در اخبار ويژه کيهان آمده است: عضو شوراي مرکزي مجمع روحانيون هرگونه تصور و احتمال مبني بر اينکه برخي اعضاي اين گروه حساب خود را از فتنه گران جدا کرده باشند، باطل کرد.

به گزارش مشرق به نقل از اين روزنامه ، مجيدانصاري روز دوشنبه طي سخناني در دانشکده فني دانشگاه تهران که ازسوي انجمن اسلامي دانشگاه تهران با حضور الهه کولايي، حميدرضا جلايي پور و محسن رهامي برگزار شده بود، به شايعه اختلاف ميان اعضاي مجمع روحانيون پرداخت و گفت: من به عنوان دبير اجرايي مجمع مبارز اعلام مي کنم مزخرفاتي که از قول برخي فرصت طلبان که امروز دايه مهربان تر از مادر شده اند و از خارج از مجمع عليه مجمع روحانيون مبارز و شخصيت هاي مجمع مطرح مي شود و صحبت از وجود اختلاف در مجمع مي کنند مثل هزاران هزار دروغ ديگر که عليه ساير تشکل ها گفته مي شود، بي اساس است.
اظهارات مجيد انصاري در تکذيب اختلاف نظر در مجمع روحانيون در حالي است که برخي اعضاي ارشد اين مجموعه و از جمله خاتمي و ابطحي و محتشمي پور و موسوي خوئيني ها و ... جزو بازيگران اصلي فتنه و آشوب 8 ماهه در سال گذشته بودند و بنابراين اظهارات وي بدين معناست که وي با تعصب کامل نسبت به اين باند عرصه سياسي کشور را نگاه مي کند و تعصب فتنه گران به مراتب براي وي مهم تر از اسلام و انقلاب و رهبري و قانون اساسي است.چندان که در حوادث سال گذشته هم هنگامي که به ساحت اسلام، امام حسين(ع)، امام خميني(ره) و ولايت فقيه جسارت شد هيچ واکنشي ولو براي ظاهرسازي از امثال انصاري ديده نشد.
اظهارات اخير دبير اجرايي مجمع روحانيون، از توهم آميز بودن رويکرد برخي رجال سياسي که از لزوم تعامل اصولگرايان با اصلاح طلباني نظير مجمع روحانيون سخن مي گفتند خبر مي دهد و حاکي از آن است که اين جريان ولو به قيمت پشت پا زدن به آرمان هاي اصيل حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامي، پاي فتنه گران و پادوهاي جبهه استکبار مي ماند. اين همه در حالي است که حضرات يکي در ميان براي مظلوميت امام و خط امام اشک تمساح مي ريزند همچنان که انصاري چند ماه قبل گفته بود: بايد بر مظلوميت امام و خط امام گريست و مظلوم تر از شخص امام، ولايت فقيه است.
اکنون پرسش اين است که جماعت متظاهر چگونه مي توانند قاطعانه پاي فتنه گران دشمن امام و ولايت فقيه بايستند و باز هم دم از امام و ولايت فقيه بزنند؟!
مجمع روحانيون با وجود زمينه سازي سران آن در فتنه سال گذشته که منجر به حرمت شکني بي سابقه روز عاشورا شد روز گذشته بيانيه اي در تکريم ماه محرم و حضرت امام حسين(ع) صادر کردند. در اين بيانيه از «پايبندي امام حسين(ع) به پيمان ولو با افراد بدآئين» تجليل شده است. احتمالا با همين مغالطه است که مجمعي ها اصرار دارند هم پيمان آمريکا و انگليس و سلطنت طلبان و بهايي ها و مارکسيست ها و تروريست هاباقي بمانند.

گسترش استقبال از نقش سياسي دين در کشورهاي اسلامي

نتايج نظرسنجي مؤسسه تحقيقاتي پيو (PEW) نشان مي دهد اغلب مسلمانان جهان از افزايش نقش اسلام در زندگي سياسي کشورشان استقبال مي کنند و آن را امر مثبتي مي دانند.
به گزارش راديو فردا در اين نظرسنجي که بيش از 8 هزار شهروند کشورهاي مختلف اسلامي شرکت کرده اند، درصد بالايي از شرکت کنندگان در کشورهاي پاکستان، مصر، نيجريه و اردن خواهان تغيير قوانين کشورشان براي همسو ساختن آن با شريعت اسلامي هستند. اين دسته از مسلمانان جهان، موافق اجراي حکم سنگسار براي متهمين به زنا، قطع دست براي دزدها و اجراي حکم اعدام براي کساني هستند که از اسلام به اديان ديگر گرويده اند.
اين گزارش مي افزايد: در کشورهايي مانند اندونزي، مصر، نيجريه و اردن بيش از 70 درصد مردم نقش اسلام در سياست را مثبت ارزيابي مي کنند. در ترکيه که نظامي سکولار محسوب مي شود ولي دولتي اسلام گرا در آن حاکم است 84 درصد از شرکت کنندگان در نظرسنجي خود را با اسلام مدرن و معتدل همسو مي دانند.

رسوايي مشترک موسوي و مهاجراني درباره مراسم 16 آذر دانشگاه کرمانشاه

سخنراني محمدحسين صفار هرندي در جمع دانشجويان دانشگاه رازي کرمانشاه با حضور متراکم دانشجويان که علاوه بر صندلي ها راهرو وسط و انتهاي سالن را پر کرده بودند روز دوشنبه -پريروز- برگزار شد. ورود وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي به اين سالن با ابراز احساسات انقلابي و ارزشي دانشجويان مواجه شد و در طول صحبت طولاني وي نيز، دانشجويان بارها سخنان او را در نقد فتنه گران و عملکرد آنان مورد تحسين قرار دادند.
در اين ميان يک نفر از دانشجويان که از سوي فتنه گران به تور افتاده بود و به او گفته بودند که جمعي با تو همراه خواهند شد اقدام به سر دادن شعار انحرافي کرد ولي حتي يک نفر با او همراه نشد و در نهايت اين فرد پس از چند بار تک خواني! به تنهايي سالن را ترک کرد و بقيه دانشجويان که تعدادشان از 600 نفر فراتر مي رفت تا پايان سخنراني با آرامش و اعلام حمايت از سخنان صفار هرندي در سالن باقي ماندند.
حالا بخوانيد گزارش سايت ميرحسين موسوي(کلمه) و همچنين «جرس» را: «صفار هرندي و هيات همراهش با شعارهاي دانشجويان دانشگاه رازي کرمانشاه غافلگير شدند. پس از اين شعارها جمع کثيري]!؟[ از دانشجويان شروع به دست زدن متمادي در حمايت از شعار دهندگان نمودند که تا مدت طولاني ادامه داشت و مجري مراسم با درخواست مکرر خود سعي در آرام نگه داشتن جو آمفي تئاتر نمود اما با بي توجهي دانشجويان همراه شد.» اين سايت مدعي شد: «در خارج از سالن و در هنگام خروج تعدادي از دانشجويان از درب هاي خروجي دانشگاه، دو تن از دانشجوياني که در مراسم شرکت کرده بودند توسط افراد لباس شخصي و با هماهنگي حراست دانشگاه بازداشت شدند.»
سايت ميرحسين در اين ماجرا به فضاحت عجيبي تن داده است چرا که دانشجويان پاي سخنراني کسي که او را قبول نداشته باشند حضور نمي يابند تا آن را ترک کنند. اگر هم گروه مخالف بخواهد سخنراني فردي را به هم بزند اين کار را در حين سخنراني سخنران انجام مي دهد نه قبل از شکل گيري جلسه، در واقع اين سايت اذعان کرده است که سالن مملو از دانشجوياني بود که براي شنيدن سخنان صفار هرندي اجتماع کرده بودند البته اين اعتراف سنگيني است چرا که فتنه گران به دروغ اين دانشگاه را حياط خلوت خود معرفي مي کردند. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي هيات همراهي نداشته تا بااو وارد سالن شده باشند و در اين روزاتفاقي نيفتاده تا کسي دستگير شده باشد. آن يک نفر شعار دهنده هم به فرد و يا جايي آسيب نزده بود تا مستوجب بازداشت باشد. مشکل فتنه گران اين است که نه در تنور آنان ناني پخته مي شود و نه کسي اين لانه را دق الباب مي کند. يک راه باقي مي ماند و آن هم جبران اين همه مافات در «محيط مجازي».
اين ماجرا نشان مي دهد اگر فتنه گران هواداري هم در جايي داشته باشند به دليل افتادن تشت رسوايي فتنه گران از بام، در جمع ها آفتابي نمي شوند و در عين حال براي آنکه اظهار وجود نمايند يک يا چند نفر آدم از همه جا بي خبر را پيدا مي کنند تا به نمايندگي از ميليون ها هوادار مجازي به مقابله با جمعيت هاي متراکم حقيقي بروند تا اگر چوبي هم آمد بر سر فرد يا افرادي بخورد که ربطي به آنان ندارد!

خالي بندهاي 16 آذر 17 آذر دچار سرخوردگي مي شوند

دروغ بافي گسترده و ملتهب نشان دادن فضاي دانشگاه در آستانه 16 آذر با هدف القاي زنده بودن فتنه سبز، باعث اعتراض در برخي محافل ضد انقلاب شده است.
در اين باره و در حالي که برخي رسانه هاي ضد انقلاب به ويژه طي چند روز اخير تلاش داشتند دروغ و توهم را جايگزين واقعيت ها کنند، سايت ضد انقلابي خودنويس به پيامدهاي منفي اين رويکرد ناشيانه پرداخت و نوشت: در آستانه 16 آذر، روز دانشجو، همان گونه که از مدت ها قبل مي شد تصورش را کرد، فضاي مجازي به شدت ملتهب است. انواع و اقسام بيانيه هاي سياسي از گروه هاي مختلف صادر مي شود و کانون اين التهاب مطابق معمول سايت بالاترين است. اگر کسي از جامعه ايران خبر نداشته باشد ممکن است تصور کند جامعه واقعي هم مانند جامعه مجازي به همين اندازه براي 16آذر ملتهب است. ولي آيا واقعاً همين طور است؟
اين پايگاه اينترنتي مي نويسد:مردم اصلاً حوصله توجه به اين فضاسازي ها را ندارند. به همين دليل کاملاً اشتباه است اگر بخواهيم التهاب بالاترين و کاربرانش را به فضاي واقعي جامعه نيز تعميم بدهيم. اين رسانه ها وکاربران آنها از بي اعتنايي دنياي واقعي به آنان کاملاً آگاهند ولي با عصبيتي بي مانند سعي در خاموش کردن و نفي واقعيت دارند. اينجاست که مي بينيم آنچه که از جنبش سبز لااقل در فضاي مجازي مانده «التهابي کاذب» است که به احتمال بسيار زياد پس از سرکوب در 16 آذر باز به فضاي سرخورده خود بازمي گردد و گلايه مي کند تا روزي که مناسبتي ديگر فرا برسد. به نظر من اين دسته از واقعيات جامعه جدا شده اند و به فضاسازي روي آورده اند، آن هم فضايي کاذب و حقيقتاً مجازي که فقط در راي هاي داده شده به لينک هاي کاربران و موضوعات داغ آن تجلي مي کند و صبح روز 17 آذر به آساني از ياد خواهد رفت.
خودنويس در پايان نوشت: شايد بهتر مي بود اينگونه کاربران بالاترين به جاي فضاسازي هاي کاذب و پناه بردن به شعارزدگي و انحصارطلبي، دنيا و واقعيات امروز جامعه ايران را نه از دريچه تنگ مانيتورهاي کامپيوترهاي شان، بلکه با کنار گذاشتن تعصب و شعارزدگي و پناه بردن به عقلانيت با ديدي بازتر مي ديدند و براي تفکر مخالف خودشان هم ارزشي قائل مي شدند. آنها احتمالاً نمي دانند که رفتارشان باعث انزواي بيشتر خودشان و سرگرداني در فضاي مجازي و گريز از واقعيات خواهد شد.اينجاست که مي بينيم التهاب پيش آمده در بالاترين به مناسبت 16 آذر نتيجه اي جز سرخوردگي براي خود کاربران نخواهد داشت. منتظر مي نشينيم و مي بينيم در اين ساعات باقي مانده تا 16 آذر جامعه بشدت ملتهب بالاترين به کدام سو خواهد رفت؟
يادآور مي شود سايت هاي بالاترين، کلمه، راديو فردا، دويچه وله، روزنت، راديو زمانه وگويا نيوز، طي چند روز اخير به شکلي انباشته از فريب و توهم سعي کرده بودند که فتنه گران امکان بازتوليد فتنه را در دانشگاه دارند.

اصلاح طلب روحاني نما تروريست ها و سلطنت طلبان را در آغوش کشيد

يک طلبه نماي فراري که مدت ها با نشريات زنجيره اي همکاري مي کرد، مي گويد جنبش سبز به هيچ وجه خميني محور نيست و شامل طيف هاي مختلف اپوزيسيون از جمله سازمان مجاهدين خلق(منافقين) و سلطنت طلبان مي شود.
محمدجواد اکبرين اکنون در پاريس اقامت دارد و براي امرار معاش تن به همکاري با راديو فردا، جرس، روزنت و بي بي سي داده است. او پيش از فرار از کشور با نشريات زنجيره اي مدعي اصلاح طلبي از جمله صبح امروز(سعيد حجاريان) همکاري مي کرد و پس از خروج از کشور کشف لباس کرد. اکبرين در گفت وگو با «تهران ريويو» تصريح مي کند: بي پروا مي گويم بايد بخش هايي از سازمان مجاهدين خلق را با آغوش باز در جنبش سبز پذيرفت همان طور که بخش هايي از سلطنت طلبان اين روزها روشني و عمق نگاه داريوش همايون ]وزير صهيونيست رژيم پهلوي[ را دارند.
وي با رد اين ادعاي اکبر گنجي که اصلاح طلبان طي سال هاي اخير خميني محور بودند گفت: من اساسا اصلاح طلبي سال هاي اخير را خميني محور نمي دانم. اصلاح طلبان يک روند افتان و خيزان را در 30 سال گذشته طي کرده و از خامي به پختگي رسيده اند.

