به گزارش مشرق به نقل از فارس، باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا شب گذشته اولین سخنرانی سالانه خود در دور جدید از ریاستجمهوریاش را ایراد کرد. اوباما که پس از پیروزی در نبرد سخت با رامنی جمهوریخواه، اکنون 4 سال دیگر و البته برای آخرین دوره در کرسی ریاستجمهوری است و در کاخ سفید جاخوش کرده است، سخنرانیاش را همانطور که انتظار میرفت به دو بخش داخلی و بینالمللی تقسیم کرد.
در حوزه داخلی، باز هم مسائل و مشکلات اقتصادی در راس سخنان آقای اوباما قرار گرفت. اهم آنچه اوباما در حوزه داخلی مدنظر داشت، بدین شرح است:
* رشد طبقه متوسط
پایگاه طبقاتی باراک اوباما بیشتر در طبقات متوسط و ضعیف جامعه آمریکاست که سیاهپوستان و مهاجرین را در بر میگیرند. اوباما در سخنرانی خود نشان داد که بهدنبال رشد این طبقه از جامعه آمریکاست. وی اظهار داشت: «وظیفه نسل ما به راه انداختن موتور اصلی رشد اقتصادی آمریکا یعنی طبقه متوسط رو به ترقی است.»
موتور اصلی اقتصاد آمریکا در واقع یعنی موتور اصلی بقای حزب دموکرات در قدرت. این احتمال وجود دارد که سرمایهداران بزرگ طرفدار حزب جمهوریخواه با رشد طبقه متوسط دچار انحطاط پایگاه طبقاتی خود شوند.
ظاهرا سیاست اصلی اوباما در تقویت طبقه متوسط، افزایش امکانات آموزشی برای این طبقه است تا تخصص را در میان آنها افزایش دهد.
* افزایش مالیات یکدرصدیها
یکی از خواستههای عمومی طبقه ضعیف و متوسط آمریکا افزایش مالیات ثروتمندان جامعه آمریکاست که پس از آغاز جنبش تسخیر والاستریت، به «یکدرصدیها» معروف شدهاند.
اوباما گفته است که در عین تلاش برای کاهش هزینهها، که طبعا فشار آن بر روی طبقه متوسط خواهد بود، مالیات ثروتمندان را افزایش میدهد.
اوباما با این کار احتمالا خود را از دو سو به دردسر خواهد انداخت. اولا با کاهش هزینههای عمومی، محبوبیت خود را نزد عامه خواهد کاست و از سوی دیگر با هدف قرار دادن سرمایهداران، باعث خواهد شد پایگاههای قدرت آنها علیه وی وارد عمل شوند و رسانههای نومحافظهکار تبلیغات خود را علیه وی تشدید کنند.
در دور اول ریاستجمهوری اوباما نیز وی از سوی برخی رسانههای وابسته به حزب جمهوریخواه یک سوسیالیست خوانده میشد.
* و باز هم طرح خدمات درمانی
طرح خدمات درمانی اوباما که به Obama Care مشهور شده است، باز هم در سخنرانی وی مدنظر قرار گرفته است.
البته این طرح سر و صدای زیادی را در آمریکا و مخالفتهایی را هم برانگیخته است. در چهار سال گذشته که اوباما نتوانست آن را عملا اجرایی کند، اکنون باید دید عمر چهارساله دوم ریاستجمهوری اوباما برای این منظور کافی است یا خیر؟
* کنترل خشونت مسلحانه در آمریکا
اوباما و بهطور کلی دموکراتها از خشونتهای مسلحانه در آمریکا که اخیرا نیز توسعه یافته، نگراناند. بهعکس جمهوریخواهان، دولت اوباما بر این باور است که حقی که بر مبنای تعالیم ماکیاولیستی مبنی بر حمل آزادانه سلاح در قانون اساسی برای مردم به رسمیت شناخته شده است، باید محدود شود.
این اقدام البته صدای لابیهای مخالف را درمیآورد. حتی فاکسنیوز چندی پیش به شهروندان نیویورکی آموزش میداد که چگونه علیرغم محدودیتهای اعمال شده از سوی دولت ایالتی به سلاح دست یابند.
اما فعلا با موجی که از این خشونتها ایجاد شده است، بهنظر میرسد اوباما بتواند برخی محدودیتها را اعمال کند که ممنوعیت سلاح برای افراد دارای سوءسابقه از آن جمله است. افکار عمومی فعلا در این زمینه از تلاشهای اوباما حمایت میکنند.
* دفاع از همجنسگرایان
اوباما همچنین از حقوق همجنسگرایان حمایت کرد و گفت ما تضمین میکنیم که رفتار یکسانی با تمامی نظامیان خود داشته باشیم و مزایای یکسانی را برای تمامی خانوادههای آنها از جمله همجنسگرایان داشتیه باشیم.
در واقع در بین وعدههای دور اول ریاستجمهوری آمریکا همین یکی به خوبی عملی شده است. وقتی بحث انحطاط اخلاقی در میان باشد، نام دموکراتها همواره پیشتاز است. همجنسگرایان و یهودیان آمریکا از اصلیترین مدافعان دموکراتها محسوب میشوند.
در حوزه بینالمللی، محورهای بحث اوباما را ایران، سوریه، کره شمالی، القاعده و مباحث کلی نظیر آزادی بشر تشکیل میدادند.
اهم مباحثی که اوباما در حوزه بینالمللی مطرح کرد، بدین شرح است:
* چماق و هویج در خصوص مساله هستهای ایران
مساله هستهای ایران یکی از چالشهای سیاست خارجی اوباماست. باراک اوباما در این خصوص همواره از سیاست دیپلماسی همراه با فشار تبعیت کرده است.
وی این بار نیز بر همان سیاست سابق تاکید کرد. از یکسو از ایران خواست تا راهحل دیپلماتیک را بهرسمیت بشناسد و از دیگر سو ابراز داشت که کشورش هرکاری میکند تا ایران به سلاح هستهای دست نیابد.
وی باز هم در سخنان خود، چیزی را که وجود ندارد بهعنوان مفروض اصلی گرفت. بهعبارت دیگر، مفروض اصلی دستگاه سیاست خارجی آمریکا در خصوص برنامه هستهای ایران آن است که ایرانیان طرحی برای تولید سلاح هستهای دارند. این در حالی است که نهتنها ایران بر ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود تاکید میکند، جامعه اطلاعاتی آمریکا هم هنوز نتوانسته است به این نتیجه برسد که ایران بهدنبال سلاح هستهای است.
* ادامه فشارها بر سوریه
اوباما گفته است که کشورش به فشارها علیه حکومت سوریه ادامه میدهد و از رهبران مخالفان سوری حمایت میکند. وی که در بخش دیگری از سخنان خود به القاعده پرداخته است، از کنار این مساله که القاعده در سوریه در حال فعالیت گسترده است، به راحتی گذشت.
البته به نظر میرسد عدم مداخله نظامی در سوریه همچنان سیاست خارجی آمریکا باشد. برخی بر این باورند که آمریکا از چالش سوریه از دو جهت سود میبرد. از یکسو مقاومت ضداسرائیلی در این نبرد فرسایشی تضعیف میشود و از سوی دیگر، فعالان سلفی بهعنوان دیگر مخالفان آمریکایی تضعیف شده و در نبرد با ارتش سوریه نیروهای خود را از دست میدهند.
این شرایط باعث میشود که آمریکا بدون پرداخت هزینه، دو دشمن خود در منطقه را تضعیف کند، بنابراین از «استراتژیهای مرشایمری طعمهگذاری و آتشبیاری معرکه» استفاده میکند.
* تاکید بر حمایت از اسرائیل
باراک اوباما همانطور که انتظار میرفت در این سخنرانی نیز بر حمایت همهجانبه کشورش از رژیم تلآویو تاکید کرد. آنچه باز هم مورد تاکید بود، همان موضوع همیشگی یعنی امنیت اسرائیل بود.
وی از کنار ناامنیهایی که صهیونیستها برای منطقه بهوجود میآورند باز هم بهراحتی گذشت و نه اشارهای به تجاوز این رژیم به سودان و نه به سوریه کرد.
اوباما همچنین پیام سفر آتی خود به منطقه را که قرار است در بهار انجام شود، برای امنیت و صلح پایدار در کنار اسرائیل خواهد ایستاد. البته وی به اختلافاتش با نتانیاهو بر سر مساله شهرکسازی که به توقف روند سازش انجامیده است، اشارهای نکرد.
* تکرار انتقاد از کره شمالی
اوباما در سخنرانی سالانه خود اقدام کره شمالی در آزمایش هستهای را که از سوی شورای امنیت سازمان ملل هم محکوم شده است، منجر به انزوای بیشتر این کشور دانست و راه نیل این کشور بهسوی رفاه را عمل به تعهدات بینالمللی عنوان کرد.
آزمایش پر سر و صدای کره شمالی باعث شده بود که اوباما بیانیهای را هم پیشتر در این خصوص صادر کند.
کره شمالی آزمایش هستهای خود را تحت سختترین تحریمهای بینالمللی بهعمل آورده است. اوباما وعده داد که در راستای تامین امنیت متحدانش دست به اقداماتی خواهد زد و سیستم دفاع موشکی را تقویت میکند.
* القاعده
موضوع القاعده هم مورد اشاره اوباما بود که این یکی از مهمترین تفاوتهای مواضع سیاست خارجی اوباما با مواضع نومحافظهکاران جمهوریخواه به حساب میآید.
اوباما بر این باور است که مقابله با القاعده نباید مقابله نظامی مستقیم باشد بلکه آمریکا باید به کشورهایی که گروههای تروریستی سلفی در آنها فعالاند، کمک کند تا خود از پس این گروهها برآیند. این چیزی شبیه به دکترین نیکسون است که تصمیم داشت امنیت مناطق را به متحدین آمریکا واگذار کند.
این بدان معناست که اوباما میخواهد هزینه مقابله با گروههای سلفی را برای آمریکا پایین بیاورد با این حال مشخص نیست چرا اوباما به دولت سوریه کمک نمیکند که از پس تروریستهای سلفی برآید و در ضمن از گروههای تروریستی مزبور حمایت هم میکند؟
* افغانستان و خروج نیروهای آمریکایی از این کشور
پس از خروج از عراق، اوباما همچنان قصد دارد توان استراتژیک نظامی آمریکا را آزاد کند بنابراین وی اعلام کرده است که تا پایان سال آینده میلادی نیروهای آمریکایی خاک افغانستان را ترک میکنند اما تعهد آمریکا به افغانستان باقی خواهد ماند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که آمریکا نمیتواند افغانستان را بهطور کامل از نیرو خالی کند چرا که همین برای قدرت گرفتن طالبان که هماکنون نیز توان بالایی در افغانستان دارد، کافیست.
با این حال، اوباما بهشدت نگران هزینههای نظامی است. او نمیخواهد دیگر پول خرج جنگ افغانستان کند. پنتاگون حتی در حال خارج کردن یکی از رزمناوهای آمریکایی از خلیج فارس است. با این وضع منافع اقتصادی آمریکا با منافع امنیتی این کشور بهنوعی در تعارض قرار گرفته است. از یکطرف خروج نظامی یعنی احتمال قدرت یافتن طالبان و از سوی دیگر باقی ماندن نیروهای نظامی یعنی ادامه فشارهای اقتصادی.
بسیاری بر این باورند که اوباما بخشی از نیروهای آمریکایی را در افغانستان حفظ خواهد کرد.
* حرفهای روشنفکرانه!
اوباما اظهار داشت: «در دفاع از آزادی، ما به عنوان مجری همپیمانان مستحکم خود باقی میمانیم، از آمریکا گرفته تا آفریقا، از اروپا تا آسیا. در خاورمیانه نیز ما در کنار شهروندانی میایستیم که خواستار حقوق جهانی خود هستند و از گذار باثبات به سوی دموکراسی حمایت میکنیم. این فرایند آشفته خواهد بود و ما نمیتوانیم مسیر تغییر را در کشورهایی چون مصر دیکته کنیم و به احترام برای حقوق بنیادین تمامی افراد اصرار کنیم.»
با این حال، وی توضیح نداد که چرا کشورش مصر را تهدید می کند که در صورت لغو کمپدیوید ، کمکهای خود را به این کشور قطع خواهد کرد؟ وی همچنین توضیحی در خصوص گذار با ثبات بهسوی دموکراسی نداد؟ مثلا نگفت آیا آنچه در سوریه میگذرد از منظر او گذر با ثبات به سوی دموکراسی است؟ چرا دولت وی از اسرائیل نمیخواهد که حقوق دموکراتیک مردم فلسطین را بهرسمین بشناسد؟ چرا از حرکت آزادیخواهانه مردم بحرین دفاع نمیکند؟ چرا با عربستان بهعنوان یکی از دیکتاتوریترین رژیمها رفتار دموکراسیخواهانه ندارد؟ و ...
این بخش از سخنان اوباما، تنها یک ژست روشنفکرانه است و هیچ ارزشی در عرصه عمل ندارد.
سخنرانی سالانه اوباما نشان داد که وی تقریبا همان سیاستهایی را در پیش گرفته که چهار سال قبل نیز با آنها شناخته میشد، پس همانطور که در چهار سال اول شعار «تغییر» محقق نشد، در چهار سال دوم نیز محقق نخواهد شد.
این همان سیاستهای جریان غالب است که سالهاست در آمریکا جریان داشته است. اگرچه اوباما احتمالا در عرصه داخلی تغییراتی ایجاد میکند اما در عرصه بینالمللی هیچ چیز جدیدی در چنته ندارد.