کد خبر 181837
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۱ - ۰۷:۵۴
به گزارش مشرق، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

بالاخره كدوم وري اين وري يا اون وري؟!

مواضع توأم با تذبذب خاتمي با واكنش هاي قابل تأمل در فضاي مجازي و محافل اپوزيسيون مواجه شده است.
خاتمي از يك سو در برخي اظهارات خود را نگران سرنوشت نظام و انقلاب معرفي مي كند و از طرف ديگر از عناصر فعال در فتنه سبز كه بازداشت شده يا در حصر به سر مي برند، حمايت مي كند. او اخيراً نيز خواستار مجوز براي برگزاري كنگره اصلاح طلبان شده بود.

همزمان برخي اخبار تأييد نشده حكايت از اين مي كرد كه خاتمي به واسطه برخي مكاتبات پنهاني درصدد مجوز گرفتن براي از سرگيري فعاليت هاي سياسي-با وجود نقش آفريني در فتنه سبز- است.

در واكنش به اين روند متناقض، داريوش سجادي نوشت: خاتمي طي نشست با اعضاي ستاد برگزاري كنگره بزرگ اصلاح طلبان در خصوص انتخابات رياست جمهوري پيش رو گفت: «اميدوارم شرايطي مهيا شود كه همه آنهايي كه دل در گرو اين انقلاب دارند و قلبشان براي نظام و مردم مي تپد؛ بتوانند با تمامي قوا در عرصه سياسي كشور فعال باشند».

موجب كمال امتنان است چنانچه آنها كه كماكان خود را سبز و منسوب به جناب خاتمي مي دانند بالاخره مانند جناب خاتمي روشن كنند: «دل در گرو انقلاب دارند» و «قلب شان براي نظام مي تپد» يا خير؟!

شبكه بالاترين نيز با اشاره به اخبار اخير درباره خاتمي نوشت: از خواندن اظهارات خاتمي درباره برگزاري كنگره اين حس به دست مي آيد كه او چشم بر واقعيت ها بسته و ملتمسانه خواستار برگزاري جلسه اي است كه لابد براندازان و بدخواهان انقلاب نيز نبايد در آن جايي داشته باشند تا حاكميت اجازه دهد. خاتمي مشغول خيال بافي است.
 
خاك بر سر ما اپوزيسيون كه شاه فسقلي بحرين هم بعله!

يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون اذعان كرد اپوزيسيون آن قدر بدبخت شده كه شاه و وزير خارجه مستاصل بحرين بايد از آنها حمايت كنند.نويسنده «اخبار روز» با اشاره به اظهارات مقامات بحريني در حمايت از اپوزيسيون جمهوري اسلامي نوشت: نمي دانم بايد خنديد يا بايد گريست وقتي كه حمد بن عيسي آل خليفه، «پادشاه» بحرين، و «وزير امور خارجه»ي او (كله پاچه مورچه) خالد بن احمد آل خليفه، به فكر جمع و جور كردن اپوزيسيون ايران، و تشكيل «موتمر لاصدقاء الشعب الايراني» مي افتند.

خالد بن احمد آل خليفه، «وزير امور خارجه»ي بحرين، در «توئيتر» خودش نوشته كه ديگر زمان آن فرا رسيده كه به فكر «مردم مظلوم ايران» باشيم، و همان طور كه براي مردم مظلوم سوريه، «كنفرانس دوستان مردم سوريه» درست كرده ايم يك «كنفرانس دوستان مردم ايران» هم رو به راه كنيم.

 چرا كه اين منصفانه نيست كه ما فقط به فكر سوريه باشيم، و فقط در آنجا گانگسترهاي محلي و ميسيونرهاي خارجي را سر و سامان بدهيم تا بلكه به مدد سي آي اي و ناتو و تروريست هاي خوب و حرف شنو و انواع اهلي القاعده و بقيه «اصدقاء» كاري بكنيم.

اخبار روز با اشاره به بيانيه وزارت خارجه بحرين مبني بر اين كه «مسير اصلاحات در بحرين ادامه خواهد يافت» نوشت: اين بيانيه علي رغم سركوب ها و شكنجه ها و كشتارهاي روزمره مردم جان بر لب رسيده بحرين صادر شده اما پادشاهي بحرين مردم را توطئه گران وابسته به رژيم ايران مي نامد. براي كساني كه اعلي حضرت حمد بن عيسي آل خليفه را نمي شناسند بايد گفت كه او شاه يك جزيره فسقلي است.

نويسنده در پايان يادآوري مي كند: وقتي ما [اپوزيسيون] به خود نياييم چه فرقي دارد كه يكي بخواهد ما را در خلال كشور اروپا گرد هم بياورد يا در بحرين و عربستان سعودي و قطر؟ در عين حال به حسرت به دلاني كه غافل مانده اند، خيرخواهانه هشدار مي دهم كه زود بجنبند وگرنه ممكن است كه از آش نذري پادشاه بحرين، چيزي به آنها نرسد. چرا كه «رقيب» زودتر جنبيده است.

به اين خبر توجه كنيد: «خانم مريم رجوي از پيشنهاد وزير خارجه بحرين براي تشكيل كنفرانس دوستان مردم ايران استقبال و اعلام حمايت كرد». نويسنده اخبار روز البته يادآوري اين نكته را از قلم انداخته كه فعلا آشي كه سران مفلوك گروهك منافقين از دست صدام گرفته و خورده اند، روي دلشان مانده است و مجبورند هرچه خورده اند را بالا بياورند.

اسرائيل: دقت موشك هاي فلسطيني ها رو به افزايش است

رژيم صهيونيستي مي گويد نگران ارتقاي توانمندي هاي دفاعي فلسطينيان است.
آوي ديختر، وزير امور نظامي داخلي رژيم اسرائيل گفت: «ميزان دقت موشك هاي فلسطينيان رو به افزايش است.»
وي افزود: رژيم تل آويو بايد مراقب چنين توانمندي هايي در سراسر سرزمين هاي اشغالي فلسطيني باشد.

به گزارش پرس تي وي وي همچنين تاكيد كرد: پرتاب موشك هاي گنبد آهنين طي جنگ هشت روزه رژيم اسرائيل عليه نوار غزه براي تل آويو حدود 27 ميليون دلار هزينه دربر داشته است.
به گفته منابع نظامي رژيم اسرائيل، سپر دفاع موشكي گنبد آهنين توانسته است فقط 421 موشك از مجموع 1506 موشك پرتابي فلسطينيان را طي جنگ ماه نوامبر خنثي كند.
 
مزروعي: ورود به انتخابات با كدام پشتوانه؟!

يك رسانه وابسته به فتنه گران فراري، گرفتاري هاي تندروها را بغرنج تر از آن توصيف كرد كه با صرف ورود به صحنه انتخابات برطرف شود.

اخيرا راديو فردا خواستار نامزدي خاتمي و عبدا... نوري و موسوي خوئيني ها براي خروج از بحران شده بود. راديو فردا مدعي بود حتي در صورت ردصلاحيت اين عده نيز براي حاكميت هزينه تراشي خواهد شد. اما سايت اينترنتي نداي سبز آزادي در واكنش به اين نوشته پرسيده است: «ورود به انتخابات با كدام پشتوانه؟ عقبه سياسي و اجتماعي اصلاح طلبان به واسطه تنش هاي سه سال اخير با ابهام و سرگشتگي قابل توجهي روبرو است.

 علي رغم آن كه در خط مقدم جبهه اصلاح طلبان برخي شخصيت ها در توصيه و تجويز نسخه روشن تر و مصمم تر به نظر مي آيند، اما واقعيت آنجا روشن مي شود كه با بدنه و كادر جبهه اصلاح طلب روبرو مي شويم، وقتي صحبت از ادامه حضور و فعاليت مي شود نخستين سوالي كه با آن روبرو مي شوي اين است كه: «نتيجه فعاليت هايمان را سه سال گذشته ديده ايم، چرا ادامه دهيم؟ بدنه و كادر جبهه اصلاحات به كما رفته اند و تا ابهاماتشان بي پاسخ است، دليلي براي ادامه فعاليت و هزينه بيشتر نمي بينند.

با وجود پيچيدگي مذكور در صحنه عمومي سياست، وقتي موضوع انتخابات نيز وارد حوزه تصميم گيري مي شود، به پيچيدگي ها افزوده مي شود. از طرفي اصلاح طلبان و رهبران آنها در جاده اي هستند كه تابلوي «ورود ممنوع» در روبروي آنها نصب شده و از طرفي در پشت خود جبهه اي از ابهامات را دارد كه بدنه آنها را با تابلوي «علامت سوال» روبرو كرده و ورود مجدد به سياست را براي آنها سخت كرده است.»

اين سايت وابسته به رجب مزروعي مي افزايد: فراتر از اين، ضعف و كمبود اساسي در تحليل كساني كه معتقد به حضور مستقيم اصلاح طلبان در انتخابات به شكل معرفي نامزد هستند، آن است كه بدون توجه به شرايط حال حاضر اين جبهه دو قدم به جلو پرش مي كنند و شروع به صحبت از چگونگي و ضرورت آرايش نيروها در انتخابات مي كنند.

