کد خبر 18226
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۳

حضرت آيت‌الله جوادي آملي با صدور پيامي به مناسبت شهادت دکتر شهرياري اظهار داشت:رمز کاميابي شهيدِ شهرياري و ديگر فرهيختگان، سلطه بر وهم و خيال در محور دانش و سِيطره بر هوا و هوس در مدار مَنش است.<BR>

به گزارش مشرق به نقل از جهان، در پيام حضرت آيت‌الله جوادي آملي که روز شنبه توسط حضرت حجت‌الاسلام مرتضي جوادي در مراسم گراميداشت شهيد دکتر شهرياري استاد فيزيک دانشگاه شهيد بهشتي قرائت شد آمده است: مردان و زنان بزرگ ايران اسلامي، مصون از اُفت علمي و آفت عملي‌اند.

متن کامل پيام بدين شرح آورده است:

بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ إيّاهُ نَسْتَعِين

سانحه سنگين و رخداد تلخ شهادت استاد دکتر مجيد شهرياري(رضوان‌الله‌عليه) را تسليت و حشر ايشان را با شهداي نامور اسلام مسئلت و صبر جميل بازماندگان و خاندان بزرگوار اين زنده‌ياد را از خداي منّان خواهانيم! هر چند خصوصيت‌هاي فراوان اين‌گونه از شهادت‌ها فراتر از شمارش عادي است، ليکن به برخي از آنها اشاره مي‌شود.

يکم: جمع سالم بين انديشه صائب و انگيزه صحيح، بهره رادمرداني چون دکتر شهرياري است که نه در کوششِ دانشوري، قصور روا مي‌دارند و نه در کِشش ديني، فتور را جايز مي‌شمارند؛ حرمتِ علم را آنچنان پاس مي‌دارند که هر فرضيّه ثابت‌نشده را به جاي مبدأ تصديقيِ به ثبت رسيده نمي‌نشانند و احترامِ ايمان را آن ‌قدر نگه مي‌دارند که هيچ فسون و فسانه‌اي را در موضع رفيعِ باورِ ديني قرار نمي‌دهند و چون ارجِ خويش را در هماهنگي کامل عقل و دل مي‌دانند، نه بيراهه مي‌روند و نه راه کسي را مي‌بندند، بلکه هماره همتاي سالکانِ کوي وصال، به سير علمي و سلوک عملي مي‌پردازند.

دوم: راز موفقيّت شهيدِ شاهد، دکتر شهرياري و اَقران وي، پي‌ بردن به حقيقتِ علم (اولاً) و هجرت از آن به معلوم (ثانياً) و ترغيب به چنين هجرت (ثالثاً) است، زيرا علم، تفسير و شرح معلوم است و معلوم، خلقت خداست نه طبيعت، و تبيينِ خلقت، تفسيرِ فعل خداست، و تحريرِ فعل خدا همانند شرح قول خدا فقط ديني است. لذا در صدر و ساقه مراکز علمي(اعم از حوزه و دانشگاه) علمِ غيرديني وجود ندارد؛ آن‌که علم را سکولاري مي‌پندارد، نه حقيقت دانش را شناخت و نه به کُنه معلوم پي برد. اين استاد والامقام همانند ساير اساتيد وَزين و برجسته دين‌مدار، به کمک علم به معلوم رسيدند و نشان آفريدگار را در آن و نيز در خود که مخلوقِ کريمِ خداست مشاهده نمودند و جامع علم و دين شدند که اين دو در حقيقت متلازم يکديگرند.

سوم: رمز کاميابي شهيدِ صادق، دکتر شهرياري و ديگر فرهيختگان، سلطه بر وهم و خيال در محور دانش و سِيطره بر هوا و هوس در مدار مَنش بود و است. اينان که نغمه دلرباي قرآني را شنيدند و معناي دلپذير آن را فهميدند و رهنمود دل‌انگيز او را قبول کردند و بهشت دل‌آويز آن را باور نمودند يا حافظانه، ديو دنياخواهي را که رأس کلّ خطيئه است[1] از ساحت دل بيرون مي‌رانند تا فرشته عقل و عدل درآيد:

منظر دل نيست جاي صحبت اَغْيار ديو چو بيرون رود فرشته در آيد[2]

و يا سنايي‌گونه با فرشته‌اي آشنا مي‌شوند که با فرود در مَهبطِ دل، هر ديو و دَدَي را مي‌‌روفد:

تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک برگ توت است که گشتست به تدريج اطلس[3]

چنين افرادي آن‌ قدر مقتدرند که در مصاف مرگ پيروز مي‌شوند و مرگ را مي‌ميرانند و خود براي ابد زنده مي‌‌مانند و اين اَبدي‌هاي بالعرض به خدايي که ابدي بالذّات است مرتبط خواهند بود.

چهارم: مبناي جزم علمي و عزم عملي شهيدِ دانش، دکتر شهرياري و ساير انديشوران دانشگاهي، اصول ثابت اسلامي است که انسان را به سه عنصر محوري جهان‌داني و جهان‌داري و جهان‌آرايي فرا مي‌خواند. بر اساس جهان‌داني، قلمرو هستي، محصور در مادّه و مخصوص دنيا نيست لذا هرگز نظامِ سپهري نابود نمي‌شود بلکه به نظام کامل‌تر و پايا تبديل خواهد شد و شناختِ جهان و شناساي آن نيز از بين نمي‌روند، بلکه به هستي برتر مي‌رسند و بر پايه جهان‌داري، حوزه زندگي هرگز به ويراني و خونريزي تهديد نمي‌شود و بر دلمايه جهان‌آرايي، صحنه زندگيِ بشر، هنرِ مُمثَّل خواهد بود. آيات قرآن حکيم عهده‌دار تعليم اين سه رکنِ تمدّنِ هم‌آوايِ تديّن است. زمزمه عارفان اين معارفِ بَرين چنين است:

سَر آن‌گه سَر بود اي جان، که خاک راه او باشد ز عشق رايتش اي سَر، چرا پرچم نمي‌گردي

قلم آنجا نَهد دستش، که کم بيند در او حرفي چرا از عشق تصحيحش، تو حرفي کم نمي‌گردي[4]

پنجم: برخي از زورمدارانِ عصر حاضر، برده جهالتِ عقلي‌اند، لذا هم دانش خود را اسير ديوسيرتي کردند و هم مانع دانشوريِ کشورهاي آزاد و مستقل‌اند و اگر فروغي ببينند، بي‌دريغ تيغ‌ ترور را متوجّه مبتکران مي‌کنند تا با احتکار علم از يک سو و تحريم محصولات صنعتي به ويژه هسته‌اي از سوي ديگر و با شهيد نمودن اساتيد فن‌آور و مقتدر از سوي سوم، دامِ استعمار، زنجير استثمار، بَند استعباد، حلقه استبداد و بالأخره نيرنگِ استحمار را با ترفندهاي گوناگون به‌کار ‌گيرند تا به نظام اسلامي آسيب برسانند، غافل از آنکه مردان و زنان بزرگ ايران اسلامي، مصون از اُفت علمي و آفت عملي‌اند و همواره با ظلم به مبارزه و با علم به مناظره و با عقل و عدل به مشاوره و هماهنگي کامل به سر مي‌برند. وظيفه خردورزان عالَم به ويژه رهبران ديني است که هم در تعليم و تزکيه اصحاب صنعت کوتاهي نکنند و هم در امر به معروف و نهي از منکرِ صحابه ثروت غفلت نکنند زيرا «الساکتُ عَنِ الحق شيطانٌ أخرس»[5] و هرگز سازمان بين‌الملل و ساير مجامع بين‌المللي، از ترفند، طَرْفي نمي‌بندند و آتشي که به دست آنها امروز در خاورميانه شعله‌ور است، ممکن است در آينده در مناطق ديگر افروخته گردد و بدانند که جهان آفرينش بر شهيدان و راهيان آنان آفرين و بر قاتلان و بيدادگران نفرين دارد.

دلا خود را در آئينه، چو کژبيني هر آئينه تو کژ باشي نه آئينه، تو خود را راست کن اول

يکي مي‌رفت در چاهي، چو در چَه ديد او ماهي مَه از گردون ندا کردش، من اين سويم تو لا تَعْجل

مَجو مَه را در اين پستي، که نبود در عدم هستي نَرويد نيشکر هرگز، چو کارد آدمي حَنْظَل[6]

در پايان اين پيام، مجدّداً ضمن اعلام همدردي، مراسم تسليت را به دانشگاهيان گرامي به ويژه اساتيد کِرام، همکاران ارجمند و دانشجويان عزيزِ اين استاد، تقديم و مراتب دلجويي و عرض تعزيت را به بازماندگان و خانواده محترم اين شهيدِ وارسته، ابلاغ و حشر وي را با شهداي کربلا که در آستانه فرا رسيدن محرّم 1432 (هـ .ق) قرار داريم مسئلت داريم! از خداي سبحان مسئلت مي‌نماييم که جوامع بشري را به حال خود وانگذارد و لطف ممتاز خويش را بهره نظام اسلامي و خدمتگذاران راستين مخصوصاً دانشمندان والامقام قرار دهد و تا ظهور حضرت ختمي‌امامت، مهدي موجودِ موعود(عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) اين کشور را از هر گزندي حفظ فرمايد!

والسلام عليکم و رحمه الله
جوادي آملي
آذر 1389

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس