اما مهمترین
ویژگی این منطقه در کوه های آن بود. از زاویۀ لوکیشن مکه که آن کوه ها را
مشاهده می کردیم، دقیقاً همان فضا را برایم تداعی می کرد. حتی صابری یک کوه
را به من و دیگر همراهان نشان داد که موجب شگفتی بزرگوارانی شد که به مکه
رفته بودند. همگی متفقاً آن کوه را بسیار شبیه به کوه احد می دانستند.
ابتدا
قرار بود از لوکیشن مکه دیدن کنیم. سر راه شترهایی توجه من را به خود جلب
کرد. تعداد تقریباً زیادی شتر را در سیلویی نگهداری می کردند.
سپس
وارد لوکیشن مکه شدیم. خود عوامل فیلم آن را «سایت مکه» می نامیدند. فضایی
بسیار تأثیرگذار که انگار معنویت را نیز در کنار دیگر مصالح ساخت لوکیشن،
به کار برده بودند.
زمانی که از چند خانه گذشتیم خانۀ کعبه را
مشاهده کردیم. خانه ای مربعی که جایگاه بت ها را نشان می داد. یعنی به این
دلیل که قسمت اول این فیلم مربوط به زمان کودکی پیامبر می شد، تعداد
تقریباً زیادی بت را در خانۀ کعبه مشاهده کردیم.
در
شهر که راه می رفتیم سگ ها و بوقلمون هایی را می دیدیم که دور می خوردند.
قیافه و هیکل سگ ها ترسناک بود اما اهلی بودند. صابری می گفت: ما تمامی این
حیوانات را خریداری کردیم تا پس از اکران فیلم نیز در شهر بمانند و مردم
که برای بازدید می آیند، این حیوانات نیز که به نوعی تداعی کنندۀ صحنه های
فیلم بوده را مشاهده کنند.
پس از گشت و گذاری در شهر به دیدن
خانۀ ابوجهل رفتیم. به واقع به نسبت دیگر خانه های شهر مجلل بود. اشرافی
بودن خانه را خوب درآورده بودند. خانۀ ابوسفیان نیز به همین گونه بود.
بسیار مجلل تر از خانۀ ابوجهل درآمده بود. خانه ای دوطبقه، لوکس، اکازیون،
با چشم اندازی عالی و مشرف به کعبه. زمانی که دیگران از بالکن، شهر را
تماشا می کردند من پس از نگاهی سریع، سری به پستوهای خانه و بالکن پشتی زدم
و از آن زاویه شهر را نگاه کردم. در ساخت خانه نکاتی را توجه کرده بودند
که احتمالاً در فیلم به چشم نمی آمد. اما طبعاً همین جزئیاتِ ناچیز، فیلم
را تبدیل به محصولی تاریخی می کند. شهر نیز از آن بالا بسیار زیبا و کامل
به نظر می آمد. آن زمان به این فکر می کردم عجب نیرویی صرف ساخت این شهر با
آن عظمت کرده اند.
سپس به سمت خانۀ ابوطالب رفتیم. جزئیات خوبی
را در آن لحاظ کرده بودند. هم به نسبت اشراف بودنش، خانه را بزرگ گرفته
بودند و هم به نسبت مؤمن بودنش، خانه را ساده در نظر گرفته بودند. از پنجره
هایش حیاط پشتی خانه را نگاه کردیم. باغی کوچک اما بسیار زیبا را به نظاره
نشستیم. این باغ را به خاطر سپردیم زیرا بخشی از بازی های کودکی های
پیامبر را در این باغ در فیلم خواهیم دید. در مجموع سایت مکه در زمینی
بالای 10 هزار متر مربع ساخته شده است. پس از این خانه بود که شهر مکه را
ترک کردیم تا به معبد بصری برویم.
معبدی به عظمت تاریخ 1400 ساله
وارد
معبد عظیم بصری شدیم. بسیار زیبا ساخته شده بود. صابری می گفت: خانمی به
نام «پائولو» از ایتالیا که یک بار برندۀ جایزۀ اسکار شده بود را آوردیم و
مبلغ بسیاری را خرج کردیم تا دیوارهای این معبد را کهنه کاری کند. به نوعی
پول دو تولید را دادیم تا کل لوکیشن پیامبر اعظم کهنه کاری و به نوعی مستند
شود. از طرفی نیز قرار بود لوکیشنِ این معبد، متناسب با فیلمبرداری، 270
درجه ساخته شود. اما بعداً تصمیم بر آن شد که این معبد نیز کامل ساخته شود.
از فضای حیاط وارد فضای داخلی معبد شدیم. این معید را به قدری زیبا ساخته
بودند که ما به شوخی به صابری می گفتیم حواستان باشد پیروان این دین برای
زیارت معبد را از شما مطالبه نکنند. خود صابری مدعی بود که در کشور چنین
چیزی بی سابقه است. یعنی معبدی به این زیبایی را حتی خود مسیحیان ایران نیز
به چشم ندیده اند. برای آنکه فضای معبد به درستی در بیاید، به ... سفر
کردند تا به خوبی در یابند فضای معبد چگونه فضایی است.
پس از آن
به کتابخانۀ بصری رفتیم. این کتابخانۀ محقر در طبقۀ بالا قرار داشت.
بنابراین از آن جا فضای کلی اطراف را دیدیم. به عنوان مثال دروازه ای را
مشاهده کردیم که همراهان ما یاد دروازۀ مسجد سوریه افتادند. قسمت هایی از
ستون و سر ستون های پل ریخته بود. این کار را آن قدر دقیق انجام داده بودند
که گمان می کردیم به راستی از ساخت این پل آنقدر گذشته که باد و باران آن
را تخریب کرده است. بیرون مکه منطقۀ شعب ابی طالب را ساخته بودند. فضایی
جالب و سختی سه سال محاصرۀ پیامبر در این منطقه را از این دکور ساده دریافت
کردیم.
سپس به سمت «سایت مدینه» حرکت کردیم. فاصله آنقدر بود که
مجبور بودیم با اتوبوس برویم. فضای سایت مدینه نیز بسیار جالب بود. در
آنجا رودخانه ای کوچک ایجاد کرده بودند و خانه هایی ساخته بودند. اما به
نظر می رسید فضای مدینه هنوز کامل نشده است. زیرا در شمارۀ اول این فیلم،
بیش از چند دقیقه در مدینه فیلم برداری نشده است. لوکیشن مدینه نیز در
مساحتی حدود 4000 متر مربع ساخته شده است.
دکوری که برندۀ اسکار، آن را در جهان بی نظیر می داند
پس
از این بازدید فرصتی دست داد تا قدری مبسوط تر با آقای صابری صحبت کنیم.
وی می گفت طرح ساخت این لوکیشن سال 88 قطعی شد. گروهی به سرپرستی شاه
ابراهیمی که یکی از بهترین طراحان سینمای ایران محسوب می شود این مکان را
برای ساخت لوکیشن پیدا کردند. صابری پیدا کردن این لوکیشن را از معجزات این
فیلم می داند. زیرا موقعیت آن بسیار نزدیک به موقعیت مکه است.
تیر
ماه 89 کار ساخت لوکیشن آغاز شد. آقای «میلژن کرکا» طراح اصلی این فیلم
است. کرکا در کارنامۀ خود دو جایزۀ اسکار را دارد. با ورود وی ساخت لوکیشن
آغاز شد. در کنار کرکا آقای شاه ابراهیمی طراحی صحنه و لباس را انجام می
داد.
شرکت «اسکان ایران» که این شرکت هم متعلق به بنیاد مستضعفان
است مأمور همکاری با کرکا برای ساخت این لوکیشن شد. این شرکت و کرکا به
این جمع بندی رسیدند که سازه ای برای ساخت لوکیشن به کار ببرند که نه تنها
در ایران، بلکه در سطح جهان بی نظیر باشد. البته این ادعایی است که خود
کرکا کرده است.
از ویژگی های این لوکیشن این است که دوربین به
راحتی قابلیت حرکت و گردش دارد. مثلاً در شهرک سینمایی غزالی اگر دوربین یک
مقدار از سطح بالا بیاید، با کارخانه های اطراف و ... به مشکل برمی خورند.
یعنی مشرف هستند. اما برای این فیلم چنین اتفاقی نیوفتاده است است. پیش
بینی شده است که تا چند هکتاری این لوکیشن هیچ چیزی ساخته نشود.
صابری
نکتۀ جالب و در اصل مهمترین ویژگی این فیلم را بیان کرد. او گفت به توصیۀ
مسئولین بنیاد در کنار تمام عوامل خارجی، از بهترین عوامل ایرانی نیز
استفاده کردند تا از دانش آنها بهرۀ کافی را ببرند و این تجربه برای کشور
ما بماند.
لوکیشن مکه شهریور 90 به پایان رسید. پس از آن در عید قربان همان سال فیلم برداری کلید خورد.
60
تا 70 درصد فیلم در همین لوکیشن فیلمبرداری شد. یک صحنه از فیلم را نیز در
عسلویه فیلمبرداری کردند. صحنۀ مربوط اولین سفر پیامبر در عسلویه پر شده
است. این لوکیشن بسیار بکر بود به گونه ای که تا زمان ساخت این پروژه
اصلاً آدمی به آن مناطق نرفته بود. در همان سال برج 10 و 11 را به این
منطقه که بهترین موقعیت آب و هوایی را داشت سفر کردند.
پس از
آنکه فیلمبرداری عسلویه تمام شد، به کرمان سفر کردند. پس از 1 ماه نیز در
اواخر اسفند به همین لوکیشن پیامبر اعظم برگشتند. آن ها هم به دلیل وضعیت
آب هوایی و هم به دلیل لوکیشن های خاص، به آن مناطق سفر کردند. یعنی زمانی
که نیاز به دریا داشتند به عسلویه رفتند و زمانی که نیاز به بیابانی فراخ
بود، به کرمان رفتند. مثلاً برای لشکرکشی ابرهه نیاز به بیابان داشتند.
تاریخ
اتمام فیلمبرداری نیز 30 آبان امسال بود. کار جلوۀ ویژۀ این فیلم بر عهدۀ
اسکات اندرسن است. او متعهد شده است طی 9 ماه کار را تحویل می دهند.
جلوۀ اندرسون به پروژه
اسکات
اندرسون یکبار سال 96 برندۀ اسکار بهترین جلوۀ ویژه شده است. دوبار نیز در
سال های 96 و 2000 نامزد اسکار بوده است. «ترمیناتور 2: روز داوری»،
«جانسخت: انتقامجو»، «کینگ کونگ» و «سوپرمن بازمیگردد»، فیلم های دیگری
است که در جلوۀ ویژۀ آن ها همکاری کرده و ما ایرانی ها به خوبی با آنها
آشنا هستیم. استیون اسپیلبرگ، جیمز کامرون، پیتر جکسون، رومن پولانسکی، پل
ورهوفن، جان مکتیرنان و الکس پرویاس از کارگردانان مطرحی هستند که اگر اهل
سینما باشید از شنیدن نام این کارگردانان و همکاری اندرسون با آن ها به
وجد می آیید.
در
کنار اندرسون، شریفی را قرار دادند که از مطرح ترین افرادی است که در
ایران در زمینۀ جلوه های ویژه فعالیت می کند. به سبب همکاری این دو فرد،
امکاناتی فوق العاده در ایران ساخته شد که تا به حال در فیلم سازی ایران
سابقه نداشت. ساخت این تجهیزات از بزرگترین دستاورد های این پروژه به شمار
می رود.
سپس به موسیقی فیلم می رسیم. عوامل فیلم با معتبرترین
آهنگ سازان جهان رایزنی کرده اند. التبه این ادعای صابری است که با نام
هایی که برایمان شمرد، متوجه شدیم که چندان نیز خلاف واقع نیست. «رحمان» از
جمله همان نام هایی است که برایمان شمرد. تقریباً با رحمان به نتیجه رسیده
اند و بزودی مشخص می شود که آهنگساز این فیلم کیست.
رحمان از
معتبرترین آهنگسازانی است که در حال فعالیت عرصۀ فیلم سازی است. او برای
فیلم «میلیونر زاغه نشین» دو جایزۀ اسکار گرفته است. یکی برای موسیقی و یکی
نیز برای ترانه.
برندۀ 3 جایزۀ اسکار، فیلمبردار فیلم پیامبر
فیلمبردار
این فیلم آقای «استرارو» است. او یکی از بزرگترین فیلمبرداران جهان است.
اگر قدری با نام های سینما آشنا باشید، حتماً نام استرارو را نیز شنیده
اید. شاید از میان تمام عوامل خارجی که با این فیلم همکاری می کنند،
استرارو بزرگترین نامی باشد که آوازه اش شگفتی هر فیلم شناسی را در سطح
جهان بر می انگیزد. او تا به حال سه بار جایزۀ اسکار برده است. «اینک
آخرالزمان»، «سرخ ها» و «آخرین امپراتور» فیلم هایی است که استرارو به خاطر
آنها اسکار دریافت کرده است. اگر به کارنامۀ او مواردی همچون نامزدی جایزۀ
اسکار و دریافت جوایز مختلف از جشنواره های گوناگون را نیز قرار دهیم،
وجهۀ او را بهتر می شناسیم.
باز
هم برای آنکه عوامل فیلم سازی ایران بتوانند به اندازۀ کافی رشد کنند، در
کنار استرارو یک تیم 30 نفری فیلمبردار به سرپرستی خضوعی قرار دادند. خضوعی
از فیلمبرداران مطرح ایران است.
امکانات خارق العاده ای که سینمای ایران را چندین سال به جلو برد
از
عوامل صاحب نام که به این فیلم ملحق شده اند بگذریم، به امکانات جدیدی می
رسیم که به خاطر این فیلم وارد ایران شدند. امکاناتی که به قول صابری،
سینمای ایران را چندین سال به جلو برده است.
مثلاً دو پروژکتور
بسیار قوی خریداری کردند که تا به حال در ایران استفاده نمی شده است. در
واقع این پروژکتورها، پروژکتورهای تنکستنی هستند با پرتاب نور فرق العاده
بالا که هم در نورپردازی های روز به کار می رود و هم برای نورپردازی های
شب.
5 دوربین دیجیتال بسیار عالی که برای اولین بار وارد ایران
شده است نیز از دیگر تجهیزات منحصر به فرد این فیلم است. این دوربین ها فقط
برای فیلم کاربرد دارند و در تلویزیون استفادۀ چندانی نمی شود.
به
این دلیل که جابجایی ها در این فیلم زیاد بوده، 6 یا 7 دستگاه سینمابیل
مخصوص این پروژه طراحی شده است . این دستگاه ها تقریباً جزو سینمابیل های
مدرنی است که در سینمای ایران در حال استفاده است.
شرکت نور
تابان، دو دستگاه تاورکرین جدید و مدرن وارد ایران کرده است که تا به حال
وجود نداشته است. تاور کرین وسیله ایست که دوربین ها را برای فیلمبرداری
روی آن قرار می دهند. این کرین ها که با کنترل اتوماتیک و هیدرولیک هستند
وارد پروژه شده است. طول بازوی این کرین ها حدود 10 متر است.
همچنین
طوفان ساز، باران ساز و مه سازهایی در خود ایران و مخصوص این فیلم ساخته
شده است. تقریباً در هیچ پروژۀ سینمایی این تعداد طوفان ساز استفاده نشده؛
حدود 9 طوفان ساز در این پروژه استفاده می شد.
همچنین حجم عظیمی
آکسسوار در این پروژه آماده و استفاده شده است. آکسسوار به مجموعۀ وسایل
صحنه می گویند که در دکور استفاده می شود. به خاطر حجم دکور، حجم این وسایل
نیز بسیار زیاد بوده است.
برخی از این اطلاعات را از آقای
مکانیکی، معاون پشتیبانی شرکت نور تابان گرفتم. او می گفت حتی تصفیه خانه
ای کامل برای لوکیشن پیامبر اعظم طراحی کرده اند که برای هیچ پروژه ای چنین
اقداماتی انجام نمی شده است.
تفاوت لوکیشن پیامبر اعظم با دیگر دکورها
جالب
است که این محدوده، تنها شهرک سینمایی است که به تاریخ اسلام اختصاص پیدا
کرده است. البته تفاوت این لوکیشن با لوکیشن فیلم هایی همچون مختارنامه و
امام علی در این است که آن لوکیشن ها صرفاً برای همان فیلم ها طراحی شدند.
بنابراین تقریباً تمام آن ها از بین رفته اند. مثلاً الآن چیزی به نام
لوکیشن فیلم امام علی وجود ندارد تا مردم و دانشجویان رشتۀ سینما بتوانند
آن را ببینند. اما به عقیدۀ مکانیکی، فرم این لوکیشن ها یک دورۀ آموزشی
برای کسانی است که می خواهند در این زمینه فعالیت کنند.
تفاوت
دیگری که لوکیشن این فیلم با دیگر فیلم ها دارد، مسئلۀ رنگ است. مکانیکی می
گوید: «من که آشنایی مختصری با این قبیل مسائل دارم به شما می گویم که
شاید تا به حال در سینمای ایران به رنگ دکور چندان توجه نمی شد. اما شما که
در این لوکیشن بروید، به غیر از حجم که تعیین کنندۀ ساختار دکور و سازه
است، عنصر رنگ نیز به خوبی به چشمتان می آید. یعنی بر اساس نظر طراح دکور،
تمام دکور کهنه کاری، یا به اصطلاح درست تر «پتینه کاری» شده است.»
حجم بالای آکسسوار را نیز می توانیم دیگر وجه تمایز این لوکیشن با دیگر دکورهای رایج در سینمای ایران در نظر گرفت.
همچنین برای این فیلم همچون فیلم مختار نامه تعداد بسیار زیادی لباس طراح، دوخته و استفاده شده است.
به
عقیدۀ مکانیکی مهمترین نکتۀ این لوکیشن عظیم این است که نگاه سازندگان به
این دکور با دیگران فرق می کرده است. یعنی نگاهشان این گونه بود که این
دکور برای ایران بماند.
در مجموع در سال 89، در حدود 9 میلیارد
تومان امکانات برای این فیلم خریداری شد. ویژگی خریداری این تجهیزات، این
است که برای سینمای ایران ماند.
از دیگر ویژگی های این فیلم این
است که شهرکی ساخته شده است که حداقل 30 سال ماندگاری دارد. یعنی مانند
دیگر پروژه های سینمایی ما، با داربست ساخته نشده است.
یکی دیگر
از اتفاقات خوب این فیلم این است که مکان یک کارخانۀ قدیمی را به تجهیزات
این فیلم اختصاص داده اند. شرکت نور تابان تجهیزات لازم مثل تجهیزات جلوه
های ویژه که گفتیم برای اولین بار در ایران ساخته شده اند را در این
کارخانه تولید می کرده اند و به لوکیشن ها انتقال می دادند.
صابری
می گفت طراحی های لازم انجام شده است تا این کارخانه تبدیل به مدرن ترین
استودیوی ایران شود. یعنی فیلمسازان می توانند تمام مراحل تولید را در این
استودیو انجام دهند.
آخرین اخبار از فیلم پیامبر
جلوه
های ویژه شروع شده است و در خصوص موسیقی نیز در شرف بسین قرارداد هستند.
برای تدوین نیز همچون موسیقی در حال بستن قرارداد هستند. خود صابری امیدوار
است تا آخر بهمن کار این قراردادها نیز به پایان برسد.
اما در
نهایت آنکه مهمترین نکتۀ این گزارش این است: مجید مجیدی به هیچ وجه قصد
ندارد چهرۀ پیامبر را نمایش دهد. احتمالاً مخاطبان نیز برخی تبلیغات منفی
دشمنان را علیه این فیلم شنیده اند. آنهایی که با دین اسلام دشمنی دارند در
برخی دوستان اهل سنت نفوذ کرده تا از دهان برخی خودفرخته های عربستان
سعودی علیه فیلم پیامبر شایعه پراکنی کنند.
یکی از شایعاتی که
علیه این فیلم ساخته اند و موجی قوی و منفی در جهان منتشر کرده اند این است
که این فیلم می خواهد چهرۀ پیامبر را نشان دهد.
اما با صحبتی که
با مسئولین این فیلم داشته ام با اصرار پرسیدم که «آیا قصد دارید چهرۀ
پیامبر را نشان دهید؟» صابری گفت از اول ساخت این فیلم، چنین قصدی نداشتیم و
در آینده نیز نمی خواهیم چهرۀ پیامبر را نشان دهیم.