مشرق- گروه ورزشی بر آن است تا بابی در نقد و بررسی ورزش مدرن و به خصوص فوتبال به عنوان مهم ترین رکن آن باز کند تا نگاهی عمیق تر بدان صورت گیرد. یکی از آفت های ورزشی نویسی در ایران، صرف روزنگاری و سطحی بودن آن است. در این بخش بنا بر این است تا مباحثی جدی تر مورد توجه قرار گیرد که ریشه در مبانی دارد.
باید توجه داشت که مطالب منتشر شده به معنای تایید آن نگاه از سوی بخش ورزشی مشرق نیست. تلاش است تا زوایای متفاوت تفکر در این زمینه مورد توجه و نقد قرار گیرد.
--
چه چیزی را می توان محبوب ترین ورزش جهان نامید؟ پاسخ را به این جمله نرسانید که هر چه بیشتر بدان توجه می شود. این مانند آن است که بگوییم کثیفی محبوبتر از طلا است چرا که متداول تر و شایع تر است. آخرین بار که چک کردم، فوتبال بسیار محبوب بود؛ جایی که بدمینتون و تیر و کمان به عنوان جانشین آن شناخته می شدند! اما در امریکا فوتبال بایستی با فوتبال امریکایی دانشگاهی، بسکتبال و ...، رقابتی جدی داشته باشد. البته اگر توجهی به برخی رشته ها مانند کشتی کج و ... نداشته باشید که خشونتی بالا دارند و از شرایطی ویژه بهره می برند. پس این محبوبیت در این نقطه جهان ثابت شده نیست.
البته، من یک مخالف فوتبال نیستم. من این آمار را براساس تحقیقی که در ایالت کرولینای جنوبی (یکی از فوتبالخیزترین مناطق کشور) صورت گرفته، می گویم. این نشان می دهد که این انگاره در ایالات متحده محلی از اعراب ندارد.
× چرا فوتبال در امریکا محبوب نیست؟
اصل مطلب این است که فوتبال یک ورزش کاملا سوسیالیستی است؛ حقیقتی که موجب شده تا کنون، این رشته نتواند تمام امریکا را فراگیرد و در رقابت با سایر رشته ها، شکست بخورد. فوتبال موجب توزیع مجدد ثروت میان رویاپردازان با میزان ریسک بالایی می شود. در حقیقت، فوتبال منجر به آن می شود تا طبقات پایین به یک احساس دامنه دار سوسیالیتی برسند که البته، این اتفاق در اینجا نیفتاده است.
آنچه موجب می شود فوتبال را یک ورزش سوسیالیتی بدانیم که در امریکا به گسترش بالایی نرسیده، در موارد متعددی بروز و ظهور دارد. در این باره مواردی وجود دارد که در زیر به برخی از مهم ترین ها اشاره می کنیم.
× تیم های ملی و تجمع خواست توده ها
فوتبال بزرگترین ورزش است؛ آنجا که "تیم های ملی" به مهمترین نقطه تمرکز یک ملت (توده) تبدیل می شود. آیا شما می توانید اتفاقی از این سوسیالیتی تر و توده ای تر پیدا کنید؟ هر کس در هر خیابانی و در هر شهری، حمایتی ویژه از تیم متعلق به آنجا را دارد. آیا این جالب نیست؟ شما این حمایت را برای چه کسی می کنید؟ بله، تیم ملی!
راستی، اجازه دهید قانون آفساید را فراموش نکنیم. لحظه ای صبر داشته باشید. قانون آفساید را می توان مانند قرار دادن بمبی غیرقانونی در فوتبال دانست. البته طبیعی است چرا که فوتبال ورزشی سوسیالیستی است. نمی توانیم در این مطلب سوال های ریسکی داشته باشیم. شما دقت کنید. در فوتبال، این حق برای شما قرار داده نشده است که به دلیل ضعف دفاعی، به پشت خط رفته و از موقعیت استفاده کنید. این قاعده ای غیر اخلاقی در بازار آزاد و روش سرمایه داری به شمار می رود که البته در فوتبال اعمال می شود. شما بایستی اجازه دهید که خط دفاع در پشت شما باشد. نمی توانید آنها را شکست دهید؛ مگر اینکه توپ در اختیار داشته باشد! این قاعده کاملا غیراخلاقی و توده ای است که فرد نمی تواند جدا از جمع اقدامی داشته باشد.
× وقت نگه دار و بی توجهی از نوع سوسیالیستی
نمونه ای دیگر برای آنکه فوتبال ورزشی سوسیالیستی است را می توان در "زمان نگه دار" دید. آنها به ساعت رسمی بازی اعتماد نمی کنند و آن را به شکل دیگری محاسبه می کنند. می بینید، مانند سوسیالیت ها، به ماموران رسمی اعتماد نمی شود و از ابزارهای متفاوتی استفاده می شود.
مجریان کوچک حاضر در زمین، داورها به عنوان گونه ای از قانوندان ها، زمان را برای خودشان نگه می دارند. هیچ کس دیگری خبری از رفتار و عملکرد آنها در این زمینه ندارد. آنها دارای یک اختیار خاص بدون پاسخگویی هستند که مختص سیستم های سوسیالیتی است و نسبتی با رسانه ها و فعالیت های آزاد ندارد.
در کدام ورزش (بدون توجه به ویژگی های لیبرال یا سوسیالیتی آن) دیگری می توان چنین ویژگی را دید که هیچ پاسخگویی وجود نداشته باشد؟ البته، جوابی که به این دست پرسش ها داده می شود، ساده است؛ "بله، این محبوبترین ورزش جهان است"!
× آیا مردم فوتبال را انتخاب می کنند؟
نه، واقعا اینگونه نیست. شما می توانید به مثال کثیف و طلا در ابتدای مطلب مراجعه کنید. آنجا که مردم می توانند انتخاب داشته باشند، فوتبال محبوبترین ورزش نیست.
البته، این را نیز می توان در جام جهانی های که هر چهار سال یک بار برگزار می شود نیز دید. چنین قواعدی در ان نیز وجود دارد.
من از تمامی ورزش هایی که برای سلامتی انسان مفید است، استقبال می کنم که می تواند شامل فوتبال یا سایر ورزش ها شود؛ اما من را مجبور نکنید که آن را به زور ببینم. درخواست دیگری نیز دارم که مرا با جمله "محبوب ترین ورزش در جهان" مجبور به انجام کاری نکیند.
اکنون، برگردیم به مسابقه خودمان که دیگر صفر بر صفر است!
× ادموند رایت (از فعالان رسانه ای لیبرال در امریکا)
باید توجه داشت که مطالب منتشر شده به معنای تایید آن نگاه از سوی بخش ورزشی مشرق نیست. تلاش است تا زوایای متفاوت تفکر در این زمینه مورد توجه و نقد قرار گیرد.
--
چه چیزی را می توان محبوب ترین ورزش جهان نامید؟ پاسخ را به این جمله نرسانید که هر چه بیشتر بدان توجه می شود. این مانند آن است که بگوییم کثیفی محبوبتر از طلا است چرا که متداول تر و شایع تر است. آخرین بار که چک کردم، فوتبال بسیار محبوب بود؛ جایی که بدمینتون و تیر و کمان به عنوان جانشین آن شناخته می شدند! اما در امریکا فوتبال بایستی با فوتبال امریکایی دانشگاهی، بسکتبال و ...، رقابتی جدی داشته باشد. البته اگر توجهی به برخی رشته ها مانند کشتی کج و ... نداشته باشید که خشونتی بالا دارند و از شرایطی ویژه بهره می برند. پس این محبوبیت در این نقطه جهان ثابت شده نیست.
البته، من یک مخالف فوتبال نیستم. من این آمار را براساس تحقیقی که در ایالت کرولینای جنوبی (یکی از فوتبالخیزترین مناطق کشور) صورت گرفته، می گویم. این نشان می دهد که این انگاره در ایالات متحده محلی از اعراب ندارد.
× چرا فوتبال در امریکا محبوب نیست؟
اصل مطلب این است که فوتبال یک ورزش کاملا سوسیالیستی است؛ حقیقتی که موجب شده تا کنون، این رشته نتواند تمام امریکا را فراگیرد و در رقابت با سایر رشته ها، شکست بخورد. فوتبال موجب توزیع مجدد ثروت میان رویاپردازان با میزان ریسک بالایی می شود. در حقیقت، فوتبال منجر به آن می شود تا طبقات پایین به یک احساس دامنه دار سوسیالیتی برسند که البته، این اتفاق در اینجا نیفتاده است.
آنچه موجب می شود فوتبال را یک ورزش سوسیالیتی بدانیم که در امریکا به گسترش بالایی نرسیده، در موارد متعددی بروز و ظهور دارد. در این باره مواردی وجود دارد که در زیر به برخی از مهم ترین ها اشاره می کنیم.
× تیم های ملی و تجمع خواست توده ها
فوتبال بزرگترین ورزش است؛ آنجا که "تیم های ملی" به مهمترین نقطه تمرکز یک ملت (توده) تبدیل می شود. آیا شما می توانید اتفاقی از این سوسیالیتی تر و توده ای تر پیدا کنید؟ هر کس در هر خیابانی و در هر شهری، حمایتی ویژه از تیم متعلق به آنجا را دارد. آیا این جالب نیست؟ شما این حمایت را برای چه کسی می کنید؟ بله، تیم ملی!
راستی، اجازه دهید قانون آفساید را فراموش نکنیم. لحظه ای صبر داشته باشید. قانون آفساید را می توان مانند قرار دادن بمبی غیرقانونی در فوتبال دانست. البته طبیعی است چرا که فوتبال ورزشی سوسیالیستی است. نمی توانیم در این مطلب سوال های ریسکی داشته باشیم. شما دقت کنید. در فوتبال، این حق برای شما قرار داده نشده است که به دلیل ضعف دفاعی، به پشت خط رفته و از موقعیت استفاده کنید. این قاعده ای غیر اخلاقی در بازار آزاد و روش سرمایه داری به شمار می رود که البته در فوتبال اعمال می شود. شما بایستی اجازه دهید که خط دفاع در پشت شما باشد. نمی توانید آنها را شکست دهید؛ مگر اینکه توپ در اختیار داشته باشد! این قاعده کاملا غیراخلاقی و توده ای است که فرد نمی تواند جدا از جمع اقدامی داشته باشد.
× وقت نگه دار و بی توجهی از نوع سوسیالیستی
نمونه ای دیگر برای آنکه فوتبال ورزشی سوسیالیستی است را می توان در "زمان نگه دار" دید. آنها به ساعت رسمی بازی اعتماد نمی کنند و آن را به شکل دیگری محاسبه می کنند. می بینید، مانند سوسیالیت ها، به ماموران رسمی اعتماد نمی شود و از ابزارهای متفاوتی استفاده می شود.
مجریان کوچک حاضر در زمین، داورها به عنوان گونه ای از قانوندان ها، زمان را برای خودشان نگه می دارند. هیچ کس دیگری خبری از رفتار و عملکرد آنها در این زمینه ندارد. آنها دارای یک اختیار خاص بدون پاسخگویی هستند که مختص سیستم های سوسیالیتی است و نسبتی با رسانه ها و فعالیت های آزاد ندارد.
در کدام ورزش (بدون توجه به ویژگی های لیبرال یا سوسیالیتی آن) دیگری می توان چنین ویژگی را دید که هیچ پاسخگویی وجود نداشته باشد؟ البته، جوابی که به این دست پرسش ها داده می شود، ساده است؛ "بله، این محبوبترین ورزش جهان است"!
× آیا مردم فوتبال را انتخاب می کنند؟
نه، واقعا اینگونه نیست. شما می توانید به مثال کثیف و طلا در ابتدای مطلب مراجعه کنید. آنجا که مردم می توانند انتخاب داشته باشند، فوتبال محبوبترین ورزش نیست.
البته، این را نیز می توان در جام جهانی های که هر چهار سال یک بار برگزار می شود نیز دید. چنین قواعدی در ان نیز وجود دارد.
من از تمامی ورزش هایی که برای سلامتی انسان مفید است، استقبال می کنم که می تواند شامل فوتبال یا سایر ورزش ها شود؛ اما من را مجبور نکنید که آن را به زور ببینم. درخواست دیگری نیز دارم که مرا با جمله "محبوب ترین ورزش در جهان" مجبور به انجام کاری نکیند.
اکنون، برگردیم به مسابقه خودمان که دیگر صفر بر صفر است!
× ادموند رایت (از فعالان رسانه ای لیبرال در امریکا)