دستور پالايش حزب مشارکت و يارگيري تازه از لندن رسيد

ارگان رسانه اي حلقه لندن، حزب مشارکت را «راه سبز» معرفي کرد اما تصويري کاهنده و رو به سقوط از اين حزب ارائه نمود! «جرس» در عين حال خواستار تصفيه اعضاي حزب و افزودن برخي عناصر زنداني به عنوان اعضاي جديد شد. اين رهنمود در حالي است که پيش از اين برخي بيانيه ها به نام حزب مشارکت از مبدأ لندن منتشر مي شد!
جرس مي نويسد «اگر جنبش دوم خرداد و دوران هشت ساله رياست جمهوري خاتمي و حضور اصلاح طلبان در قواي اجرائي و مقننه تنها يک دستاورد و نتيجه در پي داشته و آنهم تأسيس حزب مشارکت ايران اسلامي بوده باشد؛ اين نتيجه اي قابل مباهات و افتخار در کارنامه دوران اصلاحات در جهت ايجاد دموکراسي و توسعه سياسي و حکومت مدرن است»(!)
نويسنده اين تحليل که مانند اغلب نويسندگان جرس با اسم مستعار -آذر اهورايي- به انتشار تحليل پرداخته، با وجود چنان شروعي ادامه مي دهد: مشارکت در روند تاريخي دچار نزول شد. اين حزب در سال 77 تأسيس مي شود و در سال 78 در انتخابات مجلس ششم پيروز و حائز اکثريت مي شود اما در انتخابات دوره دوم شوراها و در سال بعد در انتخابات مجلس هفتم بدليل اعمال نظارت استصوابي و حذف گسترده اصلاح طلبان؛ اين حزب از صحنه رقابت حذف و جنبش اصلاحات شکست خورد. چرا مردم به اين سرعت از اصلاحات مأيوس شدند و از جبهه مشارکت روي برگردانيدند؟ يکي از دلايل اصلي يأس مردم از اصلاحات بگومگوها و جر و بحثهاي درون شوراي شهر تهران بود. اين اولين تجربه شوراها در ايران بود. نايب رئيس شوراي شهر آقاي حجاريان بود که ترور و از دور خارج شد. رئيس شورا آقاي عبدالله نوري بود که براي انتخابات مجلس کانديدا شد و از شورا استعفا داد و در نتيجه دور به دست آدمهايي افتاد که مردم را از اصلاحات مأيوس کردند. اين آقايان الان کجا هستند و چه مي کنند و چه نسبتي با جنبش سبز دارند؟!
ارگان مهاجراني و کديور اضافه مي کند: مسئله ديگر نحوه ورود به انتخابات مجلس ششم بود. جبهه مشارکت در اين انتخابات آنطور که بايد نتوانست از ميان آدمهائي که در آن انتخابات مدعي اصلاح طلبي بودند و شانس پيروزي هم داشتند و تعدادشان در کل کشور به دو هزار نفر هم نمي رسيد کانديداهايش را به يک روش دموکراتيک و معقول گزينش کند و در نتيجه برخي به ليست مشترک جبهه مشارکت و مجاهدين انقلاب راه يافتند؛ که حاضر به هزينه دادن براي اصلاحات نشدند اما اصلاحات را هزينه راه يابي خود به مجلس کردند. کسي که در تمام عمر مجلس ششم حتي يک بار هم حرف نزده و يک طرح و پيشنهاد نداشته و در همه اين سال ها چه قبل و چه بعد از آن هم حتي يکبار براي جنبش يک کلام بر زبان نياورده و يک خط ننوشته و اصلاً هيچ گاه حرف و طرحي براي گفتن نداشته، اين آدم چه ارتباطي با اصلاح طلبي دارد و چرا بايد در ليست جبهه مشارکت وارد مجلس ششم بشود؟
نويسنده جرس ادامه مي دهد: بايد از گذشته درس عبرت گرفت. نبايد بيهوده مثل گذشته فکر کنيم. اصلاحات فرآيندي بي بازگشت است. شرايط فعلي اگرچه براي کار حزبي پرهزينه و کم طرفدار است اما همين شرايط بهترين موقعيت است تا هر حزبي کادرهاي قديمي اش را به محک تجربه بيازمايد و کادرهاي جديدش را از ميان آدمهاي معتقد و باوفا و مصمم و صميمي و فداکار و پرتوان شناسائي و گزينش کند. در موقعيت تقسيم غنايم ياران و مدعيان همفکري و همراهي بسيارند اما از بسياري از اينان در موقعيتهاي خطيري مثل اکنون که هنگام اثبات ادعاها است؛ به جز عده قليلي خبري نيست. حزب مشارکت چند نفر مثل تاج زاده و آن هشت نفري که بر عليه کودتا گران شکايت کرده اند دارد؟ امثال آنها در جامعه ما کم نيستند مثل همانهائي که عضو حزب مشارکت نيستند اما الان همبند آنان در زندان هستند.
استناد از سر ناچاري جرس به تاج زاده در حالي است که چند ماه پيش ويدئويي از اظهارات وي در گفت وگو با رمضان زاده و يک هم حزبي ديگر در اينترنت منتشر شد. در اين ويدئو تاج زاده تصريح مي کند که تقلب 11 ميليوني در انتخابات معنا ندارد و ما در انتخابات شکست خورده ايم.


 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس