به گزارش مشرق خبر آنلاين نوشت، اين ضربه با سرعتي بالا مسيري منحني را طي کرد به شکلي که فابيان بارتز دروازهبان فرانسه را به شکلي ميخکوب در جاي خود باقي گذاشت و وي تنها با دهاني باز شاهد ورود توپ به دروازه بود. اين گل به اندازهاي زيبا و تماشايي و عجيب بود که بسياري نتوانستند براي به ثمر رساندن آن هيچ فن و تکنيکي تصور کنند و آنرا اتفاقي باورنکردني و شگفتانگيز خطاب کردند. اکنون مطالعهاي فيزيکي که نتايج آن در نشريه PHYSICS NEW JOURNAL OF منتشر شده اين تصورات را مردود اعلام کرده و معتقد است هيچ شانس و اتفاقي در پس اين گل جادويي نبوده است. تيمي از دانشمندان فرانسوي توانستهاند مسير اين گل را کشف کرده و براي توضيح آن معادلهاي ارائه کنند.
به گفته آنها در صورتي که ميزان شدت ضربه وارد شده به توپ، ميزان شدت چرخش توپ و فاصله توپ از دروازه به اندازه کافي و مناسب باشد ميتوان اين گل را دوباره به ثمر رساند. روبرتو کارلوس اين گل جادويي را در بازي افتتاحيه جام کنفدراسيونها و پيش از آغاز رقابتهاي جامجهاني 1998 به ثمر رساند. بسياري از متخصصان از اين گل به عنوان گلي ياد ميکردند که با علم فيزيک در افتاده است اما مطالعات جديد معادلهاي را ارائه کرده که ميتواند مسير دقيق حرکت توپ را توضيح دهد.
کريستوفر کلانت رهبر تيمي از فيزيکدانان پليتکنيک «ايکول» ميگويد ما در مطالعات خود مسير کرهاي را در حالي که در مسيري مارپيچ در حرکت بوده است نشان دادهايم. کلانت اين مسير را مسيري به شکل صدف حلزون توصيف ميکند که در آن هر چه مسافت طي شده توط توپ بيشتر ميشود، پيچها و انحناي مسير نيز افزايش پيدا ميکند. اين رويداد که تأثير مگنوس بر روي به ثمر رسيدن اين گل را به اثبات ميرساند در اثر افزايش اصطکاک وارد شده بر روي توپ توسط اتمسفر اطراف آن به وجود آمده است.
به اين شکل سرعت توپ به اندازهاي کاهش پيدا ميکند که چرخش توپ بر روي مسير حرکت آن تأثير گذاشته و مسير را تغيير ميدهد. همانطور که مسير شوت کارلوس در آخرين لحظهها تغيير کرد و بارتز را شگفتزده بر جا گذاشت. کلانت و همکارش در اصل در حال مطالعه بر روي مسير حرکت گلولهها بودند که موفق به اين کشف ورزشي شدند. آنها براي ساده کردن اين مسئله از آب و توپهاي پلاستيکي با چگالي برابر آب استفاده کردند. اين رويکرد مطالعاتي توانست تأثير آشفتگي هوا و گرانش را از بين برده و مسير واقعي و فيزيکي کرهاي در حال چرخش را آشکار کند.
به گفته کلانت در ميدان واقعي فوتبال ميتوانيم چيزي مشابه اين مارپيچ را مشاهده کنيم اما گرانش بر روي آن تأثير گذاشته و آنرا تغيير ميدهد اما در صورتي که مشابه کارلوس با قدرتي بالا به توپ ضربه بزنيم ميتوان ميزان تأثير گرانش بر روي توپ و مسير حرکت آنرا به حداقل رساند. براساس گزارش محققين، دليل اصلي شگفتانگيز بودن اين ضربه از نظر دانشمندان فاصله طولاني بود که توپ براي رسيدن به بارتز بايد طي ميکرد. به گفته دانشمندان اگر مسير کوتاه بود تنها بخش اول منحني را طي ميکرد اما به دليل طولاني بودن مسير، امکان انحناي مسير به وجود آمده و کل مسير طي شده است.