عضو سابقا اطلاعاتي حزب مشارکت پس از قريب يک ماه و تحت فشار محافل رسانه اي، از اهانت خود به اوباش آشوبگر عذرخواهي کرد.
به گزارش مشرق، کيهان نوشت: محسن امين زاده از دست اندرکاران فتنه 88 و معاون وزارت خارجه در دولت خاتمي، حدود يک ماه پيش خاطرات دادگاه و زندان را منتشر کرد که طي آن ضمن مانور فراوان روي نقاشي هاي خود، روايتي از دادگاه نوشته و دستگيرشدگان آشوبهاي خياباني را «اوباش» خوانده بود. امين زاده در آن خاطرات تصريح مي کند «سعي داشتند ما را تحقير کنند. من را ميان اوباش نشاندند. به مسئول خشني که کارش چيدن متهمين بود گفتم تو را به جدت ديگر ما را وسط اوباش ننشان. رفت و مشورت کرد و پذيرفت که اوباش را کنار هم پشت سر ما و جوانها بنشانند.»
اين اظهارات صريح اعتراضات گسترده اي را در ميان طيف هاي دست اندرکار آشوب باعث شد. از جمله «بالاترين» نوشت: آقاي امين زاده شما چه تخم دو زرده اي کرده اي که اين آدم ها توي دادگاه هم بايد دور از شما بنشينند؟ باز دماغ تان را بالا نگه داشته ايد که کنار مردم عادي ننشينيد؟ اين آدم هاي عادي، جوانهايي هستند که در دوران شما به اين حال و روز افتاده اند. اگر همين اراذل و اوباش به شما راي بدهند و در انتخابات راي بياوريد، آيا رايشان را پس مي دهيد؟
در پي اعتراض هاي وسيع امين زاده با يک ماه تاخير مجبور به عذرخواهي شد و در متني که مشترکا در «کلمه» و «جرس» منتشر شده نوشت: در بخشي از خاطرات من از اين افراد به عنوان اوباش ياد شده که متضمن قضاوت ماهوي درباره اين افراد است. مطلع شدم برخي از خوانندگان به درستي به اين عبارت اعتراض کرده اند. در دادگاه علني در کنار چهره هاي سياسي و فرهنگي، يک گروه متهم نيز با ظاهر و لباس و وضعيت کاملا متفاوت به صحن دادگاه آورده شدند که شباهتي با متهمان حوادث انتخاباتي نداشتند، در حدي که به نظرم رسيد ممکن است اين افراد مرتکبان جرايم واقعي غيرمرتبط با انتخابات باشند. من از همه اين افراد قويا پوزش مي خواهم و تاييد مي کنم که قضاوتي نادرست و شتابزده ارائه شده است.
امين زاده توضيح نداده اولا مگر قيافه اين متهمان چه شکلي بوده که تداعي «اوباش» را مي کرده؟ و ثانيا مگر آتش زدن اتوبوس و اموال و اماکن عمومي و حمله به عابران و چاقوکشي و قداره بندي چيزي جز اوباشگري است؟ و مگر عملکرد فتنه گراني چون سردسته هاي حزب مشارکت و مجاهدين، چيزي جز لمپنيزم و اوباشگري- با عرض پوزش از اوباش چاله ميداني و دم دستي!- بوده است؟