کد خبر 186538
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۷

محسن کاوه معتقد است غیبت محمد بنا در تمرینات تیم ملی کشتی فرنگی و مطرح کردن مباحثی نظیر کمبود امکانات و تغذیه ضعیف نوعی بهانه گیری و سیاسی کاری است.

به گزارش مشرق، پس از آنکه با حضور رسول خادم به عنوان مدیر تیم های ملی کشتی در گام نخست کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد کنار گذاشته شد، محسن کاوه تنها کسی بود که کمترین حواشی ممکن را رقم زد و با یکی دو مصاحبه صرفا گلایه آمیز کنار رفت و به همان کار همیشگی اش یعنی تمرین در باشگاه شخصی خود پرداخت.

همین موضوع تقریبا کهنه و البته دومین قهرمانی اش با ثامن در لیگ برتر کشتی آزاد بهانه ای شد تا محسن کاوه در خبرگزاری تسنیم حاضر شود و گفت و گوی مفصلی داشته باشد.

این مصاحبه را در زیر می‌خوانید:

* نتیجه لیگ امسال با توجه به قهرمانی مجدد ثامن الحجج سبزوار قطعا برای شما خوشایند بوده است اما آیا به لحاظ اجرایی و نحوه برگزاری مسابقات امسال رضایت داشته اید؟

به لحاظ کیفیت، لیگ قابل قبولی را شاهد بودیم چرا که تیم هایی نظیر پرسپولیس، فولاد ماهان و داماش به لطف حمایت مالی و اسپانسرهای قوی توانستند مهره های خوبی را جذب کنند و با قدرت قابل توجهی پای به میدان مسابقات بگذارند، به هر حال با توجه به اینکه این سه تیم بیشتر در بحث فوتبال فعال هستند حضور آنها در کشتی آن هم با این قدرت ارزشمند بود البته تیم هایی نظیر سایپای تنکابن، صدرای زیراب و شهدای ساری هم حضور داشتند که به جمع چهار تیم برتر راه پیدا نکردند اما به لحاظ مهره نفرات خوبی را در اختیار داشتند. تصور من بر این است که امسال به لحاظ تقسیم مهره ها و قوای تیم ها شرایط خوبی حاکم بود.

در شروع لیگ بسیاری از تیم ها دیر وارد چرخه شدند، بر خلاف اعلام بعضی ها که سازمان لیگ را مقصر تاخیر در آغاز مسابقات می دانند باید اعلام کنم سهل انگاری اول را تیم هایی انجام دادند که با کندی وارد مسابقات شدند همین که چند بار زمان قرعه کشی تغییر کرد خود نشان از تاخیر تیم ها دارد. به اعتقاد من ضرب العجلی که کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد به درستی برای فدراسیون کشتی و مشخصا سازمان لیگ تعیین کرد و همچنین تاخیر تیم ها در ورود ناخودآگاه باعث فشردگی مسابقات شد و این موضوع نه تنها برای ما بلکه کار همه تیم ها را سخت کرد به واقع اگر ما در آخرین دیدار مرحله گروهی نیازمند پیروزی بودیم و مجبور می شدیم از همه نفرات اصلی استفاده کنیم چگونه می توانستیم چهار روز بعد با تمام قوا فینال لیگ را برگزار کنیم . باید پذیرفت که حمله به سمت نمازیان اشتباه است او در واقع سیاست گذار نبود و به عنوان یک مجری برنامه های از قبل تعیین شده فدراسیون را فقط اجرا کرد!


* اما در پایان لیگ بسیاری از مربیان و سرپرستان تیم ها از نحوه برنامه ریزی و برگزاری لیگ امسال ایراد گرفتند. این انتقادات وارد نیست؟

در اینکه لیگ امسال فشرده بود بحثی وجود ندارد، اما نباید یک سری از دوستان که موفق نشدند نتایج لازم را کسب کنند امروز ناکامی خود را به گردن برنامه ریزی بیاندازند که ابتدای لیگ خودشان این برنامه ریزی را پذیرفتند و در واقع سین کامل برنامه ها در اختیارشان بود.

* با توجه به تعاریفی که از لیگ وجود دارد آیا می توان مسابقات امسال را لیگ خطاب کرد؟

مشکلی که همه ساله با آن دست به گریبان هستیم این است که مسابقات لیگ تحت الشعاع رقابت های بین المللی تیم ملی قرار می گیرد.

* آقای کاوه! فیلا تقویم مشخصی برای برگزاری مسابقات بین المللی دارد اینگونه نیست که در فاصله کمتر از دو هفته به یکباره فراخوان مسابقات جهانی انجام شود و ما غافلگیر شویم. چرا ما با توجه به برنامه های ثابت فیلا نسبت به برگزاری لیگ کشتی در تاریخی معقول و مناسب اقدام نمی کنیم؟

مهمترین نکته ضعف ما در این قضیه خود تیم های شرکت کننده هستند وقتی با وجود چندین بار فراخوان فدراسیون کشتی تیم ها اقدام به موقعی انجام نمی دهند چگونه می توان انتظار داشت که لیگ در تاریخ معینی آغاز و در تاریخ مشخصی به پایان برسد اگر برنامه ریزی لیگ درست باشد باید در پایان دور رفت و در پایان دور برگشت فرصتی برای ریکاوری به تیم ها داده شود و سپس شاهد برگزاری فینال باشیم.

* توجیه حضور چهره هایی مثل حسن رحیمی، مسعود اسماعیل پور، مهدی تقوی، احسان لشکری و کمیل قاسمی غیر از بار مالی چه چیز دیگری در لیگ خواهد داشت؟ آیا می توانیم مدعی شویم که لیگ ما بار فنی چهره هایی که در مسابقات بزرگی مثل قهرمانی جهان و قهرمانی المپیک کشتی گرفته اند را افزایش می دهد؟

بزرگترین فایده لیگ، بحث مالی قضیه است. وقتی حسن رحیمی در وزن دشواری مثل 55 کیلوگرم نفر سوم دنیا می شود اما از طرف مسئولان هیچ امکانات و کمک مالی به او صورت نمی گیرد مجبور می شود در لیگ حضور پیدا کند تا حداقل بتواند از این منبع درآمد خرج روزانه خود را تامین کند. به اعتقاد من لیگ فشرده با وزن کم کردن های پیاپی جز ضرر هیچ چیز دیگری برای کشتی گیر ندارد؛ البته تا زمانی که فدراسیون کشتی و وزارت ورزش نتوانند حمایت خوبی از نفرات ملی داشته باشند آنها مجبورند برای امرار معاش در لیگ کشتی بگیرند


* در ابتدای نقل و انتقالات لیگ با وجود اینکه می دانستید نمی توانید سه ملی پوش جذب کنید و تنها حق استفاده از دو ملی پوش را در ترکیب خود دارید حسن رحیمی، مهدی تقوی و صادق گودرزی را به خدمت گرفتید اما در نهایت با اضافه شدن داوید خودسیا شوویلی گودرزی را از ترکیب کنار گذاشتید و به عنوان مشاور از او بهره گرفتید. آیا این کار برنامه ریزی شده بود؟!

ما از ابتدا قصد داشتیم از حسن رحیمی به عنوان سهمیه ملی پوشمان در سبک وزن استفاده کنیم اما هدف از جذب تقوی و گودرزی این بود که پس از جذب یک کشتی گیر خارجی خوب در یکی از اوزان 66 یا 74 کیلوگرم بین تقوی و گودرزی یکی را از لیست خارج کنیم تا بتواند برای تیم دیگری کشتی بگیرد. کشورهای زیادی را مورد بررسی قرار دادیم تا در وزن 66 کیلوگرم یک کشتی گیر خوب خارجی را به خدمت بگیرم اما نشد. ما حتی کارت لیگ صادق گودرزی را هم گرفتیم اما وقتی قرار شد مهدی تقوی در 66 کیلوگرم کشتی بگیرد و در وزن 74 کیلوگرم داوید خودسیا شوویلی را به خدمت گرفتیم، عملا دیگر احتیاجی به وجود گودرزی نبود و ما هم با باطل کردن کارت لیگ او برای تقوی کارت لیگ گرفتیم و گودرزی را رسما کشتی گیر آزاد معرفی کردیم تا او بتواند با هر تیمی که تمایل دارد قرارداد امضا کند اما او دوست داشت در کنار ما باشد و تا پایان لیگ هم در کنار ما ماند.

* به لحاظ مالی و اداری اینکه گودرزی بخواهد بماند یا شما برای ماندنش درخواست کنید دو مقوله متفاوت است. در مورد اول قطعا بار مالی شامل حال تیم نمی شود اما در مورد دوم چون شما درخواست کرده اید طبیعتا باید مبلغی را هم به او بپردازید. در این باره چه کردید؟

بحث گودرزی به هیچ وجه مالی نبود. اما با توجه به اینکه او در کنار تیم ماند و به ما کمک زیادی کرد ما هم وظیفه خودمان دانستیم که در این شرایط به صادق کمک کنیم.

* یعنی پولی که به او دادید به اندازه قرارداد یک کشتی گیر خوب لیگ برتری بود؟!

نه؛ اما زحمات او را بی پاسخ نگذاشتیم.

* به نظر شما قیاس کشتی با فوتبال منطقی است؟

اگر واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم، خیر. فوتبال ورزشی فراگیر در تمام کشورهاست اغلب مردم دنیا فوتبال را دوست دارند و با آن زندگی می کنند. سرمایه گذاری در فوتبال به خاطر تعداد ساعات زیاد برگزاری آن، بیشتر است. ما نباید به فوتبال به عنوان رقیب نگاه کنیم اما این انتظار منطقی است که از مسئولان ورزش کشور بخواهیم به کشتی هم بیشتر توجه کنند. کشتی ورزشی است که نه تنها جوانان ایرانی علاقه زیادی به آن دارند بلکه در اکثر پیچ های دشوار بین المللی به داد ورزش ایران رسیده است پس لایق و مستحق توجه بیشتر است.

* از سال 82 که بطور رسمی مسابقات کشتی به عنوان لیگ برتر آغاز شد تا به امروز قرارداد کشتی گیران رشد قابل توجهی داشته است؟

ما به فوتبال کاری نداریم و قراردادهای کشتی را با فوتبال مقایسه نمی کنیم اما به نظر من در قیاس با رشته هایی نظیر والیبال و بسکتبال هنوز هم آن مبلغی که حق کشتی گیران است پرداخت نمی شود. البته معتقدم نسبت به گذشته قراردادها رشد خوبی داشته و با حضور چند تیم متمول حتی این رشد به مرز صد در صد هم رسیده است. البته باید به این نکته توجه کرد که کشتی گیر با توجه به زحمتی که متحمل می شود حقش را دریافت می کند اما باز هم تاکید می کنم با توجه به قرارداد سایر رشته های ورزشی در لیگ، هنوز هم جا برای افزایش قراردادهای کشتی وجود دارد.

* تیم نداشتن تهران در لیگ امسال جای تعجب ندارد؟

در وهله نخست مسئولان هیات کشتی استان باید با رایزنی های موثر شرایط جذب و حفظ اسپانسرها را فراهم کنند. اینکه نفت به یکباره راهی مازندرانی می شود که پنج تیم در لیگ برتر دارد واقعا منطقی نیست. مسئولان هیات تهران می توانستند با رایزنی جلوی این کار را بگیرند البته من معتقدم نفتی ها خودشان رغبتی برای تیمداری در لیگ کشتی نداشتند و خواستند با انتقال این تیم به مازندران، این موضوع را از سر خودشان باز کنند.


* چرا؟

شاید آنها کشتی را دوست ندارند!

* آقای کاوه! حتی رستم قاسمی وزیر نفت نیز دستور مکتوب داد تا از انتقال تیم کشتی نفت به مازندران جلوگیری شود اما مسئولان تیم نفت به دلیل آنچه اشاعه ورزش کشتی در مازندران خواندند دستور وزیر را نادیده گرفتند و این انتقال را انجام دادند.

خیلی شفاف و صریح بگویم مسئولان ورزش نفت چهار دستی به فوتبال چسبیده اند و آن را رها نمی کنند. شاید مهمترین علت این موضوع هم این باشد که فوتبال بیشتر روی آنتن است و برای آنها نان و آب رسانه ای بیشتری هم دارد.

* منتظر حضور ثامن الحجج سبزوار در لیگ برتر کشتی آزاد در سال 92 هم باشیم؟

صددر صد. ما سال گذشته پس از قهرمانی در لیگ برای سال 91 برنامه ریزی کردیم . خوشبختانه حضوری قدرتمند داشتیم، امسال هم پس از قهرمانی در لیگ 91 برای حضوری قدرتمند در لیگ آینده برنامه ریزی کرده ایم و قطعا شرکت خواهیم کرد.

* موافق هستید سال آینده تمامی تیم های شرکت کننده در یک گروه قرار بگیرند و مسابقات به صورت دوره ای برگزار شود؟

اتفاق بدی نیست اما زمان زیادی می خواهد.

* البته این فقط یک طرح است با این طرح موافقید؟

اگر فرض را بر این بگیریم که 10 تیم سال آینده در لیگ شرکت کنند و مسابقات به صورت رفت و برگشت برگزار شود 18 هفته طول می کشد در رقابت های مقدماتی پایان برسد از آنجا که ما چنین زمانی را در اختیار نداریم طبیعتا برگزاری لیگ با چنین آرایشی دور از ذهن است.

* کاریزما و دیسیپلین شما کنار تشک همواره بوی پیروزی و برتری می‌دهد! چرا؟

این لطف شماست. من معتقدم اگر ما موفق می شویم قبل از هر چیز به واسطه پتانسل فنی روی تشک است و سپس تعصب کنار تشک و البته بحث کوچینگ قوی را هم نباید نادیده گرفت. همیشه تیم فنی قدرتمندی را کنار خودم قرار می دهم که این موضوع کمک زیادی به ما می کند.

* در ابتدای صحبت هایتان از عباس نمازیان سرپرست کمیته لیگ دفاع کردید و گفتید او تنها یک مجری بوده و تابع سیاست های فدراسیون کشتی است. اما این موضوع را باید پذیرفت که در بعضی مواقع نمازیان و تیم کاری اش عملکرد بسیار ضعیفی ارائه کرده اند و از این بابت انتقادات زیادی به این مدیر باسابقه وارد است ، اینطور نیست؟

در بحث فشردگی و برنامه ریزی لیگ قطعا ایرادات زیادی به لیگ امسال وارد است. اما من هنوز هم از نمازیان دفاع می کنم چون معتقدم او فقط یک مجری برای اجرای سیاست های فدراسیون بود و قدرت لازم را برای اعمال نظراتش نداشت.

* آیا از ورزش پهلوانی مثل کشتی انتظار چنین حرکاتی آن هم در فینال لیگ مقابل دوربین های تلوزیونی می رفت؟

به واقع نه ؛ ما حتی گله کردیم که چرا تیم های پرسپولیس و داماش برای توزیع جوایز روی سکو حاضر نشدند اینها اتفاقات خوبی نیست، بیش از همه ما از اتفاقات بوجود آمده در فینال ناراضی هستیم. پرسپولیسی ها در کشتی جنجالی وزن 74 کیلوگرم بر این باور بودند که چرا بازبینی فیلم صورت نمی گیرد. می بینیم وقتی که در 96 کیلوگرم پروتست (بازبینی فیلم) انجام می شود و باز هم رای به نفع ما است آنها دوباره تشک کشتی را به نشانه اعتراض ترک می کنند و حتی در سنگین وزن هم اجازه نمی دهند کشتی گیرشان روی تشک حاضر شود. مطمئنا ترس از عدم نتیجه گیری مهمترین بهانه برای رقم زدن این اتفاقات است. پرسپولیسی ها خواسته یا ناخواسته قضیه را به سمتی بردند که فکر تماشاگر چیزی جز حق خوری را تصور نمی کرد.

* آقای کاوه! قبول دارید تماشاگری که صرفا علاقمند است و در بحث کارشناسی نمی تواند صاحب نظر باشد تماما چشم به حرکات کادر فنی و کشتی گیر تیمش دارد تا متناسب با عمل آنها عکس العمل نشان بدهد. فکر نمی کنید این قضیه مسئولیت مربیان و کشتی گیران را سنگین تر می کند؟

با نظر شما موافقم. بعضی از تماشاگران متعصبند و بدون در نظر گرفتن اتفاقات روی تشک به چیزی جز پیروزی تیمشان نمی اندیشند. در واقع همین تماشاگران منتظر عکس العمل های کنار تشک هستند تا آنها نیز واکنش نشان بدهند. ما در شهر جویبار وقتی پیروزی مان مقابل پرسپولیس قطعی شد بسیاری از تماشاگران مسئولان و کشتی گیران تیم خودشان را مورد بی احترامی قرار دارند حتی اندک تماشاگرانی که برای دیدار پرسپولیس و ثامن به سبزوار سفر کرده بودند بعد از شکست دوباره پرسپولیس مقابل ما به مسئولان تیمشان پرخاشگری کردند و حتی بعضی از تماشاگران با مربیان تیم درگیری فیزیکی پیدا کردند. من هنوز هم معتقدم در روز فینال اصلا اتفاقی در کشتی وزن 74 کیلوگرم رخ نداد و جنجال ها کاملا بی مورد بود، اما چون مسئولان پرسپولیس متوجه شدند قطعا شکست خواهند خورد تلاش کردند حواس سکوها را به سمت دیگری ببرند!

* کار غیر حرفه ای پرسپولیسی ها در فینال لیگ فقط یک خود زنی حرفه ای نبود آنها به نوعی قهرمانی شما را هم زیر سئوال بردند و کمرنگ کردند. از این بابت ناراحت نیستید؟

قطعا ناراحت هستیم و گله خودمان را به فدراسیون کشتی اعلام کرده ایم. ما حتی از تیم داماش هم گله مندیم، آنها که با ما مشکلی نداشتند پس چرا روی سکو حاضر نشدند. اینکه یک تیم به بهانه ضعف سازمان لیگ از حضور در مراسم اهدای جوایز شانه خالی کند اصلا منطقی و منصفانه نیست چون آنها از روز اول می دانستند یک لیگ فشرده و باری به هر جهت را پشت سر می گذاریم. به اعتقاد من تیمی مثل داماش و یا حتی پرسپولیس این مسائل را بهانه قرار داد تا روی سکو حاضر نشود علت این موضوع هم روشن است آنها روز اول به مسئولان رده بالای باشگاه قول های آنچنانی دادند اما وقتی دیدند بر آورده نشد این کار را انجام دادند تا به نوعی رد گم کنند، البته مردم ما عاقل و فهیم هستند و به خوبی می دانند چه اتفاقی رخ داده است و حق با کیست.


* داوری های لیگ امسال را چگونه ارزیابی می کنید؟ شما از جمله کسانی بودید که معمولا باید کنار میز رئیس تشک یا هیات ژوری دنبال شما می گشتیم. فکر می کنید چرا امسال نسبت به سال های گذشته اعتراضات بیشتری به قضاوت داوران می شد؟ به اعتقاد شما داوران ما قوانین را به درستی اجرا نمی کنند یا مربیان اطلاعات کاملی از قوانین ندارند؟

چون رقابت های لیگ حساسیت خاص خود را دارد و به طبع آن داوری های لیگ هم در شرایط حساسی برگزار می شود. من معتقدم کمیته داوران باید از داورانی استفاده کند که ضمن تسلط به قوانین روز داوری بتوانند به درستی مقررات را پیاده کنند و از سلیقه ای عمل کردن بپرهیزند. غیر از این موضوع مهم بحث مدیریت زمان هم اهمیت دارد داوران ما باید ضمن تسلط بر حوزه فنی خود در آن مدت زمانی که مسابقه برگزار می شود مدیریت قاطعی بر جو حاکم داشته باشد. باور کنید در همین مسابقات لیگ داورانی بودند که قوانین روز را نمی دانستند!

من به استفاده چرخشی از داوران در مسابقات حساسی همچون لیگ مخالفم و معتقدم کمیته داوران فدراسیون کشتی باید قبل از آغاز لیگ بهترین داوران خود را گلچین و در تمام مدت لیگ فقط از آنها استفاده کند. شلوغ شدن مداوم جلوی میز رئیس تشک و ژوری کار درستی نیست اما وقتی قوانین به درستی اجرا نمی شود مربی مجبور است برای گرفتن حق خود مدام اعتراض کند. من هم قبول دارم که در مواقعی به صورت غیرقانونی اعتراض می کردم اما این موضوع را هم بپذیریم که داور بهانه های زیادی دست ما می داد تا اعتراض کنیم. از آنجایی که من بر قوانین روز داوری مسلط هستم و می بینم در مواقعی داور به درستی قانون را اجرا نمی کند مجبورم مدام کنار میز رئیس تشک یا ژوری بروم و اعتراض کنم.

* ذهنیتی که از محسن کاوه وجود دارد این است که شما در تغییر بسیاری از آرای داوران به نفع تیم خود تاثیر گذارید یعنی نوعی اعتراض می کنید که داوران مجبور می شوند فیلم را بازبینی کرده و در شرایط مساوی حتی رای را به سود شما اعلام کنند؛ موافق این مساله هستید؟

یکی از ایرادهای من اعتراضات بیش از حد به داوران است. البته این را بگویم اگر من اعتراضی می کنم بدون منطق و با دعوا نیست من فقط زمانی به رای داور معترض می شوم که اطمینان یافته ام آنها به درستی قانون را پیاده نمی کنند. در بسیاری از مواقع وقتی داوران پی به اشتباه خود می برند و پس از بازبینی فیلم رای را درست صادر می کنند شاید خیلی ها فکر کنند نفوذ محسن کاوه رای را برگردانده است در صورتی که به هیچ وجه چنین چیزی نیست و من هم این ذهنیت و این مساله را قبول ندارم.

* موافقید از بحث لیگ فاصله بگیریم و کمی هم به تیم ملی بپردازیم؟

(با خنده) در خدمتم.

* فقط امیدواریم به جای پاسخ های دیپلماتیک و کلیشه ای آنچه ته دلتان است را شفاف بیان کنید.

من اهل تعارف نیستم هر چه لازم به گفتن باشد را منطقی و شفاف می گویم.

* در فاصله شش ماه مانده تا رویداد بزرگ المپیک رسول خادم مدیر تیم های ملی کشتی آزاد و سرمربی تیم بزرگسالان شد. در مورد این جابجایی در این بازه زمانی صحبت کنید و بگویید ارزیابی فنی شما از حضور چهره ای همچون رسول خادم در تیم ملی چیست؟

به هر حال هر تغییری ممکن است تغییرات بعدی را در پی داشته باشد، هرکسی در راس کادر فنی قرار می گیرد طبیعتا مطابق سلایق خودش دستیارانش را انتخاب می کند اما من قبل از اینکه بخواهم به بحث حضور رسول خادم و کنار رفتن خودمان اشاره کنم می خواهم به شکلی کلان تر موضوع را بشکافم.

هیچ منطقی در هیچ کجای دنیا نمی گوید در فاصله شش ماه مانده تا رویداد بزرگ المپیک فدراسیونی که حدود شش سال از فعالیتش می گذرد را دگرگون کنیم. من معتقدم اصلا رئیس فدراسیون نباید عوض می شد چون این فدراسیون در حال رسیدن به مرحله ای بود که می خواست نتیجه کار خود را در المپیک ببیند. از طرفی اعتقاد دارم تغییر کادر فنی که نزدیک به چهار سال با همان تیم کار کرده بود و برای المپیک مهیا می شد نباید دستخوش تغییرات می شد. شفاف بگویم از تغییراتی که رسول خادم انجام داد دلگیر هستم چون معتقدم ما می توانستیم با این تیم در المپیک موفق شویم و حرف های زیادی برای گفتن داشته باشیم اما دیدید وقتی گفتند بروید من بدون هیچ حاشیه ای به باشگاهم رفتم و تمریناتم را پیگیری کردم.

* همانطور که می دانید موفقیت در المپیک را با مرغوبیت مدال می سنجند یعنی شما معتقدید به جای سه مدالی که تیم رسول خادم کسب کرد شما می توانستید یک طلا بگیرید؟

نه، من اینگونه فکر نمی کنم مرغوبیت مدال زمانی اهمیت دارد که بخواهیم در رده بندی کلی جایگاه یک کشور را بسنجیم. ما باید بپذیریم که موفقیت را طور دیگری هم می شود معنا کرد. اگر حسن رحیمی با وجود ترافیک مدعیان در سبک وزن می توانست حتی برنز المپیک را بگیرد کار بزرگی انجام می شد. من باز هم تاکید می کنم که اگر با این تیم نتایج خوبی در المپیک می گرفتیم جای تعجب داشت. سئوال اینجانست که چرا مجموعه جدید فنی تیم ملی کشتی آزاد در مدت زمان کوتاه باقیمانده تا المپیک سعی در تغییر تاکتیک یک کشتی گیر داشت. این کار واقعا اشتباه است مگر می شود یک کشتی گیر در رده سنی بزرگسالان را بطور صد در صد تغییر بدهیم و تاکتیک های او را به شکلی که خودمان دوست داریم عوض کنیم. ما تنها کاری که می توانیم برای کشتی گیر بزرگسال انجام بدهیم این است که بر اساس نقاط ضعف و قوت حریفش طوری برنامه ریزی کنیم که او مقابله با مثل کند.

* منظورتان تقوی است؟

بله، دقیقا. به بهانه اینکه او نمی تواند زیر مخالف بگیرد (زیر راست) شش ماه روی گارد او کار کردند در حالیکه همه می دانیم مهدی تقوی در کنار این ضعف آنقدر نقاط قوت دارد که توانست 2 بار قهرمان جهان شود آن وقت کاری با او کردیم که در همان کشتی نخست المپیک آن هم مقابل حریف کوبایی کاملا آچمز و مبهوت بود . زمان تغییر سبک یا تشکیل سبک، باید در رده سنی نونهالان یا نوجوانان انجام شود. به جرات می گویم اینکه بخواهیم در فاصله ای کمتر از شش ماه یک مهدی تقوی تازه بسازیم، قطعا نشدنی است.

* بسیاری از کارشناسان معتقدند شاید اگر نقش کوچینگ کمی پر رنگ تر بود مسعود اسماعیل پور در رویارویی با بسیک کودوخوف روس، مهدی تقوی مقابل لیوان لوپز کوبایی، صادق گودرزی رو در رو با جوردن باروفس آمریکایی و احسان لشکری در مصاف با شریف شریف اف آذربایجانی می توانستند پیروز باشند. تحلیل شما چیست؟

ما باید برای یک کشتی گیر از قبل سناریویی تهیه کنیم تا او بتواند نمایش قابل قبولی پیاده کند. تمام بار فنی رقابت یک کشتی گیر قطعا روی دوش کوچینگ نیست کوچینگ فقط می تواند نقش کمک کننده داشته باشد من معتقدم اگر رحیمی به حریف هندی باخت شاید بیشتر به این خاطر بود که آنقدر فیلم کشتی های رقبای روس، بلغار، کره شمالی، آمریکا و آذربایجان برای او آنالیز شده بود که رحیمی برای مبارزه با حریف هندی آماده نبود و در رویارویی با این حریف ذهنش جای دیگری قرار داشت.

در مورد اسماعیل پور باید بگویم انتقاد من نسبت به رویارویی او با حریف هندی است. او دقیقا مقابل حریف هندی خود با سبکی کشتی گرفت که با کودوخوف مبارزه کرد در حالیکه می توانست به جای زیر کتف زدن و کار روی سر و گردن حریف هندی انرژی خود را ذخیره کند و در فرصت مناسب از او پوئن فنی بگیرد اما بی‌خود و بی جهت خود را از نفس انداخت و خیلی راحت به این حریف هندی باخت.

انتقاد من به صادق گودرزی در مورد پایین آوردن گاردش است صادق با این کار خودش را خلع سلاح کرد! او در مواجهه با جردن باروفس آمریکایی به جای دوری از حریف آمریکایی باید نزدیک با او کشتی بگیرد و با مهار دست ها و بازوان او، برنامه حمله به پاها را پیاده کند اینکه صرفا برای ندادن امتیاز روی تشک برویم کافی نیست. باروفس دقیقا برنامه ای را برای گودرزی پیاده کرد که ساعتی قبل با همان برنامه چارگوش روس را آچمز کرده بود در واقع اگر کادر فنی ما کشتی چارگوش و باروفس را می دیدند حتما می توانستند راه های نفوذ باروفس را ببندند.

در مورد لشکری فقط می توان گفت او به خودش باخت. شاید به لحاظ روحی روانی لحظاتی کم آورد و نتوانست خودش را کنترل کند البته اینجا باید کوچینگ نقش خود را نشان می داد و آنها جلوی زیرگیری های اشتباه لشکری را می گرفتند.


* بعد از آسیب دیدگی رباط صلیبی یزدانی با یکی از پزشکان مجرب جراح صحبت کردم که او اعتقاد داشت رخ دادن چنین اتفاقی آن هم در میدان سنگین ورزشی همچون المپیک یا از بیش تمرینی است یا بی تمرینی؛ شما این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟

من معتقدم یزدانی آمادگی خوبی نداشت!

* در مورد رحیمی به مساله عدم آمادگی ذهنی او برای رویارویی با حریف هندی اشاره کردید. در مورد تقوی معتقدید او ناآماده به المپیک رفت و حالا در مورد یزدانی هم می گویید او آماده نبود. این همه نا آمادگی چه معنایی دارد؟ مگر ما نمی دانستیم قرار است به المپیک برویم؟!

ببینید وقتی یزدانی که روحیات بسیار خاصی دارد می خواهد شش ماه حیاتی را با گروهی جدید کار کند بالاخره اتفاقات غیرقابل پیش بینی رخ می دهد و شاید روند تمرینی او حفظ نشود. ما وقتی با یک تیم کار می کنیم باید روحیات تک تک بچه ها را بدانیم تا بتوانیم برای تک تک آنها برنامه ریزی کنیم.

یزدانی مقابل گادیسوف روس کشتی بسیار خوبی گرفت اما متاسفانه تمام انرژی اش تخلیه شد در این شرایط و وقتی انرژی عضلات رو به تحلیل می رود ضریب آسیب دیدگی در هر نقطه ای از بدن محتمل است من فکر می کنم نا آمادگی و تخلیه زود هنگام انرژی 2 عامل مهم مصدومیت یزدانی بود.

* به نظر شما در بین هفت آزادکار اعزامی به المپیک کدامیک از بچه ها نمایش قابل قبول و در واقع فراتر از توان خود ارائه کردند؟

احسان لشکری و کمیل قاسمی انصافا عملکرد فراتر از انتظاری داشتند.

* پس از کش و قوس های فراوان سرانجام غلامرضا محمدی دعوت رسول خادم را پذیرفت و قبول کرد به عنوان دستیار در کنار او باشد اگر مشابه این دعوت از محسن کاوه هم انجام شود شما حاضرید به کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد ملحق شوید؟

من شرایط کاری خاصی برای خودم دارم. خیلی شفاف باید بگویم در شرایط فعلی خیر. اما اگر قرار بود کار کنم باید از قبل المپیک می ماندم و کار می کردم.

* می خواهیم گریزی هم به کشتی فرنگی بزنیم! دغدغه های محمد بنا را تا چه اندازه بهانه و تا چه اندازه واقعی می دانید؟

من معتقدم باید با مردم صریح و شفاف صحبت کنیم اگر واقعا در اردو کمبود وجود دارد و شرایط در شان تیم قهرمان المپیک نیست پس چرا الان فرنگی کاران در اردو حضور دارند؟! تمام مجموعه دستیاران محمد بنا به اضافه فرنگی کاران تمرینات اردویی را دنبال می کنند این فقط محمد بنا است که از حضور در اردو انصراف داده. سئوال من این است که اگر غذا نیست و حقوق مربیان پرداخت نشده پس چرا هم فرنگی کاران و هم آزادکاران در حال پیگیری تمرینات هستند. فکر می کنم اصل قضیه این باشد که بنا پس از کسب سه طلای المپیک بحث نتیجه گرایی بر او غالب شده است او می داند بدون حضور سوریان، نوروزی و عبدولی و با قاسم رضایی بدون تمرین و بشیر باباجان زاده بی انگیزه نمی تواند بنای المپیک را حفظ کند به همین خاطر دوست ندارد در کنار تیمی باشد که احتمالا در جام جهانی نتیجه نمی گیرد. البته پیشنهاد من به محمد بنا این است که بیاید و با مردم شفاف صحبت کند. مطمئنا اگر به مردم بگوید که می خواهد بعد از المپیک نسل جدیدی را به کشتی فرنگی معرفی کند و احتمالا هزینه این کار نتیجه نگرفتن در میدان جام جهانی تهران است مردم هم دلایل او را می پذیرند و با این قضیه کنار می آیند اما اینکه هم محمد بنا و هم مسئولان فدراسیون یکی با صحبت نکردن و دیگری با مصاحبه های رنگارنگ و غیر واقعی فقط به دنبال بهانه گیری و سیاسی کاری باشد اصلا کار درستی نیست.

* زمانی که شما کشتی می گرفتید، بحث تغذیه، کته ماست و عدس پلو این قدر داغ بود؟

من در سفری که به آمریکا داشتم از کمپ تیم های ملی کشتی و ورزش های دیگر آنها بازدید کردم باور کنید. همین مایکل فیلیپس آمریکایی که چندین و چند مدال طلای المپیک در کارنامه دارد تغذیه ای بسیار معمولی داشت ما خودمان زمان حضورمان در اردوهای تیم ملی با خورشت کرفس، عدس پلو و غذاهایی به مراتب معمولی تر از تغذیه کنونی تمرین می کردیم. وقتی سال گذشته برای پیگیری حضور دو کشتی گیر روس در تیم ثامن به داغستان سفر کردم صحنه هایی را دیدم که اصلا برایم قابل تصور نبود. عبدالسلام گادیسوف با آن همه ادعا در یک اتاق 3 در 4 و با امکاناتی نظیر تلویزیون شکسته و یک تخت معمولی زندگی می کرد. فقط به این خاطر که تمام فکر و ذکرش کشتی بود. باور کنید یک زمان پوره سیب زمینی تاثیر چندین و چند سیخ کباب را ایفا می کند.

* تفاوت فنی ما و روس ها را چگونه تفسیر می کنید؟

روس ها بدون در نظر گرفتن قانون فقط به فکر کشتی گرفتن هستند، در واقع آنها با تکیه بر توانایی های خود آقایی می کنند. اما کشتی گیران ایرانی بدترین راه ممکن را برمی گزینند و به جای استفاده از توانایی های بکر و ایرانی خود آنقدر تعلل می کنند تا کار به شانس و اقبال کشیده شود.

* آقای کاوه قرارداد شما در لیگ امسال چقدر بود؟ مربی گرانتر از شما وجود دارد؟!

(با لبخند) من هنوز پولی دریافت نکرد‌ه‌ام. البته این به منزله مجانی کار کردن من نیست. اما امسال سفید امضا کردم و تعیین مبلغ قراردادم را در اختیار باشگاه قرار دادم. اخلاقم طوری است که وقتی برای کار جایی می روم ابتدا در خصوص پول صحبتی نمی کنم.

* سال گذشته چقدر از ثامن گرفتید؟

70 میلیون تومان

* مبلغ قراردادتان پایین نیست؟

نه اتفاقا، راضی بودم.

* امسال چرا سفید امضا کردید؟

فکر می کنم آنقدر حقانیت و توانایی ام را ثابت کردم که بتوانم با خیال راحت سفید امضا کنم و روز آخر حق واقعی ام را بگیرم.

* تا چه اندازه از زد و بندهای پشت پرده در لیگ اطلاع دارید؟ منظورمان زد و بند مربیان با کشتی گیران است.

من هم جسته و گریخته چیزهایی می شنوم اما دوست ندارم باور کنم. معتقدم کسانی که از طریق بستن قرارداد صوری با یک کشتی گیر به دنبال درآمدزایی هستند یا نتوانستند حق خود را بگیرند یا زیاده خواه هستند و یا دوست دارند پول حرام به خانه ببرند. اگر من روزی چنین کاری انجام بدهم واقعا نهایت ذلت را برای خودم در نظر گرفته ام.

* بعد از فینال لیگ غلامرضا محمدی را دیدید؟

بله.

* در بعضی روزنامه ها و خبرگزاری ها خبر آشتی شما با غلامرضا محمدی را خواندیم! مگر با هم قهر بودید؟

نه این خبرها شیطنت های رسانه ای است. من و غلامرضا محمدی با هم رقیب و رفیق هستیم. اتفاقا فردای فینال لیگ او از طریق پیامک این قهرمانی را به من تبریک گفت و من هم با او تماس گرفتم و خسته نباشید گفتم.

* واقعا خودتان پیش بینی می کردید پرسپولیس فینالیست شود؟

ما دو روز با داماشی ها در خانه کشتی شماره 2 تمرین کردیم از یکی از دوستانم در تیم داماش در مورد دیدار ضربدری پرسیدم که او با این ادبیات گفت "پرسپولیس عددی نیست ما به فینال فکر می کنیم!" وقتی چنین صحبت هایی را شنیدم برای داماش احساس خطر کردم و به آنها گفتم با این تفکر احتمال شکستشان مقابل پرسپولیس بسیار زیاد است.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس