به گزارش مشرق به نقل از فارس،این روزها بحث بر سر فیلم سینمایی
«چمران» و حاشیههای آن زیاد است، این فیلم درکمال بهت و حیرت اهالی رسانه و
سینما در آخرین روزها در حالی که میباید با حضور فریبرز عربنیا به پایان
میرسید، متاسفانه این اتفاق نیفتاد و عربنیا سر صحنه فیلم حاضر نشد.
عدم حضور فریبرز عربنیا سرصحنه فیلمبرداری دررسانهها منتشر شد و همین باعث شد تا برنامه تلویزیونی «هفت» نیز به آن بپردازد. در برنامه جمعه شب پژمان لشکریپور به عنوان نماینده فارابی درباره عدم حضور عربنیا در سکانسپایانی صحبت کرد و در نهایت «فریبرز عربنیا» در تماسی تلفنی صحبتهایی درباره عدم حضورش در آخرین سکانس داد در بخشی از سخنانش نیز به نوع قرارداد و اتمام زمان فیلمبرداری فیلم و در نهایت بردهداری در سینمای ایران اشاره کرد.
از پژمان لشکریپور خواستیم درباره نوع قرارداد عربنیا صحبت کند و بالاخره با اصرار ما لب به سخن گشود و توضیحاتی را درباره قرارداد عربنیا و مشکلاتی که سر صحنه پیش آمده است، به صورت موجز بیان کرد.
«پژمان لشکریپور»در ابتدا درباره مراحل فنی فیلم «چ» توضیح داد: هم اینک همه تلاش میکنند تا مراحل فنی و تدوین فیلم با سرعت و دقت انجام شود و نتیجه این زحمات انباشته شده گروه سازنده در ماههای گذشته نتیجه خوب و ماندگاری در سینمای کشور بدل شود.
وی در پاسخ به این سؤال که درباره عدم حضور عربنیا در سکانس پایانی فیلم و حاشیههای چمران گفت: من و همچنین گروه سازنده به دنبال حاشیهها نیستیم و تلاش گروه از جمله کارگردان بر این است تا فیلم درخور توجه و ماندگاری در سینمای ایران تولید شود. اما توضیحاتی را عرض میکنم؛ فقط برای خوندلهایی که کارگردان فیلم خورده و دفاع از حقوق عوامل فیلم و آن کارگر زحمتکش پاوهای که پنج - شش ماه با تیم تولید همراه بوده و هماکنون پیگیر تسویهحساب خویش است و چه بسا من به عنوان نماینده تهیهکننده باید به دلیل محدودیتهای مالی، بعضاً شرمنده او شوم. مطمئن باشید این آخرین پاسخ رسانهای من در این حوزه خواهد بود.
قرارداد عربنیا به لحاظ صنفی مصداق «بردهداری» است
لشکریپور به صحبتهای فریبرز عربنیا در گفتوگوی تلفنیاش با برنامه «هفت» اشاره کرد و گفت: آقای عربنیا معتقدند که بر اساس قرارداد خویش عمل کردند و از نظر ایشان، متاسفانه قرارداد و شرایط آن به لحاظ صنفی و حرفهای مصداق «بردهداری» است. به نظر من هم ایشان در اینجا به درستی به کلمه «بردهداری» اشاره کردند. بردهداری به وضوح در برخی از بندهای قرارداد با تهیهکننده وقت دیده میشود البته اگر صلاح باشد و روزی متن کامل قرارداد منتشر شود، آنگاه وضعیت این بردهداری کاملا شفاف خواهد شد، اما سوال مهمتر در این مقطع این است که چه کسی «برده» است و چه کسی «بردهدار»؟
بازیگر به دلیل داشتن راکورد تهدید میکند
لشکریپور در ادامه توضیح داد: در شرایطی که قرارداد فیلم چمران بسته شده است به وضوح بردهداری را میتوان در بندهای آن دید. زمانی که بازیگر به دلیل راکورد پیدا کردن به هر نحوی تهدید میکند که اگر خواسته او تحقق نیابد، سر صحنه حاضر نمیشود، اینجا بردهداری مصداق مییابد. در شرایطی که بازیگر راکورددار شده یک گروه بالغ بر صد نفری را به دنبال خودش میکشاند و شرایط زمانی برای گروه تعیین میکند و به قول خودش پس از تایم مشخص شده روزانه، کار را رها میکند و بدون توجه به کارگردان و بقیه گروه میرود، بردهداری معنا مییابد...
وی در ادامه توضیح داد: همه ما شرایط سخت مالی و بودجه را در کشور لمس میکنیم. به دلیل مشکلات مالی بسیاری از آدمها حقوق ماهیانهشان به تعویق میافتد و متاسفانه این امر در شرایط فعلی امری طبیعی است، اما بازیگر اعلام میکند اگر حقوق من در موعد خاص که تعیین کرده پرداخت نشود سر کار نمیآیم و یا به زعم خود یک روز اضافه کار میکند و پول آن روز را در پایان همان روز طلب میکند و میگوید اگر این مبلغ را ندهید، سرویس صحنه دنبال من نفرستید چون من سر صحنه نمیآیم! در اینجا بردهداری به وضوح دیده میشود.
کل گروه منتظر بازیگر میماند
نماینده بنیاد سینمایی فارابی در ادامه گفت: وقتی کل گروه منتظر حضور ایشان باشند و تدارکات نیز لاجرم میباید سرویس ویژه به یک نفر بدهد، بردهداری معنا و مفهوم حقیقی خود را مییابد. راننده، فیلمبردار پشت صحنه، مجری گریم و ... از نحوه رفتار و تعامل با بازیگر شکایت میکنند، طبعاً این بردهداری است. زمانی که شرایط قرارداد با تهیهکننده به گونهای تنظیم میشود که میباید همه گروه خودشان را با یک نفر هماهنگ کنند، بردهداری مفهوم مییابد. زمانی که کارگردان فیلم باید خون دل بخورد و شرایط بازیگر تنها به دلیل داشتن راکورد به کارگردان و گروه تحمیل میشود این بردهداری است. هنگامی که کارگردان میگوید بازیگر به دلیل اظهار بیماری جسمی نمیتواند اسلحه را به نحو دلخواه حمل کند و در حال ایفای نقش چمران نیز است! اینها را راست میگویند، همه بردهداری است و قص علی هذا... .
وی در خاتمه گفت: به نظرم روزگار عجیبی است، همه ما تلاش میکنیم، بودجه و زمان صرف میکنیم تا درباره یکی از شخصیتهای فرزانه این مملکت فیلم بسازیم که «ابراهیم ادهم»وار، آمریکا را با تمام زرق و برقش کنار گذاشت و در انقلاب ما به اسطورهای به نام شهید چمران بدل شد، اما متاسفانه درگیر این مسایل میشویم و این هم از شرمندگیهای تاریخی ما و وقایع عجیب این روزگار است.