به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، وقتی خبر حذف کشتی از رقابت های المپیک منتشر شد، ورزش کشور در شوکی عجیب فرو رفت. همه از حذف ناگهانی آن و نقش عوامل مافیایی گفتند؛ اما واقعیت ها به مردم انتقال داده نشد که حذف این رشته از این رویدادها، اتفاقی یک شبه نبوده و بررسی های دقیقی صورت گرفته است. بی خبری مسئولان ورزش ریشه در آنجا دارد که رقابت ها در داخل برای رسیدن به عناوین، آنها را غافل از رویدادها د اتفاقات جهانی کرده است؛ وگرنه چنین تصمیمی ناگهانی گرفته نشده و حاصل جلسات متعدد در سازمان های جهانی بوده است. در حقیقت، در شرایطی که مسئولان فدراسیون کشتی و کمیته ملی المپیک (متولی اصلی امور جهانی ورزش کشور) در خواب غفلت به سر می بردند، این موضوعات روی داده است و امروز باید پاسخگو باشند که چرا چنین شده است.
× چرا کشتی با المپیک خداحافظی کرد؟
اینکه کمیته بین المللی المپیک در نشستی در لوزان سوییس چنین تصمیمی می گیرد، حاصل اتفاقی ناگهانی نیست. این تشکیلات، یک شبه اقدام به حذف یکی از قدیمی ترین رشته های تاریخ این رویداد بزرگ نمی کند. نباید از یاد برد که کشتی، از سال 1896 که المپیک مدرن پایه ریزی شد، حضوری فعال و ثابت داشته است. چه اتفاقی منجر به این می شود تا تشکیلات جهانی به این تصمیم برسد و قید حضور چنین ورزش سنتی را بزند؟
ریشه این ماجرا را بایستی در شاخص های کمیته بین المللی المپیک دانست. شاخص هایی است که به فدراسیون جهانی کشتی ابلاغ شده (البته سایر فدراسیون ها نیز چنین وضعیتی دارند) و بایستی خود را به آن می رسانده که عملا چنین نشده است. درآمدهای حاصل از فروش تلویزیونی، بلیت فروشی، سیاست های مبارزه با دوپینگ و ساختار و تشکیلات جهانی، شاخص های مدنظر این تشکیلات برای ماندن رشته ها در رقابت ها است. به راستی وضعیت کشتی در این زمینه به چه شکل است؟ یک نگاه اجمالی دلالت بر این دارد که این رشته بایستی سال ها قبل از المپیک حذف می شد.
واقعیت نشان می دهد که کشتی وضعیت اسف باری در شاخص های اعلامی کمیته بین المللی دارد. اتفاقی که درباره تکواندو نیز در حال روی دادن است. غفلت مسئولان ما (به خصوص در کمیته ملی المپیک که بایستی رصدی دائم در این زمینه داشته باشند) را نباید به حساب برخوردهای سیاسی یا مافیایی کنیم. در این زمینه، امریکا و روسیه نیز مخالف حذف کشتی هستند؛ اما معیارها حکایت از آن دارد که بازگشت این رشته به این رویداد کمی دشوار است؛ اگرچه هنوز منتفی نشده است. فی الواقع، این شاخص ها موجب شده تا زمینه حذف کشتی فراهم شود که البته، چندان هم دور از ذهن و غیر منطقی نیست. البته، در این بحث، از این منظر که کشتی ورزشی مدال آور برای کشورمان است، بحث نشده و تلاش است تحلیل بی طرفانه باشد.
× مسئولان تهدیدزا!
اما واقع امر در بی خبری و غفلت مسئولان ما است که فکر می کنند که حضور صرف تماشاگران در ورزشگاه آزادی تهران برای رقابت های جهانی موجب تغییر نظر کمیته بین المللی می شود. واقعیت این است که این حضور در بهترین حالت، می تواند موجب افزایش رنکینگ در معیار بلیت فروشی باشد که به دلیل عدم شفافیت، این زمینه نیز منجر به نتیجه نمی شود. تصمیم گیری های جهانی براساس یک رویداد یا نامه نگاری شخصیت های سیاسی تغییر نمی کند؛ بلکه نتیجه فرآیندی است که در سال های اخیر طی شده است. همین ساده انگاری و ضعف تحلیل مقامات ورزشمان، دلالت دارد که باید دانست مشکل کجاست!
