به گزارش مشرق به نقل از فارس، کیم جونگ اون رهبر جوان کره شمالی حدودا از آذر 1390 به دنبال مرگ ناگهانی پدر خود کیم جونگ ایل بر مسند قدرت تکیه زد. وقتی کیم به قدرت رسید سعی کرد رفتار متفاوتی از خود نسبت به پدر و پدربزرگش نشان دهد از این رو بود که دست به اقداماتی از قبیل ایجاد مراکز تفریحی و پارکهایی برای کودکان زد.
او سه ماه بعد در اقدامی ناگهانی برنامه هستهای کره شمالی را به حالت تعلیق در آورد. رنگ و بوی بیانیه کره شمالی حاکی از آن بود که این کشور به آزمایشهای هستهای و موشکی خود نیز مهر تعلیق کوبیده است. همین اتفاق بود که موجب شد برخی او را فردی طرفدار اصلاح معرفی کنند که نخستین چرخش در سیاست خارجی این کشور را رقم زده است.
اما واقعیت ماجرا این بود که توافق میان کره شمالی و آمریکا یک ماه قبل از فوت کیم جونگ ایل صورت گرفته بود و قرار بر این بود که پیونگ یانگ فعالیت هستهای و آزمایش موشکی خود را در ازای دریافت حدود 200 میلیون دلار کمکهای غذایی معلق کند. اما این بار نیز تعلل آمریکا در عمل به وعدهاش که ارسال مواد غذایی به کره شمالی بود، موجب لغو این توافق شد و کره فعالیتهای هستهای و موشکی خود را از سر گرفت.
البته این نخستین باری نیست که کره شمالی به خاطر خلف وعدههای آمریکا تعهد خود برای تعلیق فعالیتهای هستهای و آزمایشهای موشکی را زیر پا گذاشته است. پیش از این نیز پیونگ یانگ در فوریه سال 2006 با توقف فعالیتهای هستهای خود در برابر دریافت کمکهای خارجی موافقت کرد، اما بار دیگر در سال 2008 میلادی در اعتراض به خودداری آمریکا در مورد حذف فوری نام کره شمالی از فهرست کشورهای حامی تروریست، برنامه برچیدن تاسیسات اتمی خود را به حال تعلیق در آورد.
درباره علت اصرار کره شمالی برای انجام آزمایشهای موشکی دلایل متعددی ذکر شده است. مقامات کره شمالی راهبردهای کلانی دارند که مبنای آنها بر حفظ سیاستهای کمونیستی این کشور استوار است. این سیاستها در دو جهت پیگیری میشوند؛ یکی کنترل مردم در داخل و دیگری دفاع در برابر تهدیدات احتمالی خارجی.
با فروپاشی شوروی، کرهشمالی بزرگترین متحدش را از دست داد. از سوی دیگر کشوری مثل چین که در حال حاضر بزرگترین متحد پیونگ یانگ محسوب میشود، به منافع اقتصادی خود بیشتر از مسائل امنیتی اهمیت میدهد و سعی میکند با قدرتهای بزرگ جهان تعامل داشته باشد. در نتیجه چین در وضعیتی نیست که از جاهطلبیهای نظامی کرهشمالی حمایت کند یا در دفاع از کرهشمالی حاضر باشد به هر شرایطی تن دهد.
به همین دلیل از زمانی که کیم جونگ ایل، رهبر پیشین کرهشمالی روی کار آمد، مقامات کرهشمالی تصمیم گرفتند وضعیت دفاعی خود را بهبود بخشند و چون نمیتوانستند به سیستمهای پیشرفته بمبافکن یا هواپیماهای جنگی قدرتمند دسترسی داشته باشند عمدتا سعی کردند دنبال کلاهکهای هستهای و موشکهای حملکننده این کلاهکها باشند. این مسئله باعث شد که استراتژی کلان پیونگ یانگ به سمت انجام آزمایشهای هستهای حرکت کند.
اما این همه ماجرا نیست. برای درک چرایی این موضوع میتوان به بیانیه وزارت خارجه کره شمالی پس از انجام یکی از آزمایشهای موشکی اشاره کرد که در آن اعلام کرده، «سیاست استعماری آمریکا» ریشه تمام مشکلات موجود در شبه جزیره کره است و اجرای برنامههای هستهای کره شمالی «پاسخی دندان شکن به این ابرقدرت استکباری» است.
البته نگرانی رهبران کره شمالی از حمله احتمالی آمریکا نیز باعث شده، با وجود انزوای روزافزون بینالمللی و فشارهای شدید اقتصادی، همچنان بر تداوم برنامه هستهای و موشکی خود تاکید داشته باشد زیرا تلاش برای دستیابی به این نوع تسلیحات برای رقبای منطقهای و قدرتهای فرامنطقهای رعبآور و هشدار دهنده خواهد بود.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران بر این باورند آزمایشهای هستهای و موشکی کره شمالی تلاش ناامیدانه این کشور برای تامین گفتوگوهای دوجانبه با ایالات متحده آمریکاست تا بار دیگر در گفتوگوها اهرمهای بسیاری داشته باشد.
در واقع، سیاست کره شمالی این گونه است که هر زمانی متوجه کم توجهی جامعه جهانی به خود میشود و از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی آن افزایش مییابد، تحرکات تهدیدآمیزی انجام میدهد تا هم توجه خبری را به خود جلب کند و هم قدرتهای جهانی را به نحوی بر سر میز مذاکره بکشاند و با امتیازگیری از طرف غربی، از فشارهای اقتصادی و اثر تحریمها بکاهد.
بدین ترتیب ملاحظه میشود گزاره بیاعتمادی جدیترین مانع بر سر راه حل مسئله هستهای و آزمایش کره شمالی است که هر بار به خاطر خلف وعدههای غرب به ویژه آمریکا هرگز به سرانجام نرسیده است.
او سه ماه بعد در اقدامی ناگهانی برنامه هستهای کره شمالی را به حالت تعلیق در آورد. رنگ و بوی بیانیه کره شمالی حاکی از آن بود که این کشور به آزمایشهای هستهای و موشکی خود نیز مهر تعلیق کوبیده است. همین اتفاق بود که موجب شد برخی او را فردی طرفدار اصلاح معرفی کنند که نخستین چرخش در سیاست خارجی این کشور را رقم زده است.
اما واقعیت ماجرا این بود که توافق میان کره شمالی و آمریکا یک ماه قبل از فوت کیم جونگ ایل صورت گرفته بود و قرار بر این بود که پیونگ یانگ فعالیت هستهای و آزمایش موشکی خود را در ازای دریافت حدود 200 میلیون دلار کمکهای غذایی معلق کند. اما این بار نیز تعلل آمریکا در عمل به وعدهاش که ارسال مواد غذایی به کره شمالی بود، موجب لغو این توافق شد و کره فعالیتهای هستهای و موشکی خود را از سر گرفت.
البته این نخستین باری نیست که کره شمالی به خاطر خلف وعدههای آمریکا تعهد خود برای تعلیق فعالیتهای هستهای و آزمایشهای موشکی را زیر پا گذاشته است. پیش از این نیز پیونگ یانگ در فوریه سال 2006 با توقف فعالیتهای هستهای خود در برابر دریافت کمکهای خارجی موافقت کرد، اما بار دیگر در سال 2008 میلادی در اعتراض به خودداری آمریکا در مورد حذف فوری نام کره شمالی از فهرست کشورهای حامی تروریست، برنامه برچیدن تاسیسات اتمی خود را به حال تعلیق در آورد.
درباره علت اصرار کره شمالی برای انجام آزمایشهای موشکی دلایل متعددی ذکر شده است. مقامات کره شمالی راهبردهای کلانی دارند که مبنای آنها بر حفظ سیاستهای کمونیستی این کشور استوار است. این سیاستها در دو جهت پیگیری میشوند؛ یکی کنترل مردم در داخل و دیگری دفاع در برابر تهدیدات احتمالی خارجی.
با فروپاشی شوروی، کرهشمالی بزرگترین متحدش را از دست داد. از سوی دیگر کشوری مثل چین که در حال حاضر بزرگترین متحد پیونگ یانگ محسوب میشود، به منافع اقتصادی خود بیشتر از مسائل امنیتی اهمیت میدهد و سعی میکند با قدرتهای بزرگ جهان تعامل داشته باشد. در نتیجه چین در وضعیتی نیست که از جاهطلبیهای نظامی کرهشمالی حمایت کند یا در دفاع از کرهشمالی حاضر باشد به هر شرایطی تن دهد.
به همین دلیل از زمانی که کیم جونگ ایل، رهبر پیشین کرهشمالی روی کار آمد، مقامات کرهشمالی تصمیم گرفتند وضعیت دفاعی خود را بهبود بخشند و چون نمیتوانستند به سیستمهای پیشرفته بمبافکن یا هواپیماهای جنگی قدرتمند دسترسی داشته باشند عمدتا سعی کردند دنبال کلاهکهای هستهای و موشکهای حملکننده این کلاهکها باشند. این مسئله باعث شد که استراتژی کلان پیونگ یانگ به سمت انجام آزمایشهای هستهای حرکت کند.
اما این همه ماجرا نیست. برای درک چرایی این موضوع میتوان به بیانیه وزارت خارجه کره شمالی پس از انجام یکی از آزمایشهای موشکی اشاره کرد که در آن اعلام کرده، «سیاست استعماری آمریکا» ریشه تمام مشکلات موجود در شبه جزیره کره است و اجرای برنامههای هستهای کره شمالی «پاسخی دندان شکن به این ابرقدرت استکباری» است.
البته نگرانی رهبران کره شمالی از حمله احتمالی آمریکا نیز باعث شده، با وجود انزوای روزافزون بینالمللی و فشارهای شدید اقتصادی، همچنان بر تداوم برنامه هستهای و موشکی خود تاکید داشته باشد زیرا تلاش برای دستیابی به این نوع تسلیحات برای رقبای منطقهای و قدرتهای فرامنطقهای رعبآور و هشدار دهنده خواهد بود.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران بر این باورند آزمایشهای هستهای و موشکی کره شمالی تلاش ناامیدانه این کشور برای تامین گفتوگوهای دوجانبه با ایالات متحده آمریکاست تا بار دیگر در گفتوگوها اهرمهای بسیاری داشته باشد.
در واقع، سیاست کره شمالی این گونه است که هر زمانی متوجه کم توجهی جامعه جهانی به خود میشود و از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی آن افزایش مییابد، تحرکات تهدیدآمیزی انجام میدهد تا هم توجه خبری را به خود جلب کند و هم قدرتهای جهانی را به نحوی بر سر میز مذاکره بکشاند و با امتیازگیری از طرف غربی، از فشارهای اقتصادی و اثر تحریمها بکاهد.
بدین ترتیب ملاحظه میشود گزاره بیاعتمادی جدیترین مانع بر سر راه حل مسئله هستهای و آزمایش کره شمالی است که هر بار به خاطر خلف وعدههای غرب به ویژه آمریکا هرگز به سرانجام نرسیده است.