به گزارش مشرق به نقل از فارس، «رضا الباشا»و «عبدالعزیز الیوسف» 2 تن از شهروندان اهل سوریه هستند که یکی ساکن استان «حلب» و دیگری در استان «ادلب» زندگی میکرده است.
با آنها به گفتوگو نشستیم تا ریشه نا آرامیها، ماهیت معترضان و همچنین نقش کشورهای همسایه در بحران سوریه را مورد بررسی بیشتری قرار دهیم که بخش دوم آن از نظر خوانندگان میگذرد.
الیوسف از حلب
نقش ترکیه در بحران سوریه بسیار بارز و مشهود است؛ چه از نظر لجستیکی و چه از نظر رسانهای.
به عنوان نمونه سوریهایی که قصد دارند از راه ترکیه وارد ایران شوند با این شرط اجازه عبور پیدا میکنند که در گذرنامههای آنها مهر پناهندگی زده شود تا از نام این افراد برای نشان دادن تعداد بالای آوارگان و پناهندگان استفاده کنند.
اتحادیه عرب در جلسهای اضطراری اعلام کرده که 400 هزار پناهنده سوری در نقاط مختلف وجود دارد که این موضوع صحت ندارد و بیشتر آمار سازی است تا واقعیت.
کشورهای غربی و عربی حاضر به پذیرش سوریها هستند با این شرط که درخواست پناهندگی دهند. ترکیه تنها برای کسب وجهه بینالمللی دست به ساخت پناهگاههایی زده اما هیچ رسیدگی به آنها نمیکند.
الباشا از ادلب
در یکی از این اردوگاهها به 40 نفر از دختران سوری تجاوز شده و برخی از آنها باردار شدهاند.
فتوا دادهاند که کسانی که از کشورهای مختلف به سوریه آمدهاند تحت عنوان «جهاد النکاح» میتوانند حتی با زنان متاهل نکاح کنند و دختران سوری میتوانند خود را در اختیار شورشیان مسلح قرار دهند. شورشیان حتی در مساجد بنا به فتوای سلفیها با زنان همبستر میشوند و حتی سلفیهای سعودی فتوایی مبنی بر حلال بودن همجنس بازی در سوریه دادهاند.
در سوریه برای دختران مناطق مختلف قیمت گذاری کردهاند و شورشیان بین خود دختران سوری را خرید و فروش میکنند. بر این مبنا دختران سوری بر مبنای محل سکونت، رنگ پوست و رنگ چشم قیمت گذاری میشوند.
رسانههای وابسته به شورشیان عنوان میکنند که 60 درصد سوریه دست مخالفان است اما پاسخ نمیدهند چرا با وجود در اختیار داشتن بیش از نیمی از سوریه همچنان در اطراف این کشور پناهگاه میسازند و چرا فرماندهان و روسای آنها به این مناطق تحت سلطه وارد نمیشوند و از خارج از کشور به مدیریت امور میپردازند.
این شورش هیچگاه موفق نمیشود چرا که شورشیان از کشورهای مختلف آمدهاند و هدفشان کشتن است و نه ساختن این کشور.
عنوان میکنند که «ارتش آزاد سوریه» برای دفاع از مردم شکل گرفته در حالی که هر کجا ارتش آزاد وارد شده، آرامش از بین رفته و خرابی و کشتار آغاز شده است.
جنگجویان ارتش آزاد به اجبار وارد خانههای مردم شده و از آنجا به جنگ با ارتش مشغول میشوند و هر فردی را که دست به مخالفت زده و خانه خود را در اختیارشان قرار ندهد با زور بیرون میکنند.
الیوسف
اقلیتهای سوری از جمله مسیحیان، دروزیها و علویان همه در معرض مرگ قرار دارند و اگر ارتش سوریه حضور نداشته باشد تا از آنها حمایت کند، قتل عام میشوند.
گفته میشود که حدود 85 هزار شورشی در سوریه حضور دارد که 25 هزار نفر از آنها سوری هستند و حدود 60 هزار نفر از آنها از عربستان، لیبی، تونس، افغانستان، چچن، مصر و حتی کشورهای غربی به کشورمان سرازیر شدهاند.
بسیاری از متفکران سوری که اهل سنت هستند معتقدند که جنگ سوریه جنگ وهابیت با اسلام است.
نقش ترکیه در سوریه
ترکیه 800 کیلومتر مرز با سوریه دارد که اگر مرز خود را به روی شورشیان میبست چنین گستردگی نا آرامی را شاهد نبودیم.
فرانسه چندی پیش اعلام کرد که موشکهایی که به گروههای مسلح سوری در ترکیه تحویل داده شد علیه نظامیان فرانسوی در مالی استفاده میشود؛ همچنین همه امکاناتی که قطر میدهد از طریق ترکیه ارسال میشود. ترکیه حتی اردوگاههایی برای آموزش شورشیان دایر کرده است.
اهداف ترکیه از دخالت در سوریه
اولین هدف ترکیه مقابله با ایران در منطقه است زیرا برخی مقامات ترک تفکرات ماسونی را دنبال میکنند که در این راستا باید با نقش ایران در منطقه مقابله کرد. گفته میشود که داود اوغلو یکی از فراماسونهای جهان است.
ترکیه تنها از طریق دروازه سوریه میتواند وارد جهان عرب شود و آن را بدست بگیرد. حزب عدالت و توسعه اسماً اسلامی است و نه واقعاً.
ترکها معتقدند که اردوغان، قدرت را بیشتر از اسلام میخواهد.
الباشا از ادلب
علاوه بر این، نابودی سوریه به سود ترکیه است، چرا که بازار بزرگی در اختیارش قرار میگیرد و همچنین از طریق سوریه نیز میتواند کالاهایش را به کشورهای دیگر عربی برساند.
کشورهای قدرتمند منطقه نظیر ترکیه، ایران و مصر اگر بتوانند هر یک از 3 کشور نیمه قدرتمند عراق، سوریه و لبنان را در اختیار بگیرند قدرت سیاسی فراوانی در منطقه خواهند داشت.
ترکیه به دنبال قدرت یافتن بر این کشورهاست. در سال 2003 زمانی که صدام از عراق کنار گذاشته شد شاه سعودی به آمریکاییها گفت بشار اسد را از قدرت کنار بگذارند تا توازن منطقهای بر هم نخورد اما وقتی اینگونه نشد، عربستان سعودی و ترکیه سیاست خود را در قبال سوریه تغییر دادند تا به شکل دیگری این کشور را تحت نفوذ خود در آورند.
از همان سال قطر، ترکیه و سعودی به ظاهر روابط خود با سوریه را بهبود بخشیدند تا در این کشور نفوذ کنند و هرگاه مایل بودند این کشور را دچار بحران کنند.
ترکیه در خلال سالهای 2003 تا 2008 تبادل اقتصادی خود با سوریه را به 5 میلیارد دلار معادل یک سوم بودجه سوریه رساند و به این طریق اقتصاد سوریه را به طور کامل در دست گرفت.
کشورهای ترکیه و عربستان تلاش کردند با همکاری سوریه پس از اسد، قدرت منطقه را بدست بگیرند که اگر این هدف محقق شود، ایران در منطقه منزوی خواهد شد.
در سال 1990 که عبدالله اوجالان در سوریه به سر میبرد، ترکیه به سوریه هشدار داده و تهدید به جنگ کرد، اما اکنون هزاران شورشی در ترکیه حضور دارند که به سوریه وارد میشوند و این کشور را به آشوب میکشند.
ترکیه حتی برای حمایت از سنیهای سوریه نیز دست به دخالت در این کشور نزد چرا که بیشترین ضربه در این بین را سنیها خوردهاند. ترکیه در ورای این بهانهها اهداف خاص منطقهای را دنبال میکند که در واقع در راستای منافع رژیم اسرائیل است.
برخی مناطق در شهرهایی مانند «دیر الزور» و «حلب» دست افراد مسلح است و ارتش به تدریج دنبال آزاد سازی است چرا که شورشیان مردم را به عنوان سپر انسانی خود قرار دادهاند.
مردم سوریه از خود میپرسند چرا عراق با وجود ناامنی داخلی توانسته مرزهای خود با سوریه را ببندد اما ترکیه که در آرامش به سر میبرد این کار را نکرد.
گفته میشود که در سوریه 60 هزار نفر کشته شدهاند اما اعلام نمیشود که چگونه و چرا؟
بسیاری از این افراد از سوی ارتش آزاد به قتل رسیدهاند و برخی نیز در درگیریها ارتش آزاد و حکومت کشته شدهاند.