کد خبر 195292
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۹

به هیچ وجه مدرکی دال بر تصمیم گیری ایران برای ساخت سلاح هسته ای وجود ندارد. این کشور حتی یک سامانه پرتاب (کلاهک هسته ای) قابل اطمینان تولید نکرده است. ایران در عوض تلاش های خود را به تولید موشک های میان برد معطوف کرده است که بتوانند تا اسرائیل برسند. اگر اوباما با جسارت و بصیرت عمل کند می تواند مشکلی را که چندین سال منطقه را آزار داده است برطرف کند.

به گزارش مشرق به نقل از فردا،  پاتریک سیل، تحلیلگر ارشد و شناخته شده امور خاورمیانه، در مقاله ای روی پایگاه اینترنتی میدل ایست آنلاین، این سوال مهم را مطرح کرده است که دولت امریکا به دنبال مطمئن شدن از ماهیت برنامه هسته ای ایران است یا به دنبال بهانه کردن موضوع هسته یا برای تغییر رژیم.متن کامل مقاله سیل که روز پنج شنبه 26 بهمن 1391 که توسط پایگاه مطالعاتی ایران هسته ای منتشر شده، در ادامه می آید:

بعد از 8 ماه وقفه، قرار است پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بعلاوه آلمان 26 فوریه در قزاقستان با ایران دیدار کنند. چه دورنماهایی از موفقیت در این نشست دیده می شود؟ مذاکره با ایران یک بار دیگر در دستور کار بین المللی قرار گرفته است. به طور خلاصه باید گفت به نظر می رسد موفقیت این نشست بیشتر به فضای حاکم در واشنگتن بستگی دارد تا ایران. ایران آمادگی خود را برای مذاکره اعلام کرده است اما این آمریکاست که هنوز هیچ انعطاف پذیری بیشتری نسبت به قبل از خود نشان نداده است.

 سفیر ایران در پاریس به مقامات فرانسه گفت درصورتی که درباره یک طرح اقدام توافق حاصل شود ایران آماده است به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بازدید را از تاسیسات نظامی پارچین بدهد. احمدی نژاد نیز بارها گفته است درصورتی که جامعه بین المللی سوخت مورد نیاز رئاکتور تحقیقاتی تهران را که ایزوتوپ پزشکی برای درمان بیماران سرطانی تولید می کند تامین کند ایران غنی سازی 20 درصد را متوقف می کند. تنها اظهارات دلگرم کننده اخیر آمریکا اشاره جو بایدن معاون رئیس جمهور این کشور در کنفرانس امنیتی هفته گذشته مونیخ است مبنی بر اینکه زمان برای مذاکرات دوجانبه آمریکا و ایران فرا رسیده است. علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران به پیشنهاد بایدن به شکلی مثبت پاسخ داد اما افزود ایران به دنبال مدرکی است دال بر اینکه پیشنهاد بایدن «واقعی و صادقانه» است نه «فریبکارانه». مسیر توافق ایران و آمریکا با موانع زیادی همراه است که بی اعتمادی شدید دوجانبه یکی از آنهاست. کارشناسان درباره دستیابی به پیشرفتی در این روند در آینده ای نزدیک چندان خوشبین نیستند.

 از یک منظر، ایران قطعا می خواهد هرگونه تصمیم گیری راهبردی را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری جدید این کشور در ژوئن آینده موکول کند که در نتیجه آن احمدی نژاد تندرو از قدرت کنار می رود.

آمریکا برای دستیابی به توافقی با ایران باید به متحدان عربی خود در خلیج اطمینان دهد که آنها زیر سلطه ایران قرار نمی گیرند یا حمایت آمریکا را ازدست نخواهند داد. بدون شک باید تضمین هایی در این خصوص داده شود. اسرائیل -متحد نزدیک آمریکا- مانع جدی دیگری در این مسیر است. اسرائیل کاملا با هر توافقی که در نتیجه آن به ایران امکان غنی سازی اورانیوم حتی در سطح 5/3 درصد داده شود مخالف است. هدف قدیمی اسرائیل که نمی خواهد زرادخانه هسته ای اش با چالشی مواجه شود متوقف کردن کل برنامه هسته ای ایران است. این رژیم برای دستیابی به این هدف چندین دانشمند هسته ای ایران را ترور کرده و در حمله سایبری علیه تاسیسات هسته ای ایران با آمریکا همکاری کرده است.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر جنگ طلب اسرائیل از چند سال پیش تاکنون به اوباما برای از بین بردن برنامه هسته ای ایران و حتی هدفی والاتر یعنی براندازی این رژیم اسلامی فشار آورده است. اگر اوباما بخواهد با طیف وسیعی از نیروهای حامی اسرائیل در آمریکا مقابله کند به بسیج حمایت قوی داخلی نیاز دارد. این نیروها شامل اعضای کنگره آمریکا هستند که علاقه مندند به هر قیمتی از منافع اسرائیل دفاع کنند، لابی های قدرتمند نظیر کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل موسوم به آیپک، شخصیت های رسانه ای معروف، حامیان مالی بلندپایه یهودی نظیر شلدون آدلسون، مجموعه ای از کارشناسان راهبردی نومحافظه کار در اندیشکده های راستگرا، شخصیت های بانفوذ حامی اسرائیل در داخل دولت آمریکا و بسیاری افراد دیگر از جمله موانع اوباما در این مسیر به شمار می آیند. هزینه سیاسی به چالش کشیدن آنها احتمالا بسیار کلان خواهد بود.

با اینحال اوباما که برای دور دوم ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد اکنون نسبت به قبل آزادی و اختیارات بیشتری دارد. قرار است اوباما 21 مارس به اسرائیل سفر کند؛ کاری که در دور اول ریاست جمهوری خود انجام نداد. این اولین سفر خارجی اوباما در دور دوم ریاست جمهوری وی خواهد بود که در نوع خود بسیار حائز اهمیت است.

با این که کاخ سفید علاقه مند به کم اهمیت جلوه دادن نظریه هایی است مبنی بر اینکه اوباما ابتکاری مهم را درباره مناقشات اسرائیل و فلسطینی ها یا مسئله ایران مطرح می کند اما مسائلی وجود دارد که وی نمی تواند مانع آنها شود. با این حال وی احتمالا در مذاکرات خصوصی با مقامات اسرائیل درباره این مسائل گفتگو می کند. انتظار می رود پیام اوباما دو جنبه داشته باشد: اسرائیل نباید از اعطای حاکمیت مستقل به فلسطینی ها هرچند اقدامی دردناک است درنگ کند و اسرائیل همچنین باید مراقب باشد از ایران یک دشمن ابدی برای خود نسازد. این دو مناقشه پتانسیل منزوی کردن اسرائیل را در عرصه بین المللی به همراه داردو اگر موجودیت واقعی این رژیم را تهدید نکند به منافع بلندمدت آنها صدمه وارد می کند.

اوباما در دور اول ریاست جمهوری خود در برابر فشارهای نتانیاهو برای آغاز جنگ علیه ایران مقاومت کرد. با این حال اوباما توانست با اعمال شدیدترین تحریم ها علیه ایران از شدت جنگ طلبی نتانیاهو بکاهد.در نتیجه این تحریم ها روابط ایران با بانک های جهان قطع شد و سخت ترین شرایط بر مردم این کشور تحمیل شد.

 سوال مهم و اصلی در حال حاضر این است: نیات و مقاصد اوباما چیست؟ آیا وی همانطور که اسرائیل می خواهد به دنبال براندازی رژیم جمهوری اسلامی ایران است یا تنها به دنبال محدود کردن جاه طلبی های هسته ای این کشور است؟ اگر تغییر رژیم هدف اوباما بشد پس تحریم ها باید به شکلی نامحدود تشدید شوند. اما اگر هدف اوباما دستیابی به توافقی با ایران درباره برنامه هسته ای این کشور است وی باید حداقل از بخشی از خواسته های خود دست بکشد: از جمله تعدیل تحریم ها، به رسمیت شناختن حق ایران برای غنی سازی اورانیوم با درصد پایین برای اهداف صلح آمیز بر اساس معاهده منع اشاعه هسته ای (ان پی تی)، به رسمیت شناختن منافع امنیتی این کشور، به رسمیت شناختن مشروعیت رژیم اسلامی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 روی کار آمد و پذیرش جایگاه این کشور در منطقه به عنوان یک قدرت اصلی.

گروه موسوم به 1+5که قرار است اواخر این ماه با ایران ملاقات کند همچنان اختلاف نظر دارند و بعید است پیشنهاد حداقل قبلی خود را به شکلی قابل توجه تغییر دهند. قدرت های غربی در نشست های قبلی به ایران پیشنهاد دادند در صورت توقف غنی سازی اورانیوم حاضرند قطعات یدکی هواپیماهای غیرنظامی در اختیار این کشور قرار دهند. عدم حصول توافقی میان ایران و 1+5 این ایده را قوت بخشیده است که امیدوارانه ترین راه برای دستیابی به پیشرفت در این مذاکرات احتمالا در مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا نهفته است؛ شاید حتی برگزاری نشستی میان اوباما و آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم ایران. آمریکا برای موفقیت چنین نشستی باید رویکرد خود را تغییر دهد. رهبر معظم ایران این مسئله را به روشنی بیان کرده است که ایران زیر تهدید حمله مذاکره نمی کند. باید یک رویکرد دادن و گرفتن وجود داشته باشد. علاوه بر این ایران خواستار رفتاری توام با احترام است. این چالشی پیش روی اوباماست.

یادآوری این مطلب خالی از ارزش نیست که به هیچ وجه مدرکی دال بر تصمیم گیری ایران برای ساخت سلاح هسته ای وجود ندارد. این کشور حتی یک سامانه پرتاب (کلاهک هسته ای) قابل اطمینان تولید نکرده است. ایران در عوض تلاش های خود را به تولید موشک های میان برد معطوف کرده است که بتوانند تا اسرائیل برسند. این کشور توانمندی تهاجمی دیگری در اختیار ندارد. همانطور که احمدی نژاد در سفر هفته گذشته به قاهره اعلام کرد ایران قصدی برای حمله به اسرائیل ندارد. موضع ایران کاملا تدافعی است. اگر اوباما با جسارت و بصیرت عمل کند می تواند مشکلی را که چندین سال منطقه را آزار داده است برطرف کند. قطعا زمان آن رسیده است آمریکا ایران را به گروه کشورهای دوست خود در منطقه وارد کند و به سی و چهار سال خصومت بی امان پایان دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۸:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۲
    0 0
    مرگ بر آمریکا مرگ بر صهیونیسم.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس