مشرق؛ پدر بزرگها و مادر بزرگها هنگام رویارویی با فناوریهای ارتباطی امروز به یاد زمانی می افتند که افراد به مسافرت چند ماهه و چند ساله می رفتند بدون اینکه امکان دسترسی به آنها وجود داشته باشد، اخبار و اطلاعات جابجایی حکومت ها، جنگ ها، ابداعات علمی و ... با فاصله زمانی طولانی به گوش اهالی یک شهر یا روستای دورافتاده می رسید. پیش از فراگیر شدن نشریات چاپی انسان به درازای حضورش بر روی زمین راههای مختلف و متنوعی را برای خبررسانی آزموده بود. نشریات چاپی خبررسانی را منظم، سازمان یافته و بروز کرده و به اخبار اعتبار و صحت بخشیدند.
این نشریات در طول قرنها به عنوان حاکمان مطلق اطلاع رسانی در عرصه عمومی جایگاه ویژه ای در زندگی انسان پیدا کردند. با ورود رادیو و تلویزیون با وجود اینکه اقبال به رسانه های کاغذی کاهش یافت اما از بین نرفت، بلکه روز به روز بر تعداد و تنوع نشریات اعم از روزنامه ها، هفته نامه ها، ماه نامه ها، فصل نامه ها، مجلات و ژورنالهای تخصصی افزوده شد، چرا که نشریات برای جبران کاهش تیراژ بیش از پیش به سمت تخصصی شدن حرکت کردند.
روزنامه های سیاسی، مذهبی و همچنین مجلات تخصصی در رشتههای گوناگون علمی، حوزه های مختلف کسب و کار، سرگرمی نیازهای مختلف خبری – اطلاع رسانی افراد جامعه در سنین مختلف با طبقههای اجتماعی، تحصیلات، فرهنگها و مشاغل گوناگون را برای سالهای متمادی پوشش دادند. اما در قرن بیست و یکم گویا نشریات چاپی به پایان عمر خود نزدیک میشوند.
از ابتدای سال 2013 نیوزویک به شکل کاغذی منتشر نمیشود. پس از 80 سال یکی از معتبرترین نشریات جهان انتشار نسخ چاپی خود را متوقف کرده و اعلام کرد از این پس تنها به شکل الکترونیکی فعالیت میکند. این نشریه که رکورد سه میلیون نسخه را نیز در کارنامه خود دارد، پس از کاهش تعداد خوانندگان و همچنین درآمد حاصل از تبلیغات، برای ادامه فعالیت به ناچار برای حذف هزینههای چاپ و توزیع انتشار به شکل سنتی را کنار گذاشت. با وجود آنکه آمارها از افزایش درآمد تبلیغاتی نشریات امریکایی و نیز بیشتر شدن تعداد آنها حکایت دارد اما به نظر نمیرسد این افزایش اندک درآمدها آینده مطمئنی را برای نشریات امریکایی به دنبال داشته باشد، چرا که آمار تیراژ نشریات معتبر در 5 سال گذشته کاهش قابل تأملی یافته است.
در کنار کاهش 19 درصدی مخاطبان مجله تایم در طول 5 سال، نیوزویک با کاهش 50 درصدی در تیراژ خود در خلال سالهای 2007 تا 2012 مواجه شد.
البته این تنها نشریات چاپی نیستند که با کاهش مخاطب مواجه شده اند بلکه رادیو و تلویزیون نیز در سالهای اخیر بخش زیادی از مخاطبان خود را از دست داده اند. در حالیکه میزان خوانندگان روزنامه از سال 1991 تا 2012 از 56 درصد به 29 درصد تقلیل پیدا کرده است، تلویزیون که زمانی 75 درصد مخاطبان را در اختیار داشت، امروز به مدد استفاده از اینترنت و قرار دادن برنامههای خود در فضای مجازی 55 درصد از مخاطبان را پوشش میدهد. اما مخاطبان در غیاب روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون اخبار و اطلاعات مورد نیاز خود را از چه منبعی بدست میآورند؟
انسانی که در قرن بیست و یکم زندگی میکند سبک زندگی، ابزارهای ارتباطی و رسانههای مخصوص به خود را دارد. سرعت حاکم بر زندگی شهرنشینی امروز مجال و حوصله منتظر بودن برای کسب اخبار را به افراد نمیدهد. در واقع شهروند دهکده جهانی به لحاظ پیچیدگیهای این عصر، نه میتواند برای آگاهی از اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه خود و محیط بین المللی به انتظار انتشار هفته نامه و ماه نامه بنشیند و نه حوصله و علاقه ای برای انجام این کار دارد، در عصر ارتباطات اخبار چاپ شده در هفته نامه ها و حتی روزنامهها در هنگام چاپ نیز تازگی ندارند چرا که پیش از آن هزاران نفر از آنها اطلاع پیدا کرده اند. رسانههای اجتماعی به عنوان رسانههای بومی عصر دیجیتال وظیفه پوشش خبری عموم کاربران فضای مجازی را به صورت شبانه روزی و بدون لحظه ای توقف برعهده دارند.
در قرن گذشته در حضور رادیو و تلویزیون عبارت رسانه های سنتی(Traditional Media) به نشریات چاپی گفته می شد، در حالیکه امروز رادیو و تلویزیون خود نیز به عنوان رسانههای سنتی مطرح میشوند و اگرچه هنوز این رسانهها تعداد قابل توجهی مخاطب در سراسر جهان دارند، اما فاصله بین مطرح کردن یک اتفاق تا بوقوع پیوستن آن در عصر دیجیتال بسیار کم است. به طور طبیعی رسانههای سنتی اغلب توسط میانسالان و مسن ترهای یک جامعه دنبال میشوند، در حالیکه رسانههای نوین جوانان و نوجوانان را به سمت خود جذب میکنند. بخش عمده ای از کاهش مخاطب رسانههای سنتی مربوط به حوزه سنی جوان و نوجوان است.
رسانههای اجتماعی(Social Media) رسانه های عصر دیجیتال هستند، رسانه هایی که بر خلاف رسانههای سنتی امکان تعامل و مشارکت را برای کاربران خود فراهم میکنند. شبکه های اجتماعی، میکروبلاگ ها، تالارهای گفتگو، ویکیها و ... از جمله رسانههای اجتماعی هستند. در رسانههای اجتماعی که مبتنی بر تکنولوژی وب2 شکل گرفته اند، برخلاف رسانه های مکتوب و رسانه هایی مانند تلویزیون و رادیو که امکان تعامل زنده برای مخاطب وجود نداشت، مخاطبان خود قسمت عمده ای از تولید محتوا و اطلاع رسانی را برعهده دارند. بنابراین تولید و انتشار خبر در رسانههای نوین متفاوت از رسانه های سنتی است، در این شیوه دیگر سیستم توزیع روزنامه یا مجله وجود ندارد، بلکه این کاربران هستند که اخباری که بدستشان رسیده است را با دیگران به اشتراک میگذارند.
در واقع رسانه های اجتماعی را میتوان نسل جدیدی از رسانههای شهروندی(Citizen Media) با امکانات گسترده تر، حرفه ای تر و موثرتر به حساب آورد. رسانههای شهروندی همیشه وجود داشته اند، این رسانههای همانطور که از نام آنها پیداست رسانههای غیررسمی افراد یک جامعه هستند که انتشار خبر در آنها به شکل دست به دست و چهره به چهره صورت میگیرد. شبنامه ها، دیوار نوشته ها، نوارهای کاست و ... نمونه های رسانههای شهروندی ادوار گذشته هستند. رسانههای اجتماعی خبر را شهروندمحور کرده اند، به این معنا که افراد جامعه خود اخبار را تولید، گزارش، عکس و تصویربرداری و توزیع میکنند.
در دهههای گذشته روزنامه نگاری دچار تحولات بنیادین شده است، روزنامه نگاری دیجیتال(Digital Journalism) پیش از پیدایش رسانههای اجتماعی و با نفوذ اینترنت در محیط های کسب و کار شکل گرفت، شاخه ای از روزنامه نگاری که در آن نیازی به مراجعه و حضور در محل برای بدست آوردن اخبار نبود و اگر چه برخی از کانالهای سنتی دستیابی به اخبار به شکل گذشته حفظ شدند اما عمده آنها تغییرات عمده ای پیدا کرده و در مواردی نیز منسوخ شدند. اینترنت و اخیرا رسانههای اجتماعی حجم زیادی از اخبار و مطالب حوزه های گوناگون از سراسر جهان را در اختیار روزنامه نگاران قرار میدهند، به طوری که روزنامه نگار برای اطلاع از جدیدترین اخبار کافی است حساب کاربری اش در یک شبکه اجتماعی را مرور کند. روزنامه نگاری دیجیتال، نشریات دیجیتال و به دنبال آن سایتهای خبری فراوانی را ایجاد کرد. اما اکنون علاوه بر بسیاری از نشریات، شبکه های رادیو و تلویزیونی و بنگاه های خبری، نشریات و خبرگزاریهای دیجیتال نیز برای جذب مخاطب و انتشار اخبار خود به رسانه های اجتماعی روی آورده اند.
رسانههای غیر دیجیتال در کنار ایجاد حساب کاربری و انتشار اخبار روزانه خود، بخشی از محتوای خود را به شکل صوتی بر روی رسانه های اجتماعی منتشر می کنند، راه اندازی نسخه موبایل و استفاده از فناوری هایی مانند آر.اس.اس(RSS) برای سهولت کاربران در دسترسی به پایگاه اینترنتی و اخبار منتشر شده در آن از جمله گزینه های اصلی تمام سایت هایی است که به نوعی خبررسانی میکنند.
نشریات و خبرگزاریهای دیجیتال اگر چه نسبت به نشریات چاپی هزینه های چاپ و توزیع بسیار کمتری دارند اما این رسانه ها برای جذب مخاطب در میان انبوه سایتها و پایگاههای اینترنتی با چالشهای بسیاری مواجه اند.
با وجود تاثیرات مثبتی که رسانه های اجتماعی و در کل اینترنت بر روی فرایند اطلاع رسانی داشته اند، مانند حضور قدرتمند این رسانه ها در مواردی مانند بحرانهای طبیعی، اما گسترش روزافزون گرایش به این رسانه ها خالی از اشکال نیست.
محتوایی که هر لحظه در رسانه های اجتماعی منتشر میشود برخلاف رسانه های سنتی بیانگر نظرات یک حزب یا ارگان خاص نیست، بلکه بازتاب عقاید و دیدگاههای افراد مختلف از سرتاسر جهان است، یک فرد سیاسی همانقدر امکان استفاده از رسانه های اجتماعی را دارد که یک فعال محیط زیست، یک کارگر، یک معلم، یک کودک دبستانی و یک بیمار روانی.
فرصت حضور و فعالیت در رسانه های اجتماعی برای همگان یکسان است و هر فردی میتواند رسانه شخصی خود را داشته باشد، در نتیجه امکان پیگیری و بازخواست افراد و جریانها در این فضا در حداقل میزان ممکن است. در شکل نوین اطلاع رسانی که عموم افراد جامعه به ابزارهای ارتباطی دسترسی دارند و همچنین قابلیتهای مخصوص فضای مجازی نظیر پنهان کردن هویت، عدم نیاز به درخواست مجوز برای فعالیت و مانند اینها، تخلفات و بی اخلاقیها در عرصه خبر رسانی همچون سایر حوزه ها رشد فزاینده ای دارد، چرا که نشر اکاذیب، وارد کردن اتهام و زدن افتراء به شخصیتها و جریان ها، جعل واقعیتهای تاریخی، هوچی گری و شانتاژ خبری و مانند اینها بجز برای سایتها و خبرگزاریهای رسمی، پیگرد قانونی ندارد. در این حالت انبوهی از محتوای درست و ناردست، راست و دروغ در کنار دیگر تولید میشوند بدون آنکه مخاطبان رسانه های اجتماعی که همان افراد عادی جامعه هستند قدرت تشخیص و تحلیل مناسب برای رویارویی با این حجم از دادهها و اطلاعات درهم و مخلوط را داشته باشند.
رسانه های اجتماعی روزنامه نگاران دیجیتال را به سمت گزارش و انعکاس اخبار غیر ضروری و آنچه که مورد پسند عامه است سوق می دهند، در این حالت گزارشگران و خبرنگاران به جای پرداختن به اخبار و گزارش مربوط به حوزه های تأثیرگذار بر زندگی افراد جامعه و نیز پیگیری پروندههای سخت و جنجالی به وبگردی و بازنشر اخبار زرد و بی محتوا مشغول می شوند چرا که افزایش آمار بازدید سایت، حفظ مخاطب، ورودیهای موتورهای جستجو و در کل بقاء در عرصه مجازی وابسته به انتشار مطالب دلخواه عامه است.
در کنار تغییراتی که به آنها اشاره شد رسانه های اجتماعی و در کل شیوه های نوین خبررسانی که از کاغذ و چاپ فاصله دارند، تأثیر قابل تأمل دیگری نیز بر زندگی افراد جامعه داشته اند. فردی که برای پیگیری یک خبر اجتماعی وارد سایتی خبری و یا حساب کاربری اش در یک شبکه اجتماعی می شود که این کار می تواند از طریق کامپیوتر شخصی، تبلت یا گوشی موبایل صورت بگیرد، با تعداد زیادی لینک در موضوعات مختلف روبروست، لینک هایی که بعضاً عناوین جذابشان بیننده را وادار به کلیک میکند. اتفاقی که در این میان رخ میدهد پرشهای ذهنی و از دست رفتن قدرت تمرکز فرد است.
فرد اگرچه با هدفی مشخص وارد فضای مجازی میشود اما گاه ساعتها میگذرد و او صرفاً به وبگردی و ناخنک زدن به لینکهای مختلف پرداخته است بدون آنکه موضوع اصلی را به شکل جامع دنبال کرده باشد و یا هنگام استفاده از گوشی موبایل فرد با تماسهای تلفنی مکرر روبرو شده و اساساً فراموش میکند به دنبال چه چیزی بوده است!
به این ترتیب رسانههای غیرچاپیِ امروز شکلی از تمرکززدائی را بری مخاطبان خود رقم می زنند، در حالیکه در رسانه های مکتوب اعم از کتاب یا نشریه مخاطب هنگام مطالعه برروی موضوع مورد نظر تمرکز کرده و در حین مطالعه یافته های خود را مورد تعمق قرار میدهد، در نتیجه فهم او از مطلب عمیق تر و منسجم تر خواهد بود. در رسانه های غیر مکتوب به علت رفت و برگشت هایی که فرد در حین مطالعه و برای دیدن لینکهای کنار صفحه، پاسخ به تماسهای تلفنی، پاسخ به پیامهای مسنجر و ... با آن ها روبروست عملا امکان تعمق و تدبر بر روی متن مطالعه شده به شدت کاهش پیدا می کند و انس گرفتن با چنین سیستمی در طول زمان باعث کاسته شدن از قدرت تمرکز و در پی آن تعمق و تدبر در کنار افزایش میزان زمان هدر رفته خواهد شد. به همین علت است که امروز افرادی که ساعاتی بیشتری را در فضای مجازی میگذرانند حواس پرتی و ضعف حافظه بیشتری دارند.
مانند سایر حوزه ها، گرایش چشم بسته به سمت فناوریهای نوین تنها بر پایه جذابیت ها و فاکتورهای عامه پسند در دراز مدت اثر مطلوبی بر فرایندهای مغزی افراد نخواهد داشت.
این نشریات در طول قرنها به عنوان حاکمان مطلق اطلاع رسانی در عرصه عمومی جایگاه ویژه ای در زندگی انسان پیدا کردند. با ورود رادیو و تلویزیون با وجود اینکه اقبال به رسانه های کاغذی کاهش یافت اما از بین نرفت، بلکه روز به روز بر تعداد و تنوع نشریات اعم از روزنامه ها، هفته نامه ها، ماه نامه ها، فصل نامه ها، مجلات و ژورنالهای تخصصی افزوده شد، چرا که نشریات برای جبران کاهش تیراژ بیش از پیش به سمت تخصصی شدن حرکت کردند.
روزنامه های سیاسی، مذهبی و همچنین مجلات تخصصی در رشتههای گوناگون علمی، حوزه های مختلف کسب و کار، سرگرمی نیازهای مختلف خبری – اطلاع رسانی افراد جامعه در سنین مختلف با طبقههای اجتماعی، تحصیلات، فرهنگها و مشاغل گوناگون را برای سالهای متمادی پوشش دادند. اما در قرن بیست و یکم گویا نشریات چاپی به پایان عمر خود نزدیک میشوند.
از ابتدای سال 2013 نیوزویک به شکل کاغذی منتشر نمیشود. پس از 80 سال یکی از معتبرترین نشریات جهان انتشار نسخ چاپی خود را متوقف کرده و اعلام کرد از این پس تنها به شکل الکترونیکی فعالیت میکند. این نشریه که رکورد سه میلیون نسخه را نیز در کارنامه خود دارد، پس از کاهش تعداد خوانندگان و همچنین درآمد حاصل از تبلیغات، برای ادامه فعالیت به ناچار برای حذف هزینههای چاپ و توزیع انتشار به شکل سنتی را کنار گذاشت. با وجود آنکه آمارها از افزایش درآمد تبلیغاتی نشریات امریکایی و نیز بیشتر شدن تعداد آنها حکایت دارد اما به نظر نمیرسد این افزایش اندک درآمدها آینده مطمئنی را برای نشریات امریکایی به دنبال داشته باشد، چرا که آمار تیراژ نشریات معتبر در 5 سال گذشته کاهش قابل تأملی یافته است.
در کنار کاهش 19 درصدی مخاطبان مجله تایم در طول 5 سال، نیوزویک با کاهش 50 درصدی در تیراژ خود در خلال سالهای 2007 تا 2012 مواجه شد.
در قرن گذشته در حضور رادیو و تلویزیون عبارت رسانه های سنتی(Traditional Media) به نشریات چاپی گفته می شد، در حالیکه امروز رادیو و تلویزیون خود نیز به عنوان رسانههای سنتی مطرح میشوند و اگرچه هنوز این رسانهها تعداد قابل توجهی مخاطب در سراسر جهان دارند، اما فاصله بین مطرح کردن یک اتفاق تا بوقوع پیوستن آن در عصر دیجیتال بسیار کم است. به طور طبیعی رسانههای سنتی اغلب توسط میانسالان و مسن ترهای یک جامعه دنبال میشوند، در حالیکه رسانههای نوین جوانان و نوجوانان را به سمت خود جذب میکنند. بخش عمده ای از کاهش مخاطب رسانههای سنتی مربوط به حوزه سنی جوان و نوجوان است.
رسانههای اجتماعی(Social Media) رسانه های عصر دیجیتال هستند، رسانه هایی که بر خلاف رسانههای سنتی امکان تعامل و مشارکت را برای کاربران خود فراهم میکنند. شبکه های اجتماعی، میکروبلاگ ها، تالارهای گفتگو، ویکیها و ... از جمله رسانههای اجتماعی هستند. در رسانههای اجتماعی که مبتنی بر تکنولوژی وب2 شکل گرفته اند، برخلاف رسانه های مکتوب و رسانه هایی مانند تلویزیون و رادیو که امکان تعامل زنده برای مخاطب وجود نداشت، مخاطبان خود قسمت عمده ای از تولید محتوا و اطلاع رسانی را برعهده دارند. بنابراین تولید و انتشار خبر در رسانههای نوین متفاوت از رسانه های سنتی است، در این شیوه دیگر سیستم توزیع روزنامه یا مجله وجود ندارد، بلکه این کاربران هستند که اخباری که بدستشان رسیده است را با دیگران به اشتراک میگذارند.
در واقع رسانه های اجتماعی را میتوان نسل جدیدی از رسانههای شهروندی(Citizen Media) با امکانات گسترده تر، حرفه ای تر و موثرتر به حساب آورد. رسانههای شهروندی همیشه وجود داشته اند، این رسانههای همانطور که از نام آنها پیداست رسانههای غیررسمی افراد یک جامعه هستند که انتشار خبر در آنها به شکل دست به دست و چهره به چهره صورت میگیرد. شبنامه ها، دیوار نوشته ها، نوارهای کاست و ... نمونه های رسانههای شهروندی ادوار گذشته هستند. رسانههای اجتماعی خبر را شهروندمحور کرده اند، به این معنا که افراد جامعه خود اخبار را تولید، گزارش، عکس و تصویربرداری و توزیع میکنند.
رسانههای غیر دیجیتال در کنار ایجاد حساب کاربری و انتشار اخبار روزانه خود، بخشی از محتوای خود را به شکل صوتی بر روی رسانه های اجتماعی منتشر می کنند، راه اندازی نسخه موبایل و استفاده از فناوری هایی مانند آر.اس.اس(RSS) برای سهولت کاربران در دسترسی به پایگاه اینترنتی و اخبار منتشر شده در آن از جمله گزینه های اصلی تمام سایت هایی است که به نوعی خبررسانی میکنند.
نشریات و خبرگزاریهای دیجیتال اگر چه نسبت به نشریات چاپی هزینه های چاپ و توزیع بسیار کمتری دارند اما این رسانه ها برای جذب مخاطب در میان انبوه سایتها و پایگاههای اینترنتی با چالشهای بسیاری مواجه اند.
محتوایی که هر لحظه در رسانه های اجتماعی منتشر میشود برخلاف رسانه های سنتی بیانگر نظرات یک حزب یا ارگان خاص نیست، بلکه بازتاب عقاید و دیدگاههای افراد مختلف از سرتاسر جهان است، یک فرد سیاسی همانقدر امکان استفاده از رسانه های اجتماعی را دارد که یک فعال محیط زیست، یک کارگر، یک معلم، یک کودک دبستانی و یک بیمار روانی.
فرصت حضور و فعالیت در رسانه های اجتماعی برای همگان یکسان است و هر فردی میتواند رسانه شخصی خود را داشته باشد، در نتیجه امکان پیگیری و بازخواست افراد و جریانها در این فضا در حداقل میزان ممکن است. در شکل نوین اطلاع رسانی که عموم افراد جامعه به ابزارهای ارتباطی دسترسی دارند و همچنین قابلیتهای مخصوص فضای مجازی نظیر پنهان کردن هویت، عدم نیاز به درخواست مجوز برای فعالیت و مانند اینها، تخلفات و بی اخلاقیها در عرصه خبر رسانی همچون سایر حوزه ها رشد فزاینده ای دارد، چرا که نشر اکاذیب، وارد کردن اتهام و زدن افتراء به شخصیتها و جریان ها، جعل واقعیتهای تاریخی، هوچی گری و شانتاژ خبری و مانند اینها بجز برای سایتها و خبرگزاریهای رسمی، پیگرد قانونی ندارد. در این حالت انبوهی از محتوای درست و ناردست، راست و دروغ در کنار دیگر تولید میشوند بدون آنکه مخاطبان رسانه های اجتماعی که همان افراد عادی جامعه هستند قدرت تشخیص و تحلیل مناسب برای رویارویی با این حجم از دادهها و اطلاعات درهم و مخلوط را داشته باشند.
رسانه های اجتماعی روزنامه نگاران دیجیتال را به سمت گزارش و انعکاس اخبار غیر ضروری و آنچه که مورد پسند عامه است سوق می دهند، در این حالت گزارشگران و خبرنگاران به جای پرداختن به اخبار و گزارش مربوط به حوزه های تأثیرگذار بر زندگی افراد جامعه و نیز پیگیری پروندههای سخت و جنجالی به وبگردی و بازنشر اخبار زرد و بی محتوا مشغول می شوند چرا که افزایش آمار بازدید سایت، حفظ مخاطب، ورودیهای موتورهای جستجو و در کل بقاء در عرصه مجازی وابسته به انتشار مطالب دلخواه عامه است.
در کنار تغییراتی که به آنها اشاره شد رسانه های اجتماعی و در کل شیوه های نوین خبررسانی که از کاغذ و چاپ فاصله دارند، تأثیر قابل تأمل دیگری نیز بر زندگی افراد جامعه داشته اند. فردی که برای پیگیری یک خبر اجتماعی وارد سایتی خبری و یا حساب کاربری اش در یک شبکه اجتماعی می شود که این کار می تواند از طریق کامپیوتر شخصی، تبلت یا گوشی موبایل صورت بگیرد، با تعداد زیادی لینک در موضوعات مختلف روبروست، لینک هایی که بعضاً عناوین جذابشان بیننده را وادار به کلیک میکند. اتفاقی که در این میان رخ میدهد پرشهای ذهنی و از دست رفتن قدرت تمرکز فرد است.
فرد اگرچه با هدفی مشخص وارد فضای مجازی میشود اما گاه ساعتها میگذرد و او صرفاً به وبگردی و ناخنک زدن به لینکهای مختلف پرداخته است بدون آنکه موضوع اصلی را به شکل جامع دنبال کرده باشد و یا هنگام استفاده از گوشی موبایل فرد با تماسهای تلفنی مکرر روبرو شده و اساساً فراموش میکند به دنبال چه چیزی بوده است!
مانند سایر حوزه ها، گرایش چشم بسته به سمت فناوریهای نوین تنها بر پایه جذابیت ها و فاکتورهای عامه پسند در دراز مدت اثر مطلوبی بر فرایندهای مغزی افراد نخواهد داشت.