خر مگس
تصویر خرمگس مذکور
تا اینجایش را داشته باشد ، حالا برویم سر دستپخت ساخت تُف سر بالا ، از بهترین انتخاب مردم فقط به این دلیل که انتخاب شما نبوده است یا قدرت دست شما نخواهد بود یا اندیشه ی شما به لحاظ افراط و تفریط و ندانم کاری و بی بند و باری وهزار حرف نگفته و هزار راه رفته به زاویه ی ذهن مردم سپرده شده است و شما توان و تحمل این دموکراسی را ندارید یا می بایست حداقل برای دور بعد خود را برسانید . پس از ساده ترین راه ممکن استفاده می کنید و به جای اینکه به کارهای انجام گرفته احترام بگذارید و ذهن خودتان را گسترش دهید و اندیشه های جدید بسازید و برنامه های کاری و طلائی برای آیندگان و آینده ی خودتان و تشکیلاتتان ساخت و ساز کنید ، برای آینده ی خودتان و تشکیلاتتان ساخت و پاخت می کنید :
دستور ساخت تُف سر بالا از یک انتخاب حداکثری
گام اول ؛
ابتدا می توانید خود را به صورت مستمر یکی از فعالان همان جبهه ای نشان دهید که می خواهید تخریبش کنید ، بعد ، زمان که از ۵۰ % عبور کرد شروع کنید به انتقاد و ایراد بنی اسرائیلی گرفتن و گرفتن ژست روشنفکری که آقا ما به خودمان هم در ملا عام انتقاد می کنیم .بعدا آرام آرام که به انتهای دوره نزدیک شدید دیگر اختلاف شما با آن انتخاب مردم بر همه آشکار شده و از آنجا که هیچ رویکردی در انسانها بی اشکال نیست ، شما با خیال راحت شروع به انتقاد های شدید و تخریب های خانمان بر انداز بر پایه ی همان اشکالاتی که وجود خواهند داشت می کنید و از طرفی هم از آن انتخاب مردم اعلام برائت کرده خود را به صورت آشکارا کنار می کشید پشتشان را خالی می کنید تا زودتر ضربه را وارد نموده و ناک اوت شوند .سپس با لابی گری فشار را زیاد و زیاد تر کرده و تبلیغات منفی را گسترش می دهید .تبریک می گویم شما موفق شدید و توانستید قشری از مردم را به خاطر انتخاب کردن طیفی که چهره ها به خاطر اشکالات در عملکرد، دورش را خالی می کنند ، پشیمان کنید.
اگر شما از قدرتهای اقتصادی هستید یا به کانون های قدرت و ثروت متصل هستید در کثری از ثانیه می توانید با نفوذ قابل توجه ریالی خود در بازار،اقلام و کالاهای مورد نیاز یا غیر مورد نیاز اما کلیدی و در واقع شاه کلیدی را کم و زیاد کنید و گران کنید ، کم کنید ، وارد نکنید ، نفروشید ، کم بفروشید ، گران بفروشید و تبعات آن را به وسیله ی رسانه ها و سایتهائی که از پول سود این کارها به دست می آید به اسم دولت و تصمیم های آن بگذارید .باز هم جای تبریک دارد .شما توانستید یک گام دیگر به هدفتان نزدیک شوید .
گام سوم ؛
با تشکیل رسانه های مختلف ، روزنامه ها ، سایتهای خبری ، بیلبوردها ، تلویزیون های شهری ، اس ام اس و … اشکالات دولت را گُنده کنید و در چشم مردم فرو کنید و به مردم یاد بدهید چگونه ناراضی باشند و از چه چیز هائی ، آنوقت هی آنها را گُنده و گُنده تر کنید و هی در مُخ مردم فرو کنید و همه را از آثار تصمیمات دولت فلان فلان شده بدانید و این را به مردم القا کنید .بالاخره بعد یک سال نه ، بعد دوسال نه ، بعد سه سال نه اما بعد هفت هشت سال کلی از این بابت نتیجه می گیرید .
دزدی هم فکر بدی نیست .شما می توانید با نفوذی که در لایه های بالائی دارید و با توجه به امکاناتی که برای خود تهیه کرده اید نسبت به ساخت و پاخت با آدم ههای خودتان اقدام کنید و سوراخ سکه های خزانه را به نفع خودتان گُنده و گُنده تر کنید و واروونه سند سازی کنید که از کسی که سوراخ خزانه را باز می کند دیگر سند سازی دور ازذهن نیست ، بعد با همان رسانه ها و همان دار و دسته و بوق و کرنا ، چماق دزدی هایتان را بر سر دولت در به در بکوبید و دودش را به چشم مردم فوت کنید تا به درصد ((عجب غلطی کردیم ها)) ی جامعه اضافه و شما به اهدافتان نزدیک تر شوید .
گام …
گامهای زیادی هست تا شما را به اهدافتان نزدیک تر کند اما همه ی واقعیت و ماجرا این نیست و چه بسا تشنگانی که تا لب جوی رفته اند بازگشته اند ، تشنگان قدرت و ثروت و نه تشنگان خدمت که جای بسی خشنودی برای خدمتگزاران و تاسف برای افرادی است که به دموکراسی خودشان هم پایبند نیستند.جائی که می بایست ساکت به گوشه ای بنشینند تا نوبت به آنها برسد .
از مجموع این عرایض و راهها و روشها و کنش ها و واکنش ها نتیجه می گیریم که اگر قرار بود طبق دموکراسی گروه شکست خورده بنشینند تا دوباره نوبتشان شود ، خوب عین بچه آدمیزاد می نشستند تا نوبتشان شود و مردم به آنها رای دهند ، اما آنها می دانند که دیگر رای مردم هم نصیبشان نمی شود. بنا بر این یا رای مردم خراب است ، یا انتخابات آزاد نیست یا می بایست آن انتخابی که مردم کرده اند توزرد از آب در بیاید و مردم به این نتیجه برسند که عجب انتخاب اشتباهی و عجب تف سر بالائی !
و اگر تو زرد نبود که نمی گوئیم ۱۰۰ نیست اما درصدش کم است ، بیائی و به مردم بخورانی که توزرد توزرد است و یک ذرهبین گنده هم دست بگیری و هی به مردم آن درصد های کوچک را بزرگ نشان بدهی. اینجوری خودت را نجات دادی و حداقل در ذهن مردم اینجور جا انداختی که اگر من بدم ،اون از من بدتره ، پس بین بد و بدتر انتخاب چیه ؟ می شود بد نه بدتر و اینگونه می شود که به حیات سیاسی ات ادامه می دهی .
امیدوارم که از روش های یاد شده در این مطلب حداکثر استفاده را نموده و خود را به اندازه ی کافی و وافی ، با آخرین تغییرات و آخرین ورژن به مردم نشان دهید .فقط یک خواهش کوچک از شما دارم و اینکه کمی تحمل کنید تا مردم بد و بدتر را تعیین کنند .فقط ملتمسانه از شما استدعا دارم از هیچ کوششی در این زمینه دریغ نفرمائید.
شماره های ارتباطی و ایمیل ها ی بنده نیز در اختیار شماست تا به عنوان مشاور ، هر مشاورهای که در این زمینه نیاز داشتید به شما رائه دهم!