از سوی دیگر، بایستی در نظر گرفت که یکی از رقبای جدی کشتی در این زمینه، حضور ووشو در المپیک است. در حقیقت، اگر در این راستا مطالعه دقیقی صورت گیرد، این اتفاق می تواند منجر به فرصتی برای ورزش ایران شود. فدراسیو ووشو و مدیریتش در سال های اخیر یکی از موفق ترین مجموعه های ورزش بوده اند که حضور آن در المپیک می تواند نتیج طلایی را برای ما داشته باشد. در حقیقت، می توان با تدبیری شایسته، زمینه ای را فراهم کرد که در دو حالت (بازگشت کشتی یا ورود ووشه به رقابت ها)، ورزش ایران در عرصه بین المللی منتفع باشد؛ اما به شرط تدبیر و درایت مسئولان که تا کنون چنین چیزی دیده نشده است!
× چرا کشتی با المپیک خداحافظی کرد؟
اینکه کمیته بین المللی المپیک در نشستی در لوزان سوییس چنین تصمیمی می گیرد، حاصل اتفاقی ناگهانی نیست. این تشکیلات، یک شبه اقدام به حذف یکی از قدیمی ترین رشته های تاریخ این رویداد بزرگ نمی کند. نباید از یاد برد که کشتی، از سال 1896 که المپیک مدرن پایه ریزی شد، حضوری فعال و ثابت داشته است. چه اتفاقی منجر به این می شود تا تشکیلات جهانی به این تصمیم برسد و قید حضور چنین ورزش سنتی را بزند؟
ریشه این ماجرا را بایستی در شاخص های کمیته بین المللی المپیک دانست. شاخص هایی است که به فدراسیون جهانی کشتی ابلاغ شده (البته سایر فدراسیون ها نیز چنین وضعیتی دارند) و بایستی خود را به آن می رسانده که عملا چنین نشده است. درآمدهای حاصل از فروش تلویزیونی، بلیت فروشی، سیاست های مبارزه با دوپینگ و ساختار و تشکیلات جهانی، شاخص های مدنظر این تشکیلات برای ماندن رشته ها در رقابت ها است. به راستی وضعیت کشتی در این زمینه به چه شکل است؟ یک نگاه اجمالی دلالت بر این دارد که این رشته بایستی سال ها قبل از المپیک حذف می شد.
واقعیت نشان می دهد که کشتی وضعیت اسف باری در شاخص های اعلامی کمیته بین المللی دارد. اتفاقی که درباره تکواندو نیز در حال روی دادن است. غفلت مسئولان ما (به خصوص در کمیته ملی المپیک که بایستی رصدی دائم در این زمینه داشته باشند) را نباید به حساب برخوردهای سیاسی یا مافیایی کنیم. در این زمینه، امریکا و روسیه نیز مخالف حذف کشتی هستند؛ اما معیارها حکایت از آن دارد که بازگشت این رشته به این رویداد کمی دشوار است؛ اگرچه هنوز منتفی نشده است. فی الواقع، این شاخص ها موجب شده تا زمینه حذف کشتی فراهم شود که البته، چندان هم دور از ذهن و غیر منطقی نیست. البته، در این بحث، از این منظر که کشتی ورزشی مدال آور برای کشورمان است، بحث نشده و تلاش است تحلیل بی طرفانه باشد.
× مسئولان تهدیدزا!
اما واقع امر در بی خبری و غفلت مسئولان ما است که فکر می کنند که حضور صرف تماشاگران در ورزشگاه آزادی تهران برای رقابت های جهانی موجب تغییر نظر کمیته بین المللی می شود. واقعیت این است که این حضور در بهترین حالت، می تواند موجب افزایش رنکینگ در معیار بلیت فروشی باشد که به دلیل عدم شفافیت، این زمینه نیز منجر به نتیجه نمی شود. تصمیم گیری های جهانی براساس یک رویداد یا نامه نگاری شخصیت های سیاسی تغییر نمی کند؛ بلکه نتیجه فرآیندی است که در سال های اخیر طی شده است. همین ساده انگاری و ضعف تحلیل مقامات ورزشمان، دلالت دارد که باید دانست مشکل کجاست!
از سوی دیگر، بایستی در نظر گرفت که یکی از رقبای جدی کشتی در این زمینه، حضور ووشو در المپیک است. در حقیقت، اگر در این راستا مطالعه دقیقی صورت گیرد، این اتفاق می تواند منجر به فرصتی برای ورزش ایران شود. فدراسیو ووشو و مدیریتش در سال های اخیر یکی از موفق ترین مجموعه های ورزش بوده اند که حضور آن در المپیک می تواند نتیج طلایی را برای ما داشته باشد. در حقیقت، می توان با تدبیری شایسته، زمینه ای را فراهم کرد که در دو حالت (بازگشت کشتی یا ورود ووشه به رقابت ها)، ورزش ایران در عرصه بین المللی منتفع باشد؛ اما به شرط تدبیر و درایت مسئولان که تا کنون چنین چیزی دیده نشده است!