اما هيچكدام به اين سوال اساسي پاسخ نمي دهند كه چگونه بايد نيروهاي حامي را توجيه و اقناع به حضور كرد (در جبهه خودي) و يا فراتر از آنچه نشانه و علامتي از امكان حضور از سوي حاكميت مشاهده كرده اند(در جبهه مقابل).

نويسنده ادامه مي دهد: در شرايط فعلي نمي توان بدون توجه به برخي نكات عمل كرد. رفع ابهامات موجود در جبهه اصلاح طلب كه در واقع «سبد رأي» و «بازوي اجتماعي، سياسي، سازماني» اين جبهه هستند، حتي در صورت تصميم به ورود و نقش آفريني به انتخابات اين رفع ابهام پيش قدم و ضرورت اصلي است. در غير اين صورت هر گونه عملي تنها تنش و ناهماهنگي را افزايش مي دهد. بدنه هم اكنون در ابهام و رخوت مي باشد.

نداي سبز خاطرنشان كرد: برخي [راديو فردا] توضيح مي دهند «در صورت كانديداتوري خاتمي، نوري و موسوي خوئيني ها، حمله و تخريبهاي اصولگرايان عليه آنان شروع مي شود، و سپس با طبيعي و تكراري خواندن اين روند، آن را به سود اصلاح طلبان و به نفع مطرح شدن آنها در فضاي عمومي مي داند.»

 نبايد از ياد برد كه بنا به آنچه در سه سال پيش هم شاهد بوديم ممكن است همين رويه تكراري تخريب منفعت آور (به زعم ناظران) نتايجي متفاوت از هميشه داشته باشد، حتي نتيجه اي كه در آن اراده بر حذف هميشگي خاتمي و گفتمان او از سياست كشور نيز خارج از تصور نيست.
 
گاردين: نمي توان انتظار خارق العاده از تحريم ها داشت

«نمي توان از تحريم ها انتظار خارق العاده اي داشت».
روزنامه انگليسي گاردين با انتشار اين تحليل تصريح كرد: تحريم ها به معناي تقويت موضع كشورهاي تحريم كننده در مذاكرات آتي با ايران نخواهد بود بلكه مي تواند موضع ايران در عرصه فعاليت هاي هسته اي را تندتر كند و مانعي بر سر راه مذاكرات باشد.

اين روزنامه با تاكيد بر اين كه «دلايل مختلفي نشان مي دهد كه غرب بايد منعطف تر باشد»، تاكيد كرد اگر زمان انتخابات ايران (حدود 5 ماه ديگر) برسد ديگر امكان توافق فراهم نخواهد بود. غرب بايد پيشنهاد تعديل تحريم ها را در مقابل تعليق غني سازي 20 درصد ارائه كند و غني سازي 5 درصد را بپذيرد. اين اشتباه است كه غرب تصور مي كند دست بالاتر را دارد و ايران تحت فشار تحريم ها، با تمامي درخواست هاي غرب موافقت مي كند.

گاردين با تاكيد بر اين مطلب كه شرايط منطقه ممكن است حتي به سرسخت تر شدن موضع ايران بيانجامد، نوشت: طولاني شدن اين بحران، دردسرهاي بيشتري را براي غرب درست مي كند. فقط انتظار كشيدن، راهبرد خوبي نيست. نمي توان انتظار خارق العاده اي از تحريم ها داشت، حتي اگر ايران را ترغيب به بازگشت به ميز مذاكرات كرده باشد.

يادآور مي شود جمهوري اسلامي ايران در 3 دوره مذاكرات اسلامبول، بغداد و مسكو رويكردي حقوقي و متين به نحوه اعتمادسازي طرفين داشت اما طرف غربي با تلقي اين كه توافق با ايران به معناي پيروزي اين كشور در انظار جهاني و شكست براي آمريكاست، فضاي مذاكرات را به هم ريخت تا شايد از فشار و تحريم هاي جديد نتيجه بگيرد اما سپري شدن 6 ماه از تحريم هاي جديد اين نكته را بر غرب تفهيم كرد كه ايران حاضر به عقب نشيني نيست حال آن كه سانتريفيوژها با كميت و كيفيت بهتر از گذشته در حال فعاليت غني سازي هستند.

