به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، می توان ادعا داشت که برنامه نود، در زمره موثرترین و پراقبال ترین تولیدات سیما در دهه هشتاد (البته آغاز نود از دهه هفتاد بود) بوده است؛ اما با شروع دهه اخیر بود که شاهد افزایش انتقادات به آن بودیم.
این تا بدانجا پیش رفته که می توان اذعان داشت حتی اهالی فوتبال نیز به نقد جدی آن پرداخته و معتقد به بازبینی جدی در محتوا و سمت و سویش هستند. امروز می توان مدعی بود که نود در پایین ترین سطح کیفی خود در سال های فعالیتش ارائه شده و می توان حتی روند اجرایش را نیز در هر دوشنبه شب پیش بینی کرد.
* نود و فقدان راهبردی مشخص
برنامه نود که با هدفی انتقادی و ارتقای سطح فوتبال وارد عرصه تولید شد، این روزها تبدیل به یکی از مشکلات این رشته پرهوادار شده است. این روزها، برنامه عادل فردوسی پور فاصله زیادی با برنامه ای دارد که می توانست در دورانی موجب اصلاح برخی کج روی ها در فوتبال شود. دیگر نه سطح آموزشی برنامه در آن حد است که موجب ارتقای دانش مخاطبان شود و نه از عمق و تحلیلی برخوردار است که بتواند مانع از روی دادن اتفاق های نامطلوب و غیر کارشناسی شود. آنچه از این برنامه دریافت می شود، های و هوی و جنجال بی ثمر است و لاغیر.
این روزها وقتی نامی از نود برده می شود، آنچه در ذهن مخاطبان متبادر می شود، درگیری لفظی چند نفر از اهالی فوتبال در برنامه ای زنده است. این درگیری ها نیز عمدتا بی نتیجه و منتهی به قطع شدن تماس یا نداشتن وقت کافی برای نتیجه گیری می شود. در حقیقت، آنچه این روزها شاهد اشاعه آن از سوی عادل فردوسی پور و متولیان شبکه سه سیما هستیم، یک برنامه زنده بی هدف و عموما در سطح عوامانه مباحث یک رشته ورزشی است.
* مرگ اخلاق در قربانگاه جذب مخاطب
آنچه این روزها می توان از برنامه نود دریافت کرد، یک زردسازی با جذب مخاطب است که منجر به این شده تا برای رسیدن به این هدف، هر وسیله ای توجیه شود. در حقیقت، عادل فردوسی پور در دوگانه اخلاق و مخاطب، در ورطه جذب مخاطب فرو رفته است. این تا بدانجاست که به راحتی افراد مورد ذبح شخصیتی قرار می گیرند تا بتوانند شماره انداز مخاطبان را برای تهیه کنندگان این برنامه افزایش دهند.
در این بین، برخی موارد نیز منجر به این می شود تا مسئولان این شبکه و برنامه دچار یک غیر واقع نمایی در خصوص خود و برنامه روی آنتن شوند. به عنوان مثال، بارها دیده شده که استناد به مردمی بودن این برنامه در واکنش به شمارگان پیامک های ارسالی برای پرسش مطرح شده است. در این مواقع است که عنوان می شود، مردم معتقد به فلان موضوع هستند. این در شرایطی است که جامعه آماری مورد نظر، فقط اندکی از جمعیت چند میلیونی این سرزمین است که چه بسا، عموم با نظری مخالف یا موافق باشند که حاصل نظرسنجی این برنامه نباشد. می توان اذعان داشت که چنین برآوردهای غلطی منتهی به این نتیجه شده که این روزها نود، خود را طراز همه چیز دانسته و در این ورطه، به نوعی فریفته خود شده است.
* نود در آستانه تبدیل شدن به برنامه ای زرد و عوامانه
می توان اذعان داشت که این روزها عادل فردوسی پور و نود در آستانه ورود (اگر نگوییم وارد شده اند) به یک ورطه زرد و عوامانه هستند. بدان معنی که برنامه فاقد راهبرد و استراتژی در راستای بهره مندی از ظرفیت قابل توجه خود است.
نمود چنین واقعیتی را می توان در تلاش برای جذب مخاطب حداکثری بدون توجه به اصول اخلاقی، طرح و دامن زدن به مباحث عامیانه و فاقد مبنا در فوتبال، شخصی بودن رفتارها در برنامه بر مبنای خواست مجری، خود محوری و عدم توجه به نظر منتقدان به محتوا یا بخشی از تولید و ...، دید.
همگی این موارد دلالت هایی از سقوط برنامه ای است که می توانست الگویی برای سایر تولیدات سیما باشد؛ اما متاسفانه نه تنها نتوانست به چنین جایگاهی دست یابد که این روزها در مسیر عکس حرکت کرده و سردمدار رفتارهای هیجانی و عوامانه شده است. ماجرایی که موجب موجی از انتقاد و نارضایتی اهالی فوتبال به این برنامه شده و انتظار می رود با این روند، بر دامنه آن افزوده شود. در حقیقت، این بار فوتبالی ها هستند که نود را مورد انتقاد قرار داده و آن را دیگر از خود نمی دانند.
این تا بدانجا پیش رفته که می توان اذعان داشت حتی اهالی فوتبال نیز به نقد جدی آن پرداخته و معتقد به بازبینی جدی در محتوا و سمت و سویش هستند. امروز می توان مدعی بود که نود در پایین ترین سطح کیفی خود در سال های فعالیتش ارائه شده و می توان حتی روند اجرایش را نیز در هر دوشنبه شب پیش بینی کرد.
* نود و فقدان راهبردی مشخص
برنامه نود که با هدفی انتقادی و ارتقای سطح فوتبال وارد عرصه تولید شد، این روزها تبدیل به یکی از مشکلات این رشته پرهوادار شده است. این روزها، برنامه عادل فردوسی پور فاصله زیادی با برنامه ای دارد که می توانست در دورانی موجب اصلاح برخی کج روی ها در فوتبال شود. دیگر نه سطح آموزشی برنامه در آن حد است که موجب ارتقای دانش مخاطبان شود و نه از عمق و تحلیلی برخوردار است که بتواند مانع از روی دادن اتفاق های نامطلوب و غیر کارشناسی شود. آنچه از این برنامه دریافت می شود، های و هوی و جنجال بی ثمر است و لاغیر.
این روزها وقتی نامی از نود برده می شود، آنچه در ذهن مخاطبان متبادر می شود، درگیری لفظی چند نفر از اهالی فوتبال در برنامه ای زنده است. این درگیری ها نیز عمدتا بی نتیجه و منتهی به قطع شدن تماس یا نداشتن وقت کافی برای نتیجه گیری می شود. در حقیقت، آنچه این روزها شاهد اشاعه آن از سوی عادل فردوسی پور و متولیان شبکه سه سیما هستیم، یک برنامه زنده بی هدف و عموما در سطح عوامانه مباحث یک رشته ورزشی است.
* مرگ اخلاق در قربانگاه جذب مخاطب
آنچه این روزها می توان از برنامه نود دریافت کرد، یک زردسازی با جذب مخاطب است که منجر به این شده تا برای رسیدن به این هدف، هر وسیله ای توجیه شود. در حقیقت، عادل فردوسی پور در دوگانه اخلاق و مخاطب، در ورطه جذب مخاطب فرو رفته است. این تا بدانجاست که به راحتی افراد مورد ذبح شخصیتی قرار می گیرند تا بتوانند شماره انداز مخاطبان را برای تهیه کنندگان این برنامه افزایش دهند.
در این بین، برخی موارد نیز منجر به این می شود تا مسئولان این شبکه و برنامه دچار یک غیر واقع نمایی در خصوص خود و برنامه روی آنتن شوند. به عنوان مثال، بارها دیده شده که استناد به مردمی بودن این برنامه در واکنش به شمارگان پیامک های ارسالی برای پرسش مطرح شده است. در این مواقع است که عنوان می شود، مردم معتقد به فلان موضوع هستند. این در شرایطی است که جامعه آماری مورد نظر، فقط اندکی از جمعیت چند میلیونی این سرزمین است که چه بسا، عموم با نظری مخالف یا موافق باشند که حاصل نظرسنجی این برنامه نباشد. می توان اذعان داشت که چنین برآوردهای غلطی منتهی به این نتیجه شده که این روزها نود، خود را طراز همه چیز دانسته و در این ورطه، به نوعی فریفته خود شده است.
* نود در آستانه تبدیل شدن به برنامه ای زرد و عوامانه
می توان اذعان داشت که این روزها عادل فردوسی پور و نود در آستانه ورود (اگر نگوییم وارد شده اند) به یک ورطه زرد و عوامانه هستند. بدان معنی که برنامه فاقد راهبرد و استراتژی در راستای بهره مندی از ظرفیت قابل توجه خود است.
نمود چنین واقعیتی را می توان در تلاش برای جذب مخاطب حداکثری بدون توجه به اصول اخلاقی، طرح و دامن زدن به مباحث عامیانه و فاقد مبنا در فوتبال، شخصی بودن رفتارها در برنامه بر مبنای خواست مجری، خود محوری و عدم توجه به نظر منتقدان به محتوا یا بخشی از تولید و ...، دید.
همگی این موارد دلالت هایی از سقوط برنامه ای است که می توانست الگویی برای سایر تولیدات سیما باشد؛ اما متاسفانه نه تنها نتوانست به چنین جایگاهی دست یابد که این روزها در مسیر عکس حرکت کرده و سردمدار رفتارهای هیجانی و عوامانه شده است. ماجرایی که موجب موجی از انتقاد و نارضایتی اهالی فوتبال به این برنامه شده و انتظار می رود با این روند، بر دامنه آن افزوده شود. در حقیقت، این بار فوتبالی ها هستند که نود را مورد انتقاد قرار داده و آن را دیگر از خود نمی دانند.