نظرسنجی برنامه اختصاص به طرح این سئوال داشت که چه عواملی در برون رفت
سینمای ایران از اوضاع کنونی می تواند تاثیرگذار باشد که در پایان از
بین سه گزینه تمکین همه از قانون، ائتلاف همه طیف های سینمایی و تعامل
مدیریت سینما با سینماگران گزینه سوم بیش از 50 درصد آرای مردمی را از آن
خود کرد.
احساس وظیفه حوزه هنری
در ابتدای برنامه محمد حمزه زاده معاون هنری و قائم مقام حوزه هنری مهمان
تلفنی برنامه بود و درباره اختلافات حوزه هنری و سازمان سینمایی توضیح داد.
حوزه هنری در ابتدای سال احساس وظیفه کرد که ترمز تخلفات سینمای ایران را
بکشد اما مسئولان سازمان سینمایی به جای حل این مشکل بیشتر گرهاندازی
کردند.
وی همچنین درباره عملکرد حوزه هنری در جشنواره فیلم فجر امسال عنوان کرد:
جشنواره فجر یک اتفاق داخلی است و در زمان این رویداد سینماهای ما در
اختیار نمایش فیلم های جشنواره قرار میگیرند اما پس از آن اگر باز هم
مشکلی وجود داشته باشد نام فیلم های مسئلهدار به صورت محرمانه اعلام خواهد
شد. تلاش حوزه هنری برقراری امنیت روانی خانوادهها و حیثیت نظام است.
در ادامه برنامه پژمان لشکری پور نماینده بنیاد فارابی درباره مشکلات پیش
آمده در فیلم سینمایی "چ" و حضور نیافتن فریبرز عرب نیا در سکانس پایانی
فیلم روی خط آمد و در این باره توضیح داد بحث رسیدن یا نرسیدن فیلم به
جشنواره ارتباطی به اتفاقات پیش آمده ندارد و همه عوامل تلاش می کنند که
فیلم در جشنواره فیلم فجر رونمایی شود اما به دلیل احترامی که برای جشنواره
قائلیم معتقدیم که فیلم با کامل شدن مراحل فنی به جشنواره ارائه می شود و
حضور و یا عدم حضور پروژه چمران باید منوط به اتمام همه مراحل فنی باشد.
فراستی: " بی خود و بی جهت" اصلا فیلم نیست
در این بر نامه همچنین مسعود فراستی منتقد ثابت و مهرزاد دانش منتقد مهمان برنامه «هفت»روبروی هم نشستند تا یکی در مقام مخالف و دیگری در مقام مدافع فیلم کاهانی صحبت کنند.
فیلم کاهانی که در لیست فیلمهای تحریمی حوزه هنری قرار دارد، این روزها با استقبال خوبی از سوی مردم و منتقدان مواجه شدهاست.
فراستی برا ینقد فیلم «بیخود و بی جهت» به سراغ یکی از اصطلاحات همیشگی خودش رفت و گفت که این فیلم «ماقبل نقد» است. او از فیلم کاهانی به عنوان فیلمی نام برد که فقط مقداری راش است و اصلا فیلم نیست؛«این فیلم بدون میزانسن جدی ساخته شده و یک جور تمرین است.»
این منتقد سینما به این نکته هم اشاره کرد:«به خاطر احترامی که برای دانش قائل هستم به این برنامه آمدم.»
مهرزاد دانش اما معتقدبود که فیلم «بیخود و بیجهت» نه تنها ما قبل نقد نیست، بلکه قابل بحث است؛ « این فیلم تا اینجا بهترین کار کاهانی است. هم شخصیتپردازی خوبی دارد و هم کاگردانی آن خوب است.»
او خطاب به فراستی گفت که شما با قاطعیت میگویید که این فیلم میزانسن و شخصیتپردازی ندارد و من دوست دارم دلایل شما را بدانم.
فراستی پاسخ داد : «فیلمنامه اساسا فاقد قصه است. داستان آن در مورد چیست؟ اسباب کشی دوخانواده. جغرافیا کامل باز نمیشود تا معلوم شود این اثاثی که روی دست اینها مانده چی هست؟ فیلم چون قصه ندارد، شخصیتها هم یکیشان یه شکمش می زند و یکی با جورابش ور می رود و هیچکدام المان شخصیتی ندارند.»
دانش در ادامه به سراغ روش نقد مسعود فراستی رفت و از این زاویه وارد شد که «آقای فراستی شما یک خط کش و متر را دست میگیرید و با آن چیزهایی را اندازه میگیرید که با متر شما تناسب ندارد. فیلم «بیخود و بیجهت» اتفاقا قصه مشخصی دارد. قصه دو خانواده که میخواهند اسباب کشی کنند و در کنش و واکنش نسبت به یکدیگر هستند.»
فراستی هم با بیان این مطلب که اگر یک فیلم منطق نداشته باشد، مرا جذب نمیکند، گفت: «سینما چه مدرن وچه کلاسیک باید بتواند با شاقول فرم هماهنگ باشد. این فیلم ابزورد است و آیا این ابزورد بودن منطق دارد؟» دانش به این نکته اشاره کرد که کاهانی هیچ وقت نگفته فیلمش ابزورد است.
پای ابزورد که به میان آمد بحثها سمت و سوی دیگری پیدا کرد. فراستی چند بار از نمایشنامه «در انتظار گودو» نوشته ساوئل بکت نام برد و دانش هم به تفاوتی که بین آثار دارم نویسانی چون بکت و اوژن یونسکو و هارولد پینتر وجود دارد اشاره کرد و گفت که همه اینها ابزورد می نویسند اما هرکدام سبک خودشان را دارند و نمیشود کارهای یکی از این نویسندگان را ملاک ابزورد بودن دانست.
فراستی در ادامه با انتقاد از شخصیت پردازیهای فیلم ادامه داد: «یک زوج خانهای خریدهاند و ما نمیدانیم پولش را از کجا آوردهاند؟ خانه در نهایت برای کیست؟ و در نهایت ارتباط بین آنها چیست؟ و هیچ کدام از این سوالها در طول فیلم پاسخ داده نمیشود.»
فراستی افزود: «همه چیزدر این فیلم به نظرمن یک شوخی است. یک فیلم کاملا سر کاری است و دقیقا شبیه عنوانش «بی خود و بی جهت» است؛ یعنی هم بیخود است و هم اصلا جهت ندارد.»
دانش پاسخ داد که این ادبیات مناسب نقد نیست و ما نباید این واژهها را به فیلم اطلاق کنیم. اتفاقا بنا به سبک فیلم عنوان مناسبی برای آن انتخاب شده و فیلم هم هندسه کاملا موزونی دارد.»
محمود گبرلو در این بخش برنامه سعی کرد که کمتر وارد بحثها شود و بگذارد که روال خوب صحبتها ادامه پیدا کند. غیبت کاهانی هم به نفع فیلمش تمام شد و دانش درغیاب او هم به خوبی از فیلم دفاع کرد و هم کوشید تا نگذارد فراستی به شکل کلی در مورد فیلم حکم صادر کند.
عرب نیا: حاتمی کیا گفت میخواهی بیا می خواهی نیا!
هفت برای همه یک غافلگیری بزرگ داشت. فریبز عرب نیا که در تمام مدت این چند روز سکوت کرده بود و با خبرگزاریها مصاحبه نکرده بود سرانجام به حرف آمد و روی خط تلفن هفت حاضر شد.
عرب نیا ابتدا از صدای خاص خودش به جهت سرماخوردگی که به اعتقاد او یادگار بازی در نقش شهید چمران بود عذرخواهی کرد. کنایه ای کوچک در همان ابتدای کار.
عرب نیا در ادامه گفت که سکوت را برگزیده است و هیچ حرفی نخواهد زد چون این حرف ها به صلاح فیلم شهید چمران نیست.
اما در عین حال گفت نمی تواند از گفتن دو نکته صرفنظر کند چون به اعتقاد او در برنامه هفت با صراحت دو دروغ بزرگ گفته شده است : اول اینکه تا 19 آذر همه حساب های مالی با او تسویه شده است و دوم اینکه شاید فیلم به دلیل حاضر نشدن او در سکانس آخر به جشنواره نرسد.
عرب نیا مدعی است که هر دوی این ادعاها دروغی بیش نیست.
او اینکه چرا عرب نیا در سکانس آخر حاضر نشده است را اینگونه توضیح داد: بحث من با تهیه کنندگان فیلم اصلا بحث مالی نبود. بلکه بحث هماهنگی زمانی در میان بوده است.
عرب نیا گفت که فقط 4 ماه و 20 روز قرارداد داشته است و طبق یکی از بندهای قرارداد اگر قرارداد تمدید می شده است تعیین بحث زمانی آن به عهده او بوده است .
اما عرب نیا حاضر نشدنش سر صحنه آخر را اینگونه شرح داد: از دو هفته پیش به تهیه کنندگان گفته بودم که نمی توانم در آن زمان خاص سر فیلمبرداری باشم که حاتمی کیا هم گفته بود سکانس آخر فیلم را بدون من می گیرد و همین کار را هم کرد و فیلم بدون تاخیر زمانی پایان یافت.
عرب نیا به همین بسنده کرد و گفت که حرفهای بیشتر به فیلم چمران ضربه خواهد زد . فیلمی که به گفته او فیلم خیلی خوبی شده است حتی بدون حضور او در سکانس آخر.
به نظر می رسید که حرفهای عوامل تولید فیلم چمران و عرب نیا پایانی بر جنجال معماگونه این روزها باشد. اما معما حل نشد که پیچیده تر شد.