همزمان با گزارش گاردين، روزنامه نيويورك تايمز در تحليلي خاطرنشان كرده است: شواهدي از منابع مختلف آژانس بين المللي انرژي اتمي به دست آمده كه نشان مي دهد ايران ميزان توليد اورانيوم غني شده با خلوص 20 درصد را افزايش داده است و به طور همزمان مقاديري از آن را به صفحه هاي سوخت براي راكتور تهران تبديل كرده است.

ايران از مدتها پيش اعلام كرده بود كه براي راكتور تهران به سوخت نياز دارد و از آنجايي كه غرب اين سوخت را در اختيار تهران قرار نمي دهد، ايران بايد سوخت هسته اي مورد نياز را در داخل توليد كند. برخي منابع مي گويند، با وجود اين كه ايران هم اكنون مقادير كافي سوخت براي راكتور دارويي تهران توليد كرده، به نحوي كه براي يك دهه فعاليت اين راكتور كفايت مي كند، اما اين عمليات احتمالا ادامه دارد.

اين گزارش مي افزايد: اطلاعات به دست آمده از گزارش اخير آژانس حاكي است در صورتي كه تهران اورانيوم غني شده با خلوص متوسط را به سوخت تبديل نمي كرد، احتمالا تاكنون مواد هسته اي مورد نياز براي ساخت يك بمب هسته اي را در اختيار داشت و به زودي مي توانست بمب دوم را نيز توليد كند.

آژانس در ماه نوامبر گزارش داد كه ايران 232 كيلوگرم سوخت غني شده دارد كه براي ساخت يك بمب هسته اي كافي است. اما 96 كيلوگرم از اين سوخت براي راكتور تهران ارسال شد. اولي هاينونن، بازرس سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي بر اين باور است كه اين اقدام تهران نشان دهنده تلاش براي جلوگيري از رسيدن تنش به اوج است.
 
مزدوران حزب بعث دست بوس اسرائيل و پابوس عربستان شده اند

گروه هاي تجزيه طلبي كه در واشنگتن گردهم آمدند، بسان مدعيان متوهم و سياست بازان حقه باز، عامل كمربسته سيا و عربستانند از مبارزه براي دموكراسي دم مي زنند.
پايگاه اينترنتي كردها درباره نشست محفلي چند گروهك تجزيه طلب نوشت: نشست واشنگتن برگزار شد اما به طور شفاف و روشن بايد گفت براي هر ايراني، حفظ تماميت ارضي آب و خاكش مهم ترين نكته است و نيز آزادي و دموكراسي و استقلال و نه واپس گرائي و فكر بيات شده قومي- قبيله اي. ملت ايران، خواهان دولتي قوي است نه مدعيان متوهم و سياس هاي حقه باز كه عامل زنار به كمر بسته CIA و عربستان باشند.

 آنگاه آنها و ادعاي مبارزه براي دمكراسي؟ افكار و اتهام هاي تجزيه طلب ها مشخص است و هراسي و ترسي هم از آن نيست از توهين ها و تهديدهايشان و بايد استوار بر خط استقلال و آزادي ماند.

 كسي هست كه نداند پايه همكاري و نزديكي با تجزيه طلب و تروريست ممكن نيست؟ آنها دم از سرنوشت ايران بزنند؟ با كدام مشروعيت؟ در سياست خارجي ما ايرانيان، عزت و اقتدار و غرور مهم است نه پابوسي عربستان و دستبوسي اسرائيل، آن هم براي توجيه قدرت؟
نويسنده كه خود با طيف هايي از مخالفان همكاري مي كند، مي افزايد: نمايندگان كومله و دمكرات و پژاك- چند دكان سياسي و فرقه تروريست- مشروعيت نمايندگي جامعه كردها را دارند؟ آنها شده اند قيم مردم كرد؟ مگر اين حضرات، همان افرادي نيستند كه خواهان تكرار فاجعه ليبي براي ايران بودند و خواهان تكرار مدل عراق بودند و حمله نظامي و تشكيل كردستان بزرگ. با اين حضرات مي توان گذار به دمكراسي و تمرين آزادي را در ايران نوين تجربه كرد؟


در ادامه اين تحليل آمده است: آنهايي كه نقشه شوم جدايي ملت ايران را در سر دارند، خيرخواه و دوستدار ملت نيستند و ملت هم مانع به حراج گذاشتن مام ميهن توسط چنين وطن فروشاني است. به راستي اين جمع اختاپوسي كه از اين كشور به آن كشور ويلان و سرگردان اند، به دنبال چيست؟ چيزي جز قدرت؟ آن هم در كنار تجزيه طلب هايي كه سالها در خدمت دشمن آب و خاك ايران و ايراني بودند؟ الان عوامل حزب بعث، شده اند نخبگان ملي ما؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس