اوباما بدنبال کسب هرچه بیشتر رهبری و قدرت در جهان از منظر حل فوری مسائل داخلی امریکا و بهبود شرایط بین المللی امریکا است. او می داند که ترکیب جنبش وال استریت با بحران اقتصادی و این همه اسلحه در دست مردم یعنی چه؟ و چه بحران های وحشناکی می تواند منتظر امریکا باشد. وضعیت خارج از کنترل هر لحظه می تواند جامعه امریکا را متاثر کند و بی دلیل نیست که آقای هری رید در بیانات خود جمهوری خواهان را خوش کذران و بی مسئولیت ذکر می کند.

 آنچه در پي مي خوانيد، متن گفتگوي مشرق با محمد فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک است که در آن به اختلافات جدید دو حزب دمکرات‌ها و جمهوری‌خواهان پرداخته شده است.

مناسبات دو حزب را بعد از انتخاب مجدد اوباما چگونه ارزیابی می کنید؟

هم اکنون اختلافات دو حزب در گنگره در بالاترین سطح خود قرار گرفته است. میران تفاهم پیرامون رسیدن به یک چشم انداز در برنامه اقتصادی برای نجات فوری اقتصاد امریکا سخت شده است و اگر به مواضع اقای هری رید سناتور دمکرات و از چهره های بنام این حزب نگاه کنیم به خوبی در می یابیم که جمهوریخواهان حاضر نیستند بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری 2012 مجددا با برنامه اوباما در مورد نجات افتصادی امریکا یک شکست دیگر را تحمل کنند. لذا این موضوع جایگاه اکثریت جمهوریخواهان و عدم توانایی انها در موضع برتر در برابر دمکرات ها را زیر سوال می برد والبته برای انها برنامه جدید با توجه به اختلاف دو حزب در نگاه اصولی به شرایط و اینده اقتصادی امریکا وهمچنین وام داری انها به بخش های خصوصی معتزض نیز معطوف می شود.

در یک کلام کلاس های سرمایه داری در امریکا امروزه در یک نزاع قرار گرفته اند وبازتاب ان در ادبیات سناتورها جلوه میکند. موضوع افزایش مالیات ها معنای تغییر موقعیت طبقات اقتصادی را تداعی می کند. تعریف از اینده سرمایه داری بزرگ در امریکا تا حدودی به چالش کشیده شده است و نوع نگاه به آینده ومدیریت دوره انتقالی اقتصاد امریکا یک معضل است.جمهوریخواهان می ترسند که اوباما بتدریج اقتصاد امریکا را جراحی کند و معنای انحصار  در سوپر کاپتالیسم امریکا تغییر کند. هری رید در سخنان اخیر خود به جان بیتر رئیس جمهوریخواهان  مجلس نمایندگان شدیدا حمله کرد. او طرف مقابل خود را بی مسئولیت و مانع اصلی دستیابی به تفاهم معرفی کرد. این مواضع خیلی هم احساسی نیست و بازتابی از منطق درون دارد.

سیاست دمکرات ها و برخورد انها با جمهوریخواهان ار منظر سیاسی است یا اقتصادی؟عمق این منازعه را چکونه می بینید؟

دمکرات ها بخوبی می دانند که در صورت ادامه این وضعیت در سال مالی جدید امریکا دچار کمبود بودجه خواهند شد و جمهوریخواهان از هم اکنون تلاش می کنند تا طی دو سال اینده موقعیت خود را افزایش دهند و جایگاه خود را در کنگره حفظ کنند زیرا دمکرات ها بعد از پیروزی در انتخابات 2012 بدنبال تغییر جایگاه خود در انتخابات  بعدی مجلس امریکا هستند. بنظر می رسد رقابت نفس گیر دو حزب در 2012 هنور تمام نشده است وبدنبال عرصه های جدیدی می گردد.

تبدیل شدن این رقابت های فشرده به تغییر رویکردها در شرایط جدید بالا رفته است و بدین جهت است که جمهوریخواهان در موضوع انتخاب تیم جدید اوباما به فشار های گوناگون روی اورده اند و تلاش دارند تا نگذارند اوباما با سیاست ساختار-کارگزار اهداف خود را دنبال کند.

اوباما قصد دارد هر طور که شده موضوع مدیریت هزینه ها و افزایش مالیات را عملیاتی کند چون به هر حال برطبق نظر کارشناسان رقمی در حدود 600 میلیارد دلار را برای جبران کسری بودجه امریکا بدست خواهد آورد و می تواند موقعیت خود را با خروج از رکود و همچنین ایجاد رونق محدود و تغییر امار بیکاران در آمربکا بهبود بخشد. مجموعا بنظر می رسد که اقتصاد امریکا در شرایط فعلی نیازمند یک تصمیم سیاسی است تا بتواند حل محدود و مرحله ای اقتصاد را بجلو ببرد.

لابی های اقتصادی در امریکا در حوزه بانکی و صنعتی وتجاری در تلاطم هستند. اوباما بدنبال گذار جدید با  مدل اقتصادی جدید در قرن جدید است.این موضوع ساختار های سنتی سرمایه داری در امریکا را مشکوک کرده است. سوسیالیست خواندن وی طی مبارزه تبلیغاتی دو حزب در انتخابات ریاست جمهوری امریکا اتفاقی نبود. برای او طبقه متوسط ارزشمند است و بدنبال بازگشت قدرت از طبقه ثروتمند به طبقه متوسط سرمایه داری در امریکا است.

مجموعه پاسخ را دریافت کردیم ولی میخواستیم بیشتر از عمق این شکاف نظرتان را جویا شویم؟

اقتصاد سرمایه داری امریکا بنا بدلایل مختلف از روال خارج شده است و حاشیه زیادی بر اقتصاد این کشور  وارد شده است. هزینه های امریکا و کسب ثروت از منظر قدرت در جهان  انها را به خطای استراتژیک سوق داد. توسعه طلبی نظامی در جهان میراث نو کان ها و برتری طلبی  سریع بعد از نظام دو قطبی و دخالت در عراق وافغاستان چهره و اقتصاد امریکا را مخدوش کرد و نفرت را افزایش و بازارها را از دست داد. نوکان ها و لابی تل اویو سیاست خارجی امریکا را با چند ویتنام دیگر برای امریکا مواجه کردند و جمهوریخواهان در این وضعیت شریک بودند. با گذشت زمان باید دید رسوبات مارکسیستی در اندیشه نوکان ها و تروتسکی زدگی تاریخی انها چه نقشی در این  بحران امروزی که بنام لبه پرتگاه خوانده می شود ، داشته است.

البته قابل توجه است که امروزه این جمهوریخواهان هستند که اوباما را سوسیالیست زده معرفی می کنند. انها قصد دارند تا دستور سیاست خارجی و داخلی امریکا را تعیین کنند. می گویند که وزیر دفاع امریکا باید یک جنگ جو باشد . مثلا در انتقاد خود به چاک هیگل می گویند او حتی در دوران مدرسه هم اهل دعوا نبود و یا او برای جنگ های مدرن تربیت نشده است. قابل توجه است که این انتقادات در حالی مطرح می شود که چاک هیگل هنوز پرونده خودش در حزب جمهوریخواه را زیر بغل دارد.

اوباما بدنبال کسب هرچه بیشتر رهبری و قدرت در جهان از منظر حل فوری مسائل داخلی امریکا و بهبود شرایط بین المللی امریکا است. او می داند که ترکیب جنبش وال استریت با بحران اقتصادی و این همه اسلحه در دست مردم یعنی چه؟ و چه بحران های وحشناکی می تواند منتظر امریکا باشد. وضعیت خارج از کنترل هر لحظه می تواند جامعه امریکا را متاثر کند و بی دلیل نیست که آقای هری رید در بیانات خود جمهوری خواهان را خوش کذران و بی مسئولیت ذکر می کند.

دمکرات ها خطر را درک کرده اند. اکنون باستی دید در هفته جاری طرفین چگونه به سال آینده مال امریکا فکر می کنند و چالش موجود در کدام کانال قرار خواهد گرفت.

واقعا امریکا نیاز به بحران جدید ندارد و بنظرم اصل مصالحه و دور اندیشی باید به تفکر امریکایی بازگردد .این همان اهمیتی است که مردم امریکا به آن توجه ونیار دارند. راه حل امریکا یک لیبرالیسم- انارشیسم  در نظام بین الملل و عدم همگرایی در محیط داخلی امریکا نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۸
    0 0
    مرگ بر امریکا

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس