد چيزهاي زيادي بياموزد"، براي مثال هرگاه که به نصيحت بکتاش گوش نميدهد در چند صحنه بعد زخمي ميشود. ابراهيم با خنده ميافزايد: " او اطاعت نميکند و مجروح ميشود."
توليد کننده نمايش به خوبي و به تعداد زياد از جزئيات دراماتيک استفاده ميکند، از جمله حضور دو زن در تيم چهار نفره، همکاري دو جنس مخالف در هر اتاق پليس در يک جامعه مردسالار اسلامي.
سازندگان اين نمايش عليرغم آنچه که در افغانستان وجود دارد به برابري جنسيتي به عنوان يک ارزش ايدهآل که بايد تقويت شود نگاه ميکنند.
پيدا کردن بازيگر نقش اول زن بسيار دشوار بود. تعداد بازيگران مرد و نسبت آنها به زنان در تستهاي اوليه بسيار زياد بود. يک بازيگر به دليل فشار خانواده حاضر به بازي نشد و نويسندگان نقش وي را حذف کردند. در يک جاي ديگر تهيه کننده "ترودي آن تيرني"، از يک بازيگر زن استراليايي براي ايفاي نقش يک همسر ساکت و جنازه خونين زنان استفاده کرد.
شخصيتهاي زن عمدتا در دفتر هستند، بازتاب اين واقعيت که زنان افغان کمتر در ملاء عام ديده ميشوند. اما يکي از آنها، "لورميلا"، متخصص کامپيوتر است که بيوقفه مظنونان را از طريق فضاي مجازي تعقيب ميکند. او در متن ديالوگهاي ثابتي دارد که به تناوب ادا ميشود، مثل "محل دقيقشو پيدا کردم" و يا "به نظر يک تله مياد."
تا حدودي نيز يک داستان عاشقانه پاک بين لودميلا که با آن روسري سياه و لباسهاي گشاد شبيه بازيگران هاليوودي بوده و بکتاش تندخو وجود دارد. دو نفري که به سنت عاشقانههاي کمدي کلاسيک در بيشتر جاها با هم کلنجار ميروند.
لودميلا نهايتا وقتي که احساس و درک بکتاش در مورد قتل ناخواستهاي که مرتکب شده بود را درک ميکند به سمت او متمايل ميشود. در فصل آخر آنها براي ديدن پدر لودميلا برنامهريزي ميکنند.
تيرني گفت: "هيچ وقت آنها در چشمان همديگر خيره نميشوند، اما هر کسي با ديدن آنها ميتواند بفهمد که رابطهاي بينشان وجود دارد."
حتي اگر محبوبيت نمايش باعث بهبود جايگاه پليس افغان در جامعه نيز نشود، مسئولين معتقدند که به بسياري از جنبههاي زندگي در افغانستان به صورت واقعي پرداخته شده است. براي مثال زماني که فرمانده امين مورد اخاذي قرار ميگيرد و پسرش ربوده ميشود، او به وظايف خود وفادار ميماند و فاسد نميشود.
غفار آزاد کارگردان فيلم ميگويد: "اينها بخشي از واقعيت اجتماعي ما هستند: قاچاق مواد مخدر، بمبهاي انتحاري، شورشيان و آدم ربايي. همه اينها در اين مجموعه نشان داده شده است، پس ميتوان گفت که ما حقيقت را گفتهايم."