به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، منطقه زنجان، در حالی این روزها آرام آرام به بلندترین شب سال و رخت بر بستن پائیز هزار رنگ و آغاز زمستان سرد میرسیم که همانند سالهای گذشته و سالهایی که به عمر ما قد نمیدهد تا یادشان بیاوریم، مردم جنب و جوش خاصی پیدا کردهاند تا بتوانند سور و ساتی فراهم کرده در شبی که به دور هم نشستن و گفتن و خندیدن و به دیدار بزرگان رفتن مشهور است، لحظاتی به دور از قیل و قالهای جامعه، در کنار خانواده بگذرانند.
یلدا شبی که بلندترین شب سال نام گرفته تا بهانهای شود برای دور هم بودن خانوادهها. مراسم شب یلدا در ایران، قدمتی چندین هزار ساله دارد که همواره در نخستین شب زمستانی برپا میشود.
یک پژوهشگر زنجانی در رابطه با این شب به ایسنا میگوید: «یلدا» واژهای سریانی به معنای زایش خورشید است در گذشته مردم تابش خورشید را از تجلیات اهورایی یا خدایی و تاریکی شب را از اعمال اهریمنی میپنداشتند و متوجه بودند که گاه روزها بلند و شبها کوتاه و گاهی هم شبها بلند و روزها کوتاه میشود.
«سعیدرضا بیات» ادامه میدهد: به مرور زمان مردم دریافتند که کوتاهترین روز سال، آخرین روز پائیز و بلندترین شب سال نیز اولین شب زمستان است و پس از این شب روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند و خورشید در آسمان بیشتر میپاید. به همین جهت آن شب را شب یلدا یا شب تولد خورشید نامیدند.
این پژوهشگر خاطر نشان میکند: پس از این نامگذاری، اول دیماه تا 10 بهمن که در آن هر روز بر شدت سرما افزوده میشود، به عنوان چلهی بزرگ و 10 بهمن تا 20 اسفند که در آن از شدت سرما روز به روز کاسته میشود، به عنوان چلهی کوچک شناخته شد.
وی تصریح میکند: مراسم شب یلدا که به شب چله نیز معروف است، در استان زنجان نیز از دیرباز متداول بوده و اعتبار خاصی دارد.
بیات، انار، آجیل، هندوانه و تنقلات را از خوردنیهای مخصوص این شب برمیشمارد و میافزاید: مردم از ایام قدیم بر این باورند که اگر در این شب هندوانه بخورند، از گرمای تابستان مصون میمانند و از همینرو این میوه جایگاه خاصی در مراسم شب یلدا دارد.
وی تصریح میکند: در گذشته مردم معتقد بودند که در این شب کسی نباید به مسافرت برود، چون در این صورت تا پایان سال در به دری و آوارگی میکشد.
این محقق ادامه میدهد: در زنجان مرسوم بود که در شبهای چله، مردم گندم برشته را به ردیف، روی بام خانههایشان میریختند و معتقد بودند که با این کار، سال پر برکتی را پیش رو دارند.
وی آش و دلمه را از غذاهای مرسوم شب یلدا در زنجان نام میبرد و خاطرنشان میکند: وقتی دختر و پسری با هم نامزد بودند، در این شب خانواده داماد، خنچههای حاوی 12 خوراک از پشمک، انگور، هندوانه، خربزه و انار و لباس نو و طلا به عروس پیشکش میکردند.
بیات با بیان اینکه این رسوم علاوه بر زنجان در کل منطقهی آذربایجان رایج بوده است، اظهار میکند: متأسفانه این آداب و آیینها به علت کمتوجهی، رو به فراموشی هستند، بهگونهای که رسومی همچون شب یلدا که متعلق به ایرانیان است، بر اثر بیتوجهی بتدریج فراموش میشود.
یلدا فرهنگی کاملاً ایرانی
جشن شب چله، پس از نوروز تنها جشنی است که همواره در میان ایرانیان پایدار مانده است و علت پایداری آن را میتوان باور دینی کهن مهرپرستان یعنی زایش خورشید و مهر دانست. هر جشن، آیینی دارد. یلدا و جشنهای شب یلدا، یک سنت دیرین در ایران است و به عنوان یک جشن آریایی از هزاران سال پیش رواج داشته است. این آیینها که تا چند دههی پیش فراگیر و اکنون در برخی مناطق اغلب روستایی پابرجاست.
یک فعال اجتماعی در رابطه با این سنت قدیمی ایرانیان میگوید: شب یلدا بهعنوان یک فرهنگ تمام ایرانی، میتواند نقطهی اشتراک میان ادیان و فرهنگها قرار گیرد. از همینرو باید از این ظرفیت برای نزدیکی ادیان و فرهنگها استفاده کرد.
«نازخند صبحی» اظهار میکند: بر اساس فرهنگ کهن ایران، در شبانگاه واپسین روز آذر ماه، نبردی میان اهریمن و اهورا مزدا در میگیرد و تا سپیده دم و طلوع خورشید ادامه مییابد و مردمان برای رفع این نحوست، در انتظار سپیده دم و شکست اهریمن و طلوع روشنایی اهورایی به شب زندهداری میپردازند.
صبحی خاطرنشان میکند: برخی از آداب و رسوم گذشتگان، سمبل مهرورزی است. همچنان که بر پایه اساطیری کهن در شب یلدا، ایزد نور در کوه البرز در یک غار از فروغ زاییده شده است و مهریان در غارها و یا جاهای فرو افتاده، مهر را نیایش میکردند و او را آگاه به همه اعمال و افکار میدانستند.
این نویسنده ادامه میدهد: طی یک سنت 1000 ساله، خانوادههای ایرانی در شب یلدا آخرین روز از پائیز و نخستین شب از آغاز زمستان که طولانیترین شب سال است، با رفتن به خانههای یکدیگر، کنار هم مینشینند و آنان که ذوقی دارند، تفالی به دیوان حافظ میزنند.
صبحی میگوید: یلدا، شبی است به درازی سیاهی و فراموشی ثانیههای کشدار که نمادی از روح زنده و هویت قومی هزاران ساله یک فرهنگ است، فرهنگی که زادروز خود را زنده نگه میدارد. آیین و سنتهای ایرانی حاوی مفاهیم ارزشمندیست که میکوشد رشتههای عواطف و علایق را در نهاد خانواده و جامعه گسترش دهد و استحکام بخشد.
وی عنوان میکند: در شرایطی که فرصتهای با هم بودن به علت مشکلات عدیده به ندرت به دست میآید، شب یلدا زنجیرهای از آیینها و سنتهایی است که عشق و لذت همنشینی با خانواده و خویشاوندان را باز تولید میکند.
آیین شب چله در زنجان
«حسین عباسی» در زمینهی مراسم شب یلدا در زنجان میگوید: با گذشت زمان، برگزاری این سنت با توجه به قومیت هر منطقه، شکل تازهای به خود گرفته است و باورها و اعتقادات و فرهنگ هر منطقهای به آن اضافه شده و به تبع آن، جشن شب یلدا رنگ و بوی خاصی به خود گرفته که منطقهی زنجان نیز از این فرهنگپذیری و قومیتپذیری، دور نمانده است.
این مدرس تئاتر در مورد برگزاری جشن شب یلدا در زنجان، اظهار میکند: افراد هر خانواده، سفرهی مخصوص شب یلدا پهن میکردند و در آن از انواع میوهها و خشکبار، هندوانه، انار، خربزه و میوه هفت مغز (پسته، بادام، توت، فندق، کشمش و انجیر) استفاده میکردند، زیرا اعتقاد خاصی در خوردن آنها و برکتگیری از این میوهها وجود داشته است.
وی میافزاید: این میوهها کثیرالدانه هستند و در میان مردم قدیم نیز نوعی جادو محسوب میشدند، به گونهای که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، با خوردن این میوهها خودشان را نیز مانند آنها پربرکت میکنند و نیروی باروری را در خود افزایش میدهند.
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندهای از خورشید در شب بودهاند، تصریح میکند: در خطهی آذربایجان و زنجان رسم بر این بوده است که در این شب، خوانچهای تزئین شده به خانه عروس میفرستادند که در آن، هندوانهای همراه با شال قرمزی که نشانهی خوش یمنی و خوش بختی بود، قرار داشت.
عباسی میافزاید: خوردن قاووت و پخش حلوا از دیگر رسوم شب یلدا در زنجان است و پس از خوردن حلوا و قاووت، بر سر سفره یلدا، ظرفی از حلوا و قاووت را در طاق پنجره میگذاشتند و کنار آن یک آیینه و گلدان پر از گل قرار میدادند و اعتقاد داشتند شب هنگام خضر نبی برای خوردن حلوا و قاووت به خانه آنها خواهد آمد.
آنها در هنگام سپیده صبح پیش از هر چیزی به ظرف حلوا و قاووت نگاه میکردند و اگر اثری از جای انگشت در ظرف میدیدند، آن روز، روز پربرکت و خوش یمن تلقی میشد و این امر را نشانه برآورده شدن نذورات خود میدانستند.
این مدرس تئاتر ابراز میکند: بعضاً افراد سعی میکردند روز اول دی را در معرض آفتاب قرار گیرند و به اعتقاد خود از اولین روز تولد خورشید، گرمی و حرارت و پویایی را تبرک میگرفتند و بعضی نیز هنگام طلوع خورشید را زایش خورشید میدانستند و به نیایش مشغول میشدند و پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خدا طلب میکردند و شب هنگام دعایی به نام «فییوم» میخواندند که دعای شکرانه نعمت بوده است.
وی ادامه میدهد: امروزه متأسفانه در میان قومیتها و ملیتهای مختلف ایران زمین، این مراسم بدون توجه به ریشهها و فلسفه برپایی آن در میان مردم برگزار میشود.
پاییز هزار رنگ میرود و زمستان سپیدرنگ از راه میرسد، و در این میان شبی است بلند و پر از رمز و راز. شبی به بلندای یک فرهنگ، فرهنگی چند هزار ساله با آیین و رسومی رنگارنگ به سان پاییز و درونمایهای پاک و سپید به رنگ زمستان.