به گزارش مشرق به نقل از مهر، روزگذشته
خبری روی خروجی رسانههای رسمی قرار گرفت مبنیبر اینکه دبیر ستاد حمایت و
صیانت از آثار فرهنگی، هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمع آوری
فیلمهای خارجی با زیرنویس فارسی خبر دادهاست. سعید جابری انصاری در این
زمینه گفت: "جمعآوری الواح غیرمجاز در دستور کار ستاد حمایت و صیانت از
آثار فرهنگی قرار دارد و این ستاد با دست فروشانی که اقدام به فروش
فیلمهای خارجی با زیرنویس فارسی میکنند به شدتبرخوردخواهدکرد."
فارغ از نکات و جزئیاتی که درباره اظهارات جناب جابری انصاری قابل طرح
است، صحبت از واقعیتی به نام بازار غیررسمی فروش فیلمهای مطرح سینمای جهان
در کنار خیابانها و میادین اصلی شهر، بهترین بهانه برای توجه ویژهتر
به یکی از گستردهترین و در عین حال تأثیرگذارترین بازارهای فروش محصولات
فرهنگی در ایران است.
یک تاریخچه مختصر
اگر بخواهیم مروری کوتاه بر پروسه شکلگیری بازار غیررسمی فروش فیلمهای
سینمایی در کشور داشته باشیم ناگزیر باید تا سالها ابتدایی پس از انقلاب
سال 57 به عقب بازگردیم. سالهایی که سینماهای کشور در سیطره چند فیلم
خارجی خاص با مضامین انقلابی همچون "زد" و "عمرمختار" بود. آن سالها به
دلیل حال و هوای خاص مردم کمتر کسی سراغ از سالنهای سینما میگرفت و
تلویزیون نیز جز دو شبکهای که تنها از ساعت 5 تا 11 شب برنامه داشت،
پیشنهاد دیگری برای اوقات فراغت مردم نداشت.
در همین بستر پدیدهای به نام "ویدئو" زیر پوست شهرها متولد و بهرغم برخی
ممانعتها به یکی از تفریحات جمعی مردم بدل شد. در همان مقطع برخی مدیران
ارشاد به فکر ساماندهی این پدیده افتادند و اینگونه بود که مغازههایی تحت
نظارت اداره اماکن با تابلوی "ویدئو کلوپ" عرضه رسمی فیلمهای ویدئویی را
با در نظر گرفتن استانداردهای لازم برای استفاده این محصولات در جمعهای
خانوادگی، برعهده گرفتند.
پدیده فروش غیررسمی برخی محصولات غیرمجاز به مشتریان خاص، یکی از
همزادهای "ویدئو کلوپ" در ایران بود. پدیدهای که اگر چه در ادامه باعث
قربانی شدن ویدئو کلوپها شد و مهمتر از آن به ممنوع شدن استفاده از ویدئو
انجامید اما با قدرت به حیات خود ادامه داد و به محافل خصوصی و حتی سطح
خیابانها راه پیدا کرد.
از "فیلمفارسی" تا فیلمهای روز جهان
فروش غیرمجاز فیلم اگر چه در آغاز بیشتر محدود به فیلمهای پیش از انقلاب
سینمای ایران بهویژه فیلمفارسیهای مخاطبپسند و برخی تولیدات سینمایی
کشورهای منطقه همچون سینمای هند بود اما در ادامه و با پیشرفت تکنولوژی
صورتی متفاوت به خود گرفت تا به امروز که تبدیل به مهمترین حلقه اتصال
"فیلمبین"های ایرانی با تولیدات روز سینمای جهان شدهاست.
درباره نقش این حلقه اتصال هم فقط کافیست نیم نگاهی به سهم اخبار و مطالب
مرتبط با سینمای جهان در رسانههای داخلی بیاندازیم. اطلاع مخاطبان از
داستان و حتی کیفیت تولید آثار روز سینمای جهان، از سوی رسانههای سینمایی
در کشور بهعنوان یک اصل از پیشپذیرفته است و اساسا هیچگاه معضلی بهنام
امکان عدم تماشای آثار، در این زمینه مطرح نبوده و نخواهد بود. به این
واقعیت عدم امکان دسترسی به این آثار از کانالهای رسمی مانند اکران، شبکه
نمایش خانگی و تلویزیون را هم که بیافزایید قطعاً از سیطره و گستردگی این
بازار غیررسمی شگفتزده خواهید شد.
گردش مالی؛ ده برابر سینمای ایران!
جدای از این استدلال تجربه مواجهه با فیلمفروشانی که در حاشیه پیادهروها
و میادین اصلی شهر بساط پهن کرده و اتفاقاً مشتریان ثابتی نیز برای خود
دست و پا کردهاند هم شاهد مثال دیگری برای قبول این واقعیت است. شاید جالب
باشد بدانید براساس آمار رسمی گردش مالی همین بساطهای پیش پاافتاده و
ساده، چیزی حدود 8 تا 10 برابر کل گردش مالی سینمای ایران در هر سال است.
طبق آخرین آمار رسمی اعلام شده از سوی ستاد صیانت از آثار فرهنگی و هنری
وزارت ارشاد گردش مالی بازار فروش غیرمجار فیلمهای سینمایی در ایران بیش
از 300 میلیارد تومان در سال است و با در نظر گرفتن گردش سالیانه 30 تا 35
میلیاردتومانی سینمای ایران در سالهای اخیر رقمی قابل تأمل است.
بازار رسمی و واقعیتی به نام عرضه و تقاضا
بد نیست به این نکته هم اشارهای داشته باشیم که در روند شکلگیری شبکه
توزیع غیررسمی محصولات غیرمجاز فرهنگی که در این گزارش اشاره مختصری به
تاریخچه آن شد مدیریت فرهنگی نیز بیکار ننشست و بهرغم تجربه ناموفق اداره
ویدئو کلوپها، پس رفع ممنوعیت از ویدئو اقدام به تأسیس موسسه "رسانههای
تصویری" تحت نظارت وزارت ارشاد کرد تا اینبار مدیریت این بازار را از مبدأ
که همان تولید محصولات فرهنگی است برعهده گیرد.
مبارزه با محصولات غیرمجاز همواره در دستور مدیران فرهنگی بودهاست
این اقدام در زمینه ارائه مطلوبتر آثار سینمای ایران و نیز دوبله بسیاری
از تولیدات روز سینمای جهان اقدامی موثر بود تا اینکه باردیگر پیشرفت
تکنولوژی در راستای سرعت تکثیر فیلمهای باکیفیت خارجی و نیز عطش
"فیلمبین"ها برای تماشای نسخه اصلی آثار روز سینمای جهان سبب شد تا رقیب
نیز جان دوبارهای بگیرد و بساط دستفروشها باردیگر به سیطره تولیدات
سینمایی روز درآید.
حال و با اشراف بر واقعیتهایی که به آن اشاره شد شاید بتوان طرح اخیر
دبیر ستاد حمایت و صیانت از آثار را از منظری متفاوت به قضاوت نشست.
صحبتهایی که در آن جابری انصاری تأکید کرده "امروز یکی از هجمههای دشمن
در حوزه جنگ نرم ترویج لوحهای فشرده غیرمجاز در قالب موسیقی، بازیهای
رایانهای و فیلمهای خارجی با زیر نویس فارسی است." و ضمن وعده بابت
جمعآوری این محصولات از خانوادههای ایرانی خواسته است: "با دیدن یک لوح
فشرده خارج از استانداردهایی چون مجوز و هولوگرام وزارت ارشاد و یا
غیراورجینال(رایتی) در دست فرزندان خود، نسبت به این موضوع حساسیت نشان
دهند."
آنچه تا اینجای گزارش به آن پرداختیم توصیف واقعیتی بود که بهرغم
گستردگی، کمتر در مباحث فرهنگی بهطور مستقیم مورد توجه سیاستگذاران و حتی
رسانهها قرار گرفتهاست اما واقعاً آیا راه مواجهه با آن صرفاً اقدام
برای جمعآوری و تلاش برای جلوگیری از خرید و فروش این قبیل آثار است؟
اساسا آیا چنین اقدامی مثمر ثمر خواهد بود؟ گزینه پیشنهادی جایگزین ما برای
علاقمندان به پیگیری فیلمها روز سینمای جهان چیست؟
یک فلاش بک؛ داستان رقابت در اکران
شاید یکی از اولین گزینهها برای مدیریت ارتباط سینمادوستان با تولیدات
روز سینمای جهان، اکران عمومی باشد. گزینهای که در بسیاری از کشورهای جهان
در دستور کار قرار دارد و ضمن فراهم آوردن امکان مواجهه استاندارد و
سینمایی با فیلمها روز جهان زمینه رقابت تولیدات داخلی و خارجی در گیشه را
هم مهیا کردهاست.
جدول فروش فیلمهای خارجی اکران شده در سال 91
نام فیلم |
محصول |
تعداد روز اکران |
تعداد سالن |
کل فروش(میلیون تومان) |
درخت زندگی |
2011 |
40 |
1 |
17.5 |
عقاب |
2011 |
29 |
1 |
2.8 |
پسری با دو چرخه |
2011 |
2 |
1 |
0.12 |
این بحث سابقهای طولانی در میان اهالی سینمای ایران دارد و هر از گاهی هم
به بهانهای در صدر بحثوتحلیلهای سینمایی قرار میگیرد. اصل موضوع هم در
این زمینه بحث امکان تحقق این امراست. چراکه به دلیل ناهم خوانی بخشی از
تولیدان روز سینمای جهان با استانداردهای فرهنگی و ملی سینمای ایران و نیز
محدودیتهایی همچون عدم رعایت کپیرایت، اجرایی شدن این گزینه را ناممکن
کرده است.
مضاف بر این، تلاشهای پراکنده برای اکران برخی فیلمهای مطرح سینمای
جهان بر پرده سینماهای کشور هم به نتایج امیدوارکنندهای نرسیدهاست. نمونه
قابل ارجاع در این زمینه هم اکران دو فیلم مطرح "درخت زندگی" و "پسرکی با
دوچرخه" در سال جاری است. فیلمهایی که نه فقط در رسانههای داخلی که در
سطح جهانی نیز آثاری مورد توجه بودهاند اما بازهم علاقمندان ایرانی ترجیح
دادند آنها را از طریق نسخههای خانگی تماشا کنند تا روی پرده سینماها!
در کنار اکران گزینه استفاده از دیگر کانالهای رسمی ارائه محصولات فرهنگی
همچون تلویزیون و یا شبکه نمایش خانگی نیز با ملاحظاتی مشابه مواجه است
که ورود به آن درحوصله این گزارش نیست و البته مرور آنها تا حدودی تکرار
مکررات خواهد بود.
"مواجهه با یک پدیده فرهنگی؛ کاهش مضرات و افزایش مزایا"
اینکه طرح "جمعآوری فیلمهای خارجی با زیرنویس فارسی" در سطح شهر طرحی از
پیش شکست خوردهاست و به سرانجام مطلوب خود نخواهد رسید برای هر فرد آشنا
با سازوکار فعالیت شبکههای توزیع این آثار، امری کاملاً بدیهی است.
بهخصوص که شاهد حاصل آزمونوخطاهای مشابه در زمینه مواجهه با پدیدههای
دیگری چون ویدئو،اینترنت و در همین سالهای اخیر ماهواره بودهایم.
"شوالیه تاریکی برمیخیزد" از تازهترین آثاری است که فروشی قابل توجه در خیابانهای ایران داشتهاست
واقعیت سیطره بازار توزیع و فروش فیلمهای روز جهان در ایران واقعیتی
غیرقابل کتمان است که به عنوان یک پدیده فرهنگی نه فقط مضرات که شاید
مزایایی هم در مورد آن قابل طرح است. واقعیت اما آمادگی برای مواجهه با این
پدیده فرهنگی در راستای کاهش مضرات و افزایش مزایا است.
صدور حکم قطعی در این زمینه کار سادهای نیست. همانطور که اشاره شد تا به
امروز نه فقط مسئولان و سیاستگذاران فرهنگی که حتی رسانهها نیز کمترین
توجه را به این مقوله داشتهاند و شاید این قبیل گزارشها تنها بتواند حکم
طرح موضوع برای آغاز تبادل نظر و رسیدن به یک جمعبندی منطقی را داشته
